"وحشت از برکنار نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق"

نقد وبررسی " اهداف بوش از برخورد با مالكي " روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 3 شهریور ماه سال 1386
"وحشت از برکنار نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق"
رژیم تروریستی آخوندی که اشغال سفارت آمریکا در تهران را لانه ی جاسوسی خوانده و آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیده بود وبه مبارزه با دشمن شیطان بزررگ آمریکا کردن افتخار می کرد و بازهم افتخار می کند. آنگونه که همه ی مخالفین داخلی و دگر اندیشان و حتی ناراضی و منتقد نیروهای خودی را نیز وصل به آمریکا وعامل بیگانه و دشمن آمریکا معرفی کرده است وبر زندان افنکده و یا اعدام نموده است . اکنون پرسش است که چگونه این رژیم تروریستی آخوندی و مبلغان قلم بر دستش انتظار دارند که با این سیاست فرصت طلبانه توبره و آخور خوری کردن بتوانند همچنان با سیاست عوامفریبی کردن خود ادامه بدهند . یعنی اینکه این مفتخوران حاکم برایران هم ادعای مبارزه با شیطان آمریکا می کنند وهم اینکه از طریق سفیر پاسدار اطلاعتی و امنیتی سفیر رژیم تروریستی آخوندی در بغداد به پای میز مذاکره با آمریکا می روند تا که توجیه کنند چگونه عراق را تبدیل به باتلاق کرده وچگونه نظامیان آمریکائی در عراق و افغانستان را می کشد و بازهم طلبکارانه خواهان اخراج نظامیان آمریکائی از عراق می باشد و آن را متهم به طرح کودتا می نند و هنوز انتظار است که آمریکا هیچ واکنشی از خود نشان ندهد ودر شر ف تغییر یا تعویض وزیر دست نشانده ی نوری المالکی در عراق بر نیاید که بستر ساز کشتار مردم بی دفاع وبی گناه عراقی و همچنین هموار سازی کردن نظامیان آمریکائی مستقر در عراق می باشد که اکنون سرمقاله نویس فرافکنانه فقط آمریکا را اشغالگر عراق نامیده و مدعی شده است که این آمریکا می باشد که عراق را چنین تبدیل به مرکز ثقل حمله و تهاجم به کشورهای همسایه ی عراق کرده است :
"مسئله اينست كه آمريكا با تلخكامي احساس مي كند تمامي اهدافش از حمله به عراق و اشغال اين كشور با شكست مواجه شده و نتوانسته است عراق را به مركز ثقل خصومت با همسايگانش تبديل كند. علاوه بر اين اصرار اخير بوش كوچك دلايل مهمتري دارد و كاخ سفيد مايل است با ادعاي عدم كفايت و عدم كارآئي مالكي در واقع بر ناتواني ارتش آمريكا براي بازگرداندن آرامش و امنيت به عراق بحران زده سرپوش بگذارد و نوري المالكي را عامل اصلي عدم كارآئي اشغالگران معرفي كند. اين تلاش بوش بويژه با توجه به انتخابات رياست جمهوري آمريكا اهداف سياسي ـ تبليغاتي حزب جمهوريخواه را تامين مي كند و حتي بر شكست طرح افزايش شمار نظاميان آمريكائي هم سرپوش مي گذارد. بوش و دستيارانش اميدوارند با بركناري نوري المالكي بخش قابل توجهي از فشارهاي سياسي ـ تبليغاتي وارده بر نومحافظه كاران را به سمت و سوي ديگري منحرف كنند و از شدت تبليغات عليه خود بكاهند. "
در ادامه سرمقاله نویس بدون آنکه به ضریب نفوذ ودخالت گری رژیم تروریسی آخوندی در امورد اخلی عراق اشاره ای داشته باشد وتوضیح دهد که بطور واقعی کدام کشور همسایه ی عراق است که در عراق حضور دارد یا در حقیقت عراق را اشغال کرده و با صدور روریسم و بنیادگرائی بحران آفرینی و جنگ افرزی در خاورمیانه کرده است و کشورهای همسایه ی عراق از جمله عربستان واردن را تهدید می کند . مهمتر اینکه قبل از اینکه گفته شود که چرا سرمقاله نویس برای چه تبدیل به بلند گو وسخنگوی دولت دست نشانده ی نوری المالکی شده است و چرا نقش دخالت گری در امور داخلی برای رژیم تروریستی و سپاه پاسداران را حق ویژه ی خود می داند ولی اگر کشورهای همسایه ی عراق که مورد تهدید رژیم تروریستی آخوندی واقع می شوند از خود واکنش نشان دهند این آمریکا می باشد که عراق را اشغال کرده وآنجا را تبدیل به مرکز ثقل تهاجم به کشورهای همجوار کرده است و افزون بر آن چنین از شکست و تلخکامی و ناکامی های آمریکا در عراق نقل قول کرده است :
"
در خاتمه اینکه آشکار وعلنی شدن وحشت سرمقاله نویس و فرافکنی کردنش ناشی از فشار آمریکا وبوش برای تغییر وتعویض نوری المالکی نخست وزیر دشت نشانده ولی فقیه جماران وسپاه پاسداران در عراق می باشد که اتخاذ تصمیم گذاشتن نام سپاه پاسداران در لیست گروه تروریست این وحشت را مضاعف کرده است که گواه برآنست که گرچه با تأخیر ولی اقدام برای عملی کردن این دو تصمیم بسیار کارساز است که می بایست برای اجرای آن تعجیل گردد تا بستر ساز رفع بحران در عراق و مانع شدن صدور بحران وتروریسم و بنیادگرائی از عراق به کشورهای همجوار و خاورمیانه گردد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 3 شهریور ماه سال 1386