روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 31 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " عبرت‌هاي تاريخ و سرنوشت دشمنان ما"
گزارش وارونه از آغاز جنگ خانمان بر انذاز ایران و عراق و افتخار کردن به خمینی شیاد جنگ افروز البته بدون اشاره به عوارض ناشی از آن"
30 سال از تاریخ شروع جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق می گذرد که اگر ایران ویران شد و زیر ساخت های کشور نا باود شدند و میلیون ها نفر کشته و مجروح و ترکشی و بی خانمان و پناهنده این جنگ بر جای گذاشت و طبق اعترف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران 1000 میلیارد دلار خسارات مادی وا قتصادی به ایران وارد شد. در عوض این جنگ برای خمینی شیاد و پیروانش به خصوص پاسداران جنایتکار موهبت الهی بود . چون انحصاری قدرت و انباشت نجومی ثروت برای شان بهمراه داشته است . ا لبته با تبلیغات عوامفریبانه این جنگ خانمان بر انداز دفاع مقدس نامیده شد . در صورتیکه هدف جنگ ایجاد خفقان در جامعه و حذف نیروهای انقلابی و سیاسی و دگر اندیشان از صحنه بود. مشروط بر اینکه هم آنگونه که پاسدار محسن رفیقدوست در گفتگوی تلویزیونی خود از پاسدار محسن رضائی نقل قول نمود ، هدف فتح بغداد یا اشغال عراق بود و به وضوح ثابت کرد که ترفند دفاع مقدس پوشش عوامفریبی و منحرف کردن ا ذهان عمومی از اهداف خبیث و ضد انسانی جنگ در پشت پرده بود . بهر حال اکنون که در سی و یکمین سالگرد این جنگ ضد ملی و ضد میهنی قرار داریم که پادو جارچیان جنگ افروز همچون گذشته دست به تبلیغات دروغین ووارونه گوئی محور این جنگ زده اند . ولی برای خنثی و فاش کردن دروغین دفاع مقدس ضرورت دارد که به گزیده هائی از گزارشی که از سوی شبکه ی سخن پراکنی بی بی سی دولت فخیمه در این مورد بازتاب داده شده است نقل قول شود که بیان گر بخشی از واقعیات است که بطور عمد یا انکار می شود . یا اینکه بطور وارونه بیان می گردد که مربوط به یک دست اندر کار وزارت امور خارجه در دولت موقت و قبل ازجنگ ایران و عراق و نظر خواهی کردن در دیدار با خمینی است که چنین می باشد :
"ملاقات با آیت الله خمینی و صدام پیش از آغاز جنگ"" وقتی که در تابستان ۱۹۸۲ نیروهای ایران موفق شدند که قوای عراق را از خاک ایران برانند و وارد حریم مرزی عراق شوند، آیت الله خمینی پیشنهادات متعددی را برای پایان جنگ و دریافت غرامت که کشورهای عرب خلیج فارس حاضر به پرداخت آن بودند، رد کرد.در شش سال آخر جنگ این تنها آیت الله خمینی بود که قادر به خاتمه جنگ بود ولی بعد از تابستان ۱۹۸۲ که نیروهای ایرانی بخشی از عراق را تسخیر کرده بودند، آیت الله خمینی در این رویا بود که از راه کربلا به بیت المقدس برود و "فلسطین را از سلطه استکبار رها" سازد. سرانجام وقتی که جنگ به شهرهای ایران کشیده شد و بقای ولایت فقیه را به مخاطره انداخت، آیت الله خمینی اعلام کرد برای "حفظ نظام" حاضر به نوشیدن جام زهر و پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و آتش بس شده است.باید در اینجا اشاره کنم که روز ۱۳ فوریه ۱۹۷۹ عراق جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت و با ارسال پیامی برای دولت ایران اظهار امیدواری کرد که از این پس روابط دو کشور خوب و شفاف باشد.دولت بازرگان نیز از پیام عراق استقبال کرد و آقای عباس امیرانتظام به عنوان سخنگوی دولت از "روابط برادرانه دو کشور" سخن گفت.نیازی به توضیح نیست که در این مورد نیز دولت بازرگان توانایی عمل به خواسته هایش را نداشت و آیت الله خمینی نه تنها با برقراری رابطه عادی با عراق مخالف بود، بلکه از طریق تبلیغات رسمی و غیررسمی و تماس و کمک به روحانیون حامی خود در عراق در پی براندازی رژیم صدام حسین بود.به بیان دیگر آیت الله خمینی انتظار داشت که در عراق حرکتی شبیه حرکت ضد شاه در ایران آغاز شود و روحانیون شیعه را به حاکمیت برساند..دو روز قبل از ترک ایران به سوی کوبا، ابراهیم یزدی برای خداحافظی از آیت الله خمینی و آگاهی از نظر او درباره قرارداد الجزایر به قم رفت.اینجانب نیز در این سفر همراه آقای یزدی بودم و درملاقات با آیت الله خمینی حضور داشتم.من شاهد بودم که آقای یزدی پس از توضیح کوتاهی درباره اهمیت قرارداد الجزایر و مثبت بودن آن برای ایران، از آیت الله خمینی سوال کرد که "چنانچه عراقی ها در طی ملاقاتی که در کوبا با آنها خواهیم داشت جویا شوند که آیا ما قرارداد الجزایر را می پذیریم یا خیر و پاسخ ما چه باید باشد؟" آیت الله خمینی مکث کوتاهی کرد و گفت: "نه بگویید آری، نه بگویید نه."
اما سر مقاله نویس موجی جنگ بدون داشتن ذره ای شهامت و صداقت تا که اذعان کند که خمینی شیاد قبل از شروع جنگ قصد بر اندازی حکومت عراق و سقوط صدام حسین را داشت و عمدا ًدست به تحریکات مداخله گرایانه درامور داخلی عراق زد تا جنگ شروع شود اکنون سئوال است که چرا گفته نمی شود که جنگ برای چه شروع شد ؟ چرا 8 سال طول کشید تا که از سوی خمینی شیاد منتهی به سرکشی جام زهر شد؟ چرا با کمال وقاحت سرمقاله نویس اینگونه از این جنگ ضد ملی و ضد میهنی ویرانگر وارونه گوئی کرده و از حماسه ی جنگ یاد نموده است:
"سي و يكم شهريور ماه هر سال در تاريخ معاصر كشور يادآور شكل گيري حماسه عظيمي است كه ايران عزيز و انقلاب اسلامي را از گزند دشمنان كينه توز محافظت كرد و نجات دادو سرچشمه عزت و سيادت پايان ناپذيري است كه ملت ايران را به اوج سربلندي تاريخي خود رساند.سي و يكم شهريور ماه هر سال در تاريخ معاصر كشور يادآور شكل گيري حماسه عظيمي است كه ايران عزيز و انقلاب اسلامي را از گزند دشمنان كينه توز محافظت كرد و نجات دادو سرچشمه عزت و سيادت پايان ناپذيري است كه ملت ايران را به اوج سربلندي تاريخي خود رساند.
"بهرحال قبرستان کهنه شکافتن جنگ ادا مه تحریف گری و وارونه گوئی وخاک بر توی چشمان مردم پاشیدن است . زیرا که هدف نه همدرد ی و همدلی کردن با مردم داغدار جنگ و همه چیز از دست داده است ، بلکه پیام به باند های مافیائی حاکم جنگ افروز در گیر جنگ قدرت است که چرا نه سهم رقیب مغلوب از قدرت را فراموش کرده ، بلکه برای شان پرونده سازی می کند . همانگونه که از موضع لغز خوانی وارونه هم علیه ی آمریکا می شود؟. زیرا که وحشت از تهاجم نظامی آمریکا است که زیر پوشش جرأت حمله ندارد نمایش داده شده است . جالب است پس از اشغال نظامی عراق که شرایط حضور و جنایت کردن برای پاسداران فراهم و هموارشد. اکنون این جنایات مرتکب شده داخل عراق بر عهده ی مردم مخالف عراق گذاشته شده است که خواهان عدم دخالت گری حاکمان تهران و پاسداران در امور داخلی عراق هستند و آمریکا گذاشته شده است . همچنین همسو با اینان رهبران کشور های عرب هم مسئول و مقصر اعمال پاسداران در عراق شناخته شده اند. در مقابل سرمقاله نویس بدون اشاره بدست داشتن با توطئه ی مشترک دولت فخیمه و حاکمان تهران و عوامل دست نشانده شان که روز عید قربان صدام حسین بر دار کشیده شد. اینگونه با افتخار از خمینی شیاد جنگ افروز با افتخار یاد کرده است:
"مهمترين فرازها در اين بخش از تاريخ كشور، به "سرنوشت انسان ها در هر دو جبهه" باز مي‌گردد. امروزه نه امام و شهدا در ميان ما هستند و نه از صدام و مزدورانش در عراق اثري باقي مانده است. ولي دنياي معاصر از خميني عزيز و دلاوران روزهاي خون و آتش به بزرگي و عظمت ياد مي‌كند و حال آنكه از صدام و حزب بعث و مزدورانش جز ننگ و نكبت، چيزي باقي نمانده است. اين از عبرتهاي بزرگ تاريخ است كه صدام توسط قدرتهاي شيطاني مامور نابودي ايران و انقلاب اسلامي شد و سرانجام با شكست و رسوائي در انجام مأموريتش توسط همانها از صحنه روزگار حذف گرديد و بوش كوچك رئيس‌جمهور وقت آمريكا رسماً اعلام داشت ملت عراق شايسته حكومتي بجز بعث عراق و صدام است. در واقع قدرتهاي شيطاني عظيم‌ترين زرادخانه‌هاي منطقه را در اختيار صدام گذاشتند تا بلكه بتواند "ريشه ملت ايران" را بسوزاند و به حيات پرخير و بركت انقلاب اسلامي خاتمه دهد. استكبار نه تنها در جنگ 8 ساله كه حتي در دو جنگ بعدي هم نتوانست به اهداف خود مطابق طرحهاي اوليه دست يابد و هنوز هم با تلخكامي احساس مي‌كند براي تدارك زمينه‌هاي تحقق اهداف و برنامه‌هايش ناچار است بدنامي‌ها را به جان بخرد و به اشغالگري در عراق ادامه دهد . به راستي آيا عجيب نيست كه حاميان ديروز صدام، امروزه براي كشتار و جنايت و ويراني در عراق، از هيچ كوششي فروگذار نمي‌كنند؟ ارتجاع عرب از هر فرصتي براي شكل دادن به فجايع تروريستي و صدور بحران به عراق، بهره برده‌اند تا بلكه به درگيري‌هاي قومي - نژادي و مذهبي دامن بزنند و عراق را ويران‌تر از ديروز، در كام حوادث روزمره گرفتار سازند. گروههاي تروريستي تكفيري با همدستي بعثي‌هاي شرور مطابق طرح اشغالگران و با هزينه قارون‌هاي فاسد نفتي منطقه به فاجعه آفريني در عراق سرگرمند و اين پديده يكبار ديگر ثابت كرده است كه حتي حمايت آنها از صدام نيز با اهداف ناپاك و دشمن پسندي صورت گرفته است. تاريخ گذشته و سرنوشت گذشتگان، آموزگار خوبي براي انسان است ولي افسوس كه برخي انسانها نمي‌توانند يا نمي‌خواهند از سرنوشت ديگران درسهاي لازم را بياموزند"
در خاتمه اینکه گذشته از گفته ی خمینی شیاد که گفته بودجنگ نعمت است و تا فتنه در عالم است . لاکن جنگ هم هست و راه قدس از کربلا می گذرد . یعنی اینکه پیروان خمینی شیاد اکنون می توانند جزو حا میان و عاشقان اسرائیل زیر چتر اسرا ئیل نا بود با ید گردد . رئیس جمهور و رئیس دفتر رئیس جمهور مدعی دولت مکتبی و اصول گرا شوند . سئوال است که جنگ چه زمانی شروع شد و چند سال طول کشید و چند سال از تاریخ آتش بس ناشی از شکست مفتضحانه می گذرد؟ اکنون اوضاع و احوال مناطق جنگ زده چگونه است؟ اگر چنانچه ادامه ی بقای ر ژیم ضد بشری جنگ افروز تا کنون به همین فلسفه ی "جنگ نعمت است" بستگی نداشته است . همینطور ادامه ی حیات ننگین اش نیز وابسته به وجود همین فلسفه ی جنگ افروزی نمی باشد ؟ برای چه در امور داخلی عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان مداخله گری می شود؟ چرا با روند مذاکرات صلح خاور میانه دشمنی می شود؟ چرا بطور سیستماتیک و بدون وقفه مانور نظامی و همایش و رز مایش نظامیان و بسیجیان و پاسداران ونیروی اتظامی ادامه داشته است؟ چرا مکمل آن موشک های دور برد زمین به زمین و هوا به هوا پرتاب به فضا آزمایش می شود؟آنگونه که اینگونه اقدامات نظامی جایگزین خواست و مطالبات مردم ایران شده است . از سوی دیگر برای چه پروژه ی هسته ای بطور پنهان دنبال شد و پس از فاش شدن تبدیل به بحران و تهدید اصلی شده است؟ مهمتر اینکه چرا پاسداران در کنار بسیجیان برای دفاع از اهداف پروژه ی هسته ای یعنی دستیابی به سلاح هسته ای دست به کودتا زدند رقیب مغلوب را حذف کردند و حکومت اعلام نا شده ی نظامی را به مردم ایران تحمیل کرده اند و در دفاع از اهداف پروژه ی هسته ای آماده باش فضای جنگی داده اند ؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890631/13890631_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 31 شهریور ماه سال 1389
عبرت‌هاي تاريخ و سرنوشت دشمنان ما