دروغ نامه ی کیهان شنبه 27 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "ديپلماسي از نوع بيش فعالي! "
"دستآویز آتش سوزی قرآن و سیل پاکستان و اعتراف به حضور در عراق و افغانستان بستگی به بحران هسته ای و دشمنی با روند مذاکرات صلح خاورمیانه دارد"
پیش مقدمه ی فرضی قلم بر دست یادداشت روز نویس به صورت بازگوئی داستان آزمون پیش فعالی بازیگوشی به تصویرکشانیده است تا که آن را پیش زمینه ی هدف موردنظرش کند. سپس همچون قلم فرسائی سایر همکارانش در دروغ نامه ی کیهان ترکیب و تلفیق بافرافکنی وارونه گوئی نموده است . آنگاه از زاویه روانکاوانه و رواشناسانه ی ارزیابی ضریب هوشی و عکس ادعای آن در مورد پیش فعالی مخاطب یا مخاطبان مورد نظر را دنبال کرده است . غافل از آنکه هرکه این پیش مقدمه را بخواند. بلافاصله تصویری که در ذهنش خطور می کند یا نقش برمی بندد که فراخور مصداق عینی این شخصیت درون خانه و نه برون از آن می باشد برایش مفهوم و روشن می شود که چه عنصری می تواند باشد ؟ شاید هم منظور قلم بر دست یادداشت روز همین شخصیت است که چون روی دروایسی از بیان بطور مستقیم پیرامون پاسدار گماشته احمدی نژاد دارد. مجبور شده است که به شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود بیان کرده است . چونکه بطور مثال آنچه که شامل رهبر و سایر مسولان رژیم ضد بشری به خصوص پاسدار گماشته احمدی نژاد می شود . قلم بر دست یادداشت روز نویس این چنین فرافکنانه به شرایط دنیا و رهبران جهان پیرامون قرآن آتش زدن نسبت و ربط داده است :
" كودكي را تصور كنيد كه بسيار پرتحرك و پرجنب وجوش است؛ به گونه اي كه فعاليت زياد جسمي او ديگر اعضاي خانواده را آزرده خاطر نموده و در خيلي از موارد آن فعاليت ها و جنب وجوش ها و شيطنت ها دردسرهاي عجيب و غريبي را به همراه داشته است.علاقه به بازي هاي خطرناك- مثلا بازي با كبريت يا دست زدن به اجاق گاز- از جمله گرايش هاي غيرطبيعي كودك مورد اشاره است. معمولا والدين اين كودك و امثال آن در چنين حالتي بچه خود را براي اطرافيان و اقوام، باهوش و بازيگوش توصيف مي كنند تا قدري خرابكاري ها و بعضا اعمال غيرقابل توجيه كودك خود را بپوشانند آنهم كودكي كه نوعي اضطرار و ناگزيري براي خرابكاري دارد.اما آنچه جاي تامل دارد و آن نكته اي است كه روان شناسان و كارشناسان علوم تربيتي نسبت به آن هشدار مي دهند اختلالي به نام «بيش فعالي» است يعني گاهي اوقات تحركات، جنب وجوش ها و شيطنت ها نه تنها به معناي باهوشي و بازيگوشي نيست بلكه به علت اختلالي مي باشد كه گريبانگير آن كودك شده است.به عبارت ساده «بيش فعالي» اختلالي رفتاري است كه در آن كودك هرچند پرتحرك و پرفعاليت است اما با نقص توجه و عدم تمركز روبروست. كارشناسان علوم تربيتي معتقدند مرز تشخيص كودكاني كه از مرضي به نام «بيش فعالي» برخوردارند با كودكان باهوش و بازيگوش در اين دقت نهفته است كه در بچه هاي سالم و باهوش فعاليت و تحرك زياد باعث كاهش بازده كودك در اموري چون تحصيل و روابط اجتماعي نمي شود. خلاصه مطلب اين كه مرز تشخيص ميان اين دو دسته از كودكان ناظر به عملكردهاست نه ميزان انرژي و فعاليت آنها.غرض از آنچه در بالا بدان اشاره شد وضعيت و موقعيتي است كه اكنون جبهه نظام استكبار در عرصه سياست دچار اختلالي به نام بيش فعالي شده و با آن دست و پنجه نرم مي كند. اين نكته اي درخور تامل است كه رهبر بصير انقلاب در ديدار اخير نمايندگان مجلس خبرگان با ايشان- پنج شنبه 25/6/89- مطرح نموده و با تاكيد بر استحكام و قدرت روزافزون جبهه اسلامي و در سوي مقابل استيصال و دستپاچگي بيش از پيش جبهه نظام استكباري بيان مي دارند: «امروز بارزترين نكته در رفتار جبهه نظام استكبار وجود بيماري به نام «بيش فعالي است» كه آثار آن تحرك و فعاليت بسيار اما بدون تمركز و هدف است.»شرايط كنوني دنيا و شواهد و قرائني كه در عرصه سياست بين الملل به وضوح قابل رويت است حكايت از نابساماني و بهم ريختگي جبهه نظام استكباري به سركردگي آمريكا دارد. آخرين نمونه، اقدام جنون آميز هتك حرمت به ساحت قدسي قرآن مجيد در آمريكا است.اقدامي كه با خيزش و خروش جهان اسلام مواجه شد و هرچند قلب 5/1 ميليارد مسلمان را جريحه دار ساخت اما بر ضعف و استيصال و زبوني ايالات متحده دلالت داشت.ناگفته پيداست كه هتك حرمت قرآن كريم آنهم در سالگرد حادثه مرموز 11 سپتامبر سناريوي از پيش تعيين شده افراطيون آمريكايي و لابي صهيونيستي بود كه مي پنداشت با اين حركت وقيحانه قداست باورهاي اسلامي- كه مهمترين مانع و سد بر راه افزون طلبي ها و چپاولگري هاي آمريكاييان و مستكبران است- را شكسته و موج اسلام خواهي را به چالش مي كشاند"
مگر هنوز شکی وجود دارد که حاکمان رژیم ضد بشری چگونه دین و اسلام و خدا و قرآن و محمد وعلی و 12 امام را ابزار و وسیله ی قدرت و ثروت و عوامفریبی و جنگ افروزی و سرکوب و سانسور و خفقان و غارتگری و جنایت و خیانت خود کرده اند؟ آنگونه که می توان گفت اینان هیچگونه باور و اعتقاد به هیچ خدا و مذهبی ندارند . زیرا که نزدیک 32 سال است که زیر پرده ی دین به مردم ایران با شیادی و عوامفریبی وعده های دروغین و وارونه داده اند . یعنی دین فقط ابزار و بهانه ی توجیه اعمال ضد انسانی و اهداف کثیف و پلید شان بوده است . برای همین است که بیشترین دشمنی را با دمکراسی و سکولاریسم دارند . همینطور مگر از یاد رفته است که اعترافات ونوار ویدئوئی همسر سعید امامی که برروی شبکه ی خبر رسانی گذاشته شد چگونه بود که پس از اتهاماتی که به سعید امامی زده و واجبی خورش کردند . سپس در زندان از سوی دژخیمان و همکاران بازجو با همسرش چگونه بر خورد و رفتار کردند و چگونه گفتمان تقدس زدائی مذهبی اعما ل نمودند؟ همچنین مگر فراموش شده است که سال گذشته در باز داشتگاه کهریزک چه اتفاق افتاد؟ کدام حیوان وحشی و درنده ای مدعی می شود که جنس نر را برای شکنجه کردن و خرد کردن شخصیت اش می تواند حامله کند که دژخیمان در خدمت حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی با متهمان قربانیان در بند اینگونه رفتار نموده و مرتکب جنایات ضد انسانی شدند؟ مگر آخوند دزد و فاسد و متحجر انگلیسی محمد تقی مصباح یزدی با تمسک به دین و قرآن و اسلام آشکارا تبلیغ خشونت و آدمکشی و دروغ گفتن مصلحتی و تر غیب به اعمال شکنجه نمی کند؟ حال خود مقایسه و قضاوت کنید اقداماتی که این جانیان حاکم بر ایران در بیش از 31 سال گذشته مرتکب شدند که کار نامه بس ننگین و سیاه نقض مستمرحقوق بشر و جنایت علیه ی بشریت دارند. بیشتر به اسلام و قرآن ضربه زده است . یا تهدید به آتش زدن نسخه ای از قرآن توسط پاستور جونز کشیش کلیسای فلوریدا در آمریکا که اکنون پیرامون آن معرکه گیری تبلیغاتی شده است ؟ از سوی دیگر در راستای هذیان و وارونه گوئی قلم بر دست طلبکار یادداشت روز نویس بدون آنکه گفته باشد آمریکا که ادعای ام القرای جهان اسلام ندارد . مشروط بر اینکه قلم بر دست اکنون آمریکا را دشمن مسلمان جهان می داند و ادعا کرده است که آمریکا با صهیونیست هاسیاست آتش زدن قرآن را طراحی کرده اند . بعلاوه انتقاد کرده است که چرا آمریکا کمک به سیل زدگان پاکستان نکرده است؟ البته درجواب سئوال باید گفت . مگر در رژیم ضد بشری حکومت فاشیست مذهبی که خود را رهبر ام القرای جهان نامیده است و همسایه ی پاکستان است که 20% جمعیت این کشور هم شیعه است تا قبل از خطبه خوانی ولی وقیح در نماز جمعه ی عید فطر در این مورد سکوت نکرده بود که اکنون قلم بردست یادداشت روز نویس با پاک کردن صورت مسئله آمریکارا متهم به سکوت دراین مورده کرده است؟ در ادامه قلم بردست مثل همیشه همچون حاکمان رژیم ضد بشری از موضع ضعف قدرت نمائی کرده است و افتخار به سیاست صدور ترورییسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه نموده است تا که بهانه ی لازم برای حضور در عراق و افغانستان و عراق و دشمنی با مذاکرات صلح خاور میانه وجود داشته باشد که بعنوان ضعف چماق بر توی سر آمریکا زده باشد و ضمن ادعا ی بی تأثیر بودن تحریم های اقتصادی که کرده است ، بالاخره این چنین نخشنود و دشمنی با فعال شدن روند مذاکرات صلح خاورمیانه در کاخ سفید و شرم الشیخ را بر جسته کرده است :
"اما با رخداد حادثه غم انگيز سيل ويرانگر در پاكستان و آواره شدن بيش از 20 ميليون انسان در اين كشور آمريكايي ها نه تنها ديگر از كمك مالي حرفي به ميان نمي آورند و علي رغم تمام ادعاهاي حقوق بشري اقدامي نكرده اند بلكه در دو هفته گذشته حملات هوايي هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا به پاكستان تداوم يافته و در اين ميان دهها نفر از انسان هاي بي گناه نيز كشته شده اند.بي شك در قاموس سياست آمريكايي ها اين جنايت ها و آدم كشي ها آنهم به بهانه مبارزه با تروريسم و القاعده در راستاي ديپلماسي هوشمند معنا و مانور داده مي شود..مروز مرض «بيش فعالي» جبهه نظام استكباري به سركردگي آمريكا علي رغم حجم انبوهي از تلاش ها و ترفندها براي حذف و يا دست كم خارج كردن جبهه اسلامي و بلوك مقاومت اسلامي از صحنه تصميم گيري در عرصه بين الملل، بيش از هر كجا در منطقه خاورميانه به چشم مي خورد.افغانستان به باتلاقي براي آمريكايي ها تبديل شده است كه اكنون پس از 9 سال لشكركشي به اينكه كشور دستاوردي براي واشنگتن به همراه نداشته است.در صحنه عراق نيز به اعتراف مقامات و رسانه هاي آمريكايي آن كه پيروز ميدان بوده جمهوري اسلامي ايران است چرا كه امروز بيشترين تاثيرگذاري را بر اين كشور دارد.آمريكايي ها در كارزار رويارويي با ايران اسلامي نيز علي رغم اعمال تحريم هاي يكجانبه آنهم پس از تحريم هاي شوراي امنيت طرفي نبسته اند تا جايي كه در كوران اين تحريم ها ايران بر افزايش مبادلات تجاري و اقتصادي خود افزوده است. از يكسو چين و روسيه مشتاقانه با ايران در حوزه هاي مختلف اقتصادي همكاري مشترك دارند.آمريكايي ها در راستاي همان تحركات و تقلاهاي بي نتيجه كه بيشتر از سر دستپاچگي و استيصال است ميانجيگري مذاكرات سازش ميان صهيونيست ها و تشكيلات خودگردان را كليد زده اند. هر چند دو دور اين مذاكرات- در واشنگتن و شرم الشيخ- نشان داد كه از همان ابتدا مذاكرات شكست خورده و بي نتيجه خواهد بود اما اين دخالت آمريكايي ها كه تنها هدف شان وجه المصالحه قرار دادن حقوق حقه ملت فلسطيني است ناشي از همان بيش فعالي در عرصه سياست است چرا كه بر شرايط و واقعيات موجود تمركزي ندارند"
در خاتمه کیست که نداند آویزان شدن به سیل پاکستان و دلسوزی تاکتیکی و تبلیغاتی برای مردم پاکستان کردن و در سنگر دفاع از قرآن، آمریکا و اسرائیل را تهدید و متهم کردن که داستان آتش زدن قرآن توطئه ای مشترک می باشد که فقط بهانه برای منحرف کردن اذهان عمومی و بحران سازی جدید و صدور آن به برون مرز در راستای اهداف خاص است. همچنین نماینده یک و نیم میلیارد مسلمان جهان شدن و از موضع قدرت یا خود زنی اعتراف به حضور در افغانستان کردن به خصوص تأکید به حضور در عراق نمودن که نه فقط اذعان افتخار به ناامن سازی عراق است ، بلکه با مانور تبلیغاتی قدرت دادن از این سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق بیشتر اعتراف شده است. چونکه به عنوان پیروزی از این سیاست نا امن سازی عراق یاد شده است تا دیگر جای هیچ ابهام و سئوالی باقی نماند که کدام دستان آلوده به خیانت و جنایت در عراق در کار است که عامل ناامنی و آشوب در این کشور می باشد که اجازه نمی دهد آرامش و امنیت به این کشور باز گردد و نخست وزیرجدید در این کشور انتخاب شود؟ به خصوص مجموعه ی این توطئه و تلاش های خائنانه مرتبط به بحران هسته ای می باشد که برای برون رفت از بحران هسته ای به جز دستآویز های گوناگون همچون علم کردن قرآن سوزی می بایست موازی با مداخله گری در امور داخلی عراق و افغانستان تلاش گسترده و همکاره هم در روند مذاکرات صلح خاورمیانه شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890627/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 27 شهریور ماه سال 1389
ديپلماسي از نوع بيش فعالي! (يادداشت روز)