دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 25 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " حالا همه آن ناله را مي شنوند "
اعتراف سنگر پشت تبلیغات تهدید آمیز انتقاد به تهدیدقرآن سوزی کردن اعتراف شده است که هدف دفاع از اهاف
پروژه ی هسته ای می باشد
بی خود نیست که گفته می شود اگر می خواهید یک جامعه یا نظام را نا بود کنید آدم های کوچک را به کار های بزرگ و آدم های بزرگ را به کار های کوچک بگمارید. یعنی روشی که نزدیک 32 سال است در ایران حاکم شده است . البته فاجعه آنجاست که عوامفریبی و دروغ گوئی و نیرنگ وفریبکاری و شیادی هم چاشنی این روش حکومت مداری شده است . همینطور فاجعه فقط به پیوند این دو مقوله یاد شده و گره بهم خورده ختم نمی شود ، بلکه عمق فاجه آنجاست که دین ابزار قدرت و توجیه گر دروغ گفتن و عوامفریبی و سرکوب و سانسور و خفقان و جنگ افروزی شده است و حاکمان متزلزل و نا مشروع برای بقای حکومت ننگین و منفور خودشان مجبورند که متمسک به دین ابزاری شده بیش از گذشته شوند تا که بتوانند اهرم تبلیغاتی و تهدید و منحرف کردن اذهان عمومی مردم در دست داشته باشند . به خصوص اینکه ضریب نارضایتی در حال فزونی و جامعه در حالت انفجاری می باشد که بیش از گذشته می طلبد که باید از دین ابزاری شده و صدور فتواهای مرتبط به آن برای کنترل فضای انفجاری داخلی و عدم مشروعیت و بحران های بیرونی و معضل ایزولگی استفاده گردد . برای همین اکنون تلاش گسترده می شود تا به نظر تهدید قرآن سوزی یک کشیش آمریکائی آویزان شد و آنرا به بهترین ومناسب ترین دست آویز و بهانه بر ای حاکمان کودتائی در بن بست و بحران فرو رفته تبدیل نمود.لذا که از رهبر لوطی جماران ولی وقیح گرفته تا مجمع خبر گان آخوندی و بازار مکاره مجلس هشتم و حوزه ی علمیه ی قم و سایر آخوندهای حکومتی و بقیه مفت خوران و شرکای دزد حاکمان دین فروش به تهدید پاستور جونز کشیش کلیسیای فلوریدا در آمریکا چسبیده اند و با تهدید کردن به آدم کشی ومهدور الدم بودن این کشیش و سایرین ماهیت در مانده ی رژیم تروریستی ضد بشری را به نمایش گذشته اند. ضمن اینکه ثابت می کنند دین و اسلام ابزار قدرت و آلت سرکوب و تهدید و ترور وناامنی شده است . بطور مثال در پاکستان وکشمیر تظاهرات خونینی که بر پا شده است که عامل تحریک و ناامنی را می بایست در تهران و بیت جماران جستجو نمود. چونکه پاسدارقلم زن یادداشت روز نویس خبر از پایان مرگ لیبرال دمکراسی و سکولارلیسم و حاکم شدن اندیشه اسلام ولی وقیح و طالبانی داده است .
اما بدون توجه به کارنامه ی بغایت ضد بشری که ن اینکه حاکمان دین فروش نزدیک به 32 سال گذشته که هر گونه جنایات ضدبشری کهاین حاکما ن خواسته اند برای خفه و خاموش کردن صداهای اعتراضی و به تسلیم کشانیدن ومطیع نمودن معترضان در سیاه چال ها و خیابان ها و اماکن عمومی و دانشگاه ها به خصوص کوی خوابگاه دانشجویان آنهم هنگام خواب مرتکب شده اند ، بلکه منتظری که برای 10 سال جانشین خمینی شیاد بنیانگار رژیم ضد بشری بود. بدلیل اینکه پس از آگاهی از جنایت علیه ی بشریت یافت که در سیاه چال های سراسر ایران با فتوای قتل عام زندانیان سیاسی انجام شده است اعتراض به خمینی شیاد نمود ولی برکنار و تخمل نشد و خانه نشین گردید . اکنون نیز شرایط آنگونه منقبض و خفقان آور شده است که دولت مردان و مسئولین سابق نه تحمل نمی شوند ، بلکه موردبدترین توهین و اتهاماتی واقع می شوند که در 3 دهه ی گذشته مشابه بیشماران متهمان چنین اتهاماتی اعدام و تیر باران و ترور شدند. اکنون در دفاع چنین دین ابزاری شده که پشتوانه جنایات و توجیه گرش بوده است قلم بر دست وارونه گو و کتمان کننده ی حقیقت زوزه کشان از آن دفاع نموده است و به آویزان شدن کد جنگ نرم و قرآن سوزی جنگ روانی تبیغاتی بر پا کرده است و با اعتراف به سوء استفاده کردن از قرآن اذعان کرده است که با اشغال گران افغانستان و عراق همکاری شد تا که آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان خود ساخته فرو رود . و لی شرایط برای یکه تازی کردن و صدور تروریسم و ارتجاع و بحران و حضور پاسداران در این دو کشور را هموار کند و با سرپل کردن عراق به تقویت تروریسم در منطقه دست به تقویت و حمایت از حزب الله لبنان و حماس زده شد تا امکان دشمنی با روند مذاکرات صلح خاورمیانه میسر شود تا اینکه بالاخره بنا بر گفته قلم بر دست یادداشت روز نویس حاکمان کاخ سفید اینگونه در بحران های فغانستان و عراق و خاور میانه که رژیم ضد بشری ساخته گرفتار شده اند :
"جسارت علني به ساحت كتاب آسماني مسلمانان در مقابل كاخ سفيد و با تدابير امنيتي پليس، واجد معاني فراواني است. يعني اينكه جنگ نرم شكست خورده است. يعني اينكه كاري از دست پياده نظام ناتوي فرهنگي (از سلمان رشدي و حامد ابوزيد و تسليمه نسرين و ايان هرسي علي و مرنيسي بگيريد تا سروش و عبادي و كديور و...) برنيامده است. آيا مي توان براي كينه و حقد شياطين روزگار از قرآن حكيم پاياني جست؟ اگر بيداري خاورميانه اسلامي و مقاومت پيروز در برابر ابرقدرت هاي وحشي روزگار، معجزه اي كوچك از معجزات بزرگ و بي شمار قرآن باشد، پس شياطين با بشارت هاي بزرگ تر اين كتاب و گنجينه هاي هنوز كشف ناشده آن چه كنند؟ آيا فهم واقعيت علت عقده گشايي عليه كلام خدا در برابر كاخ سفيد معماي غامضي خواهد بود؟ «قرآن» تماميت پاسخ به اين پرسش است كه چرا فاتحان سرمست افغانستان و عراق در كمتر از 2سال و اشغالگران فلسطين و لبنان و سوريه و مصر در طول 60سال گذشته، اكنون خود را در يك باتلاق تمام عيار مي يابند؟ قرآن، كانون جوشان اميد و صبر و استقامت و جهاد و مودت و اعتماد و حسن ظن و توكل به قدرت لايزال الهي است"
دردنباله قلم زن همکار سربازجو حسین شریعتمداری که تخصص و حرفه ای در بکار بردن شیوه چماق و حلای بازجوئی زندان دارد . با ترفند ابتدا با نقل کردن نظر گزینه و تحریف شده ای را نقل قول می کند تاچاشنی از موضع تهدید و تهاجمی بر خورد خود کند تا درادامه به رهنمود دادن بازگشت میز مذاکره ی هسته ای برسد و آن را به عنوان تنها راه حل بحران هسته ای تجویز نماید. یعنی گران فروشی کردن شگرد نخ نما شده ی قالب کردن جنس بنجل غیر قابل مصرف تاکتیک سیاست وقت کشی مذاکره است که وی مأمور یت دارد برایش تبلیغ کند و آن راجا بی اندازد. چونکه هدف این است تا پوششی برای برخی موضع گیری رادیکال خطری دفاع هسته ای شود تا که امکان تهدید خطر های تحریم یا تهاجم نظامی را افزایش می دهد خنثی اش کند . همچنین مگر امکان دارد که به اینگونه موضوعات پرداخته شود و آمریکا و اسرائیل تهدید شوند و از پروژه ی هسته ای و دین ابزاری شده همراه با سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز سخن به میان آید. ولی در پایا ن به رقیب مغلوب اشاره نشود و ازقلم بی افتد و این چنین از سوی قلم زن یادداشت روزنویس تهدید و وابسته و متهم نشوند :
"هنوز روزگار «عزت» و «صلابت» مسلمانان در راه است. اين كلمات كه در قيد و بند كاغذ آمد، غلوّ و اغراق و هيجان نيست، سخنان خاوير سولانا دبيركل اسبق ناتو و مسئول پيشين سياست خارجي و امنيتي اتحاديه اروپاست. او از شمار آخرين استراتژيست هايي است كه در روزگار «زوال استراتژي» و «امتناع عقل و تدبير» در غرب بازنشسته شدند. 4 سال پيش (اوايل خرداد 1385) بود كه خاويرسولانا در جمع صاحبان صنايع و شركت هاي اسپانيايي حاضر شد و 2 هشدار مهم را مطرح كرد: «1-ايران براي نخستين بار در تاريخ، رهبري منطقه خاورميانه را به دست گرفته است و به همين دليل، تنش بر سر برنامه غني سازي اورانيوم در ايران، نه با بمباران بلكه با عقل و از مسير سياسي و گفت وگو حل مي شود. ايران نخستين قدرت خاورميانه شده و آن قدر برگ برنده مانند برگ هسته اي، برگ عراق، برگ حماس و برگ افغانستان در دست دارد كه به يك قدرت درجه اول تبديل شود. بايد به گشودن باب گفت وگو و به كارگيري عقل سليم بازگشت..2.-در آينده بايد با جنبش هاي تندروي اسلامي همانند آنچه اكنون با حماس در فلسطين داريم، همزيستي داشته باشيم. اين احتمال زياد است كه همه ما در يك دنياي اسلامي كه در آن اخوان المسلمين و جناح تندروتر اسلامي حكومت كنند، زندگي كنيم. در شرايط كنوني رأي كافي براي آن كه اسلامگراهاي ميانه رو در انتخابات به پيروزي برسند، وجود ندارد. به همين دليل بايد از فراخوان برخورد تمدن ها پرهيز نموده و اين انديشه همزيستي را با 13 ميليون مسلماني كه در اروپا زندگي مي كنند، شروع كنيم، از خانه خويش. وگرنه با مشكلات بسيار جدي روبرو خواهيم شد.»«ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس...». زمين زيرپاي طغيانگران ستيزه جو مي لرزد.مجازات هتاكان به ساحت قرآن و سازمان دهندگان اين نمايش مشمئزكننده، كمترين كاري است كه دولت اوباما و سيستم قضايي آمريكا بايد براي فرو نشاندن خشم امت اسلام بكنند، هر چند كه گفته اند چاقو دسته خود را نمي برد وگرنه ابتدا بايد بوش و هايدن و وولسي و ولفويتز و گيتس و رايس و كلينتون و اوباما را دادگاهي كرد. آنها كه گله اي از رشدي و ابوزيد و تسليمه نسرين و سروش و نظاير آنها را براي حرمت شكني فربه كرده اند، راه به لجاجت و هلاكت مي برند و تربيت شدگان و تحت الحمايه هاي آنها نيز-چندان كه مي بينيد- حتي در مقام محكوميت لفظي نيز زبان نخواهند گشود. از مهاجراني و كديور و عبادي و سروش و بازرگان ها و سحابي بگيريد تا موسوي و صانعي و بيات و كروبي و دستغيب، يعني همان شجاعان نوانديش! كه رسانه رسمي سازمان سيا مي گويد. آنها چند فرسنگ از قرآن دور و مهجورند كه هيچ نمي خروشند و مهر بر دهان زده و خاموشند؟! يعني قرآن كريم اندازه تروريست ها و محاربين حرمت ندارد؟!"
در خاتمه اینکه اینگونه ادعای شفاف و عریان کردن قلم بر دست یادداشت روز نویس که در پوشش سنگر گرفتن زیر چتر توهین به قرآن است. البته مدعی نماینده و سخنگوی مسلمان جهان هم شده است و اخطار خطر های در پیش روی داده است که خبر از طراحی اقدامات تروریستی ونا آرامی در آینده در منطقه و جای دیگر همچون کشمیر و پاکستان است. مقابل این اعتراف باید گفت که حقانیت و درستی فریاد های اعتراضی مردم معترض ایران را به اثبات می رساند که در پژواک فریاد های اعتراضی میلیونی خود که در تظاهرات های ضد حکومتی سال 88 داشتند ریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند. سپس این شعار و فریاد های نه فقط ایران گیر شد، بلکه پژواک در منطقه و جهان طنین افکن شد . چقدر آگاهانه و هوشمندانه مردم ناراضی ایران فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند؟ زیرا که مردم ایران به خوبی می دانند که در بیش 3 دهه ی گذشته چگونه حاکمان زیر پرده ی دین مرتکب جنایات ضد بشری شده اند؟ همچنین چطوری حاکمان دین فروش ایران اهداف خبیث و ضد انسانی شان را با چتر و پرده ی دین ابزاری شده دنبال کرده اند؟ همانگونه که به این واقعیت هم رسیده اند که برای رهائی از وضعیت موجود و خلاص شدن از شر ِ حاکمان عوامفریب و دین فروش تلاش و مبارزه و تأکید جدائی دین ازحکومت و دفاع از حکومت دمکراتیک سکولار در ایران می باشد. صد البته غرب هم می بایست درک وفهم کرده باشد که بیش از حمایت از چنین رژیم ضد بشری مهار و کنترل ناپذیر نه دیگر به صرفه نیست ، بلکه در صورت دستیابی اش به سلاح هسته ای هزینه ی غیر قابل تصور مادی و جانی نه در منطقه که در جهان می تواند در بر داشته باشد .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890625/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 25 شهریور ماه سال 1389
حالا همه آن ناله را مي شنوند (يادداشت روز
)