دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 30 شهریور 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) درو نامه ی کیهان "انتخابات افغانستان و مسائل پيراموني آن"
"پیگیری سیاست مشابه اهداف انتخابات پارلمانی عراق در انتخابات افغانستان با سوء استفاده کردن مشابه از شیعیان عراق و لبنان درافغانستان "
قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس که مسئول بررسی و تحلیل وقایع کشورهای همسایه و منطقه می باشد . بدون توجه به اینکه همکار سربازجو حسین شریعتمداری در دفاع از اهداف پروژه ی هسته ای یادداشت روز خود اعتراف نمود که نه پاسداران و عوامل شان در عراق و افغانستان حضور دارند. همچنین اذعان کرد که اینان عامل نا امنی در این دو کشور می باشند ، بلکه خطاب به رئیس جمهور آمریکا و غرب هشدار داد که برای راه حل امنیت در این کشور و کاهش کشته های نظامیان آمریکا و ناتو در این دو کشورمی بایست که تن به مذاکرات هسته ای با نمایندگان هسته ای حاکمان تهران داده شود . ولی اکنون این قلم بر دست با فراموش کردن نقش پاسداران به خصوص سپاه قدس و عوامل نفوذی حاکمان تهران که درون دولت غیر قانونی نوری مالکی است . چگونه قبل از بر گزاری انتخابات پار لمان عراق و زمان بر گزاری و پس از این انتخابات دست به اقدامات تهدید آمیز تروریستی و ناامن سازی عراق زدند تا مانع از حضور رأی دهندگان رقیب در حوزه های انتخاباتی شوند تا که فرصت مناسب پیروزی مهره های مورد نظرشان فراهم شود ودر نهایت مشکلی برای نخست وزیر شدن دو باره ی نوری مالکی وجود نداشته باشد . ولی چون شرایط طبق برنامه ی تدارک دیده شده پیش نرفت . بنابراین شاهد بوده ایم که چگونه برای زورچپان کر دن دو باره ی نخست وزیرشدن عراق نوری مالکی که آسان نیست. موج اقدامات تروریستی و ناامن و بی ثبات کردن عراق اوج گرفته است؟ صد البته که مشابه ی همین سیاست عراق در افغانستان دنبال شده است . برای همین اکنون قلم بر دست غیر ایران یادداشت روز نویس پیرو این سیاست ، در امور داخلی افغانستان مداخله گری کرده است وبا تناقض گوئی آنگونه که مأموریت دارد موضوع انتخابات پار لمانی افغانستان را تحلیل و تفسیرداده است و مقایسه با ضریب امنیتی شرایط بر گزاری انتخابات قبلی با انتخابات کنونی افغانستان کرده است و با اذعان به بهبودی امنیت کنونی اما ازکاهش رقم شرکت کنند گان در این دوره گزارش داده است. بهر حال قلم بردست غیر ایرانی بدون اینکه مقایسه کند . یا اینکه توضیح پیرامون سیاست توزیع سیب زمینی مجانی دولتی در ایران با افغانستان دهد که هدف جلب آرای محرومان روستائی یا خریدن آرای شان بود . یا تقلبات گسترده ی تقلباتی که در 22خرداد 88 شد. یا نقشی که شورای نگهبان در رد صلاحیت نامزدان و تأئید کردن تقلبات دارد . ولی به تحلیل چگونگی شرایط حضور یا بر گزاری انتخایات اخیر پارلمان افغانستان پرداخته است که تشریح بخش هائی از آن چنین است :
" از 6000 حوزه رأي گيري، انتخابات تنها در 5000 حوزه رأي گيري برگزار شد و اين به آن معناست كه در 17درصد شهرها و روستاها امكان برگزاري انتخابات وجود نداشته است. در اين ميان ميزان مشاركت مردان بيش از زنان بوده و ميزان مشاركت ولايات هزاره، تاجيك و شيعيان بيش از پشتونها بوده است تا جائي كه گفته مي شود 40درصد پشتونها و 50 درصد غيرپشتونها در انتخابات شركت كرده اند اين در حالي است كه پشتونها به تنهايي 40 درصد از جمعيت حدود 28 ميليوني افغانستان را بخود اختصاص داده اند.. شوراي علماي افغانستان- تركيبي از روحانيون هزاره، شيعه و تاجيك- با صدور بيانيه اي مردم را به شركت فعال دعوت كرد و هرگونه اقدام تقلب آميز نظير فروختن رأي خود را حرام اعلام كردند.اما پشتونها در قالب هاي مختلف عمل كردند گروههايي از آنان- نظير حزب اسلامي به رهبري گلبدين حكمتيار- افراد شاخص خود را بعنوان كانديدا معرفي كرده اند، بعضي از مقامات دولتي پشتون كانديدا شده اند، بعضي از شخصيت هاي درجه2 و درجه 3 طالبان هم كانديدا شده اند اما طالبان و بعضي از احزاب قديمي پشتون بطور ظاهري انتخابات را تحريم كرده و در شرايط اشغال كشور، غيرقابل قبول ارزيابي كرده اند ولي واقعيت اين است كه در ميان حدود 2400 كانديداي انتخابات حدود 1300 نفر از پشتونها ديده مي شوند كه اين به معناي برخورد دوگانه آنان مي باشد. با اين وصف مي توان گفت براي اولين بار پشتونها، تاجيك ها، هزاره ها، شيعيان و ازبك ها استفاده از شيوه رأي گيري را قبول كرده و براي استفاده از آن به رقابت با يكديگر پرداخته اند. اين يك علامت مثبت به حساب مي آيد.بر همين اساس بعضي از تحليلگران سياسي معتقدند اين فرايند، ساخته دست دولت كرزاي، به قصد فايق آمدن بر مخالفان پشتون و هزاره طراحي شده است. نكته ديگر در اين انتخابات، «جوان گرايي» است تعداد كانديداهاي جوان و غيرمشهور به نسبت انتخابات 5 سال قبل فزوني گرفته و مي توان گفت نسل دوم و سوم تا حد زيادي به آرامي جايگزين نسل اول شده است اين نيز مي تواند به قوام مكانيسم رأي بيانجامد و از حجم درگيري ها بكاهد.كاهش مشاركت افغان ها عبارتند از: الف-پايدار نبودن امنيت و نارضايتي كه در سطح عموم از مشكلات امنيتي وجود دارد و به يأس مردم از ساز و كارهاي كنوني انجاميده است ب:ذهنيت بخش زيادي از مردم نسبت به انتخابات منفي است و آنان معتقدند رأي گيري بصورت صوري برگزار مي شود و آمريكايي ها هركسي را كه بخواهند بعنوان پيروز معرفي مي نمايند ج:روستايي بودن اكثريت جمعيت افغانستان و پراكنده بودن آنان و عدم وجود ساز و كارمناسب براي مشاركت دادن آنان در همان حال بيسوادي اكثريت مردم و فرهنگ خاصي كه درباره عدم مشاركت زنان در فعاليت هاي اجتماعي وجود دارد، كاهش مشاركت را در پي داشته است در عين حال بايد اضافه كرد در اين انتخابات موضع سران پشتون چندان روشن نبود و اين نوعي ابهام را در ايالات جنوبي و شرقي افغانستان به وجود آورد."
همچنین قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس در ادامه ی تحلیل خود به سیاست مشابه سوء استفاده ی ابزاری ازشیعیان عراق و لبنان در افغانستان کرده است که در راستای اهداف خاص می باشد . برای همین با تجربه ی سیاست بازی با شیعیان عراق و لبنان در بستراهداف پشت پرده است . همین ترفند در مورد شیعیان افغانستان رابکار برده و مانور تبلیغاتی با شیعیان در انتخابات پارلمان افغانستان داده است . بالاخره ا با برجسته کردن تضادها و رقابت های داخلی که صحه گذاشتن بر سیاست مداخله گری در امور داخلی افغانستان است این چنین اعتراض به شیوه ی منفی خبررسانی صدا و سیما موقع بر گزاری انتخاباتی پارلمان در افغنستان کرده است :
"
از قرائن و شواهد برمي آيد كه با وجود عوامل واگرا كه انگيزه هاي مشاركت را كاهش داده است در اكثر مناطق متعلق به هزاره ها، تاجيكها و شيعيان ميزان مشاركت جويان از آنچه پيش بيني مي شد بيشتر بوده است به گونه اي در حوزه هايي نظير غرب كابل، شهرك جبرئيل در ولايت هرات، شهر غزنه كه اكثريت جمعيت آنها را شيعيان تشكيل مي دهند در ساعت 10 صبح يعني دو ساعت پس از آغاز رأي گيري با فقدان تعرفه رأي مواجه شده اند و عليرغم درخواست هاي مكرر برگه آراء به اين مناطق نرسيده و عملاً انتخابات در ساعت 10 صبح پايان يافته تلقي شده است. در مجموع ميزان مشاركت در 9 استان كه شيعيان، هزاره ها و تاجيكها در آنان اكثريت بوده اند روند مناسب تري داشته است.موضع جمهوري اسلامي ايران از زمان آغاز فرايند سياسي (2004م) از ثبات برخوردار بوده است. ايران اگرچه با هرگونه حضور اشغالگرانه نيروهاي ناتو و... در افغانستان مخالفت كرده و مقاومت در برابر اين نيروها را حق طبيعي مردم مظلوم افغانستان دانسته است ولي آن را نافي حضور فعال مردم اين كشور در صحنه انتخاب و حق رأي ندانسته است بلكه آن را يكي از راهكارهاي كليدي-در كنار مقاومت- براي آزادسازي افغانستان از اشغال تلقي كرده است از اين رو موضع جمهوري اسلامي همواره دعوت به مشاركت بيشتر مردم در انتخابات بوده و بر اين اساس با دولت كابل و احزاب مختلف افغاني همكاري كرده است.اما با اين وجود متاسفانه صداو سيماي جمهوري اسلامي ايران در روز برگزاري انتخابات، بيش از اخبار خود انتخابات، اخبار انفجارها و اتفاقات منفي را پوشش داد كه احياناً حداقل در بخشي از مخاطبان تلقي نادرستي از موضع ايران نسبت به انتخابات افغانستان به وجود آورد و حال آنكه ايران ضمن محكوم كردن حوادث تروريستي همواره از حضور فعال مردم اين كشور در انتخابات جانبداري كرده است.در اين انتخابات حدود 5/2 ميليون آواره افغاني مستقر در پاكستان و ايران در انتخابات حضور نداشتند البته آنان درگذشته هم ناديده گرفته شدند. حتي آن دسته از افغان هايي كه به موطن خود بازگشته اند از حق مشاركت محروم شده اند آيا اين يك انتخاب افغاني است يا آنكه آمريكايي ها و كميسيون انتخابات آنان كه به تاييد سرفرماندهي نظامي آمريكا رسيده است حضور مهاجرين فعلي و سابق- كه تعداد آنان از 5 ميليون نفر تجاوز مي كند- را يك خطر ارزيابي كرده اند. اين موضوعي است كه به كنكاش بيشتر نياز دارد"
در خاتمه اینکه با بر خوردهائی که این روز هابا رحیم مشائی و پاسدار گماشته احمدی نژاد می شود که مرتبط با پیشنهاد مکتب ایران به جای مکتب اسلام است. همینطور از کتیبه ی کورش رونمائی کردن و چیفه ی بسیجی بر گردنش انداختن، سپس قرینه سازی کورش زما ن برای پاسدار احمدی نژادشده است. به خصوص اینکه ادعای مدیریت جهانی کورشی هم شده است که مقابل کنترل ومدیریت جهان ازسوی آمریکااست. بعلاوه انتقادات به این دو مورد چاشنی نظر در رأس امور نبودن بازار مکاره شده از سوی پاسدار احمدی نژاد مطرح شده است . طوریکه اکنون سخن از پیشبرد طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور قلابی و نا مشروع در بازار مکاره می شود . همچنین از طرف دیگر جای سخن و سئوال نیست که کسی نداند در بیش از 31 سال گذشته رهبر و دولت مردان و مسئولان رژیم ضد بشری چگونه با مردم ایران رفتار و بر خورد کرده اند؟ یا اینکه اخیراًچگونه آخوند جوادی آملی اعتراف کرده است که رفتار غیر انسانی در باز داشتگاه کهر یزک آنگونه موجب آبرو ریزی روحانیت شده که از هزار سال پیش تا حال سابقه نداشته است که برای ترمیم آن خواهان محاکمه مجرمین اصلی شده است . حال بماند که وضعیت زندان و سیاه چال های اوین درتهران و رجائی شهر کرج و وکیل آباد مشهد و عادل آباد در شیراز و سایر زندان های دیگر سراسر ایران اگر شرایط شان بدتر از بازدشتگاه کهریزک با زندانیان نباشد . رفتار بازجویان و دژخیمان زندان ها فرقی هم با بازداشتگاه کهریزک ندارد . مهمتر اینکه عملکرد سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی عراق و لبنان و فلسطین و بحران سازی و جنگ افروزی حاکمان تهران با دشمنی کردن شان با روند مذاکرات صلح خاورمیانه هم آنگونه عیان شده است که صدای اعتراضی محمود عباس رهبر فلسطین و ایاد علاوی رهبر لیست ائتلافی العراقیه برنده درپارلمان عراق را بلند نموده و انتقاد شدید به مداخله گری حاکمان تهران در امور داخلی فلسطین و عراق کرده اند . لذا هرگز حاکمان تهران نمی توانند دایه مهربان تر از مادر برای مردم عراق و لبنان و فلسطین و به خصوص مردم افغانستان باشند و اینگونه تحلیل و تفسیر دادن قلم بر دست غیرایرانی یادداشت روز نویس نمی تواند از موضع دلسوزی برای مردم افغانستان و باز گشت امنیت و صلح و آرامش به این کشور باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890630/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 30 شهریور 1389
انتخابات افغانستان و مسائل پيراموني آن (يادداشت روز
)