دروغ نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی چهار شنبه 19 اسفند ماه سال 1388

نقد وبررسی : سرمقاله دروغ نامه ی جمهوری اسلامی " آلمان شريك جرم تروريست ها"

" متهم کردن دولت آلمان و کشورهای غربی به تروریست به خاطر آزاد شدن رهبر پژاک "

عجیب است که سرمقاله نویس اعتراف کرده است که از 31 سال پیش رحمان حاجی احمدی عضوسابق حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان پناهنده شده است. از طرف دیگر ادعا کرده است که وی در اقدامات تروریستی در نوار مرزی ایران هم بوده است . همچنین افزوده است وی با وجود اینکه مقیم آلمان بوده است با سفرهائی که به بلژیک داشته مزاحمت هائی هم برای شهر وندان بلژیکی ایجاد می کرده است . یعنی اینکه نه اینکه وی فقط در آلمان مقیم بوده است ، بلکه همیشه میان آلمان و بلژیک و مرزهای ایران و ترکیه و عراق در حال تردد و مشغول طراحی اقدامات تروریستی بوده است . بهر حال سرمقاله نویس عصبیت خود نسبت به آزاد کردن رحمان حاج احمدی رهبر پژاک ازسوی مقامات آلمانی را که چرا به جای تحویل دادنش همچون عبد المالک ریگی از سوی دولت پاکستان به آدم کشان حاکم بر ایران تحویلدولت بلژیک داد تا آزاد شود شکایت نمودن خود از این آزادی را باکالبد شکافی کردن گذشته و حال رحمان حاج احمدی رهبر پژاک این چنین با ناله زاری و گله در سر مقاله ی خود شروع و دنبال نموده است :

:دولت آلمان تنها يك روز پس از دستگيري سركرده گروهك تروريستي « پژاك » وي را آزاد كرد. آزادي تعجب برانگيز اين تروريست باسابقه درحالي صورت گرفت كه ايران بلافاصله خواستار استرداد وي شده بود تا اين جنايتكار شرور براي محاكمه به دست عدالت سپرده شود. « رحمان حاجي احمدي » سركرده گروهك تروريستي پژاك است که از زماني كه مستقيما تحت پوشش سازمان « سيا » درآمد مسئوليت دهها عمليات در غرب ايران را برعهده گرفت و 300 نفر از نيروهاي مرزباني ايران و هموطنان كرد را در حملات جنايتكارانه به قتل رساند. وي در اين مدت با اقامت در آلمان مزدوران خود را در غرب كشور و تركيه هدايت و سازماندهي كرده و با بودجه اي كه از سوي سازمان « سيا » در اختيار او قرار گرفته بود هماهنگ با شرور « عبدالمالك ريگي » كه ناامني در شرق ايران را دامن مي زد به عنوان بازوي عملياتي آمريكا عمل مي كرد. وي كه از 31 سال پيش و همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي اجازه اقامت در آلمان را بدست آورده بود با عضويت در حزب دمكرات كردستان مسئوليت سازماندهي عمليات مسلحانه عليه جمهوري اسلامي ايران را در زير چتر حمايتي سازمان اطلاعاتي آلمان برعهده گرفت ولي بعد از انشعاب از اين حزب گروهك تروريستي پژاك را براي تمركز معارضه و ايجاد ناامني در غرب ايران تاسيس كرد و بلافاصله اجازه ايجاد دفتر و تشكيلات اين گروهك تروريستي در آلمان به وي داده شد. وي سالها با استقرار در آلمان و سفر به كشورهاي اروپايي ازجمله بلژيك مزاحمت هايي را براي امنيت شهروندان بلژيكي ايجاد كرده بود اوايل هفته جاري در پي درخواست مقامات امنيتي بلژيك درحمله پليس آلمان به خانه تيمي اش در شهر كلن به همراه دو تن از فعالان حزب « پ .ك .ك » بازداشت شد. هنوز انتشار خبر اين دستگيري در رسانه ها ادامه داشت كه ديروز اعلام شد دولت آلمان اين تروريست را آزاد كرده است :

در ادامه سر مقاله نویس اين حادثه را پیگیری کرده و مدعی شده است که در ميان جنجال فراوان مقامات غربي که در قالب شعار مبارزه با تروريسم اروپايي ها ئی می باشد که مغایرت کامل با شیوه ی مبارزه با تروریست های حاکمان تهران در داخل و برون مرز از جمله در خاک آلمان دارد از جنبه های گوناگون از جمله تحویل گرفتن عبدالمالک ریگی از پاکستان قابل بررسي و تجزيه و تحليل دانسته است. زیرا که وی باور دارد که این توطئه طراحی شده از سوی آلمان و بلژیک برای ضربه زدن به اقدامات سربازان گمنام و وزارت بد نام اطلاعات و چنگ ودندان نشان دادن نسبت به این اقدام تحویل گیری عبد المالک ریگی بوده است و این خیال پردازی را اینگونه بررسی و طبقه بندی کرده است:

.
"ماجراي بازداشت سركرده گروهك تروريستي پژاك در آلمان صرفا يك اقدام نمايشي و جنجالي براي بزرگنمايي اين گروهك و رسانه اي كردن آن بود تا نشان دهد خط تروريسم در ايران و مقابله گروهكي با جمهوري اسلامي ايران عليرغم دستگيري عبدالمالك ريگي و ضربه بزرگي كه به سياست ناامن سازي جدار مرزي شرق ايران وارد شد نمرده و هنوز زنده است و مي تواند به عنوان يك نيروي عمده در غرب كشور به جذب نيرو در داخل و حمايتهاي خارجي اميدوار باشد ـ دولتها و دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي غرب قصد چنگ و دندان نشان دادن به جمهوري اسلامي ايران را دارند و با انجام نمايش دستگيري و سپس آزادي سركرده گروهك تروريستي پژاك مي خواهند اين پيام را به ايران ارسال كنند كه عليرغم دستگيري عبدالمالك ريگي در عمليات خيره كننده نيروهاي اطلاعاتي ايران هنوز هم اهرم ها و نيروهاي مزدوري كه بتوانند باعث ناامني و ايجاد مزاحمت هاي تروريستي در ايران شوند را در اختيار دارند. ـ بازداشت سركرده گروهك تروريستي پژاك در آلمان و آنهم به درخواست پليس بلژيك صرفا يك ماجراي بين دو كشور اروپايي براي هشدار به عنصري تروريست بوده كه نه از حيث فعاليتش عليه ايران بلكه فقط بخاطر مزاحمت هايي كه براي امنيت شهروندان بلژيكي و در ارتباط با عناصر مشكوك و باندهاي تبهكاري و پولشويي بلژيكي داشته صورت گرفته و از اصل قرار بر اين نبوده كه پليس آلمان او را به دليل عمليات تروريستي و مبارزه با جمهوري اسلامي ايران تحت بازداشت و پيگرد قانوني قرار دهد.
ـ مبارزه دولتهاي غربي با تروريسم يك دروغ بزرگ و يك عوامفريبي رنگ ورو باخته است زيرا ادعاهاي آمريكا و كشورهاي اروپايي در مبارزه با تروريسم در حاليكه دو كشور عراق و افغانستان در اشغال اين كشورهاست و هزاران مورد شكنجه ترور و آدم ربايي ها در كشورهاي جهان توسط مدعيان دمكراسي انجام مي شود به يك مضحكه بيشتر شباهت دارد تا واقعيت "

.

بهر صورت مگر امکان دارد که مقاله نویس بر اساس فلسفه ی پیگیری سیستماتیک صدور ارتجاع و تروریسم به برون مرز که دنبال می کند مقاله ی خود را به آمریکا و اسرائیل ختم نکند و درعوض دفاع کردن تاکتیکی از فلسطین را در بر نگیرد . به خصوص اینکه اکنون که نام از عبدالمالک ریگی و رحمان حاج احمدی برده است مجاهدین یا دشمن اصلی را از قلم بی اندازد و کینه و خشم وتوطئه گری ناشی از وحشت علیه ی اینان را این چنین با اشک تمساح ریزی برای فلسطین مطرح و پیگیری ننماید:


"ننگ حمايت از جنايتهاي رژيم صهيونيستي در فلسطين و حمايت از صدور تروريسم به كشورهاي جهان ازجمله ترور « عماد مغنيه » و « المبحوح » از رهبران حزب الله لبنان و حماس نشان مي دهد كه غربي ها محور تمامي عمليات ناامني و ترور در جهان و بويژه در كشورهاي اسلامي هستند. آزادي سركرده گروهك پژاك بار ديگر ماهيت پليد رژيم هاي غربي را در مبارزه با تروريسم به چالش كشيد و نشان داد كه آنها در مبارزه با تروريسم دوگانه عمل كرده و فاقد صداقتند
. آيا باوركردني است كه كشورهايي مثل آمريكا آلمان فرانسه و انگليس مشغول مبارزه با تروريسم باشند ولي در عين حال مقر اصلي منافقين و نيروهاي ضدانقلاب ايراني نيز باشند و اين تروريستها بتوانند به راحتي ايستگاههاي تلويزيوني داير كرده و با مراكز دولتي ازجمله پارلمان اروپا ارتباط برقرار كنند و باز هم غرب مدعي مبارزه با تروريسم باشد آيا مي توان شادماني مكرر مسئولان و رسانه هاي كشورهاي غربي از عمليات تروريستي گروهك ريگي و پژاك در قتل عام دهها زن و مرد را شنيد و تريبون هاي اختصاصي و مصاحبه هاي زنده با سركردگان شبكه هاي ضدانقلاب ايراني را در اروپا و آمريكا ديد و باز هم باور كرد كه غربي ها در حال مبارزه با تروريسم هستند ! "


بالاخره در پایان سرمقاله نویس حکم محکومیت علیه ی دولت آلمان را به سبک صدور احکام سر دژخیم قاضی صلواتی بصورت کیلوئی و صلواتی ا ینگونه صادر کرده است :


"برهمين اساس آزاد كردن سركرده يك گروهك تروريستي در آلمان را بايد به مثابه لكه ننگي براي دستگاه سياسي و قضايي و سيستم اطلاعاتي و امنيتي اين كشور دانست كه عملا ثابت خواهد كرد از اين پس از هر جنايتي كه گروهك پژاك در ايران مرتكب شود دولت آلمان نيز در آن شريك و سهيم است
"

در خاتمه اینکه اگر چنانچه دولت آلمان آن زمانی که پس از ترور دکتر شرفکندی رهبر حزب دمکرات کردستان ایران با یارانش که در رستوان میکونوس در خاک آلمان رخ داد. سپس با دستگیری و محاکمه ی تروریست ها در داد گاهی در آلمان که شروع شد و در نهایت در این دادگاه به جز محکومیت تروریست های قاتل اعزامی به متهم و محکوم شدن برخی از رهبران رژیم تروریستی و فاشیستی حاکم بر ایران منتهی شد. اگر چنانچه مقامات قضائی و اجرائی آلمانی به جای آزاد کردن قاتلان پس از چند سال از زندان ازطریق دادگاه بین المللی لاهه اقدام به تعقیب و دستگیری و محاکمه و مجازات متهمان حاکم بر ایران می نمود ند. آیا اکنون امکان داشت که دولت آلمان خود متهم به همکاری با تروریست از سوی تروریست های کودتا گرحاکم برایران شود؟همینطور اگر دولت سوئیس با تبانی و همکاری پلیس فرانسه قاتلان دکتر کاظم رجوی ازسوی تروریست های اعزامی از ایران در ژنو سوئیس که اتفاق افتاد این تروریست های قاتل را به قاتلان حاکم بر ایران مسترد نمی کرد؟ آیااگردولت مردان فرانسه قبلاً قاتلان تروریست های زندانی را تحویل نمی دادند و اکنون نیزنمی خواهند بخاطر آزادی شهروندفرانسوی به گروگان گرفته شده ازایران وکیلی راد قاتل دکتر شاپور بختیارنخست وزیرسابق ایران در پاریس را تحویل قاتلان تروریست کودتائی حاکم بر ایران دهند. آیا امکان داشت که بازهم شاهد باشیم که سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی از موضع مظلوم نمائی دست به فرافکنی و وارونه گوئی بزند و قربانیان رژیم بربرمنش و تاریک اندیش کودتائی نامشروع همچون مجاهدین را متهم به تروریست کند ؟ همچنین بانادیده گرفتن کارنامه ی سیاه وننگین رکور داری محکومیت جهانی سیستماتیک نقض حقوق بشر و بعلاوه تاریخچه عملکرد 31 ساله ی صدور ارتجاع و تروریسم به برون مرز و مداخله گری در امورداخلی کشور های منطقه همراه با اقدامات تروریستی و بحران آفرینی و جنگ افروزی وبی ثبات و ناامن کردن منطقه که دارد ولی بازهم طلبکارانه دولت های غربی را هم متهم به اقدامات تروریستی و همکاری با تروریست ها نماید؟

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881219/index.html

دروغ نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی چهار شنبه 19 اسفند ماه سال 1388