روزی نامه ی حکومتی شنبه 14 آبان ماه سال 1390
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " آمريكا؛ دل بستن به سراب! "
"مورد دیگر تروریست بودن آمریکا تصمیم به اخراج نیروهای نظامی اش از عراق و نگهداشتن نام مجاهدین توی لیست سیاه تروریستی از سوی وزارت امور خارجه آمریکا می باشد که مکمل سکوت تهدید اخراج مجاهدین تا پایان سال میلادی از عراق است که از سوی نوری مالکی مزدور وخائن و دست نشانده ی حاکمان ایران پیگیری می شود . بلی این چند سند بخشی از 100 سند تروریست بودن آمریکا است که از سوی رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع ادعا شده است و از قلم سرمقاله نویس افتاده یا سانسور شده است"
عجیب است که فشارچند جانبه و موازی وهمزمان که در راستای پیش بردن اهداف مشخص می باشد که از سوی مقامات آمریکایی علیه ی رژیم فاشیستی مذهبی ایران دنبال می شود که سرمقاله نویس اقدامات بیشتر تحریم های کنگره ی آمریکا نتیجه بی اثر شدن طرح فاش شده ترور سفیر عربستان در آمریکا می باشد . ولی از سوی دیگر سرمقاله نویس اعتراف تناقض آمیزکرده است چونکه اذعان نموده که در کنگره آمریکا با وجود اینکه اکثریت با جمهوریخواهان می باشد ولی در تصویب تحریم های بیشتر علیه ی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی کمدی در کنار نمایندگان دمکرات ها قرار می گیرند وبه توافق می رسند. مسخره تر اینکه سرمقاله نویس بدون توجه به وضعیت کنونی ایران که چگونه می باشد. یا اینکه بر گزاری نمایش خیمه شب بازی کودتای 22 خرداد 88 طوری بر گزارشد که نه تقلب ونه آمار سازی دروغین برای حذف رقیب انجام نشد ، بلکه وانمود کرده است که رژیم ضد بشری کودتایی قرون وسطایی با رهبر پوشالی انتصابی منفور و نا مشروع و بازار مکاره دست نشانده وشورای نگهبان انتصابی آلت دست انگاری که اینان نمایندگان 99% جمعیت کشور هستند که 80% این جمعیت در زیر خط فقر اقتصادی به سر می برند که در دفاع از سپاه قدس وغیر واقعی بودن طرح ترور سفیر عربستان مدعی شده است نمایندگان کنگره ی آمریکا جزو همان 1% ها هستند که جنبش 99% وال استریت این چنین علیه شان دست به تظاهرات زده اند:
"طرح ترور تعدادي از مسئولان ايراني از جمله فرمانده سپاه قدس، پرونده سازي عليه مسئولان ارشد نظام جمهوري اسلامي و تمهيد مقدمات براي تحريم بيشتر مردم ايران، بخشي از اقدامات سناي آمريكا در روزهاي اخير بود. اين اقدامات، درست زماني صورت ميگيرد كه مردم آمريكا در سراسر اين كشور با برپا كردن تظاهرات و راه پيمائيهاي پياپي، هر روز بر تعداد طرفداران جنبش "وال استريت" ميافزايند و دولت اين كشور را تحت فشار بيشتر قرار ميدهند تا در سياستهاي خود مبني بر حمايت از نظام سرمايهداري دست بردارد و مردم را كه زير چرخهاي بيرحم ماشين پراشتهاي سرمايهداري درحال له شدن هستند دريابد. علاوه بر اين، بينتيجه ماندن توطئه متهم ساختن ايران در طرح ترور سفير عربستان در آمريكا و بازنده شدن طراحان آمريكائي آن نيز عامل ديگري است كه سناي آمريكا را به انجام اقدامات اخير عليه ايران وادار ساخته است. دولتمردان آمريكائي درصدد هستند با اين قبيل دست و پا زدنها رسوائي خود را در توطئه شكست خورده اتهام شركت داشتن ايران در طرح ساختگي ترور سفير عربستان در آمريكا جبران كنند و اين توطئه رنگ باخته را هر طور شده به جائي برسانند. اما واقعيت اينست كه اين قبيل طرحها و توطئهها در برابر صلابت مردم ايران و اقتدار نظام جمهوري اسلامي راه به جائي نخواهند برد و بر درماندگي آمريكا خواهند افزود. درباره سناي آمريكا نيز اين نكته را بايد در نظر گرفت كه هر چند اكنون جمهوري خواهان اكثريت را در اين مجلس در اختيار دارند ولي جمهوري خواهان و دموكراتها حداقل در دو خصلت مشترك هستند و به همين جهت به چنين موضوعاتي كه ميرسند، متحد عمل ميكنند. خصلت اول اينست كه هر دو حزب از همان يك درصدي هستند كه مردم آمريكا اين روزها در تظاهرات ضد سرمايهداري خود آنها را ريشه همه بدبختيهاي خود ميدانند و 99 درصد بقيه مردم آمريكا زير چكمههاي همين يك درصد، له ميشوند. طبيعي است كه اين يك درصد براي حفظ منافع خود در چنين مقاطعي با همديگر متحد عمل كنند و اختلاف سليقهها را ناديده بگيرند"
در ادامه سرمقاله نویس بر اینکه مانور تبلیغاتی علیه ی آمریکا داده باشد آویزان به با قیام های ضد دیکتاتوری منطقه شده است و اذعان کرده چون ولی وقیح منفور ونا مشروع بطور مرده خوری وموج سواری ادعا می کند که این یک جنبش بیداری اسلامی است که الهام گرفته از انقلاب اسلامی خمینی شیاد و جانشین وی می باشد و پیرامونش اینگونه صغر وکبرا کرده است:
"خصلت دوم كه مشترك ميان جمهوري خواهان و دموكرات هاست، احساس خطري است كه از ناحيه انقلاب ايران براي خوي چپاولگري خود ميكنند. آنها قيامهاي مردمي در كشورهاي عربي و شمال آفريقا و حتي كشورهاي اروپائي و آمريكا را ميبينند و ميدانند كه ملتها در اثر مقاومت پيروز ملت ايران در برابر آمريكا و قدرتهاي استعمارگر غربي، جان گرفتهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه ميتوان با وحدت و يكپارچگي در برابر زورگويان ايستاد و ديكتاتورها را به زمين زد و دست چپاولگران را از ثروتهاي مردم كوتاه كرد و مانع مكيدن خون ضعفا توسط قلدرها شد. اين واقعيت، موجب هراس همه سران نظام سرمايهداري اعم از جمهوري خواه و دموكرات شده و آنها را براي مقابله با سرچشمه بيداريها و ريشه اين تحركات متحد كرده است"
بالاخره اینکه پس از 33 سال تجربه ی عملکرد عوامفریبان دین فروش و جنگ افروز وغارتگر حاکم که حتی جرأت نمی کنند مجوز برپایی یک تظاهرات دانشجویی دهند . یا اینکه یک روز سر دژخیمان زندانبان و شکنجه گران درون سیاه چال ها دست از شکنجه وتهدید وتبعید و زجر کش کردن قربانیان در بند بر دارند . یاا ینکه دستگاه آلوده به فساد و تبعیض قضاییه یک روز احکام زندان و شلاق و قطع اندام و سنگسار واعدام صادر نکند .چونکه این نهادهای سرکوبگر وحشت از فضای انفجاری جامعه دارند که می بایست با اعمال سیاست رعب و وحشت دیوار اختناق حفظ گردد . ولی مگر وارونه گویان تصویر مار کش و مار قالب کن امثال سرمقاله نویس دست از شامورتی بازی و بند بازی و معرکه گردانی وارونه گویی و کتمان حقایق بر می دارد تا که با پاک کردن صورت مسأله نماینده ی ملت نشود و موازی سیاست دین تبدیل به قدرت و ثروت شده با ترکیب مصادره نام ملت چماقی برای مشروعیت دادن نسازد و این چنین ادعای نکند که ملت حامی و پشتیبان نظام ضد بشری و قرون وسطایی می باشد:
"آنچه در اين ميان از نظر دولتمردان آمريكائي، چه جمهوري خواه و چه دموكرات، پنهان مانده اينست كه آنها مثل هميشه قدرت نظام جمهوري اسلامي و يكپارچگي ملت ايران در دفاع از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را ناديده گرفتهاند. دولتمردان آمريكائي بايد بدانند كه ملت ايران، دولت آمريكا را رأس تروريسم جهاني ميداند و از جنايات سران حكومت آمريكا عليه ملتها از هيروشيما و ناكازاكي تا ويتنام و شيلي و نيكاراگوئه و عراق و افغانستان و ايران اطلاع دارد و به همين دليل امروز دولت آمريكا منفورترين دولتها نزد ملت ايران است. مردم ايران با همين نگاه و با تجربه موفقي كه از مقاومت 32 ساله در برابر آمريكا دارند، اقدامات اخير ضد ايراني دولتمردان آمريكائي را به سخره ميگيرند و بار ديگر آنها را وادار به پذيرفتن شكست خواهند كرد. اينكه آمريكا بتواند مردم و مسئولان ايران را به تسليم شدن در برابر فشارها وادار كند، سرابي بيش نيست. واقعيت اينست كه آمريكا در داخل كشور ايران هيچ مخاطبي ندارد و مردم ايران عليرغم اختلاف نظرهائي كه ممكن است با همديگر داشته باشند يا ايرادهائي كه ممكن است به مسئولان داشته باشند و عليرغم مشكلاتي كه وجود دارد، در دفاع از نظام جمهوري اسلامي و آرمانهاي انقلاب و حفاظت از استقلال كشور با هم متحد هستند و به دولتمردان آمريكائي نشان خواهند داد كه تصوراتي كه درباره ايران دارند، فقط يك توهم و دل بستن به سراب است"
در خاتمه اینکه این روز ها با شیوه ی مچ گیری یا در اصل سر پل خر بگیری که گاهی بطور طنز بیان تأکید می شود که باید تحقیق و بررسی شود درون بازار مکاره و دولت و سایر نهادهای حکومتی چه تعداد هستند که دارای گرین کارت هستند؟ در صورتی که برای رد گم کردن یا عادی ساز ی بلندتراز همتایان وهم قطاران شان فریاد مرگ بر آمریکا سر می دهند و وعده ی به زودی استکبار جهانی به خصوص شیطان بزرگ فرو می پاشد هم اضافه می کنند وتأکید می کنندکه به زودی جای این فروپاشی را انقلاب جنبش بیداری اسلامی منطقه می گیرد که رهبریت آن در دست رهبر لوطی جماران است که ادعای رهبریت ام القرای جهان اسلام هم دارد که ادامه ی آن به وال استریت آمریکا رسیده است. همچنین تازگی هم خواب نما شده که دارای آنگونه استعداد معجزه گری می باشد که می تواند نشخوارهای بیش از 3 دهه گذشته علیه ی آمریکا را باز پروری نماید که نخ نما و از رده ی تبلیغاتی خارج شده است ولی وی مدعی شده است که 100 سند خدشه نا پذیر اقدامات تروریستی علیه ی آمریکا که در ایران و منطقه در اختیار دارد که به زودی به نمایش گذاشته می شود تا این چنین وی از سپاه قدس دفاع کرده باشد که نه سپاه قدس نقشی در طرح ترور سفیر عربستا ن در آمریکا نداشته است ، بلکه با فاش نمودن این اسناد آبروی آمریکا هم برده وثابت می گردد که این آمریکا است که رهبر تروریست های جهان است. طوری که برخی از این اسناد تروریستی آمریکا چنین است که در سال 65 مک فارلین بطور پنهانی با کلت و کیک و کتاب وارد تهران شد و با رفسنجانی دیدار کرد و این ها را با تسلیحات دیگر تحویلش داد . مورد دیگر سند تروریست بودن آمریکا دست داشتن در ربودن 3 رهبر مسیحی و مثله کردن شان است . سند دیگر مأمور کردن سعید امامی و همکارانش همچون آخوند اژه ای در قتل های زنجیره ای در ایران و برون مرز و کشتن و سر به نیست کردن مخالفین و منتقدین بوده است . بعلاوه سند تروریستی طرح کودتای 22 خرداد 88 را طراحی کرد تا که معترضان ناراضی دست به تظاهرات ضد حکومتی بزنند تا که مورد ضرب وشتم وبازداشت واقع شوند . سپس با شکنجه وادار به اعتراف شوند و بگویندکه ستون پنجم دشمن بیگانه آمریکا هستند تا که بهانه ی لازم برای حصر خانگی دو رهبر رقیب به اتهام همکاری با آمریکا وجود داشته باشد . سندد یگر تروریست بودن آمریکا گنجانیدن نام مجاهدین در زمان بیل کلینتون توی لیست گروه و سازمان تروریستی مجاهدین از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا می باشد. همچنین مورد دیگر تروریست بودن آمریکا اشغال نظامی افغانستان است که رفسنجانی برای اثبات تروریست بودن آمریکا در خطبه نماز جمعه ی تهران خطاب به بوش گفت وی می داند که اگر همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود. یک سند دیگر تروریست بودن آمریکا استفاده کردن از دلال و جاسوس چند جانبه احمد چلبی خائن بودتا با رهنمود اطلاعات ساختگی وجعلی وزارت بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی مذهبی ایران مقدمه تهاجم نظامی عراق و اشغال آن هموار شود . مهمتر اینکه سند تروریست بودن آمریکا بمباران هوایی قرار نظامی مجاهدین در عراق و خلع سلاح کردن شان بود. در دو اقدام یا سند تروریست بودن دیگر آمریکا توطئه ی مشترک تهاجم جنگی یا جنایت علیه ی بشریت علیه ی مجاهدین اشرف در 6و7 مرداد 88 و 19 فروردین 90 بود که نه اینکه مانع از این تهام نظامی نشد ، بلکه نیروهای نظامی اش را عقب کشاند تا مهاجمان با خیال راحت مرتکب جنایت علیه ی بشریت شوند. بالاخره اینکه مورد دیگر تروریست بودن آمریکا تصمیم به اخراج نیروهای نظامی اش از عراق و نگهداشتن نام مجاهدین توی لیست سیاه تروریستی از سوی وزارت امور خارجه آمریکا می باشد که مکمل سکوت تهدید اخراج مجاهدین تا پایان سال میلادی از عراق است که از سوی نوری مالکی مزدور وخائن و دست نشانده ی حاکمان ایران پیگیری می شود . بلی این چند سند بخشی از 100 سند تروریست بودن آمریکا است که از سوی رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع ادعا شده است و از قلم سرمقاله نویس افتاده یا سانسور شده است .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900814/13900814_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی شنبه 14 آبان ماه سال 1390
آمريكا؛ دل بستن به سراب!