اگر فضا نوردان به ماه نرفته بودند
.....امام نداشتیم.
قسمت اول
آ ملا ، آی آ ملا
ای خمینی ، روح الله
ای که با ِ بسم الله
ا ز منبر ، رفتی بالا
نشستی جای ِ الله
ملت رو ، کردی دلا
ایران رو کردی ، ویرون
مرد مو کردی ، حیرون
در بند نمودی ، شیرون
بردار بردی ، اسیرون
چشمارو کردی ، گریون
پانزده سال ، در تبعید
پیری که خورد و خوابید
مردم می دادند ، شهید
گاهی ایشون می نا لید
افتخارمی کرد و می بالید
گواد لپی ، بر پا شد.
طرحی ، در خفا شد
ایران ، پر از صدا ، شد
خبرهاش، برق آسا شد
در گوش ِ هر آشنا شد
بی بی بی، بس فعال شد
خبرهاش ، قیل وقال شد
ملا ، در فکر ِ مال شد
در منبرها، نقا ل شد
صاحب روضه، با فال شد
خبر اومد، ز ِ تهرون ،
شورش شده ، فراون
در کوچه و خیا بون
در همه جای ِ ایرون
پر شده ، از جوانانون
ایرون ، مرکز ِ خبر شد
رهبر عازم ِ سفر شد
کویت ، براش، حذر شد
پاریس جای ِ رهبر شد
حسا بی ، پر ثمر شد
درخت ِ سیبی ، یافت شد
میوه ی آن ، زربا فت شد
ملا صاحب ِ شناخت ، شد
وارد ِ ساخت و پاخت شد
مشغول ِ برد و تا خت شد
امام زیر ِ لحاف شد
حرفاش بس، گزا ف شد
پر شده ا ز ، گا ف شد
رفتن ِ شاه، شفا ف شد
پاره ز بند ِ ناف ، شد
ایران مرکز، خبر شد
ملا ، سر ِ منبر شد
موندن شاه خطر شد
مجبور به سفر شد
آواره و در بدر شد
درا یرا ن ، قیام شد
امام، صاحب ِ پیام شد
رفتن ِ شاه تمام شد
فتوا، جای ِ سلام شد
محور ِ بحث، اسلام شد
شاه دیگه ، عفن شد
از هر سو، دشمن شد
امام ، عازم ِ وطن شد
مرده، صاحب ِ کفن شد
کلاغ ، جای ِ زغن شد
سئوال شد، ا ما ما
برشما با د ، سلا ما
چه دارید، در کلا ما ؟
بگوئید، از اسلا ما
تا باشد ، در پیا ما
حا ل که هستی ، حساس
بگو بد ون ِ و سوا س
کِنه هستی، یا که سا س؟
آیا تو داری ، احسا س ؟
یا نه ، تو هستی نسناس؟
امام بگفتا ، بتو چی !
احساس ندارم هیچی؟!
مگر بابا، تو گیجی !
من شده ام ، میا نجی
بازم، به گم ، بتوچی
چرابه خودت می پیچی؟
من که گفتم ، هیچی
نیومده ، به تهرون
ندا رسید، به ایرون
ازسوی ِ ما بهترون
هم منتظر، هم حیرون
مامی باشیم، نگرون
همه جا ، باید گفته شه
همه چیز باید، رفته شه
سینه ها باید کوفته شه
شورش، باید خفته شه
چاه ِ نفت، باید سفته شه
دست ها باید ، شسته شه
قیام ، باید کاسته شه
انقلابی باید ، خسته شه
کت ِ ارتش ، بسته شه
دسته دسته و رسته شه
پنبه ها، باید رشته شه
خونه ها ، باید گشته شه
تخم مرگ باید کاشته شه
هرچه بیشتر، کشته شه
کشته ها، باید پشته شه
خنجرا، باید دشنه شه
سینه ها، باید تشنه شه
ملا ، باید نشئه شه
تا وی جای ِ شه بشه
بشه عمامه جای تاج
دم صبح باشه، یا شبی
با با د ِ در غبغبی
نه لرز داره ، نه تبی
امام ، بگه هست، نبی
معجزه دارد بر لبی
گوید منم ، اما می
دارم ، یک پیامی
باید کنید ، قیا می
از برای یک نظامی
نامش باشه اسلامی
تا با حیله و شیادی
با شعار ِ آ زا دی
با فریب ِ آ با دی
با حامی و ایادی
با کمند و صیا دی
نگوید هست جلادی
کانال زدن است و نقبی
تأئیدش نموده ا جنبی
تا مصادره کند ، انقلابی
گوید نه شرقی ، نه غربی
فقط نظام اسلامی عربی
تا زیر ِ حکومت ِ والا ئی
ازمنبر شیخ رود بالائی
برای اینکه کنند ، خدا ئی
زندون کنند ،مجاهد ، فدا ئی
خفه کنند، نوائی یا هرصدا ئی
تانگویند،ندای رهائی یا آزادی
ادامه دارد....