گفت وگو وتکرار وبازگوئی بیانات وپیام های قصار امام راحل!
قسمت اول
گفتم، چه حیوانی می کند عرعر ؟
که غیر ازا ین ندارد ، هیچ هنر
گفت، همگان دانند که هست خر
حتی گفته بود امام خمینی رهبر
داده بود در مورد این حیوان نظر
که صاحب اقتصاد می باشد خر
تأکید کرد هر جا بگوئید برسر منبر
نروید دنبال اقتصاد بانقطه سربه سر
گفتم، پس این همه ملا ها دارندهنر
خطبه ها همه جا، می خوانند ا ز بر
می خواهند جهان کنند زیر و زیر
می گویندمدام ازجدائی دختر با پسر
برای این هست که گرفتند پیام رهبر
تا بدنبال اقتصاد روند همه با سر
گفت، بله هر ملا پای منقل است دمر
از ا قتصا د می گوید ، دست برکمر
بحث را ازشب ادامه می دهد تا سحر
می خواهد پیام امام را کند، پر ثمر
مردم را به خاطرش کرده اند در بدر
ازملای بی هنر گرفته تا ملای با هنر
همین طور باآقازاده های ِ گل برسر
هستند ازقماشحیوان مقصد ِ خیره سر
گفتم خوب، دیگه چه گفته بود امام؟
همانکه که بود بنیانگذار این نظام
آیا بازهم به خطر داریداینگونه پیام؟
با پیروانش برایش کرده باشند قیام
گفت، بله چون امام بود زیاد باهوش
مثل گربه ای که دوانست ازپی موش
می دانست رهروانش هستندپرخروش
همانگونه که درعزاوعروسی کنند نوش
مردم به گریه وامی دارند تاروندازهوش
تا خود هشیار باشند، دیگران مدهوش
حیوان مفت خورانی اند بس درازگوش
در رقابت اقتصادی دارند جنب وجوش
گفتم: مگرامام نگفت ملت نکرده انقلاب ؟
از برای خربزه وخور و خوراک و خواب
گفت: بلی چون ملا که فال می گرفت باکتاب
خود به اقتصاد چسبید ه با خربزه و چلوکباب
فراموش کردند پیام ها با وعده های نایا ب
چون بدنبال اقتصاد ومقام هستند با د ود ناب
گفتم :چرابه انتقادات مردم نمی دهند جواب؟
موج سوارانه منحرف نمودند مسیرانقلاب
گفت : چون خمینی گفته بود، دارم قدرت
بقول و وفای خودعمل نمی کنم حتی بندرت
مگر اعتراف نکرد باکسی نبسته عقد ِ اخوت؟
احساس کنددر سرکوب سستی داردبا رخوت
دو دستی بر توی سرش می زند با شد ت
از پیروانش می خواهد اینان چنین کنند با حدت
گفتم:عجب انقلابی وقاطع بود، این امام؟
بگو تا بدانم چگونه کارها می کرد تمام؟
گفت : امام گفته بودکه جنگ هست نعمت
آن را تابیست سال ادامه می دهد باهمت
تا میهن ویران کند ، ملت بکشاند به ذلت
سرانجام جام زهرسرکشیداز روی خجالت
دست زد به اقدام جنایت با توجیه جهالت
تا نگویدچرا 8 سال جنگ تحمیل کردبه ملت؟
پس ازموضع ضد انسانی دست زدبه خیانت
قتل عام کرد زندانیان، مرتکب شد جنایت
گفتم : مگر نگفته بودتا فتنه در عالمست هست جنگ؟
چرا جام شکست زهر کشید این بدنام آلوده به ننگ؟
گفت : جنگ ترفندی بود تا بسته شود سنگ
تا سگ رها شود مردم با ترس سیاه کند ورنگ
پس تا شکست خورد جام زهر کشید بی درنگ
تهدید و جنایت شروع کرد با فتوا های چفنگ
گفت تا قتل عام کنند زندانیان سیاسی در زندان
کشند سلمان رشدی چون هست جزو مفسدان
گفتم، چرا حاکمان پالان سائیده شدند زرنگ؟
تصورمی کنند با تهدید و زندان و سپاه وتفنگ
قادرند با فریب و تقلب وزیادی شدن چموش
مردم معترض را اینگونه کنند خفه و خموش
چرا پس ازشکست، امام با جام زهر و نیرنگ
سرکشیدش، با خدامعامله کردتاپاک کند ننگ
گفت : فکر می کرد هست مثل دوران تیمور لنگ
می تواند با اتهام و چماق و تیروکمان ،چه باتفنگ
باجانشین در حال خود سازی نشئه و مشنگ
با قمپز ضد آمریکائی در کردن باادعا های رنگارنگ
همچون ادعای ما می جنگیم 20سال بی درنگ
تا ویرانه شود ایران ،هم آثار زیبا و دیدنی وقشنگ
تا با مخالف ترورکردن چه درداخل چه دردیار فرنگ
با خطبه خوانی در نمازجمعه ها با خرافات و چفنگ
جای شادی غم آورند تا داغداران بیش کنند دلتنگ
تا چنین سردشمن و مخالفان را به کوبیند بسنگ
ادامه دارد....