نقد وبررسی " حماس طرف قدرتمند فلسطيني" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهارشنبه 24 مرداد سال 1386
" تلاش برای اجرای طرح و تدارک بحرانآفرینی جدید در فلسیطن و بسط دادن آن در منطقه "
در پاسخ به ادعای مضحک سرمقاله نویس نماینده و سخنگوی تام الاختیار مردم فلسطین شده باید گفت که دولت دست نشانده ی حماس و اسماعیل هنیه به خصوص پس از ایجاد جنگ داخلی وکودتائی که علیه فتح انجام داد که البته با ضرب دلارهای اهدائی بیت جماران در تهران امکان پذیر شد قانونی ومحبوب می باشد که دولت دست نشانده ی نوری المالکی در عراق قانونی ومحبوب می باشد که نمایندگان پارلمان ووزاری پارلمان و معاون رئیس جمهوری عراق اعتراف وانتقاد کرده اند که این نخست وزیر دست نشانده نه اینکه نگران مردم عراق نمی باشد، بلکه فقط نگران ولی فقیه در جماران می باشد که چگونه بتواند توصیه های دیکته شده ی وی را باید در عراق اجرا وپیاده نماید . در نهایت اینکه همانقدر این دو دولت دست نشانده ی ولی فقیه قانونی و محبوب می باشد که رژیم نا مشروع وتروریستی آخوندی است که به جز بحران سازی وصدور آن با تروریسم وبنیادگرائی و افزایش سرکوبگری مراحل گوناگون نیروی انتظامی و بالا بردن آمار احکام اعدام در ایران راه دیگری برای بقای حکومت ننگین وضد مردی خودش ندارد. مضحک تر اینکه با تقبل هزینه ی دولت دست نشانده ی حماس کهاز سوی رهبر ولی فقیه تأمین می شود سرمقاله نویس عدم سقوط دولت اسلامی حماس تا کنون را نشان قدرت وقانونی ومحبوبیت آن دانسته است. عجیب است که چرا ادعای سرمقاله نویس نیز همچون نخست زیر دست نشانده ی عراق است و به جای اینکه نگران مردم ایران وعدم برآورده شدن مطالبات ومایحتاج اینان باشد که فقر و بیکاری و رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت گلوی مردم ایران را می فشارد و اخیراً سهمیه بندی کردن بنزین نیز مزید بر علت شده است . زیرا که گفته می شود بنزین لیتری 1000 خرید وفروش می شود و حتی ستون خبری ا مروز همین روزنامه گزارش کرده است که در بندر عباس بنزین لیتری 700 تومان بطور علنی فروخته می شود . ولی در عوض سرمقاله نویس به عنوان سخنگوی دولت ونماینده ی مردم عراق و افغانستان وفلسطین ولبنان و... همیشه نگران اینان می باشد! این دیگر واقعاً خیلی کمدی است و نیاز به هنر دجال گری حرافی و سناریو سازی و خبرگی در تصویر مار کشی و مار نشان دادن دارد که بتوان فراموش کرد که در داخل ایران چه خبر است و یا اینکه نادیده گرفت که جریان غالب و باندهای مافیائی وابسته به آن در مورد چپاولگری و ضریب آلودگی و دزدی ورشوه گیری رفسنجانی و حزب کار گزارانش و همچنین اصلاح طلبان چه می گویند و یااینکه چرا پرونده ی اختلاس 350 میلیارد تومانی پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد در زمان شهر دار تهران بودنش بسته وفراموش شده است ؟ ولی اکنون سرمقاله نویس برای پاک کردن صورت مسئله تا که مجبور نباشد بگوید در داخل ایران چه خبر است و یا چه جنگ ورقابت قدرت برای کسب ثروت جریان دارد ؟ در عوض بطور آشکارا اعتراف به نقش دخالت گری در امور داخلی فلسطین شده وبا حمایت جانبدارانه از حماس کردن به فتح ومحمود عباس چنین اتهام زده است: .
"حتي تصميمات يكطرفه اي كه كميته 4 جانبه در حمايت بي حد و مرز از ابومازن و جناح فاسد فتح اتخاذ كرد نيز نتوانسته است چيزي را به سود محمود عباس تغيير دهد. مردم فلسطين و عمدتا ساكنان غزه به محمود عباس و جناح فتح بعنوان افراد دست نشانده و مقامات مورد نظر اشغالگران مي نگرند و تقريبا بلااستثنا كمترين اعتمادي به آنها ندارند. البته افشاگريهاي دولت حماس در طول ماههاي اخير اثرات فراواني در اين مقوله داشته است . حماس با افشاي اسناد و مدارك بدست آمده از دفاتر فتح و مقر محمود عباس به مردم فلسطين نشان داده است كه بخش اعظم فعاليتهاي موفق « موساد » در مورد دستگيري يا قتل فعالان فلسطيني با همكاري محمود عباس و جناح فاسد فتح صورت گرفته و آنها عملا بعنوان « خبرچين » به سرويسهاي امنيتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي خدمت مي كرده اند و در تامين اهداف جنايت آميز اشغالگران نقش اصلي و درجه اول را داشته اند. حماس حتي درهاي شكنجه گاههاي فتح در نوار غزه را به روي مردم گشود تا خودشان از تاسيسات فتح براي شكنجه و اعتراف انقلابيون مسلمان ديدن كنند و كارنامه فتح را به چشم خود ببينند."
البته اتهام زدن فقط به محمود عباس خلاصه نشده است، بلکه فراتر رفته ودامنه تهدید اتهام زنی به شرکت کنندگن کنفرانس شرم الشیخ در مصر را گرفته اینگونه ترکش آن کشوراردن را نیز مورد هدف تهدید اتهام قرار داده است:
"در طول اين دوره رژيم مفلوك اردن و رژيم كمپ ديويدي قاهره نيز به كمك محمود عباس شتافتند و با آموزش نظامي طرفداران فتح و حتي با اعزام تك تيراندازان و نيروهاي ويژه اردني و مصري براي سركوب نظامي حماس در نوار غزه سعي كردند اوضاع را به سود هم پيمانان صهيونيست ها در غزه تغيير دهند ولي باز هم كاري از پيش نبردند"
سر مقاله نویس در دنباله تهدید و اعتراف به نقش دخالت گری در امور داخلی فلسطین اعتراف کرده و اذعان نموده است که هر گز خواهان ایجاد صلح میان فلسطین و اسرائیل نمی باشد . زیرا که اینگونه در این مورد علیه ی محمود عباس موضع خصمانه اتخاد کرده است"
محمود عباس پس از ديدار با اولمرت در شرم الشيخ در حاشيه اجلاس چهارجانبه سعي كرد از اولمرت مجوز مذاكره با حماس را از اشغالگران بگيرد لكن پاسخ شنيد « هرچقدر از حماس فاصله بگيرد به اسرائيل و شخص اولمرت نزديكتر شده است » ! البته اين بخشي از حقيقت است كه با عبارت واقع گرايانه تر بايد گفت جناح فتح و محمود عباس با غلتيدن در آغوش اشغالگران تمامي پلها را پشت سر خود خراب كرده اند و بقاياي پايگاه مردمي خود را نيز كاملا از دست داده اند. "
بااخره در پایان سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید برای چهدر سال گذشته اسماعیل به تهران فراخوانده شد ؟ چرا در خطبه خوان نماز جمعه ی تهران شد و اسائیل و محمود عباس را تهدید کرد و برای چه از سوی ولی فقیه به وی مبلغ 250 میلیون دلار کمک مالی اهدا شد که موقع بازگشت به فلسطین در نوار مرزی با مصر، این دلارها از سوی مرزداران مصری مصادره شد و سپس تحویل صندوق اتحادیه ی کشور های عرب داده شد؟ خلاصه این دیدار و اهدای اینگونه دلار ها چه نقشی در بحران آفرینی وجنگ داخلی در فلسطین و طرح واجرای کودتا علیه ی فتح ومحمود عباس داشته و ایفا کرده است . مهمتر اینکه چرا اکنون اینگونه بطور وارونه گزارش شده است :
"جنبش حماس در روزهاي اخير نوار اعترافات عوامل ترور نافرجام اسمعيل هنيه را پخش كرد. آنها اعتراف كرده اند كه از اعضاي سرويس هاي باصطلاح امنيتي وابسته به محمود عباس هستند و ماموريت داشتند « اسمعيل هنيه » نخست وزير تشكيلات خودگردان را به هر صورت ممكن به قتل برسانند. هرچند اين تنها مورد از برنامه ريزي و قتل چهره هاي سرشناس فلسطيني توسط جناح فاسد فتح نيست لكن اين اعتراف از آن جهت اهميت دارد كه پس از ناكامي فتح و محمود عباس در قتل « اسمعيل هنيه » اكنون رژيم صهيونيستي و شخص اولمرت به موساد ماموريت داده اند كه ماموريت ناكام محمود عباس و فتح را در مورد قتل اسمعيل هنيه به پايان ببرد و كاري را كه اين جناح فاسد نتوانست انجام دهد يكسره كند. با اين حساب آيا كسي انتظار دارد محمود عباس و جناح فتح نزد مردم فلسطين آبروئي داشته باشند حتي پاسخ صهيونيست ها هم به اين سئوال منفي است و آنها صراحتا اعلام كرده اند كه محمود عباس و جناح فتح ديگر چيزي براي از دست دادن ندارند و مقاومت حماس كارساز بوده است ."
درخاتمه پرسش است که نقش توطئه گرایانه ی سران رژیم ترریستی آخوندی و سپاه پاسداران در بحرانوناامن سازی و جنگ افروزی و شعله ور ساختن زاع داخلی در فلسطین چیست؟ ودر راستای چه اهدافیست؟ چرا تا قبل از اینگونه دخالت گری ها که در فلسطین به شود، از اینگونه طرح وتوطئه ها اگر واقعیت داشته باشد وجود نداشت ؟ همانگونه که در عراق قبل از اینکه اشغال نظامی شود و پای عوامل تروریست های اعزامی ر ژیم تروریستی آخوندی به عراق باز به شود .هیچگونه اختلافی میان شیعیان واهل تسنندر این کشور نبود؟ مهمتر اینکه مگر از همان آغاز که خمینی بی احساس وارد ایران شد و دروغین وانحرافی ادعای حمایت از مردم فلسطین کرد . کم طرح ترور برای زنده یاد یاسر عرفات از سوی دستگاه ترور و زارت بد نام اطلاعات رژیم ترویست آخوندی تدارک دیده شد؟ و مگر از همان موقع تلاش برای ایجاد اختلاف و جا پا باز کردن برای خود در فلسطین به عنوان سکوی پرش بحران سازی در منطقه وباج خواهی کردن از طریق حمایت کردن جهاد اسلامی و سپس حماس نشد. بنابراین برنامه ریزی ها طرح های ترور که سرنخ آن در تهران وجماران است که اکنون روزی نیست که در عراق چند قربانی در بر نداشته باشد . خلاصه اینکه تا زمانیکه اروپا وآمریکا وکشورهای عربی منطقه تلاش مشترک و گسترده وهمآهنگ برای مهار کردن رژیم یاغی بین المللی آخوندی نکنند وکوشش ننمایند تا که دستان جنایت کار و خون آلود وخائن وخون فشان وتوطئه گر ونفاق افکنانه ی این رژیم ضد بشری در عراق و فلسطین ولبنان وحتی افغانستا ن قطع گردد. باید منتظر بود که دامنه ی نقش دخالت گری ها در امورداخلی کشورهای همسایه و خاورمیانه رو به گسترش رود . نتیجه اینکه خطر بحران جنگ افروزی و ناامن سازی و بی ثباتی در خاورمیانه فراگستر وجدی تر خواهد شد و صد البته که دامنه ی آن به جاهای دیگر از جمله اروپا و آمریکا سرایت خواد کرد وترکش رشد اعمال تروریستی به آنجا نیز خواهد رسید ودامنگیر اینان نیز خواهد شد.
هوشنگ –بهداد
چهارشنبه 24 مرداد-86