روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 4 مهر ماه سال 1387
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "تبعات سنگين تاخير در تشكيل دولت عراق"
اعتراف آشکار به ادامه تلاش نخست وزیر کردن نوری مالکی و مخالفت کردن با ایادعلاوی و لیست العراقیه "
اولاً : به حاکمان و قلم بر دستان رژیم ضد بشری چه ارتباط دارد که در امور داخلی عراق مداخله گری کنند . آنگونه که در حد قواره نماینده و سخنگوی مردم عراق ظاهر شوند و حق ویژه قیومت برای خودشان قائل شوند؟ دوماً : چرا گفته نمی شود که عامل اصلی تأخیر 7 ماهه ی برگزیده شدن نخست وزیر عراق چیست یا کدام کشوریست؟ سوماً : چرا گفته نشده است که برای چه برروی نخست وزیر شدن نوری مالکی اصرار ورزیده می شود؟ تا آنجا که برای اعمال این هدف دست به اقدامات گسترده ی تروریستی و انتحاری و انفجاری در عراق زده شده است . بنابراین برای همین است سر مقاله نویس وارونه گوی با نقل قول کردن نظر سیستانی که از عدم انتخاب شدن نخست وزیر جدید د ر عراق نگران است . ولی بدون آنکه گفته شود وی با نخست وزیر شدن نوری مالکی موافق نیست ، اما به این نتیجه رسیده است که اینگونه توافق جریانات شیعی پیرامون نخست وزیری دوباره ی نوری مالک بعنوان تازه ترین خبر شده است :
"تازه ترين گزارش ها ازتحولات سياسي اين كشور حاكي از آن است كه جريانات سياسي براي انتخاب نخست وزير جديد به اجماع نزديك شده اند و به گفته منابع مطلع عراقي اين اجماع به احتمال قوي بر روي نوري مالكي خواهد بود، هرچند در اين باره نمي توان اميدواري قطعي داشت چراكه جريانات سياسي در مدت هفت ماه پس از انتخابات، بارها از دستيابي به توافق سخن گفته‌اند ولي درعمل، اتفاقي رخ نداده و دولت تشكيل نشده است"
اما سرمقاله نویس برخلاف حمایت انبدارانه و هدفمندانه که از نخست وزیر شدن دو باره نوری مالکی کرده است . اما بر عکس آنجا که انوبت به رقیب نوری مالکی آلت دست به ایاد علاوی و لیست العراقیه می رسد نظر معکوس ارائه می دهد و با توهین کردن به فهم و شروع رأی دهند گان عراقی اینگونه اینان را توطئه آمیز و آلت دست عربستان و آمریکا نموده که چرا به حکومت سکولار و نه دین فروشی همچون حاکمان تهران باور دارند :
"مشكل سياسي جاري عراق به همين جا محدود نمي شود و گروه "العراقيه" وابسته به اياد علاوي، سياستمدار شيعه ولي سكولار عراق نيز به عنوان ضلع سوم ساختار سياسي كنوني اين كشور، ساز خود را مي زند و به دنبال اهداف جناحي خود مي باشد. "العراقيه" كه در انتخابات اسفندماه گذشته، توانست با برخورداري از حمايت هاي گسترده تبليغاتي و حتي مالي آمريكا و عربستان 91 كرسي مجلس را تصاحب كند به دليل اينكه دو كرسي از ائتلاف "دولت قانون" وابسته به مالكي بيشتر كسب كرده تشكيل دولت راحق خود مي داند. با اينحال، مانع اصلي العراقيه براي تشكيل دولت آن است كه اين گروه اگرچه اكثريت راكسب كرده است ولي از تامين حدنصاب لازم كرسي ها براي تشكيل دولت عاجز است چرا كه اكثريت كماكان در اختيار دو تشكل شيعه وابسته به حكيم و مالكي مي باشدكه بر روي هم 150 كرسي در اختيار دارند.
در ادامه سرمقاله نویس بر خلاف ابتدای مقاله اکنون از عدم توافق جریات شیعی پیرامون نخست وزیر شدن دوباره ی نوری مالکی سخن گفته و افزوده که چگونه وی متهم به دیکتاتور شده و از این بابت افسوس خورده است و اشاره به تبعات منفي و خسارات سنگيني کرده است كه مدعی شده بارزترين این خسارات گستاخ تر شدن اشغالگران در اعمال نفوذ خود درامور داخلي ملت عراق است . البته با رد گم کردن نقش پاسداران و سفیر پاسدار تروریست در عراق از يكه تازي گروه هاي تكفيري و بعثي براي تشديد ناامني و خشونت ها سخن رانده است و این چنین آمریکا را موجب تشدید اختلافات در عراق معرفی کرده است :
"در طول هفت ماه گذشته، مقامات آمريكايي يكي پس از ديگري وارد عراق شده اند و به بهانه كمك به تشكيل دولت با اظهارات مداخله جويانه، اعمال نفوذ غيرقانوني خوددر عراق را تشديد كرده اند"
همچنین سرمقاله نویس بازهم بیشتر برای سفید کردن پرونده ی سیاه جنایتکاران حاکم برایران در عراق تلاش کرده است .به خصوص نقش محوری سپاه پاسداران و عوامل نفوذی شان درون دولت غیر قانونی نوری مالکی که پس از اشغال نظامی عراق خاک عراق را به توبره کشانیده و با تلاقش کرده اند . آنگونه که بدون شک عامل اصلی جنایات رخ داده شده در عراق حاکمان تهران و پاسداران و عوامل شان در عراق می باشند . ولی اکنون سر مقاله نویس با پاک کردن صورت مسئله و تلاش برای سفید سازی پرونده ی سیاه و ننگین حاکمان تهران در عراق این چنین آدرس غلط داده و عراقی ها ی مخالف مداخله گری رژیم ضد بشری درون خاک عراق و آمریکا را مقصر و متهم نموده است:
"از سوي ديگر گروههاي تروريست نيز كه از ابتداي روي كار آمدن جناح شيعه از هيچ جنايتي براي رسيدن به اهداف زياده خواهانه خود فروگذار نكرده اند، بيشترين بهره را از وضعيت بلاتكليف عراق برده اند و طي ماههاي گذشته، با انجام حملات انفجاري متعدد و خونبار سايه مرگ و نااميدي را بر سر ملت عراق گسترده اند تا بلكه بتوانند به اهداف خود برسند. بديهي است سردمداران گروههاي تروريستي كه با اشغالگران همدست مي باشند به هيچ وجه تمايل ندارند كه شرايط سياسي عراق روال طبيعي بگيرد و دولت و كابينه جديد تشكيل شود و اين واقعيتي است كه مسئولان عراقي و متوليان سياسي در عراق نمي توانند به آن بي توجه باشند. گروههاي سياسي به خصوص جناح شيعه كه در اكثريت مي باشد بايد براي تشكيل دولت از برخي خواسته هاي خود صرفنظر كنند و با تشكيل دولت در اسرع وقت، راه را براي نفوذ بيگانگان سد كرده و فرصت را از جريانات فرصت‌طلب هرج و مرج‌خواه بگيرند"
در خاتمه اینکه هر کس نداند. ولی مردم عراق پس از اشغال نظامی عراق بخوبی می دانند که نگاه حاکمان تهران و پاسداران کودتا گر نسبت به کشور عراق و منابع نفتی اش چیست و چگونه این کشور تبدیل به حیات خلوت برای شان شده است تا بعنوان سرپل اصلی صدور تروریسم و ارتجاع و بحران و جنگ افروزی به منطقه از عراق استفاه شود؟ یا اینکه فراموش نکرده اند چگونه قبل از برگزاری انتخابات پارلمان عراق در اسفند ماه چاه نفت در جزیره ی فاو از سوی پاسداران اشغال نظامی شد؟ یا اینکه چطوری از عراق و مردم گروگان گرفته شده در راستای اهداف هسته ای و چانه زنی مذاکرات هسته ای با آمریکا استفاده شده است ؟ زیرا که مردم عراق اشراف کامل دارند که داخل ایران چه خبر است؟ و با چگونه رهبران جریان مغلوب ومعترضان بصورت غیر انسانی بر خورد می شود و مخالفان شان در برون مرز تعقیب و تهدید وترور شده اند ؟ یا اینکه چگونه در بغل گوش شان با مجاهدین اشرف برخورد کرده اند و با توطئه و تهدید های ضد انسانی و حیوانی و درنده خوئی با اینان رفتار می کنند؟ بنابراین آیا ابهامی وجود دارد که مردم عراق هنوز ندانندکه حاکمان جنایتکار ایران نه می توانند دلسوز مردم عراق باشند . نه اینکه خواهان امنیت و آرامش و ثبات سیاسی در این کشور هستند . نه علاقه ای دارند که به جز مهره های آلت دست و دست آموزان یک خال بفرمان شان در عراق قدرت را داشته باشند . به خصوص اینکه توان حاکمان تهران این را داشته باشند که شاهد تشکیل دولت سکولار در عراق روی کار آید و تبدیل به افشا شدن ماهیت حاکمان عوامفریب و دین فروش در ایران شود . همچنانکه مردم عراق تجربه همین شیوه ی بر خورد حاکمان تهران با حزب الله لبنان و مردم فلسطین ومداخله گی در امور داخلی افغانستان را دارند . برای همین تا کنون با تقبل هزینه های بس سنگین اقدامات تروریستی و انتحاری در عراق برای قالب کردن دو باره نخست وزیری نوری مالکی مقاومت کرده و تا کنون زیر بار نرفته و اجازه تکرار حیات خلوت شدن عراق و یکه تازی پاسداران و عوامل نفوذی شان در عراق را نداده اند . لذا همه سوزش و فغان و جوش آوردن سر مقاله نویس هم بهمین دلیل می باشد
که چرا مردم عراق واحزاب سیاسی و ملی با نخست وزیر شدن دوباره نوی مالکی مخالفت کرده اند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890704/13890704_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 4 مهر ماه سال 1387
تبعات سنگين تاخير در تشكيل دولت عراق