"سیاست برج در برابر بارو برای ابراز مخالفت از گنجانیدن نام سپاه پاسداران در لیست تروریست ها"

نقد وبررسی ظ" پيمان شانگهاي نظام چند قطبي موردانتظار" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 30 مردادماه سال 1386
"سیاست برج در برابر بارو برای ابراز مخالفت از گنجانیدن نام سپاه پاسداران در لیست تروریست ها"
شرایطی که اکنون رژیم تروریستی آخوندی درآن قرار دارد و با خبرهای رو به گسترش از دار زدن ها واعدام های روزانه ای از استان وشهرهای گوناگون سراسرکشور مخابره می شود که ناشی از وحشت قیام وخشم وواکنش مردم ناراضی می باشد. به خصوص نگرانی شدید از نسل جوان است که هیچگونه سازش و تفاهمی با حاکمان متحجر وخرافه پرست و سرکوبگر وسانسورچی حاکم ندارند و بیشتر موضع آنان حالت تهاجمی و آتشی ناپذیر دارد.ازسوی دیگر با وضعیت مخاطره آمیز جدی که سپاه پاسداران ارگان فاشیستی روبرو شده است زیرا که اگرچنانچه این ارگان فاشیستی از سوی آمریکا در لیست گروه وسازمان های تروریستی گنجانیده شود نه اینکه این ارگان غارت وسرکوبگر با مشکلات اساسی جدی مواجه می شود، بلکه کل رژیم جهل وجنگ وجنون وخرافات و تحجرگرایان حاکم برایران با دردسر وخطر جدی روبرو خواهد شد. بنابراین اکنون سران رژیم تروریستی و مطبوعات وابسته به آن و قلم بر دستان به خدمت گرفته شده مجبور شده اند تا که شعار مبارزه با شیطان بزرگ را بیشتر بسط دهند و گسترده تر پیرامون آمریکا زدائی شروع به فعالیت تبلیغاتی کنند. پس از این منظر است که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسللامی متعلق به ولی فقیه از پیمان شانگهای یاد کرده وآن را مترادف پیمان ناتو دانسته است و بر جوهره ی وجودی ضدیت بر آمریکا تأکید کرده وآن را برجسته نموده است . یعنی اینکه اینگونه تلاش مذبوحانه شده تاکه با شیوه ی برج در برابر بارو تلافی تصمیم گیری گذشتن نام سپاه پاسداران ارگان فاشیستی رژیم تروریستی آخوندی از سوی آمریکا شده باشد . اما جالب است با همه تعریف و ستایش گری که سرمقاله نویس از این پیمان شانگهای کرده است ولی به اختلاف دیدگاه میان چین وروسیه نیز اشاره داشته است . چونکه گفته است دیدگاه چین اقتصادیست. البته که نیاز به گفتن ندارد که بزرگترین طرف اقتصادی چین کدام کشور می باشد. در صورتیکه سرمقاله نویس اذعان کرده است که نگرش روسیه در زمینه امنیتی می باشد چونکه در زمینه ی اقتصادی چیزی برای گفتن ندارد. خلاصه اینکه سر مقاله نویس بازبینی وخوشحالی ونگرانی خودش را نسبت به نشست پیمان شانگهای اینگونه به نماش گذاشته است :
" 1ـ تقويت پيمانهاي منطقه اي و تمركز در اولويت بخشيدن به نيروهاي منطقه اي در جهت تامين امنيت 2ـ تاكيد بر اصالت قدرتهاي منطقه اي و نفي هرگونه دخالت خارجي 3ـ توصيه به بسترسازي در جهت استقرار نظام چند قطبي در جهان
دو محور اول اگرچه عمدتا از موضع دفاعي هستند و به تامين نيازهاي منطقه اي مربوط مي شوند لكن محور سوم يك ديدگاه تهاجمي است و براي ايجاد تحول در ساختار جهاني قدرت حرفهاي تازه اي براي گفتن دارد كه با روال كنوني نظام تك قطبي جهان دقيقا در تضاد و تعارض مي باشد و مشخصا ضمن رد چنين وضعيتي خواستار ايجاد تحول بنياديني است كه بتواند به اهداف روشن و مورد انتظار منجر شود. مسئله اينست كه واشنگتن باتلاش براي « امنيتي كردن مناسبات جهاني » سعي دارد برتري نظامي خود را در برخي زمينه ها به رخ بكشد و حتي با پرچم مبارزه با تروريسم نيز ناامني ايجاد كند كه مي كند. لكن سران كشورهاي شركت كننده در اجلاس بيشكك ضمن تاكيد بر ضرورت حفظ تقويت و ارتقا امنيت منطقه اي خواستار تحولات بنيادين در مناسبات اقتصادي فيمابين هستند تا در پرتو اقتصاد نيرومندتر بتوانند اهداف و برنامه هاي جامع تر و موثرتري را پيگيري كنند. با اينهمه تفاوت نسبي ديدگاهها بويژه در مقايسه مواضع چين و روسيه نيز كمابيش قابل ارزيابي است . بدين ترتيب كه چين درعين آنكه به مسائل امنيتي بي توجه نيست عمدتا ديدگاهي اقتصادي را تعقيب مي كند لكن روسيه درعين آنكه حرف زيادي در مقولات اقتصادي ندارد بر محورهاي امنيتي تاكيد مي نمايد و مشخصا خواستار آنست كه اهداف و ديدگاههاي عمدتا امنيتي خود را از تريبون پيمان شانگهاي منعكس كند
"
درخاتمه اینکه سیاست دیپلماسی و تجربه ی عملکرد بیش از 28 ساله ی سران رژیم تروریستی آخوندی به وضوح مشخص است که درکدام بستر حرکت کرده است؟ گرچهبه دلیل ماهیت ارتجاعی و غیر متعارف بودن ساختار این رژیم ضد بشری آنگونه است که نمی توان به درک وارزیابی دقیق رسید که بشود نظر قطعی داد ی ااینکه پیش بینی کرد که شیوه ی دیپلماسی اش چگونه است وبه کدام جهت حرکت می کند. زیرا که اختلافات گسترده ومراکز گوناکون تصمی گیری وعدم وجود قانون مستندی که ثابت باشد و ضمانت اجرائی داشت باشد، ولی درمجموع سوء استاده کردن از تضادهای منطقه ای وجهانی و تلاش برای مانور دادن در حاشته ها و روزنه های این تضاد واختلافات ودامن زدن به آن در صورت امکان از طریق باج دادن یا تهدد کرردن یا صدور تروریسم وبحران وبینیادگرائی بوده است . بنابراین بهترین شیوه ی برخورد برای مهار کردن این غول وحشی رها شده از شیشه و این یاغی بین المللی برخورد کردن به همان سبک و روش خودش می باشد یعنی اینکه می بایست وارد بازی مذاکره و مماشات گری باهاش نشد که در پوشش ایت سیاست خائنانه بتواند سیاست خودش را دنبال کند ، بلکه می بایست که ارگان فاشیستی سپا پاسداران در لیست تروریستی گذاشته شود . تا اینکه از این طریق بتوان نقش مخرب این ارگان وبسیار ویرانگر ش در امور داخلی عراق و فلسطین لبنان و افغانستان کنترل و خنثی شود وجلوی باج خواهی کردن ودستآویز تبلیغاتی مدعی به اصطلاح مبارزه با آمریکا کردن وزمینه ی تحریک وعوامفریبی و جنگ افروزیایجاد کردن در عراق وکشورهای همسایه وخاورمیانه گرفته شود و خلاصه به سادگی نتواند پروژه ی هسته ای و دسترسی به بمب اتم ی را دنبال کند.

هوشنگ – بهداد
سه شنبه 30 مردادماه سال 1386