دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 21 آذر ماه سال 1390
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان مصر ، صندوق هاي سخنگو
گسئوال است در شرایطی که نه رهبران رقیب مدعی اصلاح طلب 10 ماه است که در حصر خانگی به سر می برند . بدتر اینکه در ادامه ی جنگ قدرت و ثروت ورقابت واختلاف میان باندهای مافیایی مدعی اصول گرایی بمرحله ای رسیده است که هرروز مشغول طراحی توطئه ی برای حذف هم دیگر می باشد .صد البته که نه سایر دگر اندیشان ومنتقدان جایی در قدرت ندارند و هیچگونه فعالیتی ندارند ، بلکه تحمل هم نمی شوند و با انواع واقسام تهدید واتهامات وبازداشت ها مواجه هستند. چگونه چنین رژیم غیر متعارف منقبض وقرون وسطایی که اسلام و دین برایش ابزار قدرت و ثروت شده است .می تواند الگوی جانشینی حکومت مصر باشد که آشکارا تناقض آشکار باا دعای این مدعی دارد؟"
بدون آنکه گفته شود ساختار کنونی حکومت ترکیه چیست؟ این کشور چه رابطه ای با آمریکا و اسراییل ونا تو دارد؟ از طرف دیگر ر ابطهی ترکیه باکشور های عربی چگونه است؟ مهمتر اینکه چه نقشی فعال در روند تغییر وتحولات منطقه داشته است؟ از جمله رابطه ی این کشور با اخوان المسلمین مصر چگونه است که برنده ی اخیر پارلمانی مصر شد؟ چه رابطه ای ترکیه با حزب نهضت اسلامی تونس دارد؟ همچنین دیدگاه اتحادیه ی عرب نسبت به رئیس جمهور سوریه چگونه است؟ بعلاوه دیدگاه مقامات ترکیه در مورد ببشار اسد رئیس جمهور جنایتکار سوریه چگونه می باشد وچرا مقامات تأکید بر رفتن بشار اسد می کنند؟در صورتی که سوریه هم پیمان ایران می باشد و آشکارا بدلیل پیش برد این نظر و سیاست از سوی مقامات ترکیه نسبت به رئیس جمهور سوریه موجب ایجاد شدید روابط تنش زای میان حاکمان ایران وترکیه شده است . از طرف دیگر تحلیل امروز سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی ناشی از مغبون شدگی رژیم فاشیستی مذهبی در مصر ولیبی می باشد . زیرا که مقاله نویس اذعان کرده است که جان کری رئیس کمیته ی خارجه ی کنگره به مصر سفر کرده و دیدار با سران شاخه ی سیاسی حزب آزادی و عدالت اخوان المسلمین دیدار داشته است و پیرامون عادی سازی رابطه با آمریکا و اسراییل گفتگو داشته است. همینطور افزوده است که از سوی اسراییل قرار است که سفیر به طرابلس اعزام شود ورابطه دیپلماتیک آغاز شود . اما معلوم نیست که برای چه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت نویس محور انتخابات اخیر مصر تحلیل داده است که غرب گرا ها وسکولارها وچپ ها وناصریست ها وملی گراهای مصر شکست خوردند وپیروز اسلام گراها شدند که این چنین الگوی شان حکومت شیعی ایران می باشد:
"جايگاه مصر در جريان بيداري اسلامي شمال آفريقا، جايگاهي محوري است كمااينكه مصر در جهان عرب نيز از چنين جايگاهي برخوردار است. البته جريان بيداري اسلامي در شمال آفريقا در سه كشور- تونس، مراكش و مصر- طي دو ماه اخير شاهد برگزاري انتخابات بوده است و بر اين اساس مي توان تصوير نسبتا شفافي از روند تحولات اين منطقه ارائه داد:شامل سه جريان اخوان المسلمين با حدود 6/36 درصد كل آراء و حدود 56 درصد آراء اسلام گرايان، جريان سلفي النور با حدود 3/24درصد كل آراء و حدود 3/37 درصد آراء اسلام گرايان و جريان الوسط با حدود 3/4 درصد كل آراء و حدود 5/6 درصد آراء اسلام گرايان مي شود. شكست سكولارها يعني شكست مطلق غرب در مصر و به تبع آن شكست در شمال آفريقا.نكته دوم اين است كه احزاب اسلام گرا در مصر تجربه حكومت داري نداشته و احتمال خطا و اشتباه درباره پاره اي از رفتارها و مواضع آنان وجود دارد كه قضاوت نهايي درباره آنان نبايد با استناد به اين خطاها صورت بگيرد كمااينكه خود ما در مرحله شكل دهي به نظام سياسي -سالهاي 57 و 58- خطاهايي - از قبيل ميدان دادن به غرب زدگان- داشته ايم ولي اين خطاها هويت و آينده انقلاب را به خطر نيانداخته چرا كه متن مردم دنبال حاكميت اسلام بودند. البته نبايد بروز خطا و اشتباه را كم اهميت تلقي كرد و جبران ناپذير بودن بعضي از خطاها را از نظر دور داشت. نكته سوم اين است كه جريان سلفي النور كه برخاسته از جريان تاريخي «التكفير و الهجره» است و نزديك به يك سوم آراء اسلام گراها را به خود اختصاص داده با پائين كشيدن تابلو تاريخي خود و با ابراز برائت از سلفي گري پا به انتخابات گذاشته و خود اين موضوع بيانگر آن است كه اين جريان واقعيت اجتماعي كه دوري از سلفي گري است را پذيرفته است و لذا امكان همگرايي آن با اخوان المسلمين وجود دارد. نكته چهارم اين است كه اخوان المسلمين مواضع اعلام شده اي درباره «حكومت اسلامي»، «غرب»، «رژيم صهيونيستي»، «نظام هاي سلفي و سكولار»، «جمهوري اسلامي ايران»، «فلسطين»، «حزب الله» و دهها مقوله ديگر دارد و رهبران آن بر آن مواضع تاكيد دارند حالا ممكن است بخشي يا افرادي - با موقعيت بالا يا پائين- موضعي بگيرند كه مغاير با مواضع شناخته شده اين جريان باشد ولي اين به معناي موضع راس و بدنه و نيروي اجتماعي- يعني حدود 11 ميليون نفر- كه به اخوان بعنوان جرياني كه دنبال شريعت و حكومت اسلامي است، راي مي دهند، نخواهد بود. اما همانطور كه قبلا گفتيم اسلام در مصر و ساير كشورهاي آفريقا شباهت زيادي با اسلام تشيع دارد و با مدل هايي نظير اسلام سلفي- مدل وهابي و طالباني- و اسلام سكولار- مدل حزب عدالت و توسعه تركيه- به ميزان بسيار زيادي بيگانه است.از اين روست كه شوراي عالي نظامي اصلاح قانون اساسي و انتخاب دولت را حق خود و نه حق مجلس مي داند. اين در حالي است كه اخوان المسلمين و ساير نيروهايي كه در انقلاب مصر مشاركت داشته اند مي گويند اولا مجلس فعلي نه مجلس عليا بلكه مجلس موسسان است و مهمترين ماموريت آن تاسيس يك نظام جديد از طريق تهيه قانون اساسي جديد است و ثانيا دولت جديد را بايد مجلس انتخاب كند چرا كه تنها نهاد مشروع فعلي، مجلسي است كه طي هفته هاي آينده تشكيل مي شود. مسلما اين چالش به راحتي حل نمي شود ولي مي توان پيش بيني كرد كه خود اين موضوع نيروهاي انقلاب را متحد مي كند و به «ميدان التحرير» مي كشاند شوراي نظامي هم در ده ماه اخير نشان داده است كه جز با فشاراجتماعي تسليم نمي شود. اگرچه اسلام گراها اكثريت مطلق و جمعيت اخوان المسلمين اكثريت نسبي را دارند ولي به احتمال زياد ساختار نظام سياسي و دولت برآمده از آن تركيبي و چند ضعلي خواهد بود. نظاميان از قدرت مسلط به شريك در حكومت تبديل مي شوند و جريانهاي غيرمذهبي با سهم كمتر، در دولت حضور خواهند داشت. مسلما نه اسلام گراها حذف اين دو طيف را مدنظر دارند و نه آنان تمايلي به ترك صحنه سياست خواهند داشت"
در خاتمه اینکه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز بر خلاف ادعای وارونه اش که ناشی از عدم شباهت جریانات مذهبی مصر با رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران عیان است . اما وی مدعی شده است که حکومت مصر نه شبیه اسلام غرب گرا وترکیه وعربستان که مدل حکومت شیعی در ایران می باشد . ولی در پایان بدون آنکه متوجه باشد که چگونه تناقض گویی کرده زیرا که اعتراف کرده است اگرچه اسلام گراها اكثريت مطلق و جمعيت اخوان المسلمين اكثريت نسبي را دارند ولي به احتمال زياد ساختار نظام سياسي و دولت برآمده از آن تركيبي و چند ضعلي خواهد بود وافزوده است نظاميان مصر که خواهان حکومت سکولار می باشد از قدرت مسلط به شريك در حكومت تبديل مي شوند. همچنین اذعان نموده است که جريان هاي غيرمذهبي با سهم كمتر، در دولت حضور خواهند داشت. عجیب تر اینکه گفته مسلما نه اسلام گراها حذف اين دو طيف را مدنظر دارند و نه آنان تمايلي به ترك صحنه سياست خواهند داشت. بنابراین اکنون سئوال است در شرایطی که نه رهبران رقیب مدعی اصلاح طلب 10 ماه است که در حصر خانگی به سر می برند . بدتر اینکه در ادامه ی جنگ قدرت و ثروت ورقابت واختلاف میان باندهای مافیایی مدعی اصول گرایی بمرحله ای رسیده است که هرروز مشغول طراحی توطئه ی برای حذف هم دیگر می باشد .صد البته که نه سایر دگر اندیشان ومنتقدان جایی در قدرت ندارند و هیچگونه فعالیتی ندارند ، بلکه تحمل هم نمی شوند و با انواع واقسام تهدید واتهامات وبازداشت ها مواجه هستند. چگونه چنین رژیم غیر متعارف منقبض وقرون وسطایی که اسلام و دین برایش ابزار قدرت و ثروت شده است .می تواند الگوی جانشینی حکومت مصر باشد که آشکارا تناقض آشکار باا دعای این مدعی دارد؟
http://www.kayhannews.ir/900921/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 21 آذر ماه سال 1390
مصر ، صندوق هاي سخنگو (يادداشت روز)