گزارش ضمیمه شده مربوط به شکاف عمیق طبقاتی را با دقت بخوانیدتا بدانید حاکمان مدعی مدافع مستضعفان و پا
بر هنگان چه کرده اند؟
گزارشی در سایت خبری فردا مورخ 28شهریور بازتاب داده شده است با این تیتر خبری : "عطر و كيف و روسري ميليوني تا لامبورگيني 600 ميليوني فاصله واقعی فقیر و غنی در شهر تهران چقدر است؟ " که جای بحث بسیار دارد . زیرا که سئوال است مگر که فراموش شده است که چگونه درزمان شاه که گذشته به انتقاد استبداد و اختناق و سرکوب حاکم شده می شد. از سوی دیگر درهر محیط وانجمن و محفل و مسجد ومنبر و کوی وبرزن و گذر و به خصوص در محیط های دانشجوئی و دانشگاهی و روشنفکری سئوال و پرسش های فراوان پیرامون فساد دزدی و اخلاقی و اقتصادی سلطنتی و اطرافیان شاه مطرح بود که چه ها که گفته نمی شد ؟ بازهم سئوال می شود که این انتقادات برای چه می شد . یااینکه هدف از انتقادات و بازگوئی ها چه بود؟ سازمان های انقلابی همچون فدائی و مجاهد چه می گفتند و برای چه مبارزه یا در حقیقت جان بازی می کردند؟ جامعه بی طبقه توحیدی و غیرو مورد نظر اینان یعنی چه که هم شعارش را می دادند وهم فریادش را زدند وهم در راه این آرمان، سر و جان شان را تقدیم کردند . مارکس در ارزش اضافی خود چه گفت ؟ مگر نقل قول از آیه ای از قرآن نمی شود که کسی صاحب چیزی نمی تواند باشد جز دسترنج کارش؟ شعار کار گران جهان متحد شوید برای چه گفته می شود و تأکید می شود که کارگران به جز از دست دادن زنجیرهای شان چیز دیگری را ندارند تا که از دست دهند؟ بهره کشی و استثمار یا عدالت و قسط و برابری یعنی چه ؟ چرا از علی نقل می شد که گفته است کاخی بر افراشته نمی شود تا کوخ ها ویران نگردند؟ چرا پردون فرانسوی معروف به سوسیالیست تخیلی انسان ها را به دو گروه تقسیم کرده بود که می گفت یک گروه کار می کنند ونمی خورند و گروه دیگر کار می نمی کنند ومی خورند . چرا محمد حنیف نژاد گفته بود مرز با خدا و بی خدا نیست که کی خدا دارد وچه کسی خدا ندارد. بلکه مرزمیان استثمار شنونده و استثمار کننده است. یعنی این که کی اسثمار می کند وچه کسی استثمار می شود ؟ مگر مهدی رضائی در بیداد گاه خود نگفته بود تا ظلم هست مبارزه هست تا مبارزه هست شکست و پیروزی هم هست .ولی سر انجام پیروزی از آن مردم است؟ مگر زنده یاد گلسرخی در بیدادگاه خود مقابل دستگاه استبداد حاکم شه نایستاد واز آزمان و باور خود وازمحرومان دفاع نکرد؟ مگر گفته نمی شود که سوسالیست می گوید هرکس به اندازه استعدادش و کمونیست می گوید هرکه به اندازه نیازش و جملات وگزینه های فراوان مشابه دیگر که به خاطرش در زمان شاه در ایران جریانات گواگون مبارزه کردند و رنج و شکنج تحمل کردند و جان باختند چون آزادی و عدالت برای مردم طلب می کردند. تا اینکه در 22 بهمن سیستم شاهنشاهی فرو ریخت و جانشینان وی بر مسند قدرت نشستند .
اما مگر پس از فروپاشی سیستم شاه خمینی شیاد که جانشین شاه شد. قول نداد که حکومت آینده از آن مستضعفان و پا برهنگان است ؟ مگر از آب و برق مجانی و تقسیم پول نفت بر درب منازل سخن نگفت؟ مگر نگفت اقتصاد مال خر است و ما برای ارزان شدن خربزه انقلاب نکردیم؟ مگر نگفت که من بر دست کوخ نشینان بوسه می زنم و مخالفین اسلام مرفهین آمریکائی هستم ؟ مگرجانشین وی ولی وقیح علی خامنه ای منشور 8 ماده ای مبارزه با فقر و بیکاری و رشوه و بیکاری صادر نکرد و تأکید بر پرهیز کردن از زندگی تشریفاتی و تجملاتی ننمود ؟ مگر پاسدار گماشته اش احمدی نژاد وعده فروش نفت و تبدیل به نان کردن و بر توی سفره محرومان بردن نکرد؟ پس چگونه شد که چندین سال پیش که شرایط هنوز این چنین فاجعه انگیز نشده بود خاتمی در تبلیغات مرحله ی دوم ریاست جمهوری خود در شهر کرمان اعتراف کرد که ما مسئولین از میان قول وعده هائی که به مردم ایران دادیم . فقط توانستیم که فقر را عادلانه میان مردم که منظور محرومان است توزیع کنیم . اکنون گزارشی که در سایت فردا وابسته به شهردار ایران از اوضاع و احوال برخی از قیمت ها بازتاب داده است . به وضوح خبر از عمق فاجعه ناشی از اختلا ف وشکاف طبقاتی در جامعه می دهد که مشخص نیست چگونه برخی آنگونه صاحب ثروت های نجومی باد آورده شده اند که می توانند خود روی 330 میلیون تومانی سوار شوند و کیف 18 هزار دلاری بر شانه آویزان کنند و عینک 40 میلیون تومانی بر چشم بزنند و گوشی مبایل 21 میلیون تومانی بر در گوش خود داشته باشند و عطر 800 هزار یا یک میلیون تومانی استفاده کنند .خلاصه به جای حجاب برتر چادر سیاه روسری 600 هزار تا یک میلیون تومانی برروی سر خود داشته باشند تاثبت شود عملکرد شعار روسر ی یا توسری پس از 31 سال چگونه کاربرد و تأثیراتی داشته است؟ در صورتیکه بدلیل رشد بی رویه ی واردات هرروز تعداد بیشتری کارخانه تعطیل و کار گران بیشتری بیکار می شوند. تراژدی اینجاست ه حداقل نرخ دستمزد تعیین شده برای کارگران نزدیک یک چهارم مرز خط حداقل دستمزد ترسیم زیرخط فقر اقتصادی می باشد. فاجعه انگیز تر اینکه بر خلاف حنجره پاره کردن در دفاع از مستضعفان و ابزاری نام ملت بردن و ادعای دفاع از حق و حقوق محرومان نمودن و فریاد مبارز با مفسدان اقتصادی سر دادن و تهدید به پاره کردن شکم شان با چاقوی ضامندار زنجانی ، ولی هرگز از سوی هیچ مسئولی تا کنون سخنی شنیده نشده است که این شرایط کنونی حاصل کدامین عملکرد دولت مردان و سیستم اقتصادی است که در طول قریب 32 سال اینگونه شرایط نا هنجار ونا برابر با فاصله ی شکاف عمیق طبقاتی را به مردم ایران تحمیل کرده است. طوری که اکنون نه از سوی اپوزیسیون، بلکه از سوی گزارشگران سایت خبری فردا وابسته به مدعی اصول گرائی گزارشی بازتاب داده شده است که حکایت از ترویج از تمايل به زندگي اشرافي و تجملات در جامعه می کند که به يك پديده عادي تبديل شده است. صد البته که این تمایل به زندگی اشرافی و تجملاتی برای اکثریت جمعیت کشور نیست زیرا که این تمایل برای شان فقط در حد وقد و قواره ی یک آرزو و خیال دست نیافتنی می باشد . برای اینکه 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی به سر می برند. عجیب تر اینکه چرا مسئولان حاکم کنونی که در دوران شاه آنگونه در مورد خاندان پهلوی ها می گفتند و از صد و هزار فامیل یاد می کردند. چرا اکنون دهان خودشان را قیراندود کرده اند و لب نمی گشایند و سخنی نمی گویند؟ البته نیاز به سئوال و پیگیری دلیل نیستبرای اینکه اینان بسیار بیشتر هم از شاه و خاندان و اطرافیان وی غارت و چپاول کرده اند و هم مرتکب جنایات وخیانات شده اند . بهمین دلیل است که چون هیچگونه پاسخی به روشنگری 44 دانه درشت های فاسد و کلان دزدان حامی ولی وقیح نداشتند که از سوی عبا س پالیزدار در ار دیبهشت بیش از دو سال پیش در دانشگاه همدان اسامی شان فاش شد . ولی به جای پیگیری افشاگر قربانی افشاگری خود شد . چون این روشنگری ناشی از جنگ قدرت جناحی و باندی میان دولت با برخی از نهادهای دیگر به خصوص مجمع مصلحت نظام و رفسنجانی و آخوندهای حامی ولی وقیح بود . بهر حال گزارش لینک ضمیمه شده با نظر بینندگان پائین گزارش را باز کنید و آن را با دقت بخوانید تا که بهتر بدانید اوضاع چگونه است و برای چه آزادیخواهان و معترضان و منتقدان و دگر اندیشان به بند و زنجیر کشانیده می شوند واپوزیسیون در درون وبرون مرز مورد تهدید و توطئه سیستماتیک قرار می گیرد؟ هم اینکه درک و فهم بهتر شود که دیگر هیچگونه ابهامی در بستر مبارزه برای تغییرات حکومت سکولار ودمکراتیک در ایران و جدائی دین از حکومت باقی نمانده است
هوشنگ بهداد

عطر و كيف و روسري ميليوني تا لامبورگيني 600 ميليوني.
فاصله واقعی فقیر و غنی در شهر تهران چقدر است؟
28 شهریور- 89
در شهری که برخی مردان آن با یک پیکان مدل 50 از خروس‌خوان صبح تا پاسی از شب برای کسب روزی حلال خیابان‌های شهر را در زمستان و تابستان گز می‌کنند تا مسافری را جابجا کنند و کرایه 200-300 تومانی او را به دخل ناچیز خود اضافه کنند، گرانترين خودرويي كه به صورت معمول و با مجوز وزارت بازرگاني وارد كشور مي شود خودروي بنز S500 با قيمتي حدود 330 ميليون تومان است. ركورد دار فهرست گرانترين خودرو يك لامبورگيني زرد رنگ با قيمت حدود 600 ميليون تومان است. يعني معادل بهاي هفتاد و دو دستگاه پرايد! برخي قيمت ها بيشتر شبيه شوخي هستند و باور بعض از آنها هم از جمله كار هاي سخت است. ولي بايد بپذيريد و باور كنيد، كفش 3 ميليون توماني، عطر يك ميليوني، كيف 18 ميليوني و ... خودروي 600 ميليون توماني در همين شهر خودمان به فروش رفته است و البته خواندن اين گزارش به بيماران قلبي و اعصاب و روان توصيه نمي شود.به گزارش سرویس اجتماعی «فردا»، تمايل به زندگي اشرافي و تجملات در جامعه ما كم كم به يك پديده عادي تبديل مي‌شود. کافی است تا کمی در خیابان‌های مرکزی و شمالی شهر تهران قدم بزنید تا با يك مشاهده ساده تفاوت قيمت دو خودروي ايستاده در كنار هم را که گاها به 300 ميليون تومان مي رسد متوجه شوید. اين موضوع در مورد بهاي محصولات لوکسی چون كيف، كفش، عينك، گوشي موبايل و ... نيز صادق است.در شهری که در برخی مناطق جنوبی آن خانواده‌های پرجمعیتی با درآمدهای کمتر از 200 هزارتومان زندگی می‌کنند و کودکانی هستند که شب‌ها را در آرزوی داشتن یک توپ چرمی فوتبال و یا یک عروسک کوچک به بالین می‌روند، خانواده‌هایی هستند که از فرط استیصال برای خرج کردن ثروت‌های کلانی که گاهاً یک‌شبه به دست آورده‌اند، روی به خرید کالاهای لوکسی می‌آورند که حتی فروشنده آن‌ها هم می‌داند ارزش چنین قیمتی را ندارند. در شهری که برخی مردان آن با یک پیکان مدل 50 از خروس‌خوان صبح تا پاسی از شب برای کسب روزی حلال خیابان‌های شهر را در زمستان و تابستان گز می‌کنند تا مسافری را جابجا کنند و کرایه 200-300 تومانی او را به دخل اضافه کنند، گرانترين خودرويي كه به صورت معمول و با مجوز وزارت بازرگاني وارد كشور مي شود خودروي بنز S500 با قيمتي حدود 330 ميليون تومان است. البته بايد به واردات انگشت شمار خودروهايي نظير فراري ؛ لامبورگيني، هامر و ... اشاره كرد كه از اين ميان گفته مي شود ركورد دار فهرست گرانترين خودرو يك لامبورگيني زرد رنگ با قيمت حدود 600 ميليون تومان است. يعني معادل بهاي هفتاد ودو دستگاه پرايد......!