روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 17 اسفند ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله : روزی نامه حکومتی جمهوری " مصر در آستانه تحول "

" شکست سیاست صدور تروریسم و ارتجاع در انتخابات پارلمان عراق، اکنون نوبت مداخله گری در امور داخلی مصر رسیده است "

در رژیم غیر متعارف و قرون وسطائی حاکم بر ایران نه فقط قانون اساسی اعتبار و ثبات ندارد زیرا که هرزمان که رهبر لوطی جماران اراده کند می تواند با صدور نامه و فتوای حکومتی از فرازش عبور کند و بر بی ارزش و اعتبار بودنش بی افزاید . همچنین نه اینکه قول و و عده های رهبر بنیانگذار رژیم بربر منش و تاریک اندیش قرون وسطائی ضد بشری خمینی شیاد و جانشین وی خامنه ای لوطی جماران و سایر مسئولان همه اش وارونه و دروغ بوده است ، بلکه قلم بر دستان مطبوعات وابسته به حاکمان دروارونه گوئی برروی دست اینان زده اند . برای اینکه اینان نه هر گز واقعیت ها را بازتاب نمی دهند و آنگونه که خود می خواهند یا اینکه به اینان دیکته شده است حقایق را کتمان و بازتاب می دهند بلکه بد تر اینکه برای آنچه که خود می گویند اعتبار وارزشی قائل نیستند . یعنی تابع هیچ پرنسیب اخلاقی وتعهد قلمی و مسئولیت پذیری شغل بیطرفانه ی مطبوعاتی یا حتی جانبدارانه بودن اصولی روزنامه نگاری نیستند . زیرا که بس آسان آنچه که خود ادعاکرده اند بطور کلی انکار می کنند و از بیخ و بن منکر بیانش می شوند و ادعای جدیدی می کنند که درست نقطه مقابل یا وارونه ی ادعای قبلی شان می باشد . بطور نمونه سرمقاله نویس تا کنون یک ریز مدعی شده است که دولت مصر در حال سقوط و فرو پاشی می باشد . اما اکنون با کمال تعجب کشف کرده است مصر نه در شرف فروپاشی ، بلکه در آستانه ی تحول است . دلیل این تحول هم آبستن بودن حوادث در مصر دانسته است برای اینکه بدلیل بیماری و بستری شدن حسنی مبارک در بیمارستان در آلمان سرمقاله نویس با بی خیال شدن وضعیت داخل کشور و یا به حاشیه راندن انتخابات پارلمان عراق که گویا آنگونه که سرمایه گذاری شده و انتظار می رفت اتفاق نیفتاده است پس مدعی شده این اقدام بستری شدن حسنی مبارک در بیمارستان چون پست ریاست جمهوری را بطور موقت به معاون خود سپرده است پس منتهی به پایان یافتن 28 سال حکومت حسنی مبارک است که رئیس جمهور مادم العمرمصرهم نامیده ی شده است .

البته سرمقاله نویس نگفته است که اگر پست و مقام های ما دام العمر بودن بد و مذموم است . پس برای چه رفسنجانی مکار و بساز و بفروش و لوطی جماران خامنه ای و آخوند احمد جنتی پست و مقام های 31 ساله ی خودشان را رها نمی کنند؟ به خصوص اینکه صدای اعتراضی میلیون ها مردم معترض و ناراضی ایرانی با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه و جنتی و لعنتی توی خیابان ها بلند شده است . بعلاوه سالیان پیش در شورش های خیابانی چندین شهر از جمله اسلام آباد تهران فریاد مرگ بر شاه اکبر شاه زده شده بود . البته بارها گزارش شده است که در کشور 80 میلیونی که رکور دار نقض محکومیت حقوق بشر و فرار مغز ها در جهان دارد گردش تقسیم پست های کلیدی میان 200 نفر و پست های میانه میان 2000 نفر در گردش بوده است که که شامل باند مافیائی فامیلی و آخوندی و آقازاده و پاسدار ها می شود .

بهر حال همانگونه که اشاره شد تحلیل کیلوئی که سر مقاله نویس علیه حسنی مبارک و جمال فرزندش داده و حکم صلواتی که صادر کرده است و نتیجه گیری نموده که پس از 28 سال قدرت موروثی از حسنی مبارک به فرزندش جمال در شرف تکوین و انتقال می باشد. صرفاً بر اساس شکر آب بودن رابطه ای میان دو کشور است و هیچگونه علت منطقی دیگری وجود ندارد. چونکه به جز وضعیت بمراتب بد تری که در ایران وجود دارد مشابه ی همین شرایط مصر انتقال قدرت از پدر به پسر قبلاً در کره ی شمالی و سوریه رخ داده شده است . ولی بدلیل اینکه این دو کشور جزو هم پیمانان رژیم ضد بشری تروریستی فاشیستی کودتائی پاسداری هستند هیچگونه انتقادی در این مورد وجود ندارد.

در خاتمه اینکه آنگونه ادعای وارونه سر مقاله نویس کرده است که گویا فراموش شده است که چگونه پس از رخداد کودتای 22 خرداد که در ایران اتفاق افتاد که طراح آن بطور مشترک لوطی جماران و آقا زاده اش مجتبی خامنه ای و پاسداران و پاسدار میلیاردی وزیر کشور محمد صادق محصولی بودند که دست به کودتا علیه ی رقیب مغلوب زدند و موجب اعتراض گسترده و میلیونی ضد حکومتی مردم ناراضی شد که بر توی خیابان ها سرازیر شدند که گذشه از فریادمرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه که سر دادند . همچنین خطاب به آقا زاده مجتبی خامنه ای با فریاد تأکید کردند که مجتبی بمیری رهبری را نبینی . زیرا که گفته می شودکه وی جانشین آینده ی لوطی جماران می باشد . همینطور گفته شده است که لوطی جماران ترجیح می دهد که معترضان ناراضی مرگ نثار خودش بکنند و تصویرش را پاره و لگد کوب نمایند اما به آقازاده اش نگویند بالای چشمش ابرو است . بنابراین جنایاتی که در بازداشتگاه کهریزیک و شبیخونی که به کوی دانشجویان دانشگاه تهران در 25 خرداد شود که این تهاجم وحشیانه ی ضدانسانی از سوی بسیجیان چماقداران و مزدوران نیروی انتظامی و لباس شخصی های دژخیم انجام شد به خاطر انتقام گرفن فریاد شعار مجتبی بمیری ، رهبری را نبینی بوده است . برای همین بر خلاف ظاهر سازی تا کتیکی که لوطی جماران برای پیگیری این دو پرونده ی جنایت آمیز کرده است آنقدر پیگیری اش پشت گوش انداخته شده است تا که شامل مرور زمان شود و به فراموشی کامل سپرده شود. اما بررسی اینگونه موارد جزو حیطه و مأموریت سر مقوله نویس نمی باشد . برای اینکه وظیفه ی وی پیگیری سیاست برون مرزی صدور تروریسم و ارتجاع و مداخله گری به برون مرز و کشورهای منطقه می باشد.

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881217/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 17 اسفند ماه سال 1388