نقد وبررسی " نقطه عطفي در تاريخ عراق " روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 28 مردادماه سال 1386
رو کردن سند تاریخی جدید در عراق، به جای پرداختن به سند تاریخی کودتای 28 مرداد"سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی بدون آنکه اشاره کند که اکنون که به سند تاریخی در عراق اشاره کرده است امروز چه روزی می باشد و در چنین روزی چه اتفاقی در ایران اتفاق افتاد ونقش آخوندهای هم سنخ وهم نفس وهم خط خمینی درآن چه بود؟ و اتفاق رخ داده شده چه نقشی در به وجود آمدن این رژیم منحوس کنونی داشته است ؟ البته که با حمایت وهمکاری مستقیم پیر استعمار دولت فخیمه ی انگلیس امکان پذیر شد و خلاصه بدون آنکه سرمقاله نویس سخنی در مورد 28 مرداد یا این روز ننگین به گوید وتوضیح دهد که چرا کودتای شوم استعمار وارتجاع علیه ی حکومت ملی دکتر مصدق تدارک دیده شد . ولی برای اننحراف اذهان عمومی سرمقاله نویس به موضوع دیگر یا سند تاریخی جدید دیگر پرداخته است که با تهدید وفشار رژیم تروریستی در عراق در عراق اتفاق افتاده است . زیراکه بطور شفاف ولی ناخواسته ایشان اعتراف کرده است که دلیل انفجار چند کامیون های مواد منفجره در بخش کرد نشین در شمال عراق چه بود که منجر به کشته و مجروج شدن بیش از 500 نفر زن ومرد وکودکان یزدیان در این منطقه شد؟ یعنی چرا هدف اساسی ایجاد ناامنی در این منطقه بوده که امضای سند تاریخی امکان پذیر شده است برای اینکه با خون های ریخته شده ی بی گناهان زند وبند جدیدی تدارک دیده شد. یعنی اینکه این انفجار و ضریب تلفات و ایجاد ناامنی در منطقه ی کرد نشین در عراق به وجود آمد و البته با آدرس غلط دان اینکه کار اعضای القاعده بوده است زمینه ی یک ائتلاف جدید حاصل شده است. چونکه در نهایت منجر شده است که رهبران دو حزب کرد نشین عراقی مجبور به شرکت در ائتلاف جدید با دو رقیب مجلس اعلای اسلامی عراقی البته با حذف شدن اصططلاح انقلاب و زائده ی ی وابسته به آن شده اند ، یعنی این یکی و حزب الدعوه هر دو ساخته وپرداخته ی سران رژیم تروریستی آخوندی وسپاه پاسداران می باشد وعامل اصلی ناامنی وجنایات وفاجعه ها وناامنی وعنملیات تروریستی در عراق می باشند . زیرا که سر نخ کنترل و هدایت جماران تهران وولی فقیه و سپاه پاسداران می باشند. برای اینکه این دیگر بر کسی پوشیده نیست که در یکی دو ماه گذشته آخوند عبدالعزیز حکیم چند بار به تهران با پوشش بیمار وبستری شدن در بیمارستانی در تهران سفر داشته وگزارش داده وتوصیه ورهنمود دریافت کرده است ویا برای چه نوری المالکی هفته ی پیش به تهران وجماران سفر داشت و گفته شد که دیدار تاریخی با ولی فقیه داشت و چرا نتیجه ی آن دیدار تاریخی چرا اکنون منجر به سند تاریخی در عراق شده است؟!
البته هدف نهائی جبهه بندی در برابر تلاش بوش است که گفته می شود تصمیم گرفته است تا که نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی در عراق را بر کنار کند. همچنین تصمیم دارد تا که نام سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی از سوی آمریکا در لیست گروه وسازمان های تروریستی بگنجانده . زیرا که دولتمردان آمریکا و نظامیان شان در عراق با تأخیر چند ساله دریافته ومتوجه شده ا وبه این نتیجه رسیده اند که این ارگان فاشیستی در عراق و افغانستان حضور گسترده دارد ودخالت گری نظامی در ناامن سازی ها وعملیات تروریستی دارد . بنابراین چون سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران از اینگونه تصمیم گیری های بوش احساس خطر کرده اند ، پس طرح این فاجعه ی انسانی در منطقه ی کرد نشین را تدارک دیدند تا که همانگونه که گفته شد دو حزب کرد عراق را وادار به ائتلاف با دو حزب و تشکیلات دست نشانده ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق کنند که نه اینکه با این ائتلاف تاکتیکی و موقتی ومقطعی ، مخالفت در برابر احزاب و تشکل های منتقد سنی می باشد ، بلکه موجب فشار برآنان نیز شده است . زیرا که هدف وادار کردن شان به تسلیم شدن و سر فرود آوردن از سوی مهره ها و دست نشاندگان برنامه ریزان وطراحان در تهران وجماران در عراق است و هم تلاش مذبوحانه شده است تا که در برابر تصمیم به بر کناری دولت دست نشانده نوری المالکی در عراق از سوی بوش وائتلاف تسنن در عراق است که جبهه ی ائتلافی جدید به وجود آمده است . و اینگونه به اقدامات بوش پاسخی داده شده است. بنابراین در راستای این اهداف است که اکنون سرمقاله نویس چنین خبر ازبه امضاي سند توافق ميان چهار حزب عمده عراقي براي ائتلاف كه روز جمعه صورت گرفته داده است و آن را يك نقطه عطف در تاريخ عراق تشبیه کرده است و در ادامه سرمقاله نویس هدف از این ائتلاف و یا سند تاریخی را اینگونه تشریح داده است:
. با اينكه اشغالگران عامل اصلي پديد آمدن اين وضعيت هستند و خود به ناامني ها نيز دامن مي زنند ولي اين نابساماني ها را بهانه اي براي ادامه حضور خود در عراق قرار داده اند و عليرغم افزايش چشمگير تلفات نظاميان خود حاضر نيستند جدول زماني مشخصي را براي خروج از اين كشور اعلام نمايند. علت اصلي ادامه اين سياست كه بهيچوجه با دست و پا زدن هاي آمريكا در باتلاق عراق تناسب ندارد اينست كه بوش كوچك و حزب جمهوريخواه او بشدت به يك پيروزي در عراق نياز دارند تا بتوانند در انتخابات سال آينده رياست جمهوري آمريكا دست بالا را داشته باشند. عجيب است كه سران حزب جمهوريخواه آمريكا عليرغم آشكار بودن اين واقعيت كه ادامه حضور اشغالگرانه در عراق به زيان آنهاست و خروج از باتلاق عراق در پايان دادن به اين كابوس به آنها كمك خواهد كرد با اينحال همچنان در برابر فشارها مقاومت مي كنند و تصورشان اينست كه اين شكست بزرگ را مي توانند به پيروزي تبديل نمايند! در طرف مقابل ساير احزاب عراقي نيز بايد با درك شرايط كشورشان به اين ائتلاف بپيوندند و آنرا بصورت تمام عيار به يك ائتلاف عليه اشغالگران تبديل نمايند. ديگر احزاب بايد حساسيت شرايط كنوني و اهميت ائتلاف در اين مقطع را درك كنند و به اين نكته توجه نمايند كه با تك روي نمي توانند اشغالگران را از كشور خود اخراج نمايند. بنابر اين پيوستن به ائتلاف تنها راه نجات عراق در مقطع كنوني است"
سرمقاله نویس در دنباله بدون آنکه توضیح دهد که معنی اشغالگری بیگانه چیست وچه می کند که پس از اشغال نظامی عراق سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در این کشور نکرده اند؟ تازه جدا از باتلاق کردن عراق اکنون نه در افغانستان وفلسطین ولبنان در ابعاد دیگری دخالت گری و فاجعه آفرینی و جنگ افروزی کرده اند ، بلکه عربستان وبحرین وکویت واردن ومصر را نیز تهدید می کنند. مسخره تر اینکه این اشغالگر اصلی با وجود اینکه عراق را تبدیل به حیات خلوت خود کرده است، اینگونه خط و نشان به سایر احزاب و منتقدان عراقی نسبت به سیاست دخالت گری رژیم جنایتکار در امورداخلی عراق کرده است وضمن وابسته کردن آنان به عربستان و تبرئه کردن دستان آلوده به خون وجنایات واعمال تروریستی سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در عراق به احزاب منتقد عراقی چنین توصیه کرده است تاکه به ائتلاف و سند تاریخی به پپوندند:
"احزاب سني عراق هرچند اين ائتلاف را تحريم كرده و در آن شركت نكرده اند ولي آنها نيز بايد به اين واقعيت توجه نمايند كه مشكل كشورشان فقط به دست خودشان آنهم با اتحاد و ائتلاف حل خواهد شد نه با دخالت هاي خارجي . متاسفانه بعضي احزاب سني عراق به كمك ها و همراهي دولت هاي عربي چشم دوخته اند و با بزرگ نمائي مسائل شيعه و سني تلاش مي كنند افكار عمومي جهان عرب را به مسائل انحرافي معطوف نمايند و راهي بر خلاف قانون اساسي و راهكار دموكراتيك پيش بيني شده در آن را طي نمايند. اظهارات افراطي غيرمنطقي و دور از واقعيت « عدنان الدليمي » رهبر تشكيلات سياسي اهل سنت عراق موسوم به « جبهه توافق » كه هفته گذشته تلاش كرد با وارونه جلوه دادن واقعيت هاي عراق سران كشورهاي عربي را به دخالت در اين كشور و دامن زدن به اختلافات شيعه وسني تحريك نمايد يك نمونه از اين انحرافات است "
در خاتمه اینکه چون شرایط حساس و خطیر تر از گذشته در عراق شده است و چون ولی فقیه و سپاه پاسداران احساس خطر کرده اند زیرا که متوجه شده اند ودانسته که دارند چوب و پیاز را با هم می خورند . یعنی اینکه دارد ماه عسل خوران شان در عراق به پایان می رسد و برایشان دارد به دوران موم عسل خوری تبدیل می شود . برای اینکه هم باید نخست وزیر دست نشانده ی خود نوری المالکی در عراق را از دست بدهند . هم اینکه می باید ضربه ی بسیار سنگینی را تحمل و تقبل کنند و به پذیرند که ناشی از گذاشته شدن نام ارگان فاشیستی سپاه پاسداران در لیست وگروه سازمان های سیاسی می باشد . بدتر اینکه با محدود شدن فعالیت های مالی و نظامی وتروریستی این ارگان مشکل اساسی وجدی برای صدور تروریسم وبنیادگرائی به وجود می آید. مهمتراینکه در پیگیری اهداف پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای با مشکل وموانع بسیار جدی و اساسی مواجه خواهند شد . بنابراین برای عبور از بحران دست با اجرای طرح ها وتوطئه های مخوف و ضد انسانی جدید زده شده وبا ایجاد انفجارات زنجیره ای کامیون ی و آفریدن جنایات وکشتار جمعی و ضد انسانی در عراق دست به ناامن سازی دلهره ووحشت وترساندن احزاب و رقبا برای باج گیری های مقطعی شده اند . برایهمین است که شاهدیم که هرروز که می گذرد مردم بی گناه عراقی بیش از گذشته تلفات انسانی و خسارات مادی می پردازند وکشور عراق بیشتر در باتلاق ویرانی و نابودی فرو می رود. بازهم تأکید می شود که هرروز در برکناری نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق درنگ وتأخیر شود . از سوی دیگر هرچه به تاریخ و زمان برگزاری نشست اعضای شورای امنیت سازمان برای به تصویب رساندن قطعنامه ی سوم نزدیک تر شویم . شاهد جنایات وفاجعه های بزرگتر انسانی و عمق بیشتر ویرانی وخرابی ها وناامنی ها در عراق می باشیم و باز هم خواهیم بود. البته که هیچگونه تضمینی وجود ندارد که دامنه ی این جنایات بسط داده نشود و مشابه ی آن در فلسطین ولبنان وافغانستان ویا کشورهای همجوار یا در خاورمیانه اتفاق نیفتد. در نهایت تأکید می شود تحرم بر پلنگ تیز چنگال، جفاکاری بود در حق گوسفندان.
هوشنگ - بهداد
. یکشنبه 28 مردادماه سال 1386
رو کردن سند تاریخی جدید در عراق، به جای پرداختن به سند تاریخی کودتای 28 مرداد"سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی بدون آنکه اشاره کند که اکنون که به سند تاریخی در عراق اشاره کرده است امروز چه روزی می باشد و در چنین روزی چه اتفاقی در ایران اتفاق افتاد ونقش آخوندهای هم سنخ وهم نفس وهم خط خمینی درآن چه بود؟ و اتفاق رخ داده شده چه نقشی در به وجود آمدن این رژیم منحوس کنونی داشته است ؟ البته که با حمایت وهمکاری مستقیم پیر استعمار دولت فخیمه ی انگلیس امکان پذیر شد و خلاصه بدون آنکه سرمقاله نویس سخنی در مورد 28 مرداد یا این روز ننگین به گوید وتوضیح دهد که چرا کودتای شوم استعمار وارتجاع علیه ی حکومت ملی دکتر مصدق تدارک دیده شد . ولی برای اننحراف اذهان عمومی سرمقاله نویس به موضوع دیگر یا سند تاریخی جدید دیگر پرداخته است که با تهدید وفشار رژیم تروریستی در عراق در عراق اتفاق افتاده است . زیراکه بطور شفاف ولی ناخواسته ایشان اعتراف کرده است که دلیل انفجار چند کامیون های مواد منفجره در بخش کرد نشین در شمال عراق چه بود که منجر به کشته و مجروج شدن بیش از 500 نفر زن ومرد وکودکان یزدیان در این منطقه شد؟ یعنی چرا هدف اساسی ایجاد ناامنی در این منطقه بوده که امضای سند تاریخی امکان پذیر شده است برای اینکه با خون های ریخته شده ی بی گناهان زند وبند جدیدی تدارک دیده شد. یعنی اینکه این انفجار و ضریب تلفات و ایجاد ناامنی در منطقه ی کرد نشین در عراق به وجود آمد و البته با آدرس غلط دان اینکه کار اعضای القاعده بوده است زمینه ی یک ائتلاف جدید حاصل شده است. چونکه در نهایت منجر شده است که رهبران دو حزب کرد نشین عراقی مجبور به شرکت در ائتلاف جدید با دو رقیب مجلس اعلای اسلامی عراقی البته با حذف شدن اصططلاح انقلاب و زائده ی ی وابسته به آن شده اند ، یعنی این یکی و حزب الدعوه هر دو ساخته وپرداخته ی سران رژیم تروریستی آخوندی وسپاه پاسداران می باشد وعامل اصلی ناامنی وجنایات وفاجعه ها وناامنی وعنملیات تروریستی در عراق می باشند . زیرا که سر نخ کنترل و هدایت جماران تهران وولی فقیه و سپاه پاسداران می باشند. برای اینکه این دیگر بر کسی پوشیده نیست که در یکی دو ماه گذشته آخوند عبدالعزیز حکیم چند بار به تهران با پوشش بیمار وبستری شدن در بیمارستانی در تهران سفر داشته وگزارش داده وتوصیه ورهنمود دریافت کرده است ویا برای چه نوری المالکی هفته ی پیش به تهران وجماران سفر داشت و گفته شد که دیدار تاریخی با ولی فقیه داشت و چرا نتیجه ی آن دیدار تاریخی چرا اکنون منجر به سند تاریخی در عراق شده است؟!
البته هدف نهائی جبهه بندی در برابر تلاش بوش است که گفته می شود تصمیم گرفته است تا که نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی در عراق را بر کنار کند. همچنین تصمیم دارد تا که نام سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی از سوی آمریکا در لیست گروه وسازمان های تروریستی بگنجانده . زیرا که دولتمردان آمریکا و نظامیان شان در عراق با تأخیر چند ساله دریافته ومتوجه شده ا وبه این نتیجه رسیده اند که این ارگان فاشیستی در عراق و افغانستان حضور گسترده دارد ودخالت گری نظامی در ناامن سازی ها وعملیات تروریستی دارد . بنابراین چون سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران از اینگونه تصمیم گیری های بوش احساس خطر کرده اند ، پس طرح این فاجعه ی انسانی در منطقه ی کرد نشین را تدارک دیدند تا که همانگونه که گفته شد دو حزب کرد عراق را وادار به ائتلاف با دو حزب و تشکیلات دست نشانده ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق کنند که نه اینکه با این ائتلاف تاکتیکی و موقتی ومقطعی ، مخالفت در برابر احزاب و تشکل های منتقد سنی می باشد ، بلکه موجب فشار برآنان نیز شده است . زیرا که هدف وادار کردن شان به تسلیم شدن و سر فرود آوردن از سوی مهره ها و دست نشاندگان برنامه ریزان وطراحان در تهران وجماران در عراق است و هم تلاش مذبوحانه شده است تا که در برابر تصمیم به بر کناری دولت دست نشانده نوری المالکی در عراق از سوی بوش وائتلاف تسنن در عراق است که جبهه ی ائتلافی جدید به وجود آمده است . و اینگونه به اقدامات بوش پاسخی داده شده است. بنابراین در راستای این اهداف است که اکنون سرمقاله نویس چنین خبر ازبه امضاي سند توافق ميان چهار حزب عمده عراقي براي ائتلاف كه روز جمعه صورت گرفته داده است و آن را يك نقطه عطف در تاريخ عراق تشبیه کرده است و در ادامه سرمقاله نویس هدف از این ائتلاف و یا سند تاریخی را اینگونه تشریح داده است:
. با اينكه اشغالگران عامل اصلي پديد آمدن اين وضعيت هستند و خود به ناامني ها نيز دامن مي زنند ولي اين نابساماني ها را بهانه اي براي ادامه حضور خود در عراق قرار داده اند و عليرغم افزايش چشمگير تلفات نظاميان خود حاضر نيستند جدول زماني مشخصي را براي خروج از اين كشور اعلام نمايند. علت اصلي ادامه اين سياست كه بهيچوجه با دست و پا زدن هاي آمريكا در باتلاق عراق تناسب ندارد اينست كه بوش كوچك و حزب جمهوريخواه او بشدت به يك پيروزي در عراق نياز دارند تا بتوانند در انتخابات سال آينده رياست جمهوري آمريكا دست بالا را داشته باشند. عجيب است كه سران حزب جمهوريخواه آمريكا عليرغم آشكار بودن اين واقعيت كه ادامه حضور اشغالگرانه در عراق به زيان آنهاست و خروج از باتلاق عراق در پايان دادن به اين كابوس به آنها كمك خواهد كرد با اينحال همچنان در برابر فشارها مقاومت مي كنند و تصورشان اينست كه اين شكست بزرگ را مي توانند به پيروزي تبديل نمايند! در طرف مقابل ساير احزاب عراقي نيز بايد با درك شرايط كشورشان به اين ائتلاف بپيوندند و آنرا بصورت تمام عيار به يك ائتلاف عليه اشغالگران تبديل نمايند. ديگر احزاب بايد حساسيت شرايط كنوني و اهميت ائتلاف در اين مقطع را درك كنند و به اين نكته توجه نمايند كه با تك روي نمي توانند اشغالگران را از كشور خود اخراج نمايند. بنابر اين پيوستن به ائتلاف تنها راه نجات عراق در مقطع كنوني است"
سرمقاله نویس در دنباله بدون آنکه توضیح دهد که معنی اشغالگری بیگانه چیست وچه می کند که پس از اشغال نظامی عراق سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در این کشور نکرده اند؟ تازه جدا از باتلاق کردن عراق اکنون نه در افغانستان وفلسطین ولبنان در ابعاد دیگری دخالت گری و فاجعه آفرینی و جنگ افروزی کرده اند ، بلکه عربستان وبحرین وکویت واردن ومصر را نیز تهدید می کنند. مسخره تر اینکه این اشغالگر اصلی با وجود اینکه عراق را تبدیل به حیات خلوت خود کرده است، اینگونه خط و نشان به سایر احزاب و منتقدان عراقی نسبت به سیاست دخالت گری رژیم جنایتکار در امورداخلی عراق کرده است وضمن وابسته کردن آنان به عربستان و تبرئه کردن دستان آلوده به خون وجنایات واعمال تروریستی سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در عراق به احزاب منتقد عراقی چنین توصیه کرده است تاکه به ائتلاف و سند تاریخی به پپوندند:
"احزاب سني عراق هرچند اين ائتلاف را تحريم كرده و در آن شركت نكرده اند ولي آنها نيز بايد به اين واقعيت توجه نمايند كه مشكل كشورشان فقط به دست خودشان آنهم با اتحاد و ائتلاف حل خواهد شد نه با دخالت هاي خارجي . متاسفانه بعضي احزاب سني عراق به كمك ها و همراهي دولت هاي عربي چشم دوخته اند و با بزرگ نمائي مسائل شيعه و سني تلاش مي كنند افكار عمومي جهان عرب را به مسائل انحرافي معطوف نمايند و راهي بر خلاف قانون اساسي و راهكار دموكراتيك پيش بيني شده در آن را طي نمايند. اظهارات افراطي غيرمنطقي و دور از واقعيت « عدنان الدليمي » رهبر تشكيلات سياسي اهل سنت عراق موسوم به « جبهه توافق » كه هفته گذشته تلاش كرد با وارونه جلوه دادن واقعيت هاي عراق سران كشورهاي عربي را به دخالت در اين كشور و دامن زدن به اختلافات شيعه وسني تحريك نمايد يك نمونه از اين انحرافات است "
در خاتمه اینکه چون شرایط حساس و خطیر تر از گذشته در عراق شده است و چون ولی فقیه و سپاه پاسداران احساس خطر کرده اند زیرا که متوجه شده اند ودانسته که دارند چوب و پیاز را با هم می خورند . یعنی اینکه دارد ماه عسل خوران شان در عراق به پایان می رسد و برایشان دارد به دوران موم عسل خوری تبدیل می شود . برای اینکه هم باید نخست وزیر دست نشانده ی خود نوری المالکی در عراق را از دست بدهند . هم اینکه می باید ضربه ی بسیار سنگینی را تحمل و تقبل کنند و به پذیرند که ناشی از گذاشته شدن نام ارگان فاشیستی سپاه پاسداران در لیست وگروه سازمان های سیاسی می باشد . بدتر اینکه با محدود شدن فعالیت های مالی و نظامی وتروریستی این ارگان مشکل اساسی وجدی برای صدور تروریسم وبنیادگرائی به وجود می آید. مهمتراینکه در پیگیری اهداف پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای با مشکل وموانع بسیار جدی و اساسی مواجه خواهند شد . بنابراین برای عبور از بحران دست با اجرای طرح ها وتوطئه های مخوف و ضد انسانی جدید زده شده وبا ایجاد انفجارات زنجیره ای کامیون ی و آفریدن جنایات وکشتار جمعی و ضد انسانی در عراق دست به ناامن سازی دلهره ووحشت وترساندن احزاب و رقبا برای باج گیری های مقطعی شده اند . برایهمین است که شاهدیم که هرروز که می گذرد مردم بی گناه عراقی بیش از گذشته تلفات انسانی و خسارات مادی می پردازند وکشور عراق بیشتر در باتلاق ویرانی و نابودی فرو می رود. بازهم تأکید می شود که هرروز در برکناری نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق درنگ وتأخیر شود . از سوی دیگر هرچه به تاریخ و زمان برگزاری نشست اعضای شورای امنیت سازمان برای به تصویب رساندن قطعنامه ی سوم نزدیک تر شویم . شاهد جنایات وفاجعه های بزرگتر انسانی و عمق بیشتر ویرانی وخرابی ها وناامنی ها در عراق می باشیم و باز هم خواهیم بود. البته که هیچگونه تضمینی وجود ندارد که دامنه ی این جنایات بسط داده نشود و مشابه ی آن در فلسطین ولبنان وافغانستان ویا کشورهای همجوار یا در خاورمیانه اتفاق نیفتد. در نهایت تأکید می شود تحرم بر پلنگ تیز چنگال، جفاکاری بود در حق گوسفندان.
هوشنگ - بهداد
. یکشنبه 28 مردادماه سال 1386