دروغ نامه ی حکومتی  کیهان یکشنبه 4 دی ماه سال 1390
نقد و بررسی : دروغ نامه ی(يادداشت روز( کیهان  " چه خواهند خريد ؟!
"عدم حضور یا سیاهی لشکر شدن نه امکان داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی وجود ندارد، بلکه امکان تقلب و رأی دروغین سازی برای ادعای مشروعیت کاذب ومردمی بودن رژیم فاشستی مذهبی هم وجود ندارد. به ویژه  با علنی شدن این واقعیت نه موجب فاش شدن ادعای پوچ ووارونه ی ولی وقیح منفور ونا مشروع می شود که  دیگر کار برد ندارد ، بلکه سبب بی انگیزه شدن وریزش نیروهای ساندیس خور خواهد شد و بالاخره مسیر تغییرات دمکراتیک در ایران شتاب می گیرد.آیا بازهم باید در نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند شرکت کرد و هیزم تنور داغ کردنش شد، یا نه برای پایان دادن به وضعیت این نمایش را همراه با روشنگری ها تحریم نمود؟"
همزمان با نامنویسی نمایش خیمه شب بازی دوره نهم بازار مکاره در 12 اسفند سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری وارد صحنه شده است تاکه  نوک قلم خود را علیه ی مدعیان اصلاح طلبان به چرخاند وتجربیات اطلاعاتی وامنیتی باز تولید شده اش را در کیفر خواست تنظیم شده و بندهایش را در یادداشت روز خود به نمایش گذارد که از موضع پاسداری و سر بازجویی با شلاق و شکنجه واعتراف گیری و صنعت تواب سازی وتحریف گری و سناریو سازی  این کیفرخواست و بندهایش تنظیم شده است  که پیش در آمد فضای برگزاری نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند است که از سوی وی ترسیم شده یا به تصویر کشانیده شده  است. برای همین نقل قول های بازتاب داده شده نشخوار 8 سال دوران  در قدرت بودن مدعیان اصلاح طلبان است که روزانه در یادداشت های روز ونیمه پنهان وپاورقی های دروغ نامه ی کیهان زیر پوشش انقلاب مخملی بازتاب داده می شد  و موضوع جدیدی است ، جز اینکه اکنون جای قدرت مدعیان اصلا ح طلب به رقیب منتقدشان  واگذا ر شده است. زیرا که اینان نه هیچگونه سهمی از قدرت ندارند ، بلکه در صحنه هم حضور ندارند، ولی همچنان بعنوان سپر بلا ومقصر شرایط کنونی مورد شدیدترین اتهامات واقع می شوند تا که دیگر هیچگونه ابهامی باقی نماند که در رژیم فاشیستی مذهبی نا متعارف  تغییر نا پذیر ادعای اصلاح طلبی داشتن چقدر ناموزون وبی ربط می باشد.  بهر صورت سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری این چنین کیفرخواست گذشته علیه ی رقیب مدعی اصلاح طلبان را مرور و باز تولید کرده است:
"در اوايل خرداد 1383 ريچارد رورتي، بلندآوازه ترين فيلسوف و استراتژيست آمريكايي و از رهبران بخش عمليات سري سازمان سيا در جنگ هاي علمي و عقيدتي و باز هم در پوشش مطالعات آكادميك به ايران آمد و با اعضاي مركزيت جبهه اصلاحات درباره تهيه يك مدل عملياتي جنگ نرم و فرمول متناسب با شرايط جمهوري اسلامي ايران به بحث و تبادل نظر پرداخت. رورتي - كه اكنون مرده است- بر تربيت يك «نيروي اجتماعي سازمان يافته» تاكيد داشت كه مي توانند «در يك لحظه تاريخي» و الزاما يك دوره انتخاباتي -رياست جمهوري يا مجلس- وارد عمل شوند. 4 ماه بعد، جان كين در ادامه برنامه آموزشي ريچارد رورتي و با ماموريت تشكيل يك «هسته مادر» با همان پوشش آكادميك قبلي به ايران آمد و براي مدعيان اصلاحات يك كارگاه آموزشي برگزار كرد. اين كارگاه در بانك اطلاعاتي «مركز تحقيقات سياست هاي علمي كشور»، با عنوان «دوره آموزشي گذار به مردم سالاري» ثبت شده است و...اين قصه، سر دراز دارد و ارائه فهرستي از استراتژيست هاي كودتاهاي مخملي كه قبل از فتنه 88 براي برنامه ريزي فتنه و آموزش مدعيان اصلاحات به ايران سفر كرده اند و شرح مباحث رد و بدل شده و آموزش هاي ارائه شده از جانب آنها به اصحاب فتنه، «مثنوي هفتاد من كاغذ» خواهد بود كه بيرون از حوصله اين يادداشت است و ان شاءالله الرحمن در آينده اي نه چندان دور به آن خواهيم پرداخت.جان كين در يكي از دستور العمل هاي خود به فتنه گران مي گويد (نقل به مضمون)؛ تفرقه و اختلاف ميان گروه ها و جريانات حامي نظام اسلامي- بخوانيد اصولگرايان- مي تواند پي آمدهاي تعيين كننده و نقش آفريني براي جنبش دموكراسي خواهي -بخوانيد كودتاي مخملي- داشته باشد. جان كين از موارد زير به عنوان دستاوردهاي مورد اشاره، ياد مي كند؛اول: جان كين مي گويد؛ گروه هاي حامي نظام اسلامي و يا دستكم، برخي از رهبران آنها، سابقه اي طولاني از حضور در مراكز تصميم ساز و سياست پرداز جمهوري اسلامي دارند و از سوي ديگر اكثر آنان در حمايت از حاكميت دچار نوعي دگماتيسم - بخوانيد غيرت ديني و انقلابي- هستند.اختلاف اين گروه ها با يكديگر در شرايط عادي و فضاي آرام، بروز چنداني ندارد ولي در شرايط حساس نظير انتخابات كه پاي ورود به مراكز تصميم گيري در ميان است، اين اختلاف ها مي تواند به نقاط بحراني نزديك شود. گروه هاي حامي نظام در اين حالت و در گرماگرم اختلاف با يكديگر، براي نشان دادن برتري و حقانيت خود، اسرار نظام را فاش مي كنند.در توضيح دستور العمل جان كين بايد گفت؛ از آنجا كه اين گروه ها و يا به قول جان كين، رهبران آنها سابقه سياهي در كارنامه فعاليت سياسي و اجتماعي خود ندارند- و يا به ندرت داراي چنين سوابقي هستند- در جريان درگيري و اختلاف با يكديگر، براي غلبه بر حريف، از كيسه نظام مايه مي گذارند و برخي از اسرار نظام را فاش مي كنند كه هرچند، به خودي خود، ناروا و مخدوش نيست ولي بايد از نگاه نامحرمان پنهان بماند. حضرت امام(ره) در اين باره خطاب به جوانان پرشور و انقلابي مي فرمودند(نقل به مضمون)؛ فرزندان حزب اللهي من از مسائلي سؤال نكنيد كه اگر مسئولان در پي پاسخ آن باشند، اسرار جمهوري اسلامي ايران در اختيار نامحرمان قرار مي گيرد و آسيب هاي جدي به نظام وارد خواهد آمد.دوم: جان كين مي گويد؛ اگر گروه هاي طرفدار نظام هوشياري به خرج داده و هيچ سري از اسرار نظام را هم فاش نكنند، كمترين نتيجه درگيري و اختلاف آنان، متهم كردن يكديگر به ناكارآمدي و ارائه دليل براي اثبات برتري خويش است و در اين حالت، مردم نسبت به كارآمدي و مديريت آنان دچار ترديد مي شوند و زمينه براي رويكرد به گروه هاي حريف فراهم مي آيد!سوم: از نگاه جان كين كه در آموزه هاي «جين شارپ» و «رابرت هلوي» نيز ديده مي شود، اختلاف گروه هاي حامي نظام با يكديگر در صورت تداوم مي تواند به پرخاشگري هر يك عليه ديگري منجر شود. بعيد نيست گروه هاي ياد شده در مخالفت با يكديگر تا آنجا پيش بروند كه حريف اصلي را در «حلقه خود» - منظورش در ميان اصولگرايان- تعريف كنند. در توضيح بيشتر نظر مشترك جان كين، جين شارپ و رابرت هلوي بايد گفت؛ حالت ياد شده به احتمال زياد- و نزديك به يقين- با غفلت از دشمن اصلي همراه خواهد بود، ضمن آن كه به قول «شارپ» سوابق مردمي گروه هاي حامي نظام را نيز به زير سؤال مي كشد و آنان را در نگاه مردم «قدرت طلب»! معرفي خواهد كرد!چهارم: «سياه نمايي» و ايجاد ترديد نسبت به آينده نظام يكي ديگر از شاخصه هايي است كه دشمن در اختلاف ميان جريانات حامي نظام- اينجا اصولگرايان- به آن اميد بسته است. چرا كه اكثر شخصيت هاي اصلي گروه هاي اصولگرا در مديريت كشور- با ضريب اثر و جايگاه متفاوت- نقش داشته اند و از اين روي هنگامي كه با هم درگير مي شوند و عليه يكديگر موضع گرفته و كارآمدي طرف مقابل را زير سؤال مي برند، بي آن كه بخواهند و متوجه باشند، عليه نظام دست به سياه نمايي زده اند! و بعيد نيست اين توهم را پديد آورند كه مديران نظام از قدرت و توان تدبير امور برخوردار نيستند! و...
چون شیوه ی قلم زنی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری چند سویه وهدفه می باشد که بیشتر تمرکز شدن برروی مخالفان ومنتقدان ورقبا در درون و  متهم به وابستگی شان به سرویس  های اطلاعاتی بیگانه به خصوص آمریکا وانگلیس وهمسویی با اسراییل می باشد  از سوی دیگر تبلیغ یا نمایش قدرت نمایی ومردمی بودن رژیم ضدبشری و قرون وسطایی  برای مشروعیت بون مرزی اش است که ادعا می شود که ایران  الگو برای ملت های منطقه و جهان شده است . بنابراین در پایان با آویزان شدن به ادعای پوچ و وارونه ی ولی وقیح منفور و نا مشروع اینگونه مدعی الگو بودن ایران برای ملت های منطقه شده که بر گردان همان ادعای رهبریت جنبش بیداری اسلامی منطقه است:
"اما، با توجه به شرايط حساس منطقه كه ملت هاي مسلمان، جمهوري اسلامي ايران را به عنوان الگوي موفق پيش روي خود دارند و از سوي ديگر، اين بيداري به گفته حكيمانه و مستدل حضرت آقا به قلب اروپا و غرب راه يافته و جنبش فراگير و ضد نظام سرمايه داري وال استريت را آفريده است و نه فقط دوستان كه دشمنان تابلودار و كينه توز ايران اسلامي نيز با صراحت به آن اعتراف مي كنند و تمامي شواهد و رخدادها- باز هم به قول آقا- از رسيدن دنيا به «پيچ بزرگ تاريخي» حكايت مي كند، به آساني مي توان نتيجه گرفت كه انتخابات مجلس نهم اگرچه در جغرافياي ايران اسلامي صورت مي پذيرد ولي دامنه نفوذ و اثر آن بسيار فراتر از مرزهاي جغرافيايي ايران است. آيا غير از اين است؟! اگر چنين است- كه هست- بديهي است، خدشه در «الگوي» موفق و پيش روي بيداري اسلامي، اصلي ترين نياز دشمنان بيروني در شرايط كنوني است بنابراين بدون كمترين ترديد بايد گفت؛ تفرقه اصولگرايان پروژه دشمن است. و به قول شاعر؛من در عجبم ز مي فروشان كايشانبه ز آنكه فروشند چه خواهند خريد؟!
در خاتمه اینکه در شرایطی که اوضاع بحرانی وبن بستی که رژیم فاشیستی مذهبی در آن قرار گرفته است که نه انکار کردنی نمی باشد ، بلکه هرروز که سپری می شود این شرایط حاد وبرجسته تر می شود چونکه بحران هسته ای و تحریم ها و دیپلماتیکی ومنزوی در منطقه و جهان بودن رژیم فاشیستی مذهبی مکمل رشد اختلاف و رقابت وجنگ قدرت وثروت باندهای مافیایی داخلی شده است . از سوی دیگربحرانی و وخیم شدن اوضاع بشار اسد جنایتکار رئیس جمهور سوریه ونوری مالکی  نخست وزیر مزدور ودست نشانده  در عراق که دو هم پیمان حاکمان ایران هستندتبدیل به معضل بزرگ دیگری  برای حاکمان ایران شده است . برای اینکه طراحی اقدام تروریستی انفجاری در سوریه به جای اینکه با نسبت دادن آن به القاعده چیزی عاید رئیس جمهور سوریه نماید و موقعیت متزلزل وی را ترمیم کند ولی این توطئه برروی خو دش آوار شده است . همانگونه که بازی کردن با نخست وزیر عراق نوری مالکی دست نشانده توطئه ی دیکته شده ی حاکمان ایران علیه ی طارق الهاشمی ومتهم کردنش به دست داشتن در اقدامات تروریستی به خصوص  متهم کردن وی به طراحی ترور نخست وزیر که تقاضای بازداشت و محاکمه وی شد .البته تقاضای سلب اعتماد معاونش  صالح مطلک  را هم  از سوی پارلمان در خواست نمود.در ادامه اجرای طرح انفجار های زنجیره ای در بغداد برای متهم کردن اینان و سفارت آمریکا در عراق و عربستان وحزب بعث عراق طراحی واجراشد. انااین سناریو ه نه کار ساز نشد ، بلکه با  واکنش روشن گری طارق الهاشمی  معاون رئیس جمهور و ایاد علاوی رئیس ائتلاف العراقیه مواجه شد . زیرا که اینان انگشت  اتهام را بسوی نوری مالکی مزدور دست نشانده  و حاکمان ایران  حامیانش  نشانه گرفتند. در نهایت موجب رسوایی بیشتری برای طراحان مشترک حاکمان ایران و نخست وزیر دست نشانده عراق شد . حال بماند که در ادامه ی این توطئه ی مشترک انفجارات زنجیره ای بغدا سپاه قدس هم مرتکب جنایت وخطای بزرگی شد چون چندین موشک بسوی کمپ مجاهدین اشرف شلیک کردند  که نشان از اوج بن بست و درماندگی واستیصال حاکمان ایران است . بهر حال در این شرایط نامنویسی نامزدان نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره ی دوره ی نهم در 12 اسفند هم آغاز شده است. چون با عدم استقبال روبرو شده است . پس زمان نامنویسی دو برابر شد . از طرف دیگر بخش برون مرزی مدعیان اصلاح طلبان برحسب کسب تجربه ی نتایج کودتای 22 خرداد شرکت در نمایش خیمه شب بازی 12 اسفندرا بی فایده می دانند و خواهان عدم حضور شده اند. همین موضع گیری منجر به افسار پاره کردن وکف بر دهان آوردن سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شده است . طوریکه فراموش کرده که تأکید وی برعدم حضورشان بوده است .اماا کنون 5نعل در گفت وشنود ها و خبرهای ویژه ی دروغ نامه ی کیهان با تمسخر وتهدید وتحقیر وتوهین واتهام زدن به اینان  هر چه  می خواهد علیه شان بازتاب می دهد و اکنون  نیز در یادداشت روز کیفرخواست های گذشته علیه شان را بازسازی ومرور کرده است .چون می داند عدم حضور اینان یا سیاهی لشکر شدن شان نه امکان داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی وجود ندارد، بلکه امکان تقلب و رأی دروغین سازی برای ادعای مشروعیت کاذب ومردمی بودن رژیم فاشستی مذهبی هم وجود ندارد. به ویژه  با علنی شدن این واقعیت نه موجب فاش شدن ادعای پوچ ووارونه ی ولی وقیح منفور ونا مشروع می شود که  دیگر کار برد ندارد ، بلکه سبب بی انگیزه شدن وریزش نیروهای ساندیس خور خواهد شد و بالاخره مسیر تغییرات دمکراتیک در ایران شتاب می گیرد.آیا بازهم باید در نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند شرکت کرد و هیزم تنور داغ کردنش شد، یا نه برای پایان دادن به وضعیت این نمایش را همراه با روشنگری ها تحریم نمود؟
هوشنگ بهداد