نقد وبررسی :  سرمقاله ی روزی نامه ی جمهوری  اسلامی " آينده عراق و جانوران زخم خورده "
"چرا حقایق کتمان می شود ؟چرا وحشت از بیان حقیقت هم از سوی مقامات آمریکایی وهم از سوی حاکمان ایران  در پوشش موضع مخالف هم بودن  خود داری می شود؟ مگر  واقعیت به جز این است که  برنده  جنگ های منطقه حاکمان ایران بوده اند؟ دلیل پیگیری این سیاست از سوی مقامات آمریکایی چه بوده است؟ آیا بدلیل نگرانی از قدرت نظامی بیش از حد مدرن و پیشرفته ی رژیم فاشیستی مذهبی است که قطعاً  اینگونه نیست ؟ یا نه اینکه آیا بعلت این است که  رژیم ضدبشری  قرون وسطایی  ایران بیش از حد مردمی است و دارای پایگاه اجتماعی و نفوذ در منطقه می باشد  که  موجب وحشت آمریکا و مانع از تهاجم نظامی اش به ایران شده است که ایهنم صحت ندارد؟"
عجیب است که چرا امثال این سرمقاله نویس ها امر به اینان مشبه شده است که اینان عقل کل هستند وهمچون ولی وقیح منفور ونامشروع همه چیز دان هستند که بقیه نادان هستند و وظیفه ای جز پذیرش وارونه وهذیان  گویی ها و تصویر مار کشیدن ومار قالب  کردن  و  اطاعت از شیوه وتحلیل ورهنمود اینان ندارند . چونکه قدرت درک وتوانایی تفکر ندارند که آنچه که اینان ادعا می کنند برای شان قابل قبول نباشد . در صورتیکه  مردم تجربه ی 33 ساله ی اینگونه ادعا کردن های وارونه ودروغین دارند . بطور مثال کارنامه ی ننگین حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی در ایران چگونه است؟کدام نمونه عملکرد مثبتی در آن وجود دارد که موجب حفط  و دفاع ازحق وحقوق مردم و منافع ملی  کشور بوده است که قابل دفاع باشد تا که تبدیل به الگو برای ملت های کشورهای منطقه شده باشد که پس از خیزش وقیام وتظاهرات های ضد حکومتی 88 در ایران که بدلیل کودتای تقلباتی پاسداران در 22 خرداد 88 به وقوع پیوست جرقه ی قیام و حضور ملت های منطقه علیه ی دیکتاتور ها شد که بدترین نوع این دیکتاتوری فاشیستی مذهبی در ایران و جود دارد . بنابراین برای چه با افزودن پسوند اسلامی ادعای رهبری جنبش بیداری اسلامی در منطقه می شود؟ مهمتر اینکه اکنون رهبران رقیب مدعی اصلاح طلب کجا هستند ودر چه شرایطی قرار دارند؟  مهمتر اینکه با حامیان اینان چگونه برخورد شده ومی شود؟ بدتر اینکه چه تهدید وتوهین ها وخط وخطوطی برای حضور در برگزاری نمایش خیمه شب بازی دوران نهم بازار مکار  برای اینان ترسیم شده است ؟ آری سئوال است که چگونه  این چنین عملکرد فاجعه انگیز حکومت مداری می تواند الگو برای ملت های منطقه باشد که پیوسته از موضع وارونه گویی ونماینده ملت های منطقه ادعایش می شود ؟ اما در رابطه با ادعای شکست آمریکا در عراق که تعبیر شکست بدتر از اسراییل در جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان شده است .  سئوال است یعنی آمریکا نمی توانست به جای راه دادن وزیر پاسدار تروریست راه وترابری عراق همراه نوری مالکی مزدور خائن دست نشانده به کاخ سفید وی را به اتهام  قاتل تروریست اتباع آمریکایی بازداشت ومحاکمه کند؟ یا اینکه آن پاسدار سپاه قدس قاتل 5 آمریکایی را نمی توانست تحویل دولت دست نشانده ی نوری مالکی مزدور ندهد. مشروط براینکه  اکنون نفت عراق چگونه استخراج و فروخته می شود؟ نکند که شرکت های آمریکایی هیچ نقشی در این استخراج و فروش ندارند و مزدور مالکی دست نشانده در سفر خود به کاخ سفید در مصاحبه ی خود اعتراف به دعوت شرکت های آمریکایی به عراق نکرد؟ یا اینکه گویا رابطه ی مناسب میان کویت وعربستان و شیخ نشینان تولید کننده ی نفت رابطه با آمریکا وجود ندارد وعربستان روزانه بیش از 10 میلیون بشگه نفت تولید وصادر نمی کند که سرمقاله نویس این چنین رجز خوانی  ضد آمریکایی کرده وتحلیل شکست نظامی ونفتی و اقتصادی  آمریکا پس از 9 سال پس از تهاجم نظامی به عراق داده است؟ "
"در پايان جنگ عراق، ‌صداي ناقوس مرگ امپراتوري آمريكا را در جهان طنين انداز كرد." روزنامه انگليس گاردين - "آمريكايي‌ها در نهايت مجبور شدند به خواست مردم عراق تن دهند، از اين رو با توجه به اهداف اوليه آمريكا از حمله به عراق بايد اذعان كرد كه آمريكا در عراق شكست خورده است." مجله آمريكايي تايم - "آمريكا در عراق شكست خورده، شكستي كه تلخ‌تر از شكست صهيونيست‌ها در لبنان بود." روزنامه لبناني السفير - "هدف آمريكا در جنگ عراق،‌ جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه بود كه نه تنها اين هدف هرگز محقق نشد، بلكه نتيجه عكس هم داد." روزنامه اسرائيلي هاآرتص واقعيت اينست كه آمريكا عليرغم اعزام 200 هزار نظامي براي اشغال عراق و سوداگري 9 ساله جهت تثبيت اهداف چند لايه از قبيل: دستيابي به نفت عراق و سلطه بر منابع نفتي خليج فارس، جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه، مقابله با موج بيداري اسلامي، تثبيت سلطه اسرائيل و حاكميت رژيم صهيونيستي بر منطقه، استقرار دائم در منطقه و باج خواهي از كشورهاي اسلامي و... نه تنها نتوانسته به هيچيك از آن اهداف دست يابد بلكه مرگ بيش از يك ميليون و 400 هزار غيرنظامي عراقي و هزاران نظامي آمريكايي و آنقدر معلول كه با آسيب‌هاي جسمي و روحي قادر به بازگشت به آمريكا نيستند و بايد در كويت بمانند، منهاي تريليون‌ها دلاري كه از كيسه ماليات دهندگان آمريكايي هزينه شده، همه دستاوردهاي جنگي هستند كه قرار بود نمايش قدرت در عراق باشد ولي به يكي از پرهزينه‌ترين و خفت بارترين جنگ‌هاي تاريخ تبديل شد و ناقوس مرگ امپراتوري آمريكا را به صدا در آورد. به اذعان روزنامه گاردين، "خروج نظاميان آمريكايي از عراق در واقع پايان جهان تك قطبي در خاكستر غرور شيپورچي تنهايي بود كه در آخرين پادگان آمريكا در عراق، آهنگ عقب نشيني را مي‌نواخت." 
مگر اکنون پس از خروج نظامیان آمریکا از عراق دولت نوری مالکی دست نشانده با بحران فروپاشی مواجه نشده است؟ مگر کشورهای شورای همآهنگی  خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی موضع تهدید آمیز نسبت به حاکمان ایران اتخاذ نکرده اند که اخطار داده اند در امور داخلی کشور های منطقه مداخله گری نکنند؟ از سوی دیگر مقامات عربستان به نوری مالکی خائن نسبت به پرونده سازی برای معاون رئیس جمهور عراق طارق الهاشمی اخطار نداده است؟چرا  اکنون که اشاره به مقدمه چینان حمله نظامی عراق وتوجیه آن شده است . چرا  گفته  نشده است که احمدچلبی جاسوس چند جانبه که بود وچه نقشی در این مورد داشت؟ همینطور چرا از قلم افتاده است تکه گفته شود آیت الله جک استراو که بود و برای چه چند روز قبل از تهاجم نظامی به عراق واشغال آن به تهران سفر نمود تا باهمتای خودش و سایر مسئولین دیگر در تهران  دیدار داشته باشد تا تفاهم لازم در مورد این جنگ کسب شود؟ چرا به جای اینکه با آدرس غلط دادن لو داده شده است  که سر نخ توطئه ی طراحی شده علیه معاون رئیس جمهور عراق از تهران طراحی ودیکته شده است . برای همین از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی  اینگونه به فتنه طارق الهاشمی اشاره وتأکید شده که  چون وابسته به حزب بعثت است باید جلویش گرفته شود:
"اكنون تنها دستاورد ملموسي كه آمريكائي‌ها از 9 سال اشغالگري در عراق عايدشان شده، وضعيت اقتصادي بحران زده كشورشان و نگاه كينه توزانه ملت عراق و لبخند تمسخرآميزي است كه ملتهاي جهان به اين ببر كاغذي و امپراتوري شكست خورده نثار مي‌كنند و اين قطعاً آن چيزي نبود كه آمريكائيها، جنگ عراق را براي آن آغاز كرده باشند. كساني كه مقدمه چيني كاخ سفيد براي آغاز جنگ عراق را پيگيري كرده اند، به ياد دارند كه پنتاگون در آغاز، آتش تهيه گسترده و بسته تبليغاتي و رسانه‌اي پرهزينه‌اي را براي توجيه اين اشغال و لشكركشي انجام داد تا از طريق شبكه‌هاي ماهواره‌اي و گزارش نويسي‌هاي رسانه اي، اشغال عراق را توجيه كند و اين سياست را با اختصاص ميلياردها دلار بودجه تبليغاتي طي 9 سال گذشته ادامه داد ولي امروز با آغاز عقب‌نشيني آمريكا از عراق، ماهيت مهم‌ترين رويداد قرن براي ملت‌ها روشن شده و پوشش رسانه‌اي پنتاگون به يك سرافكندگي بزرگ براي سياستمداران و نظاميان آمريكايي بدل گرديده استآمريكايي‌ها بيش از هر كس ديگري بخوبي مي‌دانند كه اعتراف به شكست در عراق، ضربه محكمي به هيمنه اين كشور خواهد بود و زمينه را براي دريافت ضربات بعدي و درهم شكستن ابهت پوشالي آمريكا فراهم خواهد ساخت نكته قابل تأمل اينست كه هر چند خفت اشغالگران به معناي پيروزي ملت عراق است، اما پيروزي نهايي براي ملت عراق زماني تحقق مي‌يابد كه عراقي‌ها بتوانند مشكلات فراواني كه آمريكائيها براي آنها به يادگار گذاشته اند، را جبران كرده و براي سازندگي كشورشان همت كنند. پيشرفت عراق دشمن دارد و بزرگ‌ترين دشمن، تفرقه است. رهبران سياسي عراق بايد براي حفظ وحدت و از بين بردن عوامل تفرقه و خيانت، هوشيارانه عمل كنند. فتنه طارق الهاشمي كه اين روزها بار ديگر اخبار عراق را در افكار عمومي مطرح ساخته، از همين جنس است. طارق الهاشمي از عناصر وابسته به حزب بعث است كه در بسياري از ترورها و ايجاد درگيري‌ها دست داشته و مشكلات زيادي براي اين كشور در سال‌هاي اخير پديد آورده استحضور صهيونيست‌ها در بحران‌هاي ساختگي عراق نيز از اموري است كه توجه به آن براي رهبران سياسي اين كشور اهميت حياتي دارد. روزنامه صهيونيستي هاآرتص نوشته است يكي از اهداف اساسي آمريكا در جنگ عراق،‌ جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه بود ولي اين هدف هرگز محقق نشد و نتيجه عكس داد.گ
در خاتمه  اینکه چرا حقایق کتمان می شود ؟چرا وحشت از بیان حقیقت هم از سوی مقامات آمریکایی وهم از سوی حاکمان ایران  در پوشش موضع مخالف هم بودن  خود داری می شود؟ مگر  واقعیت به جز این است که  برنده  جنگ های منطقه حاکمان ایران بوده اند؟ دلیل پیگیری این سیاست از سوی مقامات آمریکایی چه بوده است؟ آیا بدلیل نگرانی از قدرت نظامی بیش از حد مدرن و پیشرفته ی رژیم فاشیستی مذهبی است که قطعاً  اینگونه نیست ؟ یا نه اینکه آیا بعلت این است که  رژیم ضدبشری  قرون وسطایی  ایران بیش از حد مردمی است و دارای پایگاه اجتماعی و نفوذ در منطقه می باشد  که  موجب وحشت آمریکا و مانع از تهاجم نظامی اش به ایران شده است که ایهنم صحت ندارد؟ برای  همین در صدد تجاوز نظامی و اشغال افغنستان و عراق دو کشور همسایه وخصم ایران  بر آمد تاکه با تهاجم نظامی حکومت های طالبان در افغانستان  و صدام حسین در عراق سقوط کنند  تا سبب تقویت حاکمان ایران شود و تبدیل به مترسک ولولو خوره برای همسایگان و کشور های منطقه گرددتا هم  فضای حضور پررنگ نظامی آمریکا در منطقه توجیه شود . هم حمایت کردن علنی اش از اسراییل و فشار بر فلسطین تفهیم وعادی  گردد . هم اینکه  زمینه ی منعقد کردن قرار دادهای بس کلان تسلیحاتی با کشور های منطقه میسر شود .هم  اینکه آمریکا بتواند  با سقوط حکومت های مستقل  منطقه سیاست  توطئه و دسیسه علیه ی جنبش های مترقی ومستقل همچون  سازمان آزادیبخش فلسطین و مجاهدین که موی دماغ هستند  به پیش برده شود . مهمتر اینکه تسلط بر چاه های نفت در این منطقه را تثبیت وانحصاری  خود نماید. بهرحال چون با خروج نظامی آمریکا از عراق و نگرانی از بی ثبات و ناامن شدن عراق  سیاستی که از سوی حاکمان ایران دنبال می شود . از سوی دیگر  چون موضوع خطر نگرانی از تلاش به دست یابی به سلاح هسته ای اش هم جدی شده است .  به ویژه اینکه موضع انتقادی و اخطار آمیزی  که عربستان سعودی به نمایندگی از سوی کشورهای شورای همآهنگی خلیج فارس  مقابل حاکمان ایران گرفته شده است. بنابراین اگر چنانچه حاکمان ایران فضای بی قید وشرط برای رقیب مدعی اطلاح طلبان  برای شرکت در نمایش خیمه شب بازی  دوره ی نهم بازار مکاره باز نکنند تا قدرت  به اینان منتقل شود که دست یابی به سلاح هسته ای منتفی شود . درغیر این صورت هرروز که به جلو می رود ضریب احتمال تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای هم بیشتر می شود .چون  هم ضعف مفرط دفاعی  وهم  میزان نارضایتی عمومی رژیم فاشیستی مذهبی علنی شده  است پس مکمل  بسرآمدن تاریخ مصرف حاکمان ایران برای آمریکا شده است .
هوشنگ بهداد
روزی نامه  ی حکومتی  جمهوری  اسلامی 4 شنبه 30 آذر ماه سال 1390
آينده عراق و جانوران زخم خورده