نقد وبررسی " ناكامي آمريكا در سواستفاده از ابزارهاي فرهنگي" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 16 مردادماه سال 1386
"مبارزه با تهاجم فرهنگی با آمریکا واقعیت دارد یا تلاش برای مذاکره کردن با آن!"
سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی فراموش کرده است که روز گذشته به وزارت تفتیش و عقاید وسانسور وسایر مسئولان مربوطه را زیر سئوال وپرسش گری گرفته بود وپرسش کرده بود که چرا اجازه داده می شود وابستگان نظام گذشته که جزو اعضای فعال نهاد فرهنگی فرح پهلوی همسر سوم شاه می باشند از خارج به داخل کشور برای اجرای برنامه های هنری دعوت می شوند و در تالارهای وزارت کشور وارشاد اسلامی از اینان استفاده می شود. از سوی دیگر ایشان از یاد برده است که دوسال است به بهانه مبارزه با تهاجم یا شبیخون فرهنگی غرب فرمان جمع آوری آنتن های ماهواره ای از بالای بام خانه ها صادر شده است که کار مشترک وزارت کشور ونیروی انتظامی و وزارت ارشاد و اطلاعاتی می باشد و پیام عریانش خفقان وسانسور در جامعه می باشد. همچنین طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با بی حجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی که جایگزین مبارزه با مفسدین اقتصادی شده است وتاکنون در چند مرحله از نمایش سرکوبگری از سوی مأموران نیروی انتظامی در سراسر ایران اجرا شده است که شامل آفتابه ی فرهنگی بر گردن جوانان آویزان کردن و آنان را در خیابان ها به شکل بسیار تحقیر آمیزی چرخاندن و برخی از جوانان را با اتهام واهی اراذل و اوباش در خیابان شلاق زدن وآنان را برروی خیابان کشاندن و یا دختر جوان را به زور سوار خودروی پلیس کردن و صورت زن دیگری را غرق در خون کردن که چرا مثلاً حجاب اسلامی روسری یا تو سری را رعایت نکرده است .
بالاخره در تاکستان قزوین مرد نگون بختی را سنگسار کردن ویک زن را در نوبت سنگسار نگهداشتن و برپا کردن بساط دار زدن ها واعدام ها در شهرهای ایران بخشی دیگر از بازده ی مبارزه با تهاجم فرهنگی می باشد. البته که فضای دانشگاه را پادگانی کردن ودانشجویان را اخراج نمود ن ومورد ضرب وشتم قرار دادن ودستگیر وشکنجه وزندانی کردن شان ونشریات دانشجوئی را تعطیل کردن بخشی دیگر از نتایج مبارزه با فرهنگ غرب و بیگانه در محیط دانشجوئی واز جمله موارد دیگر مبارزه با شبیخون فرهنگ آمریکائی می باشد . همچنین توقیف مطبوعات که پس از توقیف روزنامه ی هم ممیهن اکنون روزنامه ی شرق نیز توقیف شد که زمینه ی توقیف شدش را سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری دیروز در روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان آماده کرده بود که گویا چرا این روزنامه با یک همجنس باز مصاحبه کرده است . حال بماند که دستگاه جاسوسی و تفتیش عقاید وزارت بد نام اطلاعات وامور خارجه و سفارتخانه ها وکنسول های رژیم تروریستی در برون مرز فعال می باشد که وظیفه ومأموریتش چک وکنترل کردن ایرانیان مقیم خارج از کشور می باشد. همینطور باند مافیائی بازسازی شده ی سعید امامی برای مبارزه با سینمای هالیوددی که طبق ادعای سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی که متعلق به ولی فقیه است هنرپیشگان هالیوود مزدوران فرهنگی ونری بوش می باشند، فیلم وشوی تلویزیونی دمکراسی و براندازی از طریق انقلاب مخملین اجرا نموده است تاکه توانسته باشد با تهاجم فرهنگی سینمای هالیوودی آمریکائی ونفوذی های بیگانه مبارزه کرده باشد .
کمدی وتراژدیک اینکه مدعیان حامی فرهنگ ایرانی و مدافعین حق و حقوق و فرهنگ باستانی وحرمت ایرانی که اکنون در برابر هنرمندان سینمای هالیوودی صدای اعتراضی بلند کرده اند که چرا فیلم 300 ضد ایرانی ساخته اند چونکه موجب توهین به تاریخ باستان و فرهنگ وحرمت ملت ایرانی شده است . عجیب است که سرمقاله نویس وسایر مسئولان رژیم تروریستی نسبت به پدیده ی دختران وکودکان فراری از خانه ها و رشد بی رویه ی پدیده ی زنان خیابانی وتجارت سکس زنان ودختران به شیخ نشنان که سالیان درازیست از طریق آخوندهای حکومتی و آقازاده ها ودلالان وقاچاقچیان زنان ودختران انجام می گیرد بی تفاوت می باشند واکنون نیز سرمقاله نویس در این موارد سکوت کاملاً رضایتمندانه اختیار کرده است .
آخر شکستن قلم وبریدن زبان وبستن دهان وتوقیف مطبوعات و بازداشت خبرنگار و روزنگار و قلمزن دانشجوئی و سیاسی و محکوم کردن فعالان حقوق بشری و تهاجم به تجمع زنان در روز جهانی زن و... اینگونه علیات وحشیانه و ضد اسانی و ضد فرهنگی کجا مبارزه با تهاجم و شبیخون فرهنگی و شکست دادن آمریکا در زمینه ی فرهنگی است وناشی از پیروزی ممیزگران وسانسور چیان و تفتیش کنندگان عقاید ودگر اندیشان به مصاحبه ی پیروزی فرهنگی می باشد . اینکه اوج حقارت وضعف و استیصال و درماندگی و اقدام به ضد انسانی ترین شیوه ی قرون وسطائی و ضد بشری و فرهنگ نابودکن وآزادی کش است . خلاصه اوج بی فرهنگی وبی آینده گری وعدم مشروعیت رژیم تروریستی آخوندی ووحشت از قیام وخیزی اعتراضی مردم ناراضی در سراسر کشور می باشد که بطور وارونه ابراز ونمایش داده شده است.
آخر مگر می شود که هم به پاسدار آدمکش حرفه ای و همکار سابق سربازجو پاسدر حسین شریعتمداری که اکنون وزیر سانسور و تفتیش عقاید شده است اعتراض کرد که چرا از فعالان هنری و فرهنگی و سیاسی حامیان نظام گذشته دعوت به اجرای مراسم در داخل کشور کرده است و هم اینکه ز سوی از حامیان سیستم گذشه به عنوان سیاهی لشکر که اعتراض به فیلم 300 از زاویه ی فکری شونیسمی خود کرده اند فرصت طلبانه سوء استفاده کرد و طاغوتیان ویاغوتیان هم جبهه شوند واکنون نیز با قلمزنان اینان در روزنامه لوس آنجلس مانور داد و هنرمندان هالیوودی را مزدور هنری آمریکا وبوش خواند؟
اگر اینگونه است پس برای چه مسئولان ریز و درشت رژیم جهل و جنون و جنگ وجنایایت وخیانت و خرافات وتحجرگرائی آخوندی سر ودست می شکنند و خودشان را به در و دیوار می زنند تااینکه بتوانند با سفیر آمریکا در عراق به پای میز مذاکره بروند تااینکه بیشتر فضای تهاجم نه فرهنگی که سیاسی و ...نظامی آمریکائی را فراهم نمایند؟
آخر مگر کوسه وریش پهن ی شود؟ تاکی دغلکاری و عوامفریبی و تحریف گری ووارونه گوئی نمودن با ادا واطوارها وشلک های عوامفریبانه و تاکتیکی مبارزه ودشمنی با شیطان بزرگ راه انداختن و اجرای نقش کردن وتلاش مذبوحانه برای ایجاد انحراف اذهان عمومی کردن . مگر ز این است که در مجموع همه ی این دست وپا زدن ها برای ادامه بقای رژیم ننگین و جنایت آمیز رژیم تروریستی قرون وسطائی می باشد که بهر دستآویز وخس وخاشاک و صغری وکبرا چیدن هاآویزان می شود .
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 16 مردادماه سال 1386
