دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 19 اسفند ماه سال 1388

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " صحنه اصلي جدال ما با غرب "

"قلم بر دست یادداشت روز نویس تناقض گوی مشخص نکرده که میان خدا دار کردن غرب یا دسترستی به سلاح هسته ای کدام یک اصل است وبر دیگری ارجحیت دارد "

جالب است که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس از دور گرفتن سرعت زیاد و ذوق زدگی ناشی از توی دیگ ا فتادن حلیم ناشی از سوختگی زیاد قاطی کرده است زیرا با دستپاچگی 14 قرن را تبدیل به سپری شدن 15 قرن کرده است تا که آن معیار مقایسه و ارزیابی شتاب دار زد و بند بر زیر درخت سیب پاریس و تغییر شاه به شیخ در بهمن سال 57 نماید . سپس این مأمور قلم زن و روضه خوان منبری با گریز به صحرای کربلازدن و با نادیده گرفتن موج تنفر فریاد های خیابانی و دانشگاهی دانشجویان و همچنین بر پشت بالای بام خانه ها رفتن معترضان و حضور شان در بهشت زهرا و توی پارک ها و حتی جلوی درب زندان اوین که همراه با مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه بوده است که برگردان ابراز خشم عریان برای تفییرات دمکرتیک در ایران در 9 ماه گذشته می باشد . همینطور بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به نرخ رشد تورم لجام گسیخته و فقر و بیکاری کند و از جنگ و سگ دعواهای میان دولت نامشروع و بازار مکاره ی مجلس هشم بگوید که یکی عریضه به لوطی جماران می نویسد و دیگری دیدار حضوری می کند تا چگونه مشکل میان پاسداران دست نشانده وبی اراده در حال جنگ میان دو نهاد حکومتی را حل و فصل نمایند . یا اینکه کلامی از ادامه ی جنگ قدرت و حذف رقیب بی بصیرت و دو پهلو گو همسو با دشمن بگوید . ولی آنگونه گرد وخاک بر پا کرده و گرده بر خاک سائیده است وبا تصویر مارکشیدن ومار نشان دادن از پیشرفت تکنو لوژی هسته ای و موشک های دور برد گفته است که انگاری اینگونه اقدامات عجیب و غریب نه کاهش 4 میلیارد نیاز دولت نامشروع برای عملی کردن طرح نقدی کردن یارانه های دولتی حل کرده است و نه اینکه پاسخ مناسب برای 111 رأس وکیل الدوله بازار مکاره را داده است که مشکل گشای در مان رأی منفی به تصویب مبلغ 40 هزار میلیارد تومان در بازار مکاره ی مجلس هشتم شده و این کمبود نیاز طرح نقدی کردن یارانه های دولتی را بر طرف نموده است . بلکه موجب معجزه ی حل معمای بیش از 3 برابر شدن واردات بیش از صادرات شده است . عجیب تر اینکه در پایان با فلسفه بافی و صغراو کبرا چیدن های خود توانسته از پروژه ی هسته ای و موشک های دور برد دفاع کند و با به چالش کشیدن غرب پیرامون اینکه چرا و اپوزیسیون به خصوص مجاهدین را با سانسور کردن تهدید نمی کند این چنین لغز خوانی نموده است:

انقلاب ايران هم همين مسير را طي كرد و مشابهت فراواني ميان سرگذشت انقلاب با سرگذشت اسلام وجود دارد. امروز انقلاب ما در شرايط روحي رواني دوره فتح سنگرهاي كليدي دنيا را سپري مي كند. از بعثت انقلاب در سال 1341، 47سال مي گذرد از تشكيل اولين مدينه النبي انقلاب- يعني پيروزي در ايران- 13سال گذشته و امروز روم خود را در آستانه سقوط مي داند. روم ديروز همين غرب امروز است. بر اين اساس آنان همه تلاش خود را براي حفظ «موجوديت» به كار گرفته اند. آنان تا همين ديروز مي گفتند ما تعيين كننده سرنوشت دنيا هستيم. امروز مي گويند صلح و امنيت جامعه جهاني درخطر است! تا ديروز از يك ايران عقب افتاده متحجر! و فاقد جاذبه هاي مردمي حرف مي زدند، امروز از يك ايران كه بر تكنولوژي پيچيده سوخت هسته اي و موشك هاي قاره پيما دست يافته سخن مي گويند. آن روز از تروريست بودن ايران و ايراني حرف مي زدند امروز آشكارا تروريست را به تروريست خوب و تروريست بد تقسيم مي كنند. رجوي و ريگي تروريست هاي خوب هستند و لذا بايد به آنان پايگاه و پول و اسلحه داد و هركس را كه نمي پسندند ولو دستش به سلاح نرفته باشد، تروريست بد خوانده مي شود و در اين بين اين داعيه غرب است كه به تاراج گذاشته مي شود نه منافع ملت ها.غرب البته مي داند كه مسئله ما با او و اوباما مسايلي از اين قبيل نيستند.جدال ما با غرب جدال «معنويت» با «ماديت» جدال «عدالت» با « فزون خواهي» و جدال «اخلاق» با «خودپرستي» است ما واقعا مي خواهيم كه دنيا پر از «خدا» باشد و غرب 300سال است كه تلاش مي كند خدا را از همه اجزاي زندگي عقب بزند همه سازوكار خود را براي جدا كردن هر جزء دنيا از خدا به كار بسته است. در واقع دعواي اصلي ما با غرب در موضوع «خدا» نهفته است

سپس قلم بر دست غیر ایرانی تناقض گوی بر خلاف ادعای پیش خود که تأکید بر دستآورد ترقی و پیشرفت علم تکنولوژی هسته و آزمایش موشک دور برده کرده است اما اکنون در دنباله برای اینکه نیاز مطالبات به تعویق افتاده شده مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان در 31 ساله گذشته را به فراموشی بسپارد و سخنی در مورد 80 % جمعیت کشور نگوید که در زیر خط فقر بسر می برند . آویزان به ادعای پوشالی نه قدرت منطقه که قدرت بین المللی شده ومدعی شده است که هدف نیاز بر تر روحانی و ابزاری کردن دین اسلام در بستر حفظ قدرت و ثروت است که در غرب از یاد رفته است . یعنی همان ادعای روحانی روحانیونی که خود و آقازاده ها و شرکای پاسدار شان 31 سال است که در ایران حاکم می باشند و ایران را به شرایط کنونی رسانیده اند که اکنون تشریح این جایگاه نیاز روحی چنین داده شده است:


"اگر سخن بر سر اين است كه ايران تبديل به يك قدرت منطقه اي شده و در حال تبديل شدن به قدرت بين المللي است از اين روست نه از آن رو كه ما در مباحث اقتصادي، تكنولوژيكي، علمي در كدام نقطه بوده و الان در كدام نقطه ايستاده ايم اين موضوعات البته مهم است و در سرعت كار ايران هم اثر مهم دارد ولي در اين مباحث فاصله ما تا غرب چقدر است. نبايد موضوع را خلط كرد بله كشور به پيشرفت هاي علمي نياز دارد ولي نبايد گمان كرد كه فقط به ميزاني كه از علم و تكنولوژي و صنعت برخورداريم حق داريم از «نياز روحاني» و نقش اسلام در برآوردن آن حرف بزنيم! اتفاقا بايد از نياز روحي بشر و جايگاه بي بديل دين در رفع آن سخن گفت و با اين ابزار روحيه كار و توليد و علم را فزوني بخشيد پس اگر قرار است يكي مقدمه ديگري باشد اين جنبه الهي انقلاب است كه تامين كننده جنبه مادي انقلاب است
"

در خاتمه اینکه پس از 31 سال تجربیات کسب شده نمی توان توقعی بیش از اینگونه اتخاذ سیاست تناقض آمیز شتر گا و پلنگی یا از توبره و آخور خوری قلم بر دست یادداشت روز نویس داشت که همکار سربازجو حسین شریعتمداری در دروغ نامه و دخمه کیهان است که وی نیز نماینده ی لوطی جماران می باشد که اکنون این قلم بر دست هم مدعی دین مداری نموده است . هم اینکه ادعای جنگ ودعوا برسر این موضوع با خدا کردن حاکمان تهران با غرب بی خدا تأکید کرده است . البته بدون آنکه هیچگونه دلیل یا توجیه قانع کننده ای برای این ادعای وارونه ی آویزان به ابزار دینشدن و دین فروشی حاکمان کند که برای چه بهترین رابطه با چین کمونیست و کره شمالی میان حاکمان دین فروش ایران مدعی خدا دار و دفاع از جنگ خدادار کردن غرب کند . در صورتیکه اساساً در این دو کشور چین و کره شمالی نه خدا حاکم نمی باشد ، بلکه اینکه مذهب هیچگونه نقشی در قدرت و حکومت در این دو کشور ندارد. البته همانگونه که تذکر داده شد مردم ایران 31 سال است که اینگونه تجربه ی شیادی و فریبکاری و نیرنگ ابزاری کردن دین در راستای حفظ قدرت و ثروت وحذف رقیب و انحصاری کردن قدرت از طریق طرح کودتای پاسداری تقلباتی 22 خرداد 88 حاکمان دین فروش عوامفریب را دارند. برای همین بود که پس از آن کودتای 22 خرداد - 88 بر توی خیابان ها سر زیر شدند و دست به تظاهرات های ضد حکومتی زدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل و لایت فقیه سر دادند و کمر عمود خیمه نظام را شکسته اند . همچنین برای اینکه به حاکمان دین فروش نشان دهند که دیگر خواهان حکومت دینی نمی باشند فریاد زدند استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی اما اکنون قلم بر دست غیر ایرانی با دور زدن خواست و فریاد مردم معترض و ناراضی و پاک کردن صورت مسئله مدعی شده است که مشکل رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی با غرب موضوع پیگیری پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای نیست ، بلکه مسئله کوشش تحمیلی خدادار کردن غرب می باشد . تا کهبدینوسیله بتوان مسیر ظهور آقا امام زمان و قدرت بین المللی ادعا شده رژیم کودتائی نامشروع حاکم بر ایران هموار گردد.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881219/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 19 اسفند ماه سال 1388