دروغ نامه ی کیهان: (يادداشت روز) سه شنبه 23 شهریور ماه سال 1389
نقد و بر سی یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان "انتظار مردم و دستوركار خبرگان "
"سربازجو حسین شریعتمداری از موض نماینده و سخنگوی مردم ایران برای آخوندهای عضو مجمع خبرگان آخوندی تعیین وتکلیف کرده است که موظف هستتند پرونده رقیب مغلوب در 88 را پیگیری کند"
معلوم نیست که در رژیم ضد بشری نا متعارف قرون وسطائی ضد قانون مردم چند تا تعریف و نماینده و سخنگو دارد که هر مدعی با ابزاری کردن این نام در راستای خواست و اهداف خود با آن مانور تبلیغاتی می دهد؟ بطور مثال قبل از آنکه گفته شود یا اینکه حتی یک اشاره کوچک شود که آنانی که در تظاهرات های ضد حکومتی سال 88 حضور داشتند، که بودند؟ آیا اینان جزو مردم بودند یانه؟ مهمتر اینکه چه فریاد می زدند و چه می گفتند و مخاطب شان که بود وچرا این چنین فریاد می زدند ؟ اما اکنون سربازجو حسین شریعتمداری و یار سابق سعیدد امامی که یکی از منفورترین چهره های رژیم ضد بشری می باشد . همینطور مدیر مسئول دروغ نامه ی اطلاعات و امنیتی و پرونده ی ساز کیهان است که تخصص عجیبی در تحریف گری و وارونه گوئی و سناریو سازی دارد . جالب تر اینکه نماینده ی ویژ ولی وقیح در این دروغ نامه می باشد که در سال گذشته تظاهر کنندگان ناراضی ، گفتن مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح نثارش کردند . اما وی اکنون با پرروئی نماینده و سخنگو و وکیل مدافع مردم ایران شده است و از سوی اینان برای مجمع خبر گان آخوندی خط و نشان کشیده و تعیین وتکلیف نموده است که وظیفه این نهاد و این اجلاس این است که می بایست با گشودن پرونده شان و رسیدگی عملکرد فتنه سازی سران رقیب یا سران فتنه باشد . یعنی این نهاد آخوندی دست نشانده به جای اینکه نظارت و رسیدگی به عملکرد رهبر ولی وقیح داشته باشد که عامل اصل همه توطئه های برنامه ریزی شده است. ولی نسخه برای شان تجویز کرده و دستور داده است که رقیب مغلوب طرد شده از صحنه ی قدرت اجرائی و حذف شده از حضور در صحنه ی فعالیت سیاسی می بایست با شیوه ی چوب و پیار خوردن اینان مسئول وقایع سال گذشته شناخته ومتهم و محاکمه و محکوم شوند. بهر حال سربازجو حسین شریعتمداری برای پیشبرد اهداف خود با شیوه ی بازجوئی کردن وتوی گیومه یا گاز انبر فشار گذاردن اعضای مجمع خبرگان آخوندی برای شان این چنین مأموریت و وظیفه در اجلاس جدید خبرگان آخوندی تر سیم کرده است:
"چرا كه نمايندگان محترم مجلس خبرگان رهبري با توجه به مسئوليت خطير و تعيين كننده اي كه بر عهده دارند نمي توانند و نبايد از جزئيات مسايل مهم و سرنوشت ساز داخلي و خارجي بي خبر باشند مخصوصا آن كه اين روزها هزاران رسانه فارسي زبان به تحريف واقعيت ها مشغولند و شماري از جريانات داخلي نيز در همخواني با دشمنان بيروني و يا به علت حب و بغض هاي حزبي و گروهي به اين توهمات و دروغ پردازي ها دامن مي زنند. بنابراين ، اگرچه بسياري از اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري علاوه بر نمايندگي خبرگان، مسئوليت هاي مهم ديگري نيز بر عهده دارند و به تناسب حضور در اين مسئوليت ها از بااهميت ترين اخبار و گزارش هاي بعضا طبقه بندي شده و سري دور نيستند ولي نياز ياد شده كماكان به قوت خود باقي است، چرا كه، از يكسو، اين موقعيت براي تمامي اعضاي محترم مجلس خبرگان فراهم نيست و از سوي ديگر نبايد و نمي توان از نقش خناسان در القاي توهم و دروغ پراكني غافل بود. مخصوصا آن كه متاسفانه شماري از اين خناسان به هر علت- از جمله، سابقه دوستي ديرينه و يا روابط خويشاوندي- مي توانند موفق به كسب اعتماد و جلب اطمينان برخي از آقايان شوند كه در مواردي شاهد اين اتفاق تلخ و آسيب رسان بوده ايم و لغزش كساني را كه لغزيدن آنان كمتر قابل انتظار بود، به چشم ديده ايم. با توجه به نكته فوق و نياز مورد اشاره و مخصوصا با در نظر گرفتن مسئوليت خطير و جايگاه تعيين كننده نمايندگان محترم مجلس خبرگان رهبري، اطلاع دقيق و مستند آنان از فتنه 88 يكي از نيازهاي منطقي و ضروري است كه بايد در صدر دستور كار اجلاس خبرگان جاي داده شود. چرا كه فتنه 88 به گواهي اسناد و شواهد غيرقابل ترديد، موجوديت نظام جمهوري اسلامي ايران را نشانه رفته بود و سران و عوامل اصلي آن در نقش ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس به صحنه آمده بودند. بنابراين، اگر «رهبري نظام» اصلي ترين موضوع و دستوركار اجلاس هاي خبرگان است -كه هست- و اگر فلسفه وجودي تشكيل مجلس خبرگان رهبري در اين «موضوع» خلاصه مي شود- كه مي شود- بررسي دقيق، مستند و همراه با جزئيات فتنه 88 بايستي اصلي ترين دستوركار اجلاس جاري مجلس خبرگان رهبري باشد. ضرورت اين بررسي و آگاهي اعضاي محترم خبرگان رهبري از فتنه اي كه به تخاصم آشكار با اسلام، انقلاب، امام(ره)، رهبري، نظام و در يك كلمه موجوديت جمهوري اسلامي ايران طراحي شده و به صحنه آمده بود، با هيچ توضيح و توجيهي قابل انكار نيست.
مشخص است هر جا که صحبت از خواص و رفوزه شدن شان می شود. بدون چون وچرا هدف مورد مخاطب و تهاجم قرار دادن رفسنجانی مکار و بساز و بفروش می باشد . بنا براین اکنون که سر بازجو حسین شریعتمداری تأکید بر پیگیری پرونده ی سران مغلوب یا بقول این سر بازجو سران فتنه کرده است . یعنی دارد هوار می زند که جنگ قدرت و ثروت وحذف رقیب و انحصاری کردنش پایان نپذیرفته و کامل نشده است . برای اینکه هنوز رفسنجانی حذف نشده است و بطور کامل هم لبیک نگفته و با کودتا گران بیعت نکرده است . بد تر اینکه وی با رهبران مغلوب در رابطه می باشد . به ویژه اینکه جایگاه لرزان ونامشروع و آسیب دیده ی رهبر ولی وقیح ترمیم نشده است . به ویژه اینکه از سوی دستغیب نماینده ی خبرگان از شیراز وی بر زیر تیغ انتقاد برده شده است که اگر چنانچه با شیوه ی بدر گفتن در این اجلاس مجمع خبرگان آخوندی تا دیوار بشنود و شمشیر دامکلوس پس سر رفسنجانی گذاشته نشود و پرونده ی سران رقیب در این اجلاس مجمع خبرگان آخوندی دست نشانده دنبال نشود تا گره به پرونده ی گشوده شده رفسنجانی یا خواص رفوزه شده زده شود . موجب خواهد شد تا که موقعیت متزلزل شده ی رهبر ولی وقیح لرزان تر از اینکه هست بشود . حال داشته باشید که چه اندازه اوضاع و احوال این رژیم ضد بشری قرون وسطائی ملوک الطوایفی خرت و خر و بی در و پیکر و بی قانون شده است که یک سر بازجو پاسدار شکنجه گر بد نام با توهین و فحاشی کردن رقیب مغلوب و متهم به اتهامات سنگین کردن شان اینگونه برای آخوندهای مجمع خبرگان آخوندی با امر ونهی کردن برای شان تعیین تکلیف کرده است ؟
" انتظار آن
بود كه مجلس خبرگان رهبري در اولين اجلاس رسمي خود پس از آغاز فتنه به اين موضوع ضروري بپردازد كه متاسفانه و در كمال ناباوري و تعجب مردم يعني موكلان خود، از كنار آن عبور كرد و اكنون با توجه به آشكار شدن ابعاد ديگري از فتنه ياد شده و سوءبرداشت برخي از خواص كه رفوزگي شماري از آنان را در پي داشت، ديگر كمترين بي توجهي به اين مسئله حياتي قابل پذيرش نيست.امروزه تمامي اسناد و شواهد موجود به وضوح نشان مي دهند كه فتنه 88 برخلاف آنچه كه فتنه گران در آغاز فتنه و براي سرپوش نهادن بر مقصود اصلي خود ادعا مي كردند عليه رئيس جمهور و دولت آقاي احمدي نژاد طراحي نشده بود بلكه موجوديت نظام، رهبري، اسلاميت و جمهوريت آن را نشانه رفته بود. بنابراين چگونه و با كدام توجيه منطقي مي توان در اجلاس خبرگان رهبري از بررسي و بحث پيرامون آن صرفنظر كرد و ابعاد مستند و تكان دهنده موجود درباره وطن فروشي، خيانت و جنايت ستون پنجم دشمن بيروني را براي نمايندگان محترم مجلس خبرگان ناگفته گذاشت؟!ممكن است گفته شود كه طرح اين مسائل در اجلاس مجلس خبرگان رهبري، به اختلافات دامن مي زند! كه بايد گفت؛ اين ديدگاه غيرمنطقي ترين ديدگاه ممكن درباره موضوع ياد شده است، چرا كه؛الف: فتنه 88 به گواهي اسناد و شواهد موجود عليه تماميت اسلام و انقلاب و نظام بود يعني در يك سوي آن نظام جمهوري اسلامي ايران و در سوي ديگر، مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل به تخاصم در مقابل هم ايستاده بودند، بنابراين اختلافي اگر هست- كه هست و بايد باشد- ميان توده هاي مردم طرفدار نظام و دشمنان بيروني آنهاست و ربطي به اختلافات داخلي ندارد.ب: سران و عوامل اصلي فتنه بخشي از ابواب جمعي دشمنان بيروني هستند از اين روي نه فقط اختلاف بلكه ضديت آشكار و بي پرده با آنها در ادامه دشمني و اختلاف با آمريكا، انگليس و اسرائيل و دنباله هاي داخلي آنها، تلقي مي شود كه اگر وجود نداشته باشد، تأسف آور است. بنابراين به بهانه دامن زدن به اختلافات! آنهم اختلاف با دشمنان تابلودار نمي توان از اطلاع رساني درباره فتنه 88 طفره رفت، بلكه وجود اين مرزبندي و اختلاف با ستون پنجم دشمن ضروري و مصداق روشن «تبري» نيز هست"
بالاخره سر باز جو حسین شریعتمداری با شیوه ی چوب و چماق
به آخوندهای عضو مجمع خبرگان آخوندی نهیب زده و تفهیم شان کرده است که وظیفه ی این آخوندهای متحجر دست نشانده و گماشته تشریفاتی در این اجلاس باید نقش مترسک برای رقیب مغلوب ایفا یا اجرا نمایند . چونکه موظف هستند که فقط پرونده ی وطن فروشان جاسوس و عاملین آمریکائی و اسرائیلی سران فتنه را پیگیری کنند. برای همین در این مورد اعلام کرده که ضمن همکاری با اینان چنین پیشنهاد داده است که هرگونه اسناد ومدارک مربوط به فتنه ی سال 88 می خواهید در اختیار شما گذارده می شود :
" ج: اگر هنوز هم كساني پيدا مي شوند كه در وطن فروشي سران و عوامل اصلي فتنه و پيروي بي كم و كاست آنان از فرمول بارها اعلام شده دشمن ترديد دارند كه به يقين در ميان اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري با توجه به شخصيت علمي آنان وجود چنين ترديدي بسيار بعيد به نظر مي رسد، چاره كار آن است كه ابعاد فتنه به طور مستند و همراه با شواهد غيرقابل انكار به اطلاع آنان برسد و اين، دقيقاً همان نكته مورد نظر يادداشت پيش روي است.د: اختلافي كه مذموم و ناپسند است و نبايد به آن دامن زد، اختلاف نظرها و تفاوت سليقه ميان مسئولان نظام، قواي سه گانه و يا اين دستگاه با آن دستگاه رسمي در درون نظام است كه بسيار عادي و طبيعي است اگرچه متأسفانه در پاره اي موارد از دامن زدن به اينگونه اختلافات پرهيز جدي نمي شود!هـ : متأسفانه و با عرض پوزش بايد گفت؛ برخي از مسائل مورد بحث در جلسات خبرگان رهبري رابطه چنداني با دستور كار اصلي اين مجلس ندارد و يا دستكم اين كه با دستوركار اصلي فاصله زيادي دارد. ضرورت طرح شماري از اين موضوعات را اگرچه به طور كلي نمي توان نفي كرد ولي در حالي كه پاي مسائل با اهميت تر و موضوعات قابل بررسي و تعيين كننده ديگري در ميان است، اولويت دادن به طرح مسائل مورد اشاره و موضوعات بي رابطه يا كم رابطه با دستور كار اصلي مجلس محترم خبرگان، چندان قابل دفاع نيست.و بالاخره، با اين اميد كه نمايندگان محترم خبرگان رهبري، بررسي همه جانبه و مستند فتنه 88 را در دستور كار اجلاس قرار دهند. لازم است به اطلاع هيئت رئيسه محترم مجلس خبرگان برسانيم كيهان آمادگي كامل خود را به منظور همكاري و كمك در ارائه اسناد و شواهد غيرقابل انكار براي اثبات وطن فروشي، خيانت و جنايت سران و عوامل اصلي فتنه اعلام مي دارد"
در خاتمه اینکه همانگونه که در ابتدای نوشتار اشاره شد در این رژیم ضدبشری نه دین و اسلام و قرآن ابزار قدرت ثروت و انحصاری کردن آن نموده است .همچنین نه اینکه تقویت کننده ی سرکوب کرده است. بدتر اینکه نزدیک 32 سال است که به نام مردم علیه شان هرجنایت و خیانی که خواسته زیر پرده ی دین اعمال کرده است . مثلاً اکنون که نشست خبر گان آخوندی است مثل اجلاس دفعات قبل تنها موضوعی که در این اجلاس مورد توجه واقع و مطرح نمی شود مردم و مطالبات شان است . زیرا که اعضای این نهاد دست نشانده ی فرمایشی از سوی شورای نهاد تأئید می شوند که خود آلت دست ولی وقیح می باشند که در نمایش خیمه شب بازی تقلباتی انتصاباتی عضو مجمع خبر گان آخوندی بر گزیده می شوند. مسخره تراینکه مجمع خبرگان آخوندی بر اساس قانون ناظر بر اعمال رهبر ولی وقیح است . حتی طبق قانون دست پخت رژیم ضد بشری این ارگان تشریفاتی این اختیار را دارد تاکه رهبر ولی وقیح را بر کنار نماید . اما چون نهادی تشریفاتی و بی اراده است ، چونکه در اختیار ولی وقیح
می باشد. پس می بایست پیرامون مسائلی بحث و بررسی وجدل کند و سگ دعوا بر پا نماید که تقویت کننده ی جایگاه
ولی وقیح و ضدمردم باشد و لا غیر . برای همین است که اکنون نه موضوع مربوط به مردم ومطالبات شان را در دستور خودقرار نداده است ، بلکه سر بازجو حسین شریعتمداری از موضع طلبکارانه تفهیم شان کرده است که باید با نام مردم هم علیه خودشان وهم علیه ی رهبران رقیب مغلوب جستجو وپژوهش گری کنند تا که بتوانند ا ینان را به جاسوس و عوامل دشمن آمریکا و اسرائیل و غائله آفرینی و فتنه گرائی درسال 88 متهم کنند تا در نهایت توانسته باشند از موقعیت لرزان رهبر ولی وقیح دفاع نموده باشند . آیا چنین رژیم ضدبشر و نامشروعی هنوز هم مردمی می باشد و می بایست در مبارزه و مقاومت برای تغییرات دمکراتیک در ایران درنگ نمود؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890623/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان: (يادداشت روز) سه شنبه 23 شهریور ماه سال 1389
انتظار مردم و دستوركار خبرگان