پیشگفتار پیرامون سخنرانی آقای مهدی اصلانی در سیدنی استرالیا وکتاب " کلاغ و گل سرخ" ایشان
گفته می شود روزی شاهزاده ای که همراه پدرش از سلطنت خلع شده ودر تبعید بسرمی برد از پدرش سئوال می کند که پدر جان چه موقع قرار است به آنچه می گوئی و قول می دهی، ما می توانیم به مملکت خود باز گردیم و از شما اعاده ی حیثیت شود و به شماتاج وتخت باز گردانیده شود و شما دوباره پادشاه شوید؟پادشاه خلع از سلطنت شده روی سخن به شاهزاده می گوید فرزندم بگذار هر زمان آنانی که مرا می شناسند بمیرند، آنگاه ما به مملکت مان باز می گردیم ومن اعاده ی حیثیت می کنم تاتخت وتاج پادشاهی را پس بگیرم.
اما پیرامون دعوت و حضور آقای مهدی اصلانی در استرالیا که از سوی دعوت " کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران – استرالیا " انجام شد. تا که ایشان پیرامون سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال 67 به خصوص زندانیان چپ یا غیر مذهبی سخنرانی داشته باشد . سخنرانی ایشان در دو شهر ملبورن شنبه 4 شهریور برابر 28 آگوست و 13 شهریور برابر با 4 سپتامبر سیدنی بود. البته سخنرانی های ایشان با 3 گفتگوی رادیوئی فارسی زبان
همراه بود که شامل رادیو دولتی سراسری اس بی اس و رادیوهای محلی صدای نو وپیام پارس در سیدنی بود. من تصمیم داشتم که فقط به تهیه و تنظیم یک گزارش اکتفا کنم . اما از آنجائیه متوجه شدم که نه فقط در سخنرانی گفتاری ایشان تناقضاتی وجود دارد که در نوشتاری کتاب شان بس بیشتر است . بطوریکه توضیح نوشتاری و پاسخ گفتاری ایشان محور عدم اعدام شدن شان در سال 67 قانع کننده نیست . یا اینکه از یک سو ایشان تأکید گفتاری وهم نوشتاری دارد که از پائیز سال 66 پرسش های مسلمانی یانه ، یا مارکسیت هستی یانه؟ شروع شد که هدف طرح اعدام جمعی زندانیان بود که ما بی خبر از آن بودیم ، ولی از سوی دیگر با بر جسته کردن سرود خواندن زندانیان مجاهد و عملیات آفتاب و چلچراغ و فروغ جاویدان و محورشان مانور تبلیغاتی هدهمند دادن اینگونه القاء می کند که چنین اقدامات مجاهدین بهانه ی مناسب شتاب دادن اعدام های سال 67 شد . البته ایشان در این مورد توضیح نمی دهد پس چرا زندانیان غیر مجاهد اعدام شدند؟ بهر حال با فاکت و توضیحاتی که از این " کتاب کلاغ و گل سرخ" بعداً داده خواهدشد تناقضات باسند مشخص می شود که به نظر من می شود گفت که نوعی توجیه گری یا سفسطه گری حوزوی یا بقول معروف ساختن کلاه شرعی با زرورق پوشش چپ است که زیر چتر بحث دیالوگ یا فرار کردن از گفتمان ایدئولوژیک مقابل پاسخ دلیل اعدام نشدن ایشان مطرح شده است . طوریکه حتی برای برخی از افراد مسن زندانی سیاسی وغیر سیاسی که از رادیو این نظر را شنیده بودند در تماس داشتن تلفنی با هم، بمن گفتند که این چنین توضیح و پاسخ دادن آقای مهدی اصلانی برای شان قابل قبول نبود و فرصت برروی خط آزاد رادیوی پیام پارس آمدن و پرسش کردن از ایشان برای شان نبود . مهمتر اینکه همانگونه که اشاره شد تناقضات بس فراوان تر از سخنرانی گفتاری ایشان در کتاب " کلاغ و گل سرخ " یا نوشتار ایشان وجود دارد . به خصوص اینکه در این کتاب بدون اشاره کردن به شرایط کنونی که در ایران چه خبر است و درون سیاه چال های ایران چه می گذرد با اختصاص دادن بخش هائی از این کتاب به مجاهدین ، نوعی محاکمه کردن مجاهدین به ویژه مسعود رجوی را تداعی می کند . از طرف دیگر با بیان برخی انتقادات سطحی نوعی دفاع و سمپاتی جانبدارانه از اکثریت و توده ای ها در این کتاب نیز قابل رؤیت است که نشان می دهد بر خلاف ادعای مستقل داشتن ایشان وعدم تعلق و وابستگی فکری و تشکیلاتی گذشته اش که به نظر من هدف گران فروشی و مسدود کردن پرسشگری از ایشان نسبت به دیدگاه و گرایش گذشته اش به اکثریتی یا بقول خودش موسوم به 16 آذری ها یا چپ اکثریت می باشد که معترض بودند چرا اکثریت درون حزب توده بطور کامل ذوب شد؟ بگذریم بر داشت من این است که هدف از تهیه و انتشار این کتاب موضع گیری علیه ی مجاهدین با پنهان و مخفی کردن ماهیت گرایش فکری گذشته ی ایشان است که تلاش شده است با پوشش مستقل بودن جا افتاده شود که از موضع بیطرفانه کتاب تهیه و تنظیم و منتشر شده است تا که هر چه بیشتر برای کتاب تبلیع و بازار یابی شود تا که در نهایت کتاب بیشتر فروخته شود. در صورتی که این کتاب همراه با تناقضات گسترده می باشد که امکان مطرح ونقد کردن این تناقضات در یک و دو شماره مقاله امکان پذیر نیست .پس تصمیم گرفته شد که در این نوشتار بعنوان پیشگفتار یاد آوری شود که پس از مطالعه ی کامل کتاب و ضمیمه کردن فاکت ها از آن و برجسته کردن تناقضات تا که هم نقد مستند هم روشنگر باشد و می تواند همراه با بیان برخی از خاطراتی از درون زندان برای روشنگری عملکرد درون زندان و مقایسه کردن با ادعاهای مطرح شده ی گفتاری و نوشتاری آقای مهدی اصلانی باشد به خصوص با اشاره به تجربیات فردی که قبل و پس از این اعدام های سال 67 در ترکیه دارم پس کوشش خواهد شد که نقد مقالات تهیه و تنظیم شده از طریق همین وبلاگ بررسی ونقد مطبوعات بازتاب داده شود که ممکن است طولانی هم با شد.
هوشنگ بهداد
بیستم شهریورماه سال 1389