نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه جمهوری "رخنه اطلاعاتي صهيونيست ها در حكومت هاي عرب"

"بدون توضیح اقدامات تهدید آمیز و تروریستی حاکمان تهران رهبران کشورهای عربی منطقه اذعان بهمکاری با موساد اسرائیل شده اند"

همزمان با کشف بزرگ شبکه ی جاسوسی اینترنتی ادعای پروژه ی 400 میلیون دلاری سیا آمریکا برای بر اندازی جنگ نرم رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی پاسداری که مجموعه گزینه برداری مصاحبه و گفتگوهای تصویری پخش شده ی ماهواره ای می باشد که مربوط به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است که رکور دار محکومیت جهانی حقوق بشر است که از سوی ارتش سایبری واحد حفاظت و اطلاعات پاسداران کودتاگر اعلام شده است. آنهم دو روزقبل از بر گزاری مراسم جشن 4شنبه که با آب وتاب بازتاب داده شد که بدون شک این دروغ پردازی مصرف داخلی دارد. چونکه ادامه ی جنگ قدرت و ثروت جناحی و باندهای غالب و مغلوب است که چون رهبران رقیب مغلوب تمام عیار تسلیم پاسداران کودتاگر نشده و لبیک به رهبر لوطی جماران نگفته اند .پس می بایست برای فشار وارد کردن برروی اینان به شگرد های گوناگونی اتهامی متهم شد . اما اکنون از سوی سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی در بعد سیاست برون مرزی صدور تروریسم و ارتجاع کشف شبکه جاسوسی موساد در شیخ نشین ها و کشورهای عربی را کشف و نقل قول کرده است که آری مأموران جاسوسی موساد اسرائیل که تسلط کامل به زبان انگلیسی دارند چندین سال است که اینان بطور پنهانی مشغول آموزش جاسوسی در کشور های عربی می باشند . از سوی دیگر ادعای کرده است که رهبران این کشور های عربی بدور از چشم ملت های خود رابطه ی دوستی با اسرائیل دارند . سر انجام به نمایند گی از سوی ملت های این دولت های عربی پیرامون آموزش جاسوسی موساد در این کشورهای عربی چنین نظر تحلیلی داده است :

اگرچه ملت ها و بدنه اصلي دولتها در منطقه خليج فارس در تضاد و تعارض با ماهيت رژيم اشغالگر صهيونيستي هستند ولي برخي عناصر فاسد و ذلت پذير در ساختار قدرت اين كشورها با تمامي وجودشان در خدمت اهداف پليد استعماري قرار دارند و اين كشورها را جولانگاه صهيونيستها كرده اند. حتي قبل از آنكه مطبوعات صهيونيستي در اين زمينه اطلاعات ناقصي را منتشر كنند و از اين بابت درصدد عادي جلوه دادن ارتباطات رژيم صهيونيستي با برخي شيخ نشين هاي منطقه برآيند كاملا محرز بود كه عناصر اصلي سازمان جاسوسي موساد و ارتش صهيونيستي تحت پوشش شركتهاي تجاري ـ صنعتي و حتي امنيتي در شيخ نشين ها سرگرم فعاليت هاي جاسوسي و حتي تروريستي هستند و در واقع « گارد اطلاعاتي كشورهاي عرب » را در برابر رژيم صهيونيستي گشوده اند. اين فرصت طلائي به دشمن صهيونيستي اين امكان را مي دهد كه با رخنه اطلاعاتي در تاروپود ساختار قدرت در كشورهاي منطقه نفوذ كنند و به تمامي اسرار برنامه ها اهداف و نقاط آسيب پذير اين حكومتها دست يابند و از همين اطلاعات در لحظات حساس و سرنوشت ساز عليه خود آنها و ساير كشورها سواستفاده نمايند. مشكل بزرگ اينست كه برخي شيخ نشين هاي خليج فارس دشمن صهيونيستي را دوست خود مي دانند و نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي خود را در معرض شستشوي مغزي اين رژيم قرار داده اند تا به بهانه آموزش در همه جا حضور فعال داشته باشند و بهترين فرصتها براي شناسائي عضوگيري و « ايجاد سرپلهاي اطلاعاتي » را براي اهداف آينده به دست آورند. ايكاش ملتها و دولتها مي دانستند كه از اين بابت چه زيانهاي عظيمي متوجه امنيت ملي آنها و امنيت منطقه شده است . با ادامه اين روند تخريبي و تاسف بار سير تحولات منطقه در مسير برگشت ناپذيري در چارچوب منافع نامشروع رژيم صهيونيستي و اربابانش به پيش خواهد رفت .

عجیب که پیوسته معلول گرائی ووارونه گوئی می شود زیراکه بدون توجه به موضع رحیم مشائی که رئیس دفتر رئیس جمهور قلابی و تقلباتی احمدی نژاد است که وی مدعی دروغ بودن هلاکاست و نابود کردن اسرائیل است ولی رحیم مشائی عاشق و دوستدار اسرائیل است . همچنین گذشته از اخبار های زمان جنگ خانمان برانداز ایران و عراق که گند خرید های تسلحیات نظامی ازایران از اسرائیل همچون ایران کونترا در آمد. سعید امامی که بود وچه اتهامی به وی زده وواجبی خور شد؟ همینطور مگر همسوئی کامل با موساد برای ضربه زدن به جنبش آزادیبخش ملی فلسطین و سرمایه گذاری برروی علم کردن حماس فراموش شده است که سپس باتسلط کامل پاسداران از حماس و کنترل کردنش سیاستی که موساد اسرائیل از طریق عضو اخوان المسلمین وتأسیس حماس هر گز قادر به انجامش نبودند ولی پاسداران موفق به انجام دادنش شدند . زیرا که از طریق حماس نه فقط انشعاب میان فلسطینینان ایجاد کردند بلکه موجب جنگ داخلی و برادرکشی میان ساف و حماس شدند که درنهایت منجر به جدا کردن نوار غزه از بخش باختری حکومت خود مختارفلسطین شدند که بدون شک عامل اصلی در این مورد پاسداران ورهبر لوطی جماران بودند . همینطور مگر چند روز پیش محمود عباس رهبر حکومت خود مختار فلسطین اعتراف نکرد که عامل اصلی عدم پیوستن حماس به امضای روند مذاکرا ت صلح با اسرائیل رژیم کودتائی تروریستی نامشروع حاکم بر تهران می باشد ومگر تأکید نکرد و نگفت که می بایست حماس را ازچنگ اینان آزاد کرد تا مشکل صلح و مسئله ی فلسطین حل گردد ؟ از طرف دیگر مگرمدتی پیش خبر دیدار هیئت های هسته ای رژیم کودتائی پاسداری با هیئت اتمی اسرائیل در اردن و مصر فاش نشد؟

در خاتمه اینکه معلوم نیست که چرا سر مقاله نویس توضیح نمی دهد که چه دلیل دارد که کشور های شیخ نشین منطقه ی خلیج به جای اینکه روابط دیپلماتیک دوستانه با حاکمان تهران داشته باشند ترجیح اما می دهند تا که رواط خوب و دوستانه با اسرائیل داشته باشند؟ چرا اذعان می شود که کدامین عامل تهدید یا عدم امنیت درمنطقه وجود دارد که موج باتخاذ سیاست نزدیکی رهبران کشورهایعربیمنطقه با اسرائیل شده است ؟ مگرچه نوع حکومت یا لولوخور خوره ای درتهران حاکم است که موجب چنین وحشتی شده است؟سیاست صدور تروریسم وارتجاع و مداخله گری به برون مرز و مداخله گری در امورداخلی کشور های همجوار و منطقه در در 31 سال گذشته که از سوی حاکمان تهران دنبال شده که همراه باسیاست تهدید آمیز جنگ افروزی نعمت الهی بودن جنگ بوده چه نقش تعیین کننده ای در این وحشت آفرینی دور کردن کشور های عربی به جای نزدیکی با تهران داشته است؟ حمایت ازحماس و جهاد اسلامی و حزب الله لبنان و اخوان المسلمین و حزب الدعوه و حوثی هادر راستای کدامین اهداف بحران آفرین وجنگ افروزی درمنطقه بوده است؟ مگر فراموش شده است که دو سال پیش رهبرلوطی جماران درخطبه های عیدفطر خود چه گفت و چگونه رهبران کشورهای را تهدید کرد که اگر چنانچه در کنفرانس مذاکرات صلح خاورمیانه در آناپولیس آمریکا شرکت کنند موقع بازگشت در کشورهای شان دچار آشوب و ناامنی خواهندشد؟ بهر حال پروژه ی تهدید آمیز موشک دور برد و پیگیری دسترسی به سلاح هسته ای چه تأثیری در ترسانیدن رهبران کشورهای عربی داشته است ؟ برای چه بیان این واقعیات را سرمقاله نویس بطورعمد از قلم انداخته است؟ در نهایت اینکه مگرامکان دارد تا زمانی که رژیم کودتائی پاسداری نامشروع و ضد مردمی حاکم بر ایران باشد منطقه روی خوش آرامش و صلح و ثبات سیاسی و امنیت را نخواهد دید؟

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881225/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهو ری اسلامی سه شنبه 25 اسفند ماه سال 1388