تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری

تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت سی و چهارم
تاریخ نگار منحصر به فرد زندان اوین آنچنان خوشباوارانه فکر کرده وبه خود بالیده است که گویادر سراسر حکومت ننگین بیش از 28 ساله ی رژیم جنایتکار و ضد آزادی و ضد بشر آخوندی، فقط این تواب بازجو وتاریخ نگار شده است که در زندان اوین زندانی بوده وتجربه ی تواب و همکار شدن با سر بازجو دارد که توانسته است جاسوسی کند سپس تاریخ نگار شده و توانسته دست به تحریف گری وقلب حقیقت بزند وکسان دیگری در سیاهچال های رژیم جنایتکار تروریستی آخوندی به خصوص در قتلگاه زندان نبودند که هم شهید شدند وهم اینکه توانستند از این قتلگاه وسیاهچال ها بگریزند یا رها شوند وخاطرات شهدا و شکنجه شدگان وخودشان را بصورت گفتاری بازگو نکرده و یا بطریق نوشتاری منتشر نکرده وبازتاب نداده اند واکنون نه مردم ایران که مردم منطقه وجهان نمی دانند که این رژیم ضد بشر وقرون وسطائی و ضدآزادی چه ماهیتی دارد ودارای چه پرونده ی ننگینی دارد ونمی دانند که بیش از 120 هزار زندان سیاسی در ایران اعدام شده اند و مهمتر اینکه مردم ایان وجهان نمی دانند که سران این رژیم ضد بشری و قرون وسطائی آخوندی دارای پرونده ی ننگین رکوردار نقض حقوق بشری در جهان است که این افتخار شرمگینانه را به خود اختصاص داده است و یاهمانگونه که اشاره شد گویا دیگران نیز خاطرات زندان خود را بصورت کتاب منتشر نکرده اند و یااینکه اکنون نسل جوان ومردم سراسر کشور شیوه ی برخورد نیروی انتظامی با مردم ایران را روزانه تجربه و مشاهده نمی کنند که چگونه به عنوان طرح امنیتی ملی اجتماعی و مبارزه با فساد اخلاقی و فرهنگی و بی حجابی خفقان وحشت سراسری در ایران حاکم کرده اند.
عجیب است بدون آنکه گفته شود که مگر قربانیانی که روزانه مورد سرکوبگری و یورش و ضرب وشتم در خیابان ها وپارک ها و... واقع می شوند دست پروردگان خود این رژیم جنایتکار وتروریستی آخوندی نمی باشند که بطور بسیار وحشیانه وضد انسانی با آنان برخورد می شود. آخر کجایک رژیم دارای مشروعیت وپایگاه مردمی در حضور مردم یا ایادی خودش قربانیان خودش را سنگسار می کند یا بر دار می کشد یا اینکه شلاق می زند وآفتابه بر گردن آویزان می کند ودر خیابان ها می چرخاند؟
آیا خنده ی آن دو جوان در تهران هنگام دار زدن شان بدترین نوع افشاگری ودهان کجی به حاکمان قاتل بر ایران نبود که به جای توبه کردن وهمچون این تاریخ نگار خائن وآلت دست وکتر پر قیچی شدن دستگاه بد نام وزارت اطلاعات علیه ی آزادیخواهان ، با افتخار وسرفرازانه رفتند و با این خنده ی خود که بر رخساره دژخیم جلاد قاضی قاتل سعید مرتضوی هنگام مرگ زدند، بد ترین ضربه را به رژیم رو به اضمحلال ومرگ زا زدند ؟ یااینکه مگر زمان زیادی از تهاجم به تجمع اعتراضی معلمین در جلوی مجلس می گذرد ؟ یا اینکه مگر از یاد رفته است که در روزجهانی زنان در 8 مارس در تهران چگونه با زنان تجمع کرده بر خورد شد؟
یا اینکه مگر زمان زیادی از تهاجم به دانشجویان شیراز و دانشگاه امیر کبیرو... گذشته است و شامل مرور زمان شده است که بطور کلی از خاطره ها رفته باشد که حجت الله زمانی چگونه اعدام شد وقبل از آن چه مدت در زندان بود وچه بر سر وی آمده بود ؟ یا مگر اینکه مردم ایران وجهان فراموش کرده اند که ولی الله فیض مهدودی چه پیامی قبل از اعدام خود از زندان به بیرون داده بود؟ یا مگر اینکه اکبر محمدی چگونه در زندان به قتل رسید ؟ در نهایت اینکه مگر مردم ایران به خصوص خانواده های داغدار زندانیان سیاسی نمی دانند که فرق اینگونه زندانیان را با تواب و بازجو وتیر خلاص زن چگونه ست وچرا این کفتر پر قیچی تاریخ نگار شده از یک سر دژخیم منفور و قصاب معروف زندان یا قتلگاه زندان اوین اسدالله لاجوردی نگاه مهربان پدرانه ساخته است؟ وبرای چه این نگاه حقیرانه ی یک جلاد وقصاب قصی القلب در روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری بازتاب داده شدهاست؟
جالب است که روایتگری وقایع داخل زندان اوین از سوی یک تواب بازجو وبه خمت گرفته شده چقدر شبیه آزاد شدن با وثیقه ی خانم هاله اسنفندیاری می باشد که البته توضیح داده نشده است که ایشان برای چه دستگیر شد ؟ چه اتهاماتی به این زده شد؟ چرا آزاد شد وپس از آزادی چه گفته است ؟ یعنی اینکه برای چه ایشان هم مجبور شده است که همچون تواب بازجو وجاسوس و مبلغ زندان بان وجلاد ودشمن قربانی شروع به تبلیغ کردن از زندان بانان کند؟
البته از سوی دیگر پرسش است که رابطه آخوندهای حاکم با دولت فخیمه ی اگلیس چگونه است مگر هنوزبر کسی پوشیده مانده ست که این روابط چگونه است؟ مگر پس از آغاز سال جدید شمسی سپاه پاسداران ارگانی که قرار است نامش در لیست گروه های روریستی گنجانیده شود تعداد 15 گروگان تفنگدار دار دریائی انگلیسی را در آبهای ساحلی جنوب هم مرز با عراق نه ربود وبرای باج خواهی آنان را به گروگان نگرفت ؟ چونکه روز قبل از گروگان گیری ولی فقیه در مشهد در پیام نوروزی خود گفته بود مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ی پرونده ی هسته ای غیر قانونی می باشد وتهدید کرده بود که رژیم تروریستی آخوندی با همه امکانات خود پاسخ به این اعمال غیر قانونی خواهد داد که ارگان فاشیستی سپاه پاسداران به پیام رهبر ولی فقیه لبیک گفت. در حقیقت به آنچه اقدام کرد که خودش به ولی فقیه دیکته کرده بود تا که در پیام نوروزی آن را بیان کند. بهر حال مگر گروگان های انگلیسی دو هفته ای که در بازداشتگاه بودند، با اینان چه کردند؟ که زمانی که بلر نخست وزیر سابق انگلیس تهدید به آزادی اینان کرد و48 ساعت فرصت داد. ناگهان پاسدار غلامک سپاه پاسداران و گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد هراسان وسراسیمه از ترس 24 ساعت زود تر وارد صحنه شد ودر شوی تئاتر سیاسی مطبوعاتی – داخلی – خارجی شرکت کرد وبا کلی نمایش دلقک بازی در آوردن وجای دوست ودشمن نشان دادن ها واجرا کردن اعلام کرد که گروگان های انگلیسی مورد عفو وبخشش قرار گرفته شده اند با اهدای هدایا به آنان آزاد شده اند و از خبرنگاران تقاضا نمود تا فرودگاه اینان را بدرقه کنند . اما عجیب بود که با این همه حاتم بخشی کردن تا پای اینان از تهران بیرون گذاشته و وارد خاک انگلیس و لندن شدند بازگوئی واقعیات وحقایقی که اینان خود در مدت دو هفته بازداشت شاهدش بودند وتجربه کرده بودند را بیان کردند درست ضد اظهارات خانم هاله اسفندیاری می باشد و خلاف آنچه هست که اکنون این تواب بازجو وتاریخ نگار بطور زنجیره ای روزانه در یک ورق پاره معلوم الحال باز تاب داده می شود. البته تضمین ندارد که اگر روزی پای خانم هاله اسفندیاری به آمریکا برسد و ایشان بتواند به آمریکا برود ودیگر تصمیم به بازگشت به ایران نداشته باشد ، آنگاه ایشان در مورد بیان حقایق چه خواهد گفت؟
بالاخره اینکه آخر مگر کسی می تواند که زندانی سیاسی در این رژیم آدمکش حرفه ای باشد و از ترس مرگ توبه کرده وهمکار بازجوی زندان اوین هم شده باشد، آنهم در رژیم ضد بشری که به عناصر کیفی وکلیدی خود همچون منتظری و رفسنجانی وخاتمی وکروبی رحم نمی کند وهر روز برایشان یک جور پرونده وسناریو سازی می کند وحتی تهدید شان نیز می کند، آنگاه می توان انتظار داشت که تواب در هم شکسته وتسلیم سر بازجو شده وبه خدمت گرفته شده دیدگاه ونظراتش همچون بازجویان وشکنجه گرایان وتیر خلاص زنان زندان نسبت به قربانیانش نباشد واز جلادان وقاتلان تعریف و تمجید نکند؟! اتفاًقاً معنی توبه وابراز ندامت وپشیمانی کردن صحیح ومکتبی نمودن ، یعنی همین که همکاری کامل کردن با قاتلان در رژیم ضد بشری و ضد انسانی آخوندی باشد که می بایست از جنس و قماش جنایتکار حاکم شد که اکنون این زندانی و تواب سابق تاریخ نگار اینگونه توابی شده است وهمکار مشابه اش حسن شایانفر در روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی اینگونه سیستماتیک اتهامات ووارونه گوئی ها و تحریف گری هایش را به نمایش می گذارد، آنهم بدون آنکه به کوچکترین جنایات دژخیمان در قتلگاه اوین اشاره ای شود که جز بیان استیصال و درماندگی در برابر مجاهدین نمی باشد که تازه هزاران بار نابود شده واز بین رفته اند.
هوشنگ – بهداد
قسمت سی و سوم
http://andesheh.com/maghalat30/1.htm
قسمت سی و دوم
http://andesheh.com/maghalat29/260.htm
قسمت سی و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/234.htm
قسمت سی ام
http://andesheh.com/maghalat29/217.htm
قسمت بیست ونهم
http://andesheh.com/maghalat29/204.htm
قسمت بیست وهشتم
http://andesheh.com/maghalat29/189.htm
قسمت بیست و هفتم
http://andesheh.com/maghalat29/192.htm
قسمت بیست وششم
http://andesheh.com/maghalat29/169.htm
قسمت بیست و پنجم
http://andesheh.com/maghalat29/162.htm
قسمت بیست وچهارم
http://andesheh.com/maghalat29/155.htm
قسمت بیست سوم
http://andesheh.com/maghalat29/140.htm
قسمت بیست ودوم
http://andesheh.com/maghalat29/131.htm
قسمت بیست و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/112.htm
قسمت بیستم
http://andesheh.com/maghalat29/88.htm
قسمت نوزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/72.htm
قسمتهیجدهم
http://andesheh.com/maghalat29/64.htm
قسمت هفدهم
http://andesheh.com/maghalat29/30.htm
قسمت شانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/17.htm
قسمت پانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/23.htm
قسمت چهاردهم
http://andesheh.com/maghalat29/24.htm
قسمت سیزدهم
http://andesheh.com/maghalat28/168.htm
قست دوازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/169.htm
قسمت یازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/157.htm
قسمت دهم
http://andesheh.com/maghalat28/153.htm
قسمت نهم
http://andesheh.com/maghalat28/142.htm
قسمت هشتم
http://andesheh.com/maghalat28/131.htm
قسمت هفتم
http://andesheh.com/maghalat28/114.htm
قسمت ششم
http://andesheh.com/maghalat28/100.htm
قسمت پنجم
http://andesheh.com/maghalat28/85.htm
قسمت چهارم
http://andesheh.com/maghalat28/79.htm
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm