"هردم از این باغ بری می رسد، کهنه تر از کهنه تری می رسد"

نقد وبررسی "منفعت پايدار (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 5 شهریور ماه سال 1385
"هردم از این باغ بری می رسد، کهنه تر از کهنه تری می رسد"
هردم از این باغ بری می رسد، نو تر از نو تری می رسد یا در حقیقت کهنه تر از کهنه تری می رسد. گاهی گداری خواندن یا شنیدن طنز بد نیست حتی اگر تراژدیک باشد. زیرا که پیدایش و حضور و تشکیل این حکومت ضد بشری آخوندی خودش نو ظهور بود . تا چه رسد به آنکه اکنون که پس از 28 سال از عمر نکبت بار این رژیم قرون وسطائی و ضد بشری سپری شده است ودارای رئیس جمهوری شده که یک پاسدار دلقک وهنرمند گمنام بوده است که سپاه پاسداران وبسیج وولی فقیه وآخوند انگلیسی ومتحجر مصباح یزدی آن را کشف کرده و رئیس جمهورش کردند تاکه هم بر توی سر رفسنجانی وخاتمی بزنند و هم اینکه بتواند استعداد ها وخلاقیت های بدیع ونو وتازه ی هنری خود را بروز دهد وشکوفا سازد وهر روز نیز دست به یک هنرنمائی جدید تر نشان دادن جای دوست ودشمن بزند تا بهتر منافع سهامداران وغارتگر یا بازیگران پشت صحنه ی داخلی و خارجی را تأمین کند.
البته که این هنرمند مدعی دولت امام زمانی و رجائی دوم و عاشق خدمتگزاری به مردم به خصوص محرومان وتهی دستان ، در اصل هنری جز دلقک بازی کردن وجوک گوئی نمودن و عوامفریبی کردن و دست به تورهای سفرهای داخلی استانی و مسافرتی خارجی پایان ناپذیر زدن و برای وزیر نفت 4 بار استخاره کردن و پس از رأی اعتماد گرفتن از مجلس تشریفاتی وکیل ادوله ها گرفتن و پس از اجرای طرح سهمیه بندی بنزین وخانه نشین کردن صاحبان خوروهائی که مسافر کشی می کردند وموجب قیام وخیزش قهر آمیز شدن واین وزیر را مقصر معرفی و بر کنار کردن ندارد همینطور خلاصه رو کرد هنر نورانی شدن در سازمان ملل و سخنرانی عدالت ودانش هسته ای مهرورزانه کردن و صادر نمودن و ادعای جهانی شدن احمدی نژاد کردن و خصوصی سازی را توزیع سهام عدالت نامیدن ودر نهایت خبرهای خوش غنی سازی اورانیوم وبرگزاری جشن هسته ای دادن و مدعی کنترل مدیریت اتمی جهانی شدن و صاحب یک نهم سهم امی جهانی شد و... هنر دیگری ندارد که تازه طلبکار هم شده است وفته ی دولت نیز برپا کرده است تا که بیان از عملکرد وخدمات نجام ده تدر دو ساله گذشته بدهد مشروط بر اینکه اصرار هم شده است که در دوساله گذشته آنقدر کارهای عجیب و غریب ونو ظهور ناشناخته انجام گرفته شده است که هنوز شناسائی نشده است تا که بتوان از آثار وتبعات عملکرد نو ظهوری بودنش گزارش تهیه نمود.
جالب تر اینکه گویا با بودن ولی فقیه همکاره و آلت دست سپاه پاسداران، رؤسای جمهوری های ذشته وکنونی با هم دیگر فرقی دارند و خاتمی که سنبل و الگو و سوگلی همه ی رؤسای جمهوری این نظام بوده است که در پایان دو دوره رئیس جمهوری مدعی اصلاح طلب بودن اعتراف کرد که تداراتچی یا آبادرچی برای نظام بیش نبوده است که اکنون تأکید بر متمایز کردن خط و عملکرد دو دوره ی کارگزاران و اصلاح طلبان با دو سال گذشته شده است که بله به نظر می رسد یا که واقعیت این است که بسیار فرق اساسی میان رؤسای جمهور های گذشته با رئیس جمهور کنونی است . البته که تعداد رئیس جمهور ها از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کند که یکی کشته ویکی اخراج ویکی چلاق و یکی بساز و بفروش و یکی آبدارچی نظام واین یکی هم یک پاسدار دلقک هننرمند است که در مجموع تمام شان سر اندر پا یک کرباس می باشند ودربست در خدمت وسر سپرده ی لی فقیه بودند که همه با هم در کنار هم وشورای نگهبان و مجلس و قوه ی قضائیه و مجمع مصلحت وخبرگان آخوندی و به ویژه سپاه پاسداران وبسیج مسئول شرایط کنونی می باشند که در جامعه حاکم می باشد که حتی مورد یافت نمی شود که حرکت یا عملی مثبت به نفع مردم ایران به خصوص تهی دستان انجام گرفته شده باشد . اگرنه ، اگر چنانچه حرکت یا عملی به نفع مردم محروم ایران شده بود که اکنون اینان جمعیت 80% را تشکیل می دهند هیچ ضرورت نداشت که شکاف عمیق طبقاتی و اختلاف ضریب درآمد ها وبهر وری ها آنگونه در جامعه شود که 24 برابر شود که این نه یک ادعای مخالفین، بلکه نظر یک امام جمعه در گرگان است .البته که رقم و ضریب اختلاف باید خیلی بیش از این ها باشد. چون مگر درآمد وثروت ودارائی های آخوندهای حکومتی ودزدان وغارتگران وشرکای آنان در باند مافیائی مؤتلفه ی انگلیسی عسگر اولادی و فرماندهان سپاه پاسداران وبسیج و آقازاده ها هرگز قابل مقایسه می باشد با کار گران ومعلمان وکارتن خوابان وحاشیه شهر نشینان ویا اینانی که این روز ها سرشان بر بالای دار برده می شود . عجیب است به جای اینکه در هفته ی دولت وپس از سپری شدن بیش از دو سال از عمر دولت از ارائه ی بیلان عملکرد دولت گفته شود که در دوسال گذشته چه کرده و یا چه انجام داده است . ولی صرفاً به انتقاد کردن منتقدان دولت اکتفا شده است و بدون گفتمان منطقی وارائه ی اعداد و ارقام ریاضی دادن تلاش شده است که صورت مسئله پاک گردد و دولت ها در 16 سال گذشته قبل از پیرو شدن باند متحجر وخرافه پرست کنونی کوبیده شوند ویا بر زیر تیغ پرسشگری برده شوند. در صورتیکه توضیح داده شد نقش عملکرد دولت ها با نقش رهبریت ولی فقیه ودخالت گری ارگان های سرکوبگر ودارای مناف بس کلان همچون سپاه پاسداران از همدیگر تفکیک پذیر نمی باشند و عملکردشان حلقه وزنجیره ای متصل بهم با اختلاف ضریب ارقام غارتگری ها و دزدی ها می باشند. بنابراین دعوای اصلی و اختلافات باندی وجناحی ونزاع بر سر کسب قدرت وثروت وسهم خواهی های بیشتر است که البته هیچ تغییری در اصل قضیه ایجاد نمی کند که از رأس تا ذیل این رژیم ضد بشری آلوده به فساد ورشوه ودزدی و تبعیض و رانتخواری و... می باشد. اذا وقتیکه پاسدار رئیس جمهور ویک پاسدار یادداشت روز نویس شده باشد و پاسداران نیز قدرت اصلی را داشته باشند پس باید که نوظهور بودن دولت نهم اینگونه ترسیم و به نمایش گذاشته شود:
دولت نهم به هيچ يك مكاتب مدرن مديريت سياسي و اقتصادي تعلق ندارد و خود را به اصول و مباني هيچ يك از آنها متعهد نمي داند. اين دولت در اقتصاد نه ليبرال است نه سوسياليست، در سياست نيز (داخلي و خارجي) نه مي توان آن را محافظه كار دانست به اين معنا كه حفظ نظم موجود را بهترين گزينه بداند و نه آنارشيست به گونه اي كه هيچ نظم مستقري را قبول نداشته باشد. دولت نهم در هيچ يك از اين چارچوب ها نمي گنجد و اصول رفتار خود را از هيچ يك از اين مكاتب اقتباس نكرده است. "
ودر دنباله همانگونه که اشاره شد به جای اینکه بیلان عملکرد از مجموعه ی دولت یا تک تک عملکرد وزرای کابینه داده شود دست به یک مقایسه ی میان بد وبد تر زده شده است که هیچگونه ارتباطی به حل معضل معیشتی و راه حل مشکل اقتصادی مردم محروم ورفع فقر و بحران بیکاری و برطرف نمودن شکاف طبقاتی در جامعه ندارد . زیراکه مداح و مبلغ دولت یادداشت روز نویس اینگونه مقایسه در یک بخش میان دولت مدعی اصلاح طلبان با دولت مدعی امام زمانی و اصول گرایان کرده ونظر داده است که دولت کنونی نهم بهتراست :
" دولت اصلاحات را به ياد بياوريد. حجم انبوهي از منابع كشور صرف اموري با ماهيت كاملا سياسي و بلكه جناحي مي شد و دولت هم با كمال سرافرازي مدعي بود اساسا براي همين چيزها از ملت راي گرفته است. بودجه سازماني نهادي مانند مركز بين المللي گفت وگوي تمدن ها چنان بي امان و سخاوتمندانه افزايش پيداكرد كه رييس آن ناگزير بخشي از پول ها را بازگرداند و گفت به اين همه پول نيازي ندارد. در مقابل دولت نهم تلاش كرده است بيشترين خدمات را به نابرخوردارترين طبقات ارائه دهد. اكنون مردم محروم ترين استان هاي كشور بيش از هر كس ديگري طعم خدمتگزاري دولت را چشيده اند و بعضي مشكلات مزمن آنها كه ديگر از حل آن نااميد شده بودند درمدتي كوتاه و به نحوي شگفت حل شده است"
درخاتمه اینکه اگر چنانچه دولت اصلاح طلبان درست عمل کرده بود و رئیس جمهور خندان مدعی اصلاح طلبش با ادعای ایرانیان تعلق به همه ایرانیان دارد و شعار زیبای عوامفریبانه وخر رنگ کنی زنده باد مخالف من که سر داد واز جامعه ونهاد مدنی حرف زد و گفتمان فرهنگ تمدن ها را چاشنی آن کرد. ولی در اصل به جای بیلان عملکرد دولت ازهر 9 روز یک بحران علیه ی دولت گفت و ذوق زده از کشف غده ی سرطانی بد خیم وکور کردن دروغین چشم فتنه در دستگاه بدنام وزارت اطلاعات گفت که اتفاقاً اکنون همان غده ی سرطانی بد خیم است که رشد کرده است وهمه ی تار و پود دولت و نظام رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی را فرا گرفه و قدرت را قبضه کرده است و برای رفسنجانی وخاتمی و کروبی و حسن روحانی پرونده و سناریو سازی می کند . خلاصه اگر چنانچه آنجا که خاتمی این سید خندان جد کشته در کرمان گفت ما مسئولین نظام از بدو بنیانگذاری نظام توانسته ایم که فقط فقر را عادلانه ی میان محرومان توزیع کنیم ؛ به ریشه ی آن می پرداخت و به جای اینکه شناسنامه ی انقلاب برای یک دزد وبساز و بفروش حرفه ای رفسنجانی بسازد و رهبر چلاق سنگر نشین منقل در جماران را که اسیر چنگال سپاه پاسداران می باشد را اراده ی سیاسی برتر بخواند ووی را منتسب به وحی کند واز جلاد و قصاب منفور زندان اوین اسدالله لاجوردی تمجید وتحسین کند و به عنوان سرباز رشید وشهید انقلاب یاد کند ودر نهایت پس از پایان پذیری 8 سال مأموریتش خود را یک تدارکاتچی نظام معرفی کند. بنابراین اگر این ضعف ها وبی عرضگی ها وسر سپردگی های خاتمی و اصلاح طلبان قلابی نبود دلیل نداشت که یک پاسدار مترسک گمنام و دلقک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه رئیس جمهور شود که اکنون این یکی که بر خلاف قبلی بطور دربست از حمایت ولی فقیه و سپاه پاسداران بر خوردار است. همچنین از سوی سایر آخوندهای های متحجر ودزد وارگان های غارتگر و سر کوبگر دیگر همسو با ولی فقیه حمایت پشتیبانی می شود برای سفید کردن پرونده ی گند زده اش و سپر بلا درست کردن ضعف وناتوانی های دولت وشکست طرح هایش وناکام ماندن در قول ها ووعده های داده شده ی مبارزه با مفسدین اقتصادی و بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان که دارد . خلاصهبرای سرپوش گذاشتن بر روی بی عرضگی های خود، عملکرد دولت خودش را آنگونه که خود می خواهد با دو دوره ی کارگزاران واصلاح طلبان مقایسه می کند. در صورتیکه خانه از پای بست ویرانست ، خواجه در فکر نقش ایوانست.
هوشنگ- بهداد
دوشنبه 5 شهریور ماه سال 1385