گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان اول مهر - 89

خلاص! (گفت و شنود)

گفتم : این مرده متحرک که میره ازش پس پسی

بر گوی که ا کنون پاچه گرفته است از چه کسی؟

گفت : این بازجوکه دارد پرونده زمین خواری و اختلاس

پرونده سازی می کند تا به رهبر نشان دهد اخلاص

دارد تجربه در بازجوئی،هم زدن شلاق و تیر خلاص

در نشان دادن جای دوست و دشمن دارد اختصاص

گفتم : چگونه این اختلاس گر اخلاص خود داده نشان؟

پرونده کدام رقیب مورد حمله قرار داده ، گرفته نشان؟

گفت: كروبي به خاطر اين كه ماموران امنيتي از حضور همسر دو تن از شهداي دفاع مقدس در خانه وي جلوگيري نكرده اند به شدت عصباني است و آن را اهانت به خود دانسته است!
گفتم: چرا؟! آنها كه براي دست مريزاد! به كروبي و حمايت از وي به خاطر همكاري با دشمنان امام و انقلاب به خانه كروبي رفته و با استقبال شيخ اصلاحات هم روبرو شده بودند.
گفت: كروبي مي گويد وقتي از ملاقات آنها با موسوي ممانعت مي شود ولي از ملاقات آنان با وي جلوگيري نمي شود، معنايش اين است كه من براي مسئولان امنيتي اهميتي ندارم! وگرنه بايد از ملاقات آنها با من هم جلوگيري مي كردند!
گفتم: تواضع شيخ اصلاحات را ببين!
گفت: چند ماه پيش هم كه عده اي به ديوار خانه كروبي رنگ پاشيده بودند، موسوي به شدت عصباني شده و به اطرافيان خود گفته بود چرا به ديوار خانه ما رنگ نپاشيده اند! اين كار نشان مي دهد كه مرا بي اهميت تر از كروبي مي دانند! و اين كار را توطئه كروبي دانسته بود!
گفتم: توي كوپه قطار يكي از مسافران پنجره را بست و گفت اگر پنجره باز باشد از سرما مي ميرم، يكي ديگر از مسافران با عصبانيت پنجره را باز كرد و گفت اگر بسته باشد از گرما مي ميرم و كارشان به دعوا كشيد، رئيس قطار وارد ماجرا شد و گفت؛ نيم ساعت پنجره باز باشد تا اين يكي از سرما بميرد، نيم ساعت هم بسته باشد تا آن يكي از گرما بميرد و بعد خود مسافران هر جور دلشان خواست عمل كنند!

گفت : تو میدانی این یارو

همان روانی زیادی پر رو

چی دارد درخورجین یا بگ

مدام می زند بر توی رگ

میشه نشئه و شوخ و شنگ

قاطی میکنه و میشه مشنگ

هذیان گوئی میکنه این الدنگ

بحساب خودش جالبه و قشنگ

گفتم : منظور هست کدام کودن؟

چنین روی خود کشیده گلنگدن؟

گفت : منظور هست سربازجو

همان که هی می کند جستجو

با اینکه پیر شده است و زمین گیر

اما خوابیده پارس کنان می دهد گیر

گفتم : این مرده متحرک که میره ازش پس پسی

بر گوی که ا کنون پاچه گرفته است از چه کسی؟

گفت : این بازجوکه دارد پرونده زمین خواری و اختلاس

پرونده سازی می کند تا به رهبر نشان دهد اخلاص

دارد تجربه در بازجوئی،هم زدن شلاق و تیر خلاص

در نشان دادن جای دوست و دشمن دارد اختصاص

گفتم : چگونه این اختلاس گر اخلاص خود داده نشان؟

پرونده کدام رقیب مورد حمله قرار داده ، گرفته نشان؟

گفت : مثل همیشه با دریدگی و هم پرروئی

گیر به کروبی و موسوی داده بسبک با زجوئی

پس از نشئگی سنگر منقل و خود سازی

برای این دو نفر ،سناریو کرده باز سازی

گفتم : برای چه وی چنین کرده تلاش؟

چه هدف دنبال می کند این کلاش؟

گفت: چون این دو نفر نشدند خاموش

چنین علیه شان مأمور شده و چموش

گفتم : چرا این ترمز بریده بی اختیار؟

اینگونه ضد انسانی وی دارد رفتار

گفت : اینکه صبحانه میخوره جای افطار

یک خاطره خود کشی داره با سفر قطار

چون باد سرد پنجره با ز وی کرده بودخمار

سرما و لرز ازش در آورده بود عجیب دمار

مسافر بغل دستش که پنجره کرده بود باز

این پنجره را بست ، بحث شان شد آغاز

یارو که گرمش شده بود با وی کرد نجوا

سر باز وبسته بودن پنچره با هم کردنددعوا

بالا گرفت ماجرا تا ارئیس قطار سر رسید

مجبور شد خطاب به این دو چنین دهد نوید

گوید برای اینکه پایان پذیرداین جدل مسخره

دو نیم ساعت باز و بسته می شود پنجره

نیم ساعت بسته میشه تایکی بمیرداز سرما

نیم ساعت باز است تا دیگری بمیرد از گرما