نقد وبررسی " رجائي و باهنر الگوهاي خدمت دولتمردان " روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 5 شهریور ماه سال 1385
"چرا توصیه و رهنمود ها ومقایسه های سرمقاله نویس همیشه بی پاسخ اند؟!"
مگر گفته نمی شود کباب پخته نمی گردد مگر به گردش سیخ؟ یا اینکه گفته نمی شود تا انسان ضربه نخورد جراح نمی شود؟ خوب اکنون بیش از 28 سال حکومتداری زمان کم وکوتاهی نمی باشد. اوایل انقلاب می شد پذیرفت که آخوندها تجربه ی حکومت داری نداشته اند. چونکه گفته می شد ونکه آخوندهای حکومتی روضه خوان و اهل عبادت ومسجد ومنبر بودند ونه اهل سیاست وحقه بازی و شارلاتان گری و... بنابراین نارسائی ها و کمبود های کنونی را می بایست به حساب جا به جائی سیستم ها و عدم تجربه ها گذاشت . باید فرصت داده شود تاکه به مرور بشود حکومت آینده از مستضعفان وپا برهنگان خمینی جایگزین شود و جامه ی عمل به خود به گیرد به خصوص اینکه آخوندهای حکومتی ا پیروان خمینی می باشند که گفته بود اقتصاد مال خر است واینان هر گز گرد مسائل اقتصادی نمی گردند. زیراکه اهل اخلاق ودینوعبادت و نماز و حج وروزه می باشند و به فکر اندوخته کردن توشه ی خود برای آخرت می باشند وزیاد در قید زرق و برق و جمع آوری و زر اندوزی دنیوی نمی باشند. ولی به زودی مشخص شد که اینگونه بر داشت کردن ها شبیه همان ضرب المثل های عامیانه ای می باشد که گفته می شد آب نیست اگر نه یارو شناگر وارد یا قابلی می باشد . یا اینکه گربه دستش به گوشت نمی رسد که می گوید گوشت بو می دهد.
بنابراین عدم دسترسی آخوندهای خمینی صفت و سایر پیروانش به قدرت وذخایر ومنابع حکومتی اینگونه وانمود می شد که آخوندهای منبری و روضه خوان اینکاره نمی باشند ودر قید مادیات نیستند. ولی اکنون دیگر چنین ادعاهای مضحک و وارونه ومقایسه با رجائی و باهنر کردن غیر قابل قبول است. برای اینکه بیش از 28 سال دولتمرداری کردن زمان کمی نمی باشد . اگر چنانچه دولتمردان مدعی حکومت دینی و امام زمانی و عاشقان خدمتگزاری به مردم بودن ونه شیفتگان قدرت بودن آلوده به فساد نبودند واین نظام از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه وتبعیض و... نبود جامعه ای که ساخته اند به آن سمت نمی رفت که اکنون جز سرکوب و خفقان سراسری حاکم شده وسانسور نهادینه شده و بساط دار وشلاق و شکنجه واعدام ، صدائی جز مرگ به گوش نرسد و فاصله ی فقر وبیکاری آنچنان عمیق و گسترده نمی شد ولازم نبود که یک آخوند امام جمعه در گرگان به نام مفید در خطبه های خود اعتراف کند که میزان بهره وری ثروتمندان بیش از 24 برابر بیشر از دیگران در جامعه ی ایران است. البته که رقم می بایست خیلی بیش از این رقی باشد . زیرا که هرروز که سپری می شود این شکاف طبقاتی عمیق تر می گردد.
بنابراین اکنون دیگر هرکس می داند که نرخ تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها که بطور لجام گسیخته ادامه دارد، مقایسه با زمان رئیس جمهوری رجائی و نخست وزیری باهنر کردن، این دیگر نه مسخره وطنز تلخ است ، بلکه توهین به شعور و آگاهی مردم ایران؛ به خصوص توهین به محرومان وتهی دستان می باشد که 80% جمعیت ایران را تشکیل می دهند و برای اینکه کسی مسئل پاسخگوئی به مطالبات انباش شده ی بیش ز 28 ساله ی مردم ایران باشد. د ولت برای خودش بازار تبلیغاتی مکاره دائر کرده است و هفته ی دولت برای خودش اختصاص داده است تا اینکه بیلان خدمات به مردم ارائه دهد و از رونق اقتصادی و پیشرفت طرح های عمرانی و صنعتی وعلمی و صنعتی و کشاورزی و.... بگوید. مهمتر اینکه سر مقاله نویس تلاش کرده است تا که بیشتر طنز بیمزه و تراژدیک بگوید وداغ دل ها را تازه تر کند . چونکه مدعی شده است " يكي از افتخارات بزرگ نظام جمهوري اسلامي اينست كه نه تنها فاصله دولت و مردم را به صفر رسانده بلكه به بركت انقلاب اسلامي فرصتي را فراهم ساخته است كه عزيزاني همچون رجائي و باهنر از ميان مردم و از متن توده هاي زجر كشيده و محروم جامعه بتوانند به بالاترين مقام اجرائي نظام برسند و مسئوليت هاي سنگين اجرائي به آنها محول گردد" البته باید افزوده گردد که اتفاقاً اکنون یکی از همین قماش که آهنگر زاده ای از خانواده ای فقیربوده است رئیس جمهور شده است که در دوران شهردار تهران بودنش طفلکی موفق شد یک رقم 350 میلیارد تومانی اختلاس کند ورقم های مشابهی نیز به حساب شرکت لاستیک فروشی اخوی واریز کند که از طریق بستن قرارداد با شهرداری تهران نصیبش شده بود. ولی به دلیل اینکه ولی فقیه رئیس و حامی کلان دزدان وسپاه پاسداران از این پاسدار دلقک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی حمایت و پشتیبانی می کنند پرونده ی اختلاس گری اش که در مجلس گشوده شده بود بسته ومخدومه اعلام شد.اما رقابت ها وتضادهای درون باندهای مافیائی جبهه ی اصول گرایان غالب از یک سو بر خورد این جریان با باندها ودسته های درونی با هم دیگر است واز سوی دیگر دشمنی با رقیب شکست خورده ی رقیب ی باشد. به ویژه برخورد با رفسنجانی است که موضوع اصلی و اساسی مورد نقد وازریابی ومهک زدن دولتمردان کنونی و عملکرد آنان از سوی سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه است که مبلغان رئیس دولت مدعی امام زمان کنونی را رجائی دوم نامیده است. بنابراین سرمقاله نویس برای اینکه رئیس جمهور کنونی که خود را رجائی دوم نامیده است با رجائی مقایسه کند چنین اهداف واندیشه هر دو مدعی را به تصویر کشانده و در نهایت توصیه ورهنمود صادر کرده است
"اهداف آرماني و تطبيق فكر و انديشه و عمل آنها در چارچوب اهداف آرماني
، ساده زيستي صداقت و هويت مردمي
،پرهيز از برخورد جناحي و اجتناب از اعمال سليقه هاي خطي
كاركردن در جهت جذب تمامي نيروها در زير خيمه انقلاب و نظام و تعامل با تمامي نيروهاي معتقد به انقلاب و نظام و رهبري پاي بندي به اين معيارهاي هميشگي مي تواند صحت عمل و سلامت نظام اجرائي كشور و حتي ساير قوا را تضمين كند و عملكرد صحيح دقيق و مدبرانه در اين مقوله مي تواند جاذبه هاي روزافزوني به دولتمردان بدهد و محبوبيتي را در قلب مردم براي آنها رقم بزند. چه بسيار كساني كه از رجائي و باهنر بعنوان الگوي دولتمردان ياد مي كنند ولي در اوايل دوران انقلاب حتي نام رجائي و باهنر را نيز نشنيده بودند ولي با مشاهده عملكرد آنها به اين دو بزرگوار اعتقاد و اعتمادي روزافزون پيدا كردند و همين باعث حسن شهرت و محبوبيت آن عزيزان شد. اين نكته نه تنها براي امروز ما بلكه براي هميشه در ذهن وروح ما بايستي جا بيفتد و پذيرفته شود كه محبوبيت و مقبوليت دولتمردان بخاطر جاذبه هاي حكومتي نيست بلكه بخاطر عملكرد آنها ممكن است در نوسان باشد كم يا زياد گردد استمرار يابد يا متوقف شود و يا حتي سير نزولي بخود بگيرد.
آن عملكرد افتخارآميز رجائي و باهنر براي تمامي آحاد ملت بويژه دولتمردان ما درسهاي بزرگي را با خود بهمراه دارد و به همگان مي آموزد كه با ساده زيستي صداقت و پرهيز از برخورد جناحي و تلاش براي كار كردن در جهت جذب و همكاري با تمامي نيروها در زير خيمه انقلاب و نظام زمينه هاي بيشتري براي تعامل روزافزون با تمامي دوستداران انقلاب و نظام و كشور را فراهم سازند.
عمل كردن در يك حلقه بسته و عضوگيري از درون يك طيف خاص اگرچه ممكن است « شدني » و يقينا ساده تر باشد ولي بوي تند برخورد جناحي و خطي از آن به مشام مي رسد. اصرار در اين مقوله شرايطي را به وجود مي آورد كه حتي باعث ريزش نيروهاي مخلص در « طيف نيروهاي همكار » مي شود و تدريجا عناصر مدير مدبر متعادل و صادق از دور خارج شده و جاي خود را به عناصر چاپلوس و متملقي مي دهند كه براي حفظ جايگاه و سمت خود مجيز مي گويند اصول را زير پا مي گذارند و حتي نقاط ضعف را هم بعنوان يك ويژگي مثبت معرفي مي كنند.
موضوع ديگري كه از شهيد رجائي يك چهره ماندگار و محبوب را در ذهن مردم ترسيم كرد « انتقادپذيري » بود. رجائي ميگفت اگر ديديد من سوابق و جايگاه گذشته ام را فراموش كرده ام به من تذكر بدهيد كه تو چه بودي و به بركت مجاهدات اين ملت به اينجا رسيدي . البته اين يك نمونه است و رجائي با عملكرد خود نشان داد كه براي نقطه نظرات معتقدان به انقلاب و نظام و رهبري در زير خيمه انقلاب تا چه اندازه حساسيت و دلواپسي دارد.
شايسته سالاري يكي ديگر از معيارهاي ارزشي مورد اهتمام شهيد رجائي بود. آن شهيد عزيز بارها مي گفت اگر چهره كارآمد و مدير و مدبر بيابم كه به اصل انقلاب و نظام و رهبري معتقد باشد هرگز در جذب او ترديد نخواهم كرد حتي اگر در طيف دوستان من هم نباشد"
درخاتمه اینکه همانگونه که تا به حال به دفعات توضیح وتذکر داده شده است اصلاً نزاع بر سر غارتگری و سرکوب گری مردم وخالی کردن جیب آنان و سفرهای خالی محرومان نمی باشد، بلکه نزاع بر سر این است که چرا پس از یک دست شدن نظام و حاکم شدن دزدان وغارتگران جدید که عجیب اشتهای 26 ساله دارند . چونکه پس از دور بودن این مدت اکنون به مرکز اصلی قدرت وجمع آوری ثروت کلان ونجومی نزدیک شده و برآن تسلط یافته اند . پس اینان مدعی اند که پس از 26 سال منتظر فرصت چنین شرایط طلائی بوده اند که به آن رسید اند و نمی خواهند تا که دیگر دزدان وغارتگران سابق بیش از این سهیم در قدرت و دزدی و چپاولگری ها داشته باشند و بطور آشکارا تهدید می کنند که اگر چنانچه رقبای مغلوب و غارتگران سابق تسلیم نشوند وهمچنان بر مواضع خود ایستادگی کنند وچانه زنی برای سهم خواهی کنند . باند هایمافیائی غالب دست به تهدید وافشاگری می زنند . زیرا که نهادهای سرکوبگر ئ قدرتمندی در اختیار خود دارند که می توانند پرونده سازی کنند که شامل هسپاه پاسداران وبسیج و نیروی نتظامی ووزارت بد نام اطلاعات و ارشاد وکشور ومطبئوعات وولی فقیه و شورای نگهبان وقوه ی قضائیه و آخوند مصباح یزدی می باشد که رقیب فقط بخش کوچکی از مطبوعات واه گداری خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی را بیشتر ندارد. تازه مطبوعاتش هم بر زیر تیغ شدید وزارت ارشاد تفتیش عقاید و فرهنگ و ارشاد سانسور می باشد وهرگونه که دوست دارد یکه تازی می کند وسناریو وپرونده سازی برای توقیف مطبوعات و روزنامه های رقیب می کند وفشار برای تعطیل کردن شان وارد می آورد . بنابرینوهمه ی زور سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه این است که به جز رفسنجانی با بقیه اینکار را بکنید ولی این یکی را مستثنی کنید . البته باند های غارتگر مافیائی حاکم هر گز برزیر بار اینونه توصیه ها نمی روند و این داستان تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم همچنان ادامه دارد وحتی سمت و سوی حاد ئتیز تری به خود می گیرد. از یاد برده نشود که برآورده شدن مطالبات مردم از سوی هر دوجناح غالب ومغلوب هرگز محلی از اعراب ندارد. گرچه همچون دین به عنوان ابزار و اهرم از نام مردم برای پیگیری اهداف شوم وپلید خود استفاده می کنند
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 5 شهریور ماه سال 1385
"چرا توصیه و رهنمود ها ومقایسه های سرمقاله نویس همیشه بی پاسخ اند؟!"
مگر گفته نمی شود کباب پخته نمی گردد مگر به گردش سیخ؟ یا اینکه گفته نمی شود تا انسان ضربه نخورد جراح نمی شود؟ خوب اکنون بیش از 28 سال حکومتداری زمان کم وکوتاهی نمی باشد. اوایل انقلاب می شد پذیرفت که آخوندها تجربه ی حکومت داری نداشته اند. چونکه گفته می شد ونکه آخوندهای حکومتی روضه خوان و اهل عبادت ومسجد ومنبر بودند ونه اهل سیاست وحقه بازی و شارلاتان گری و... بنابراین نارسائی ها و کمبود های کنونی را می بایست به حساب جا به جائی سیستم ها و عدم تجربه ها گذاشت . باید فرصت داده شود تاکه به مرور بشود حکومت آینده از مستضعفان وپا برهنگان خمینی جایگزین شود و جامه ی عمل به خود به گیرد به خصوص اینکه آخوندهای حکومتی ا پیروان خمینی می باشند که گفته بود اقتصاد مال خر است واینان هر گز گرد مسائل اقتصادی نمی گردند. زیراکه اهل اخلاق ودینوعبادت و نماز و حج وروزه می باشند و به فکر اندوخته کردن توشه ی خود برای آخرت می باشند وزیاد در قید زرق و برق و جمع آوری و زر اندوزی دنیوی نمی باشند. ولی به زودی مشخص شد که اینگونه بر داشت کردن ها شبیه همان ضرب المثل های عامیانه ای می باشد که گفته می شد آب نیست اگر نه یارو شناگر وارد یا قابلی می باشد . یا اینکه گربه دستش به گوشت نمی رسد که می گوید گوشت بو می دهد.
بنابراین عدم دسترسی آخوندهای خمینی صفت و سایر پیروانش به قدرت وذخایر ومنابع حکومتی اینگونه وانمود می شد که آخوندهای منبری و روضه خوان اینکاره نمی باشند ودر قید مادیات نیستند. ولی اکنون دیگر چنین ادعاهای مضحک و وارونه ومقایسه با رجائی و باهنر کردن غیر قابل قبول است. برای اینکه بیش از 28 سال دولتمرداری کردن زمان کمی نمی باشد . اگر چنانچه دولتمردان مدعی حکومت دینی و امام زمانی و عاشقان خدمتگزاری به مردم بودن ونه شیفتگان قدرت بودن آلوده به فساد نبودند واین نظام از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه وتبعیض و... نبود جامعه ای که ساخته اند به آن سمت نمی رفت که اکنون جز سرکوب و خفقان سراسری حاکم شده وسانسور نهادینه شده و بساط دار وشلاق و شکنجه واعدام ، صدائی جز مرگ به گوش نرسد و فاصله ی فقر وبیکاری آنچنان عمیق و گسترده نمی شد ولازم نبود که یک آخوند امام جمعه در گرگان به نام مفید در خطبه های خود اعتراف کند که میزان بهره وری ثروتمندان بیش از 24 برابر بیشر از دیگران در جامعه ی ایران است. البته که رقم می بایست خیلی بیش از این رقی باشد . زیرا که هرروز که سپری می شود این شکاف طبقاتی عمیق تر می گردد.
بنابراین اکنون دیگر هرکس می داند که نرخ تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها که بطور لجام گسیخته ادامه دارد، مقایسه با زمان رئیس جمهوری رجائی و نخست وزیری باهنر کردن، این دیگر نه مسخره وطنز تلخ است ، بلکه توهین به شعور و آگاهی مردم ایران؛ به خصوص توهین به محرومان وتهی دستان می باشد که 80% جمعیت ایران را تشکیل می دهند و برای اینکه کسی مسئل پاسخگوئی به مطالبات انباش شده ی بیش ز 28 ساله ی مردم ایران باشد. د ولت برای خودش بازار تبلیغاتی مکاره دائر کرده است و هفته ی دولت برای خودش اختصاص داده است تا اینکه بیلان خدمات به مردم ارائه دهد و از رونق اقتصادی و پیشرفت طرح های عمرانی و صنعتی وعلمی و صنعتی و کشاورزی و.... بگوید. مهمتر اینکه سر مقاله نویس تلاش کرده است تا که بیشتر طنز بیمزه و تراژدیک بگوید وداغ دل ها را تازه تر کند . چونکه مدعی شده است " يكي از افتخارات بزرگ نظام جمهوري اسلامي اينست كه نه تنها فاصله دولت و مردم را به صفر رسانده بلكه به بركت انقلاب اسلامي فرصتي را فراهم ساخته است كه عزيزاني همچون رجائي و باهنر از ميان مردم و از متن توده هاي زجر كشيده و محروم جامعه بتوانند به بالاترين مقام اجرائي نظام برسند و مسئوليت هاي سنگين اجرائي به آنها محول گردد" البته باید افزوده گردد که اتفاقاً اکنون یکی از همین قماش که آهنگر زاده ای از خانواده ای فقیربوده است رئیس جمهور شده است که در دوران شهردار تهران بودنش طفلکی موفق شد یک رقم 350 میلیارد تومانی اختلاس کند ورقم های مشابهی نیز به حساب شرکت لاستیک فروشی اخوی واریز کند که از طریق بستن قرارداد با شهرداری تهران نصیبش شده بود. ولی به دلیل اینکه ولی فقیه رئیس و حامی کلان دزدان وسپاه پاسداران از این پاسدار دلقک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی حمایت و پشتیبانی می کنند پرونده ی اختلاس گری اش که در مجلس گشوده شده بود بسته ومخدومه اعلام شد.اما رقابت ها وتضادهای درون باندهای مافیائی جبهه ی اصول گرایان غالب از یک سو بر خورد این جریان با باندها ودسته های درونی با هم دیگر است واز سوی دیگر دشمنی با رقیب شکست خورده ی رقیب ی باشد. به ویژه برخورد با رفسنجانی است که موضوع اصلی و اساسی مورد نقد وازریابی ومهک زدن دولتمردان کنونی و عملکرد آنان از سوی سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه است که مبلغان رئیس دولت مدعی امام زمان کنونی را رجائی دوم نامیده است. بنابراین سرمقاله نویس برای اینکه رئیس جمهور کنونی که خود را رجائی دوم نامیده است با رجائی مقایسه کند چنین اهداف واندیشه هر دو مدعی را به تصویر کشانده و در نهایت توصیه ورهنمود صادر کرده است
"اهداف آرماني و تطبيق فكر و انديشه و عمل آنها در چارچوب اهداف آرماني
، ساده زيستي صداقت و هويت مردمي
،پرهيز از برخورد جناحي و اجتناب از اعمال سليقه هاي خطي
كاركردن در جهت جذب تمامي نيروها در زير خيمه انقلاب و نظام و تعامل با تمامي نيروهاي معتقد به انقلاب و نظام و رهبري پاي بندي به اين معيارهاي هميشگي مي تواند صحت عمل و سلامت نظام اجرائي كشور و حتي ساير قوا را تضمين كند و عملكرد صحيح دقيق و مدبرانه در اين مقوله مي تواند جاذبه هاي روزافزوني به دولتمردان بدهد و محبوبيتي را در قلب مردم براي آنها رقم بزند. چه بسيار كساني كه از رجائي و باهنر بعنوان الگوي دولتمردان ياد مي كنند ولي در اوايل دوران انقلاب حتي نام رجائي و باهنر را نيز نشنيده بودند ولي با مشاهده عملكرد آنها به اين دو بزرگوار اعتقاد و اعتمادي روزافزون پيدا كردند و همين باعث حسن شهرت و محبوبيت آن عزيزان شد. اين نكته نه تنها براي امروز ما بلكه براي هميشه در ذهن وروح ما بايستي جا بيفتد و پذيرفته شود كه محبوبيت و مقبوليت دولتمردان بخاطر جاذبه هاي حكومتي نيست بلكه بخاطر عملكرد آنها ممكن است در نوسان باشد كم يا زياد گردد استمرار يابد يا متوقف شود و يا حتي سير نزولي بخود بگيرد.
آن عملكرد افتخارآميز رجائي و باهنر براي تمامي آحاد ملت بويژه دولتمردان ما درسهاي بزرگي را با خود بهمراه دارد و به همگان مي آموزد كه با ساده زيستي صداقت و پرهيز از برخورد جناحي و تلاش براي كار كردن در جهت جذب و همكاري با تمامي نيروها در زير خيمه انقلاب و نظام زمينه هاي بيشتري براي تعامل روزافزون با تمامي دوستداران انقلاب و نظام و كشور را فراهم سازند.
عمل كردن در يك حلقه بسته و عضوگيري از درون يك طيف خاص اگرچه ممكن است « شدني » و يقينا ساده تر باشد ولي بوي تند برخورد جناحي و خطي از آن به مشام مي رسد. اصرار در اين مقوله شرايطي را به وجود مي آورد كه حتي باعث ريزش نيروهاي مخلص در « طيف نيروهاي همكار » مي شود و تدريجا عناصر مدير مدبر متعادل و صادق از دور خارج شده و جاي خود را به عناصر چاپلوس و متملقي مي دهند كه براي حفظ جايگاه و سمت خود مجيز مي گويند اصول را زير پا مي گذارند و حتي نقاط ضعف را هم بعنوان يك ويژگي مثبت معرفي مي كنند.
موضوع ديگري كه از شهيد رجائي يك چهره ماندگار و محبوب را در ذهن مردم ترسيم كرد « انتقادپذيري » بود. رجائي ميگفت اگر ديديد من سوابق و جايگاه گذشته ام را فراموش كرده ام به من تذكر بدهيد كه تو چه بودي و به بركت مجاهدات اين ملت به اينجا رسيدي . البته اين يك نمونه است و رجائي با عملكرد خود نشان داد كه براي نقطه نظرات معتقدان به انقلاب و نظام و رهبري در زير خيمه انقلاب تا چه اندازه حساسيت و دلواپسي دارد.
شايسته سالاري يكي ديگر از معيارهاي ارزشي مورد اهتمام شهيد رجائي بود. آن شهيد عزيز بارها مي گفت اگر چهره كارآمد و مدير و مدبر بيابم كه به اصل انقلاب و نظام و رهبري معتقد باشد هرگز در جذب او ترديد نخواهم كرد حتي اگر در طيف دوستان من هم نباشد"
درخاتمه اینکه همانگونه که تا به حال به دفعات توضیح وتذکر داده شده است اصلاً نزاع بر سر غارتگری و سرکوب گری مردم وخالی کردن جیب آنان و سفرهای خالی محرومان نمی باشد، بلکه نزاع بر سر این است که چرا پس از یک دست شدن نظام و حاکم شدن دزدان وغارتگران جدید که عجیب اشتهای 26 ساله دارند . چونکه پس از دور بودن این مدت اکنون به مرکز اصلی قدرت وجمع آوری ثروت کلان ونجومی نزدیک شده و برآن تسلط یافته اند . پس اینان مدعی اند که پس از 26 سال منتظر فرصت چنین شرایط طلائی بوده اند که به آن رسید اند و نمی خواهند تا که دیگر دزدان وغارتگران سابق بیش از این سهیم در قدرت و دزدی و چپاولگری ها داشته باشند و بطور آشکارا تهدید می کنند که اگر چنانچه رقبای مغلوب و غارتگران سابق تسلیم نشوند وهمچنان بر مواضع خود ایستادگی کنند وچانه زنی برای سهم خواهی کنند . باند هایمافیائی غالب دست به تهدید وافشاگری می زنند . زیرا که نهادهای سرکوبگر ئ قدرتمندی در اختیار خود دارند که می توانند پرونده سازی کنند که شامل هسپاه پاسداران وبسیج و نیروی نتظامی ووزارت بد نام اطلاعات و ارشاد وکشور ومطبئوعات وولی فقیه و شورای نگهبان وقوه ی قضائیه و آخوند مصباح یزدی می باشد که رقیب فقط بخش کوچکی از مطبوعات واه گداری خطبه ی نماز جمعه ی رفسنجانی را بیشتر ندارد. تازه مطبوعاتش هم بر زیر تیغ شدید وزارت ارشاد تفتیش عقاید و فرهنگ و ارشاد سانسور می باشد وهرگونه که دوست دارد یکه تازی می کند وسناریو وپرونده سازی برای توقیف مطبوعات و روزنامه های رقیب می کند وفشار برای تعطیل کردن شان وارد می آورد . بنابرینوهمه ی زور سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه این است که به جز رفسنجانی با بقیه اینکار را بکنید ولی این یکی را مستثنی کنید . البته باند های غارتگر مافیائی حاکم هر گز برزیر بار اینونه توصیه ها نمی روند و این داستان تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم همچنان ادامه دارد وحتی سمت و سوی حاد ئتیز تری به خود می گیرد. از یاد برده نشود که برآورده شدن مطالبات مردم از سوی هر دوجناح غالب ومغلوب هرگز محلی از اعراب ندارد. گرچه همچون دین به عنوان ابزار و اهرم از نام مردم برای پیگیری اهداف شوم وپلید خود استفاده می کنند
هوشنگ - بهداد
دوشنبه 5 شهریور ماه سال 1385