تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری

تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری

قسمت بیست وچهارم

قبل از پرداختن وبررسی این شماره تاریخ نگاری حسن شایانفر بازجوی سابق زندان اوین وهمکار کنونی سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری ضرورت دارد که جمله ی معروف برشت نقل قول شود که گفته بود "آنکس که حقیقت را نمی داند احمق است وآنکه حقیقت را می داند انکار می کند جنایتکار است" مطمئناً بخش دوم این جمله شامل حال حسن شایانفر تاریخ نگار شده می شود . چونکه اینگونه می باشد وبا تحریف گری تاریخ نگاری کرده است . البته از سوی دیگر می بایست با تأکید گفت وقتیکه ضریب عاری ازشرف وانسان بودن به آن مرحله ای از افول رسیده باشد که کتمان کردن واقعیات و وارونه گوئی وتحریف گری باشد می بابست که چنین عریان وشفاف نه اینکه جای چلاد وقربانی عوض شود. نه اینکه پرداختن به علت وریشه یابی برررسی وارزیابی بصورت رابطه ی علت ومعلولی نباشد . نتیجه آن می شود که به حساب تاریخ نگار مدل زندان اوینی بطور کلی باید فراموش می کند که در زندان ها چه گذشته، کما کان که اکنون نیز فراموش کرده است تا که بگوید در سراسر ایران چه خبراست ؟ کمدی وتراژیک تر اینکه تلاش مذبوحانه کرده است می تاکه از جلاد حاکم یک چهره ی مظلوم وقربانی ساخته شود و در مقابل آنگونه گزارش شده است که قربانی بر مسند قدرت نشانده شده است که بایستی جرائم وجنایات جلادان حاکم ومستبد را پاسخگو باشد. بالاخره ضمن دو باره به مسلخ کشانده شدن قربانیان ، کسی فکر نکند که جلادان حاکم اصلاً گناهی دارند. یااینکه مرتکب خلاف شده اند ودست به جنایت در 28 سال گذشته زده اند و هر گز دار زدن های خیابانی این روز ها در سراسر ایران به اتهام اراذل و اوباش هر گز وجود ندارد و یا واقعیت ندارد ویک پاسدار غلامک سپاه پاسدار وگماشته ی ولی فقیه وکفتر پر قیچی آخوند انگلیسی ودزد محمد تقی مصباح یزدی هم با تقلبات گسترده سپاه پاسداران وبسیج رئیس جمهور نشده است و در زمان تبلیغات انتخاباتی خود به مردم قول نداده بود که می خواهد نان بر توی سفره ی خالی اشان ببرد ودر عوض نرخ رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را تحویل شان نداده است و اکنون وزیر رفاه دولت مدعی امام زمانی این رئیس جمهور اعتراف نکرده است که بیش ز 9 میلیون و200 هزار نفر از جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و یا اینکه در توضیحات شماره های پیشین از پدیده ی شوم دختران فراری از خانه ها و تجارت سکس آخوندها ودلالان وواسطه های وابسته به آنان و زنان تن فروشی خیابانی گفته نشده بود و عجیب اینکه پرداختن وحتی اشاره ی گذار کردن با این همه این فاکت های واقعی وملموس کنونی از سوی تاریخ نگار بازجو بطور عمدی فراموش نشده است. زیرا که حسن شایانفر تواب سازمان پیکاری و بازجوی سابق زندان اوین ، آنچنان صاداقانه توبه کرده وتواب نام شده است که تعهد سپرده وقسم خورده است که حرف راست بازگو نکند تااینکه ثابت کند تاریخ نگار کنونی روزنامه ی سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری دقیقاً کپی و مشابه ی مسئول خودش در این ورق پاره ی کیهان شده است و وظیفه دارد از موضع بازجوئی و کیفرخواست صادر کنی بازجوی زندان اوینی جا بی اندازد که سربازجویش حاج داوود و پاسدار بد نام وشکنجه گر حسین شریعتمداری درست م گویند که مجاهدین مردم فقیر و بیچاره مذهبی را در سر سفره ی موقع افطار در ماه رمضان در منزل شان وجلوی چشم زن وفرزندان شان ترور کرده و سپس خانه را ه آتش کشاندند ! در صورتیکه این شیوه فقط مخصوص آدمخواران وآدم ربایان رهبران خلق ترکمن و 3 رهبر مسیحی و قاتلان قتل های زنجیره ای و قاتلان زوج فروهرها وشاپور بختیار وفریدون فرخزاد ها و بازجویان و تیرخلاص زنان زندان اوین می باشد که الآن یکی از اینان رئیس جمهور مکتب شده است . یکی دیگر مسئول روز نامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی شده است .یکی هم شارد این مدیر مسئول به نام حسن شاانفر است که این تواب سابق زندان اوین و بازجوی تاریخ نگار شده مأموریت دارد که باسناریو سازی وتحریف گری جای جلاد وقربانی را عوض کند . آری فقط اینگونه شبه انسان های آدمخوار می باشند که اکنون می توانند اینگونه خمینی گونه و بی احساسی علیه ی قربانی نظام از موضع تاریخ نگاری ادعا کنند وگزارش نقل قولی از اتاق بازجوئی زندان اوین بازتاب دهند.

اگر نه مجاهدینی که در یک فاصله ی بسیار کوتاه توانستند بیش از 500 هزار نفر از مردم تهران را در روز 30 خرداد سال 60 به طور مسالمت آمیز وارد صحنه کند که تظاهرات شان به فرمان خمینی به خاک و خون کشیده شد کجا این مجاهدین واردخانه ها می شدند و آنگونه ترور می کردند و خانه آتش می زدند که این بازجوی تاریخ نگار شده گزارش کرده است ؟اینکه وظیفه پاسداران دادستانی ضد انقلاب و نیروهای ضربت وزارت بد نام اطلاعات همکاران شان بود که چنین وظیفه ای را بر عهده داشتند که علیه ی مجاهدین فراری یا تحت تعقیب به خانواده ی اینان یورش وتهاجم می کردند وجاروب کش از کودک شیرخوار تا مادران وپدران پیر وکهنسال را هم مورد ضرب و شتم قرار می دادند ویا اینکه آنان را با هم می بردند که مأمور مزدور وبازجوی تحریف گر بطور معکوس گزارش داده است. به خاطر دارم در تابستان سال 61 در اتاق شمار ی 6 طبقه بالای بند 2 زندان اوین بود که یک جوان فلج حدود 20 ساله بود به نام خوانساری که نیمی از اندام وی فلج بود . آنگونه که مدت 20 دقیقه هواخوری را این فقط صرف پائین وبالا رفتن از پله های طبقه ی بالا تا طبقه ی هم کف و حیات واخوری می کرد که به عنوان گروگان به جای خواهر مجاهدش که فراری بود بیش از 6 ماه بود که در زندان نگهداشته شده بود و نمی دانم که تا چه موقق در زندان ماند. چون من با سایر زندانیان به اتاق ضیمه واحد 1 قزل حصار منتقل شدم که قبلاً در زمان شاه گاو داری بود. بهرحال هر گز هم خنده از لبان این وان جمع نمی شد.

عجیب است که بازجوی نابغه ی تاریخ نگار شده قسم خورده است که هر گز واقعیت گزارش نکند . برای اینکه از آن همه جنایات اتفاق افتاده وشکنجه ها وتیرباران های انجام شده ی قربانیان در زندان اوین یا قتلگاه هیچ خاطره ای دیگر به یاد ندارد . جز اینکه اجرای حکم قاضی به عنوان قصاص متهمی در زندان بر توی گوش بازجوی خود زده است ! یا اینکه دختر متهمی دیگری لخت شده بود و... یااینکه اکنون نیز گزارش کرده است که چگونه به اتاق بازجوئی شکنجه گرش حضور داشته که چگونه متهمان شکنجه شده از اتاق شکنجه بیرون کشیده و نزد سربازجو بای اعتراف کردن برده شده بود بردند وی شاهد اعترافات بوده به خاطر دارد که چه گفتند ی در حقیقت اینکه چه بهشان تلقین وتزریق و دیکته کرده بودند تا که تکرار کنند و این هم با تحریف گری بیشتر خاص با آب و تاب آن را باز تاب داده است که بله سایت های مزدوران بد نام وزارت اطلاعات رژیم فاشیستی مذهبی درست می گویند که مجاهدین زندان دارند وشکنجه وترور می کنند و اکنون نیز بازجوی تاریخ نگار شده هم ریل آنان را در ورق پاره ی تبلیغاتی بازجویان وپاسداران کیهان تکرار ورله کرده است. گفته می شود رب ولی نه به این غلیظی !

بهرحال حسن شایانفر یک سری دروغ واراجیف و با اسامی کوچک که ضریب دروغ گوئی را مضاعف می کند همانگونه که توضیح داده شد فقط برای تبرئه کردن ماهیت رژیم جنایتکار تروریستی آخوندی می باشد سر هم بندی کرده وبه طور زنجیره ای به نمایش است تا که بازجوی تاریخ نویس اثبات کند و بگوید که مأموریت دارد نمی بایست که کوچکترین اشاره ای به جنایات رژیم جهل و جنون وجنگ و خرافات ودزد غارتگر کند . ناگفته پیداست که شیوه ی گزارشگری هوار می زند که گزارشگر خودش بازجو بوده است ودارد خاطرات بازجوئی در اتاق های شکنجه را به نقل از قربانیان شکنجه ی شده ی خود باز گو می کند که با ضریب کابل وکاربرد انواع و اقسام شکنجه موفق به تحمیل کردنش به قربانی وتکرار واعتراف آن شده است که اکنون که شرایط رژیم جنایتکار آخوندی سخت بحرانی و بر هم ریخته شده است و چون از هر سو بر زیر افشاگری های مستند ومستمر مجاهدین سخت زیر فشار می باشد. بنابراین تلاش مذبوحانه شده است تاکه با اختصاص دادن روزنامه ی سناریو ساز ارگان تبلیغاتی زندان اوین تبدیل به پاورقی در برابر خنثی سازی افشاگر های مجاهدین شود . البتهکه این شیوه همچون تف وتق ریش برای گزارشگر ومدیر مسئول ورق پاره ی کیهان می باشد . زیراکه هم دروغ است و هم اتهام می باشد هم اینکه در یک روزنامه ی بدنام و پرونده وسناریو ساز بازتاب داده می شود که نه اینکه هیچگونه ارزش و اعتباری ندارد، بلکه طبق تجربیات گذشته این ارگان تبلیغاتی بازجویان زندان اوین و و زارت بد نام اطلاعات وباند سعید امامی و سایت های مزدوران درست نتیجه ی معکوس دارد . مهمتر اینکه اوج درماندگی وافلاس رژیم تروریستی آخوندی و دستگاه تبلیغات وجنگ روانی و شیطان سازی رژیم تروریستی آخوندی در برابر مجاهدین را می رساند که چقدر دچار ضعف وزبونی در برابر مجاهدین شده است که اکنون چگونه به اینگونه سناریو سازی های پوچ و واهی و بی اساس محتاج ونیازمند شده است. آخر کدام هالوئی این داستان را قبول می کند که تیم عملیات نظامی وبا بنزین ووسایل دیگر به طبقه چهارم رفتند وزمانیکه با مقاومت سوژه ی خود روبرو می شوند مرد را طوری می کشند که همسایه ها متوجه نمی شوند ! دو مرد داخل خانه بودند که مقاومت کردند اینان را نیز مورد تهاجم خود قرار دادند. بازهم همسایه ها متوجه نشدند! سپس همسر خانه مقاومت می کند که یک زن دیگر که در خانه مهمان بوده نیز مورد تهاجم قرار می گیرند. بازهم با این همه سر وصدا همسایه ها متوجه نمی شوند! آنگاه بنزین ریختند وخانه را به آتش کشیدند ولی خودشان از طبقه 4 پائین می پرند . باز هم نه کسی اینان را دیده ونه کسی از همسایه ای در طبقات آپارتمان متوجه می شود ونه اینکه اینان مجروح می شوند و معجزه آسا اینکه صحیح وسالم صحنه را ترک می کنند. بعداً گفته شد یک کودک در آتش سوخته است. پس از اینکه صنه را رک می کنند بعداً سر از اتاق بازجوئی در می آورند تا که داستان را باز گوکنند. در صورتیکه در همان زمان که شوی تلویزیونی وجود داشت. یکی از اعضای واحدهای عملیاتی توضیح می داد زمانی که می خواستم سوژه را مورد هدف قرار دهم متوجه شدم که بچه ای در بغل داشت که شلیک نکردم وموجب دستگیری ام شد. آخر این داستانسرائی که شبیه اعزام امام زمان ها به جبهه های جنگ ضد ملی وضد میهنی می باشد .چه کسی آن را قبول می کند . آنهم جائیکه در 18 تیر ماه سالگرد قیام دانشجوئی تیرماه سال 78 به مکان دفتر مکان نمادیندگان دانشجویان در دانشگاه تحصن کرده بودند ارگان های سرکوبگر حمله ور شد نده وپس از شکستن درب اطاق آ دانشجویان متحصن را مورد ضرب و شتم قرار دادند وبا خو به شکنجه گاه زندان اوین بردند که هنوز هم آزاد نشده اند وبر زیر شکنجه می باشند .

هوشنگ – بهداد

قسمت بیست سوم

http://andesheh.com/maghalat29/140.htm

قسمت بیست ودوم

http://andesheh.com/maghalat29/131.htm

قسمت بیست و یکم

http://andesheh.com/maghalat29/112.htm

قسمت بیستم

http://andesheh.com/maghalat29/88.htm

قسمت نوزدهم

http://andesheh.com/maghalat29/72.htm

قسمتهیجدهم

http://andesheh.com/maghalat29/64.htm

قسمت هفدهم

http://andesheh.com/maghalat29/30.htm

قسمت شانزدهم

http://andesheh.com/maghalat29/17.htm

قسمت پانزدهم

http://andesheh.com/maghalat29/23.htm

قسمت چهاردهم

http://andesheh.com/maghalat29/24.htm

قسمت سیزدهم

http://andesheh.com/maghalat28/168.htm

قست دوازدهم

http://andesheh.com/maghalat28/169.htm

قسمت یازدهم

http://andesheh.com/maghalat28/157.htm

قسمت دهم

http://andesheh.com/maghalat28/153.htm

قسمت نهم

http://andesheh.com/maghalat28/142.htm

قسمت هشتم

http://andesheh.com/maghalat28/131.htm

قسمت هفتم

http://andesheh.com/maghalat28/114.htm

قسمت ششم

http://andesheh.com/maghalat28/100.htm

قسمت پنجم

http://andesheh.com/maghalat28/85.htm

قسمت چهارم

http://andesheh.com/maghalat28/79.htm

قسمت سوم

http://andesheh.com/maghalat28/53.htm

قسمت دوم

http://andesheh.com/maghalat28/52.htm

قسمت اول

http://andesheh.com/maghalat28/45.htm

سه شنبه 23 مرداماه سال1386