تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت بیست و پنجم
باروشی که حسن شایانفر زندانی سابق سازمان پیکار و تواب و بازجو شده ی زندان اوین در پیش گرفته است. این همکار سربازجو پاسدار شکنجه گر حسین شریعنمداری در روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی - پادگانی کیهان بد جوری خود و رئیس مسئولش را لو داده وافشا کرده است. زیرا که مدتیست که تجربیات بیست وچند ساله گذشته ی همکاری خود در این روزنامه و آموزش پرونده و سناریو سازی را ضمیمه ی تجربیات دوران توابی وبازجوگری در زندان اوین کرده است و پیرامون تاریخ نویسی ویا ا تهام زنی و پرونده و شیطان سازی و جنگ روانی علیه ی مجاهدین کرده است . وهر چه که جلوتر می رود بیشتر ماهیت شکنجه گر و تیر خلاص وبازجو بودن خودش در زندان اوین را به نمایش می گذارد و ثابت می کند که این نوع تاریخ نویسی دقیقاً هم شباهت به گزارشات جاسوسی درون زندنان و هم ارتباط به شرایط بسیار مغشوش ودر هم ریخته ی رژیم تروریستی آخوندی دارد و هم بحران هسته ای دارد که می رود که این پرونده در شورای امنیت سازمان ملل تکلیفش روشن شود. یعنی اینکه سر نوشتش به تصویب قطعنامه ی سوم گره خورده است . البته که رقابت ها وجنگ وجدال های درونی وباندی میان باندهای مافیائی که هرروز عمیق تر می شود که جای خد دارد.
بنابراین اینگونه تاریخ نویسی بازجو گرایانه کردن هر گز نمی تواند که بی ارتباط با فعالیت گسترده ی افشاگری های مستند وبی امان مجاهدین نمی باشد . پس برای جبران کردن این مأمور خبره و کارکشته رامسئول پیگیری پرونده مجاهدین کرده اند .
جالب است که حسن شایانفر این بازجوی بد نام سابق زندان اوین بدون آنکه کوچکترین اشار ای بکند که چگونه شد که وی تواب شد؟ یا بگوید نقش تواب ها د ر زندان اوین چیست؟ یا اینکه در زندان اویندر مورد کسانی که تواب نیستند وحاضر به همکاری همون وی با بازجویان نمی شدند چه می گذشت یا اکنون گذرد؟ چه تعداد در آن سالیان که وی زنددان بود زندان اوین بازجو وشعبات بازجوئی وجود داشت وظایفاین بازجو ها چه بود؟ برای چه به جز یک مورد حاج داودی اسامی بقیهبازویان زندان اوین را نام برده است ؟ چه تعداد قربانیان را بازویان در زندان اوین بازجوئی کردند و با چه شیوه های بازجوئی چگونه بود ویا چگونه برای متهمین پرونده تشکیل می شد؟ چگونه به بیدادگاه فرستاده می شدند؟ شرایط بیدادگاه متهمان چگونه بود؟چه مدت زمان طول می کشید ؟ چرا متهمین یا قربانیان از داشتن وکیل مدافع در بیدادگاه محروم بودند؟ بالاخره چه تعداد از قربانیان به اعدام محکوم شدند؟ چرا هنوز برخی از خانواده های قربانیان وداغدار خبری از چگونگی دستگیری و شکنجه ومحاکمه وتاریخ تیرباران شدگان و یا مکان های دفن عزیزان خود هیچگونه اطلاعی ندارند؟ در نهایت چه تعداد از این جان باختگان در اثر همکاری توابان لو رفته یا معرفی و دستگیر وشکنجه وسپس تیربران شدند؟ که ازجمله همین حسن شایانفر نیز جزو همین ئوابان بوده است که سپس نه تبدیل به بازجو در زندان شده بود چه تعداد را لو داده بود؟ چگونه شد که از زندان اوین به کیهان نزد سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری رفت و همکار نزدیک این جانی شد که یکی از شکنجه گران وبازجویان بد نام سابق زندان اوین است که گذشته از نقش داشتن در تهیه وتنظیم وپخش واجرای شوهای هویت وچراغ در زمان سعد امامی داشته است. اخیراً نیز شو برای 3 قربانی دیگر به نام های خانم هاله اسفندیاری و رامین جهابگلو وکیان تاج زاده تهیه اجرا کرد واز شبکه ی تلویزیونی با نام شوی دمکراسی و انقلاب براندازی مخملین پخش شد. همچنین چرا برای رفسنجانی و خاتمی و کروبی وحسن روحانی پرونده سازی می کند؟ و چرا پر.ونده سازی برای تعداد کثیری از تند رهای دوم خردادی کرده است که یا بازداشت شده یا در شرف دستگیری می باشند واگر چنانچه دستگیر نشوند حتماً که شورای نگهبان در صورت داوطلب نامزد انتخابات شدن آنان را رد صلاحیت خواهد کرد؟
بنابراین اکنون که شبکه ی همآهنگ و گسترده توطئه و پرونده سازی علیه ی مجاهدین شروع شده است که بطور یقین سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری باید یکی از مهر های اصلی این شبکه باشد که در عراق و اروپا و پاریس شعبه دارد و دارای سایت های مزدوران وابسته به وزات بدنام اطلاعات علیه ی مجاهدین می باشند که بطور مشترک و همآهنگ در این مورد فعال می باشند . لذا می بایست که حسن شایانفر مأمور ونوچه ی همین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری پرونده ی مجاهدین را بطور همسو وهمگام با این شبکه در ورق پاره ی کیهان دنبال کند و با فراموش کردن همه ی جنایات گذشته وحال یسران رژیم جنایتکار به خصوص جنایاتی که پس از 30 خرداد سال 60 در سراسر زندان ها و سیاه چال های ایران انجا دادند وعلی الخصوص جنایات هر گز فراموش ناشدنی که در زندان یا قتلگاه زندان مرتکب شده اند . وی نمی تواند که با کتمان کردن حقایق و یااینکه با عدم اشاره به این واقعیات که چرا در خیابان ها نه اینکه این روز ها بساط دار برپاست و نیروی انتظامی شلاق می زند و آفتابه بر گردن جوانان ناراضی آویزان می کند و صورت دختران را خونین می کند و دختران را می رباید وبه زور سوار خودروی پلیس می کند ، بلکه برروی جوانان معترض و ناراضی گلوله شلیک می کند وحتی به دختران گلوله شلیک وزخمی می کند و در تهران وتیریز جوانان ناراضی ا به اتهام موزیک گوشدادن می کشد واخیراً یک جوان معترض مهابادی را کشته است که تصاویر آن برروی سایت های خبر رسانی اینترنتی بازتاب داده شده است . پس با نادیده گرفتن این جنایت مأمور و بازجوی پیگیر پرونده ساز مجاهدین نمی تواند اتهام دروغ به مجاهدین نزند و دست به تهیه و انتشار اسامی لیستی نزند که اکنون مزدور عراقی وتعلیم دیده ی سپاه پاسداران در عراق به نام حعفر موسوی که خود را دادستان دولت دست نشانده نوری المالکی نخست وزیر ولی فقیه در جماران نامیده به آن اشاره کرده است وخواهان محاکمه سران و رهبران مجاهدین در عراق شده است . مضحک بودن و وارونه اینکه از موضع فرافکنانه قربانی را جای جلاد نشانده است تا اینکه همگام با ی عوامل دست اندار شبکه ی گسترده دسیسه و توطئه ی چینی علیه ی مجاهدین را اثبات کند که به آن اشاره شد. در مجموع اینگونه تلاش ذبوحانه کردن ودست وپا زدن های بیهوده ی هول و دستچاگی عوال اطلاعاتی و مطبوعاتی و آدمکشان و پرونده سازان و تیرخلاص زنان زندان اوین را می رساند که چگونه در برابر مجاهدین به خفت وزبونی وافلاس و پیسی فتاده اند.
البته با بودن پرونده ی محکومیت سران رژیم ترورستی در آلمان به اتهام ترور مخالفین و همچنین داشتن پرونده ی رکودار جهانی نقض محکومیت حقوق بشری وبا سابقه ی اعدام وتیرباران نمودن بیش از 120 هزار زندانیان سیاسی به خصوص قتل عام زندانیان سیاسی در تابسان خونین سال 67 که خود سند زنده ی جنایت علیه ی بشریت است که باید هرچه زودتر برای گشوده شدنش پرونده ی جنایتکاران چنین قتل عامی بسیج شد واقدام کرد وبا توجه با شرایط کنونی که در سراسر ایران حاکم است که جز خبر مرگ وزندان وشکنجه وسرکوب گری وتوقیف مطبوعات نمی رسد وقرار است که ارگان فاشیستی سپاه پاسداران به عنوان دخالت گر در اعمال تروریستی در عراق و افغانستان ولبنان در لیست گروه های تروریستی قرار گیرد این دیگر بسیار کمدی می باشد که اکنون حسن شایانفر نوچه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ومأمور پیگیری پرونده مجاهدین در ورق پاره ی کیهان با پاک کردن صورت مسئله نقد را رها کرده وحواله به نسیه داده وهوار زده است که آیندگان و بشریت بدانند که چگونه این مأمور رهائی از توهم یافته ولی تبدیل نه خودش به نوهم وشایعه ساز شده بلکه بازجوی اتهام زن وپرونده ساز شده است.
هوشنگ – بهداد
قسمت بیست وچهارم
http://andesheh.com/maghalat29/155.htm
قسمت بیست سوم
http://andesheh.com/maghalat29/140.htm
قسمت بیست ودوم
http://andesheh.com/maghalat29/131.htm
قسمت بیست و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/112.htm
قسمت بیستم
http://andesheh.com/maghalat29/88.htm
قسمت نوزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/72.htm
قسمتهیجدهم
http://andesheh.com/maghalat29/64.htm
قسمت هفدهم
http://andesheh.com/maghalat29/30.htm
قسمت شانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/17.htm
قسمت پانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/23.htm
قسمت چهاردهم
http://andesheh.com/maghalat29/24.htm
قسمت سیزدهم
http://andesheh.com/maghalat28/168.htm
قست دوازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/169.htm
قسمت یازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/157.htm
قسمت دهم
http://andesheh.com/maghalat28/153.htm
قسمت نهم
http://andesheh.com/maghalat28/142.htm
قسمت هشتم
http://andesheh.com/maghalat28/131.htm
قسمت هفتم
http://andesheh.com/maghalat28/114.htm
قسمت ششم
http://andesheh.com/maghalat28/100.htm
قسمت پنجم
http://andesheh.com/maghalat28/85.htm
قسمت چهارم
http://andesheh.com/maghalat28/79.htm
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm
چهار شنبه 24 مرداماه سال1386