نقد وبررسی "ما و دشمنان انسجام اسلامي" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 17 -مردادماه سال - 1386
"نه مرور زمان و نه تلاش های مذبوحانه ونه رنگ، هرگزقادر نیست واقعیات وخیانت تاریخی رامحو و پاک کنند"
رابطه ی ملا با استعمار خارجی به خصوص پیر استعمار انگلیسی سابقه ی تاریخی دارد که از دوران صفویه نمود علنی تر به خود گرفت . در انقلاب مشروطیت و علم کردن مشروعه طلبی آخوند فضل الله نوری در برابر مشروطه طلبی درجسته تر شد. پیوند استعمار خارجی و ارتجاع درونی در کودتای ننگین 28 مرداد با نقش همکاری خیانت آمیز آخوند کاشانی علیه ی حکومت ملی شادروان دکتر مصدق علنی تر شد . این پیوند خائنانه ونکبت بار تأثیرات خودش را از انقلاب 22 بهمن سال 57 برجای گذاشت و از زمان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 ر تهران که منجر به سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد و خمینی و آخوندهای ارتجاعی و عامل استعمار بطور دربست قدرت را در اختیار خود گرفتند تا حال که در مجموع نزدیک به 29 سال از عمر ننگین رژیم تروریستی جهل و جنون وجنگ و جنایت وخیانت و غاتگری آخوندی سپری شده است دیگر بر کسی پوشیده نیست که رابطه ی آخوندهای حکومتی با دولت فخیمه ی انگلیس یا پیر استعمار چگونه بوده است. به خصوص در شرایط کنونی که رژیم بیش از دو سال است که یک دست شده است و تحجرگرایان وخرافه پرستان قدرت را قبضه کرده اند و کابینه وولی فقیه وشورای نگهبان دربست گرایش به دولت فخیمه دارند مخصوصاً مرشد پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه آخوند محمد تقی مصباح یزدی دزد وغارتگر که در مهره ی انگلیسی بودنش جای شک و شبهه ای نیست . البته که ایشان تصمیم دارد جایگزین آخوند مشکینی شود و بر ریاست شورای خبرگان آخوندی تکیه زند ودر پروسه ی بعدی جای ولی فقیه معتاد و دست نشانده ی سپاه پاسداران کنونی بنشیند. این دیگر شوخی بیمزه والبته شکسته نفسی و وارونه گوئی کردنست که سرمقاله نویس چنین نعله وارونه زده وآدرس غلط از استعمار و استعمار گرائی و همکاری با آن واهدافش داده است:
"سياست « تفرقه بينداز و حكومت كن » از دوران استعمار انگليس مطرح بوده و كشورهاي اسلامي مطرح ترين اهداف اين سياست شوم بودند. بعدها آمريكا و شوروي نيز از اين سياست پيروي كردند و مطامع استعماري خود را با بهره گيري از آن پي گرفتند."
سرمقاله نویس برای توجیه کاری ورد گم کردن به دو جنگ آمریکا در عراق اشاره کرده است . البته بدون آنکه به انگلیس اشاره کند که هم سابقه ی بسیار طولانی تر ز آمریکا در استعمارگری دارد وهم اینکه در کنار آمریکا در تجاوزگری های نظامی در افغانسان وعراق بوده و شرکت داشته است. همانگونه که سرمقاله نویس کوچکترین اشاره ای به نقش تهدید وبحران سازی وناامن سازی و صدور تروریسم و بنیادگرائی رژیم تروریستی آخوندی نکرده است و با تلاش مذبوحانه ای که کرده است تا که بتواند صورت مسئله را پاک کند به این امید که گویا با مرور زمان واقعیت ها از اذهان عمومی و به خصوص تاریخ زوده می شود ومی توان با رنگ ننگ را پاک کرد، در بیان واقیات لب نگشوده است تاکه مجبور نباشد حداقل به اعتراف رفسنجانی اشاره کند که مورد اعتمادش است و مدام از وی دفاع و برایش تبلیغ می کند که وی در خطبه ی نماز جمعه ی درتهران خطاب به بوش در مورد همکاری کردن در اشغال نظامی افغانستان چه گفته بود و یا چرا در جنگ آمریکا با عراق در سال 90 چرا هواپیماها وجنگنده های عراقی که به خاک ایران پناهنده شده بودند اینان ملاخور شدند که اکنون یک فرمانده ی نیروی هوائی عراق خواهان استرداد آنان شده است و یا اینکه توضیح داده شود که احمد چلبی که بود واکنون مگر وی معاون نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی نخست وزیر عراق نمی باشد . ایشان قبل از تهاجم نظامی به عراق، به عنوان رئیس کنگره ی ملی عراق که مقر اصلی آن در آمریکا ولندن بود چند بار به تهران سفر کرد وپیام آورد وپیام به سوی لندن وواشنگتون برد و یا آیت الله جک استراو وزیر امور خارجه ی وقت انگلیس چند بار قبل از اشغال نظامی افغانستان وعراق به تهران سفر داشت؟ بله با فراموشکاری مطلق وعدم بیان این واقعیات اکنون سرمقاله نویس از راه اندازی دو جنگ آمریکا علیه عراق توسط صدام و مقصر بودنش گفته است . مهمتر اینکه ادعا کرده که این دو جنگ با هدف بد بین کردن شیعه و سنی نسبت بهم دیگر بوده که سرمقاله نویس در این رابطه چنین سخن گفته است:
"به راه انداختن دو جنگ در منطقه كه باني هر دوي آنها آمريكا بود ولي هر دوي آنها توسط صدام اجرا شد و خسارات زيادي را به ملت هاي عراق ايران و كويت وارد ساخت تبليغات گسترده عليه شيعيان و بويژه ايران باهدف بدبين نمودن اهل سنت نسبت به شيعيان و تبليغات گسترده عليه اهل سنت با هدف بدبين ساختن شيعيان نسبت به اهل سنت اشغال افغانستان و عراق در پي تاسيس گروه هاي افراطي القاعده و تكفيري با هدف ترسيم چهره اي خشن و متحجر از اسلام و به جان همديگر انداختن مسلمانان در مناطق مختلف جهان اسلام فقط بخشي از توطئه گسترده ايست كه آمريكا با توسل به سياست استعماري « تفرقه بيانداز و حكومت كن » به اجرا درآورد. "
بالاخره اینکه حال بماند که چرا قبل از اشغال نظامی عراق و حضور عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق ومانور دادن ودست به اعمال تروریستی وتهدید وآدم ربائی زدن و...کشتار مردم بی دفاع عراقی وایجاد اختلاف میان شیعیان واهل تسنن برپا کردن وصدام حسین رئیس جمهورسابق عراق را در روز عید قربان بر دار کشیدن، هیچگونه اختلافی میان شیعیان و اهل تسنن در عراق نبود واماکن مقدس طرفین مورد تهام و منفجر شدن واقع نمی شد؟
بهرحال در پایان سرمقاله نویس برای بزرگان جهان اسلام به ويژه علماي ديني و دانشگاهيان و نويسندگان وسخنوران و صاحبان امكانات مادي و معنوي براي مقابله با توطئه هاي دشمنان اسلام وظیفه تعیین کرده است واین وظیفه را نیز بسيار سنگين دانسته است . مسخره تر اینکه جائیکه نه رژیم بربرمنش وتاریک اندیش و قرون وسطائی عامل تفرقه و بحران سازی وایجاد جنگ ونزاع میان کشورهای همسایه و فلسطین وخاورمیانه می باشد، بلکه در داخل کشور حتی به کیفی ترین نیروهای خودی نیز رحم نمی کند واین روز ها هر صدای اعتراضی و یا هر انتقادی که به ضعف وناتوانی دولت می شود و یا هر نوائی که همخوانی و سازگاری با تحجر گرایان وخرافه پرستان حاکم نداشته باشد به مثابه ی عامل بیگانه وجاسوس وخائن وستون پنجمی دشمن خطاب می شود و در رده بندی طرح سه گانه وزیر بدنام اطلاعات وآدمکش حرفه ای آخوند محسنی اژه ای قرار می گیرد ولی سرمقاله نویس از تفكر انسجام اسلامي گفته است وافزوده چون ولی فقیه دست نشانده سپاه پاسداران امسال را سال وحدت ملی وانسجام اسلامی نامیده است . پس این تفكر دوای همه دردها و مقبول و محبوب و مورد استقبال همه ملت هاي مسلمان جهان می باشد . بنابراین در این مورد نسخه تجویز کرده وگفته است که به همين دليل اين هدف را مي توان با تحرك و همت و اراده به مرحله عمل رساند و اهداف مبارك آن را محقق ساخت . البته مورد عینی وبرجسته ی این ادعا به جز تجربیات خونین در عراق و افغانستان و فلسطین ولبنان که حاصل شده است . همین دو سه هفته قبل نیز نمایان شده بود زیراکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ادعای مالکیت بحرین را کرده بود و پس از آن همین سرمقاله نویس بود که فتوای بسیج وقیام علمای شیعی وسنی را علیه ی علمای وهابیون عربستان صادره کرده بود چونکه فرافکنانه مدعی شده بود که این علمای وهابیون عربستانی هم عامل انفجار حرمین در سامرا بوده اند وهم اینکه فتوای تخریب اماکن مقدس شیعی در عراق را صادر کرده اند که اکنون شیادانه با فرافکنی ادعا کرده است که اندك هوشياري و شناخت نسبت به اهداف دشمنان كافي است تا مسلمانان توطئه هاي آنها را خنثي كنند تا اینکه بتوانند هدف مقدس وحدت امت اسلامي را تحقق بخشند. فراموش نشود که فتوای سرمقاله نویس را آخوند صافی گپایگانی که نماینده ی ولی فقیه می باشد چند روز بعد از موضع گیری سرمقاله نویس، بطور بسیار غلیظ تر وتهدید آمیز تر علیه عربسان تکرار کرد که در سایت پاسدار محسن رضائی بازتاب داده شد. البته که وزیر فرهنگ عربستان به سفیر رژیم تروریستی آخوندی در عربستان گفته بود که اینگونه تبلیغات و اتهامات ساخته ی تبلیغات صهیونیستی علیه ی عربستان است. بنابراین اکنون که رژیم ترویستی آخوندی درمانده و بحران زده و مستأصل شده است و دستان خون آلودش در شیعه وسنی کشی وایجاد اختلاف میان مسلمانان عراق و فلسطین ولبنان وافغانستان رو شده است مجبور شده است که بطور تاکتیکی همچون همیشه پیام وحدت ملی و انسجام اسلامی بدهد.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 17 مردادماه سال - 1386
"نه مرور زمان و نه تلاش های مذبوحانه ونه رنگ، هرگزقادر نیست واقعیات وخیانت تاریخی رامحو و پاک کنند"
رابطه ی ملا با استعمار خارجی به خصوص پیر استعمار انگلیسی سابقه ی تاریخی دارد که از دوران صفویه نمود علنی تر به خود گرفت . در انقلاب مشروطیت و علم کردن مشروعه طلبی آخوند فضل الله نوری در برابر مشروطه طلبی درجسته تر شد. پیوند استعمار خارجی و ارتجاع درونی در کودتای ننگین 28 مرداد با نقش همکاری خیانت آمیز آخوند کاشانی علیه ی حکومت ملی شادروان دکتر مصدق علنی تر شد . این پیوند خائنانه ونکبت بار تأثیرات خودش را از انقلاب 22 بهمن سال 57 برجای گذاشت و از زمان اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 ر تهران که منجر به سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد و خمینی و آخوندهای ارتجاعی و عامل استعمار بطور دربست قدرت را در اختیار خود گرفتند تا حال که در مجموع نزدیک به 29 سال از عمر ننگین رژیم تروریستی جهل و جنون وجنگ و جنایت وخیانت و غاتگری آخوندی سپری شده است دیگر بر کسی پوشیده نیست که رابطه ی آخوندهای حکومتی با دولت فخیمه ی انگلیس یا پیر استعمار چگونه بوده است. به خصوص در شرایط کنونی که رژیم بیش از دو سال است که یک دست شده است و تحجرگرایان وخرافه پرستان قدرت را قبضه کرده اند و کابینه وولی فقیه وشورای نگهبان دربست گرایش به دولت فخیمه دارند مخصوصاً مرشد پاسدار غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه آخوند محمد تقی مصباح یزدی دزد وغارتگر که در مهره ی انگلیسی بودنش جای شک و شبهه ای نیست . البته که ایشان تصمیم دارد جایگزین آخوند مشکینی شود و بر ریاست شورای خبرگان آخوندی تکیه زند ودر پروسه ی بعدی جای ولی فقیه معتاد و دست نشانده ی سپاه پاسداران کنونی بنشیند. این دیگر شوخی بیمزه والبته شکسته نفسی و وارونه گوئی کردنست که سرمقاله نویس چنین نعله وارونه زده وآدرس غلط از استعمار و استعمار گرائی و همکاری با آن واهدافش داده است:
"سياست « تفرقه بينداز و حكومت كن » از دوران استعمار انگليس مطرح بوده و كشورهاي اسلامي مطرح ترين اهداف اين سياست شوم بودند. بعدها آمريكا و شوروي نيز از اين سياست پيروي كردند و مطامع استعماري خود را با بهره گيري از آن پي گرفتند."
سرمقاله نویس برای توجیه کاری ورد گم کردن به دو جنگ آمریکا در عراق اشاره کرده است . البته بدون آنکه به انگلیس اشاره کند که هم سابقه ی بسیار طولانی تر ز آمریکا در استعمارگری دارد وهم اینکه در کنار آمریکا در تجاوزگری های نظامی در افغانسان وعراق بوده و شرکت داشته است. همانگونه که سرمقاله نویس کوچکترین اشاره ای به نقش تهدید وبحران سازی وناامن سازی و صدور تروریسم و بنیادگرائی رژیم تروریستی آخوندی نکرده است و با تلاش مذبوحانه ای که کرده است تا که بتواند صورت مسئله را پاک کند به این امید که گویا با مرور زمان واقعیت ها از اذهان عمومی و به خصوص تاریخ زوده می شود ومی توان با رنگ ننگ را پاک کرد، در بیان واقیات لب نگشوده است تاکه مجبور نباشد حداقل به اعتراف رفسنجانی اشاره کند که مورد اعتمادش است و مدام از وی دفاع و برایش تبلیغ می کند که وی در خطبه ی نماز جمعه ی درتهران خطاب به بوش در مورد همکاری کردن در اشغال نظامی افغانستان چه گفته بود و یا چرا در جنگ آمریکا با عراق در سال 90 چرا هواپیماها وجنگنده های عراقی که به خاک ایران پناهنده شده بودند اینان ملاخور شدند که اکنون یک فرمانده ی نیروی هوائی عراق خواهان استرداد آنان شده است و یا اینکه توضیح داده شود که احمد چلبی که بود واکنون مگر وی معاون نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی نخست وزیر عراق نمی باشد . ایشان قبل از تهاجم نظامی به عراق، به عنوان رئیس کنگره ی ملی عراق که مقر اصلی آن در آمریکا ولندن بود چند بار به تهران سفر کرد وپیام آورد وپیام به سوی لندن وواشنگتون برد و یا آیت الله جک استراو وزیر امور خارجه ی وقت انگلیس چند بار قبل از اشغال نظامی افغانستان وعراق به تهران سفر داشت؟ بله با فراموشکاری مطلق وعدم بیان این واقعیات اکنون سرمقاله نویس از راه اندازی دو جنگ آمریکا علیه عراق توسط صدام و مقصر بودنش گفته است . مهمتر اینکه ادعا کرده که این دو جنگ با هدف بد بین کردن شیعه و سنی نسبت بهم دیگر بوده که سرمقاله نویس در این رابطه چنین سخن گفته است:
"به راه انداختن دو جنگ در منطقه كه باني هر دوي آنها آمريكا بود ولي هر دوي آنها توسط صدام اجرا شد و خسارات زيادي را به ملت هاي عراق ايران و كويت وارد ساخت تبليغات گسترده عليه شيعيان و بويژه ايران باهدف بدبين نمودن اهل سنت نسبت به شيعيان و تبليغات گسترده عليه اهل سنت با هدف بدبين ساختن شيعيان نسبت به اهل سنت اشغال افغانستان و عراق در پي تاسيس گروه هاي افراطي القاعده و تكفيري با هدف ترسيم چهره اي خشن و متحجر از اسلام و به جان همديگر انداختن مسلمانان در مناطق مختلف جهان اسلام فقط بخشي از توطئه گسترده ايست كه آمريكا با توسل به سياست استعماري « تفرقه بيانداز و حكومت كن » به اجرا درآورد. "
بالاخره اینکه حال بماند که چرا قبل از اشغال نظامی عراق و حضور عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق ومانور دادن ودست به اعمال تروریستی وتهدید وآدم ربائی زدن و...کشتار مردم بی دفاع عراقی وایجاد اختلاف میان شیعیان واهل تسنن برپا کردن وصدام حسین رئیس جمهورسابق عراق را در روز عید قربان بر دار کشیدن، هیچگونه اختلافی میان شیعیان و اهل تسنن در عراق نبود واماکن مقدس طرفین مورد تهام و منفجر شدن واقع نمی شد؟
بهرحال در پایان سرمقاله نویس برای بزرگان جهان اسلام به ويژه علماي ديني و دانشگاهيان و نويسندگان وسخنوران و صاحبان امكانات مادي و معنوي براي مقابله با توطئه هاي دشمنان اسلام وظیفه تعیین کرده است واین وظیفه را نیز بسيار سنگين دانسته است . مسخره تر اینکه جائیکه نه رژیم بربرمنش وتاریک اندیش و قرون وسطائی عامل تفرقه و بحران سازی وایجاد جنگ ونزاع میان کشورهای همسایه و فلسطین وخاورمیانه می باشد، بلکه در داخل کشور حتی به کیفی ترین نیروهای خودی نیز رحم نمی کند واین روز ها هر صدای اعتراضی و یا هر انتقادی که به ضعف وناتوانی دولت می شود و یا هر نوائی که همخوانی و سازگاری با تحجر گرایان وخرافه پرستان حاکم نداشته باشد به مثابه ی عامل بیگانه وجاسوس وخائن وستون پنجمی دشمن خطاب می شود و در رده بندی طرح سه گانه وزیر بدنام اطلاعات وآدمکش حرفه ای آخوند محسنی اژه ای قرار می گیرد ولی سرمقاله نویس از تفكر انسجام اسلامي گفته است وافزوده چون ولی فقیه دست نشانده سپاه پاسداران امسال را سال وحدت ملی وانسجام اسلامی نامیده است . پس این تفكر دوای همه دردها و مقبول و محبوب و مورد استقبال همه ملت هاي مسلمان جهان می باشد . بنابراین در این مورد نسخه تجویز کرده وگفته است که به همين دليل اين هدف را مي توان با تحرك و همت و اراده به مرحله عمل رساند و اهداف مبارك آن را محقق ساخت . البته مورد عینی وبرجسته ی این ادعا به جز تجربیات خونین در عراق و افغانستان و فلسطین ولبنان که حاصل شده است . همین دو سه هفته قبل نیز نمایان شده بود زیراکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ادعای مالکیت بحرین را کرده بود و پس از آن همین سرمقاله نویس بود که فتوای بسیج وقیام علمای شیعی وسنی را علیه ی علمای وهابیون عربستان صادره کرده بود چونکه فرافکنانه مدعی شده بود که این علمای وهابیون عربستانی هم عامل انفجار حرمین در سامرا بوده اند وهم اینکه فتوای تخریب اماکن مقدس شیعی در عراق را صادر کرده اند که اکنون شیادانه با فرافکنی ادعا کرده است که اندك هوشياري و شناخت نسبت به اهداف دشمنان كافي است تا مسلمانان توطئه هاي آنها را خنثي كنند تا اینکه بتوانند هدف مقدس وحدت امت اسلامي را تحقق بخشند. فراموش نشود که فتوای سرمقاله نویس را آخوند صافی گپایگانی که نماینده ی ولی فقیه می باشد چند روز بعد از موضع گیری سرمقاله نویس، بطور بسیار غلیظ تر وتهدید آمیز تر علیه عربسان تکرار کرد که در سایت پاسدار محسن رضائی بازتاب داده شد. البته که وزیر فرهنگ عربستان به سفیر رژیم تروریستی آخوندی در عربستان گفته بود که اینگونه تبلیغات و اتهامات ساخته ی تبلیغات صهیونیستی علیه ی عربستان است. بنابراین اکنون که رژیم ترویستی آخوندی درمانده و بحران زده و مستأصل شده است و دستان خون آلودش در شیعه وسنی کشی وایجاد اختلاف میان مسلمانان عراق و فلسطین ولبنان وافغانستان رو شده است مجبور شده است که بطور تاکتیکی همچون همیشه پیام وحدت ملی و انسجام اسلامی بدهد.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 17 مردادماه سال - 1386