دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 2 آذر ماه سال 1390

نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان بازي باخت باخت تركيه در شطرنج سوريه

"تغییر وتحولات شتابدار منطقه و بحرانی شدن اوضاع سوریه و اوج گیری تنفر عمومی نسبت به سیاست سر کوبگرانه و اقدامات تروریستی با ایجاد رعب و و حشت که از سوی نوری مالکی مزدور وخائن و نخست وزیر دست نشانده ی عراق اعمال شده است . بهمین دلیل موجب شده تا سرنوشت حاکمان این دوکشور ومردم به گروگان گرفته شده عراق و سوریه با سرنوشت ولی وقیح منفور ونا مشروع و پاسداران کودتاگر و اهداف نظامی سلاح هسته ای بهم گره زده شو آنگونه که این گره باز شدنی نمی باشد"

گویا مدعی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روزنویس تصور کرده است که بقیه هم همچون وی دچار فراموشی شده اند که از یاد برده اند چگونه مقامات ریز و درشت رژیم فاشیستی مذهبی در کنار مطبوعات وابسته از جمله همین قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس بدلیل پیروزی اسلام گرایان در ترکیه کف بر دهان آورده تبریک می گفتند وابراز شادمانی و رقص و پایکوبی می کردند و فاتحه سکولاریسم در این کشور ومنطقه را خواندندو آن را چماقی علیه ی رقیب مغبوب مدعی اصلاح طلبان وحامیان سکولاریسم در ایران نمودند؟ بعلاوه در ادامه وقتی بدلیل تهاجم کماندوهای اسراییلی به کشتی صلح عازم سواحل نوار غزه رابطه ی میان اسراییل و ترکیه دستخوش تنش شد و روابط شان شکرآب شد . هورا برای نخست وزیر و و زیر امور خارجه ی ترکیه کشیدند . تا جایی که قبل از نشست اجلاس شورای امنیت سازمان ملل محور تصویب و قطعنامه ی تحریم هسته ای در تهران یک اجلاس هسته ای 3 جانبه با ترکیه و برزیل بر گزار و اطلاعیه 3 جانبه انتشار یافت . مهمتر اینکه گویا رئیس جمهور با هیأت همراه به ترکیه سفر نکرد. سپس با بستن قرارداد های جدید ناشی از سیاست خائنانه ی چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زدن اعلام نشد که حجم مبادلات اقتصادی و گازی و.. میان دو کشور به 30 میلیاردد لار رسیده است . اکنون چگونه است که با فراموش کردن گذشته و نا دیده گرفتن سیاست های چوب حراج زدن و باج دادن و حتی همکاری مشترک نظامی در سرکوب اعضای پ ک ک و پژاک در خاک کردستان عراق سند همکاری ترکیه و آمریکا علیه ی ایران و سوریه هم پیمان رژیم فاشیستی مذهبی ایران رو شده است؟ بهر حال برای پاک چنگال خونین بشار اسد جنایتکار و در دفاع از وی مدعی شده است که مخالفانش جز مسلح شدگان از سوی قطر و عربستان وترکیه نیستند که شیعه سر می برند. پس ادعا شده که هیچگونه شباهتی نه میان بشار اسد و سرهنگ قذافی نیست . حتی سرنوشت مشابهی میان لیبی و سوریه وجود ندارد . چونکه قذافی برخور دار از حزب الله لبنان نبود. بنابراین قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس ادعای وارونه ی خود را با گزینه بر داری و نقل قول کردن اینگونه پیرامون اوضاع سوریه رله کرده و تحلیل برد- برد برای سوریه وباخت – باخت برای ترکیه داده است :

"جالب اين است كه حدود 5ماه قبل از آغاز تحولات منطقه عربي سندي متعلق به سفارت آمريكا در آنكارا در يك سايت معروف اروپايي منتشر شد كه در آن دو مقام وزارت خارجه تركيه- فريدون سيزلي اوغلو معاون وزير و مراد اوزچليك مامور ويژه در امور عراق- در فوريه 2007 يعني بهمن ماه 1385- به همراه سفير آمريكا و طي جلساتي در سفارتخانه آمريكا در آنكارا به منظور ضربه زدن به ايران و از ميان برداشتن نفوذ منطقه اي آن «طرح تغيير در سوريه» را تهيه كرده اند. براساس اين سند- كه با كد ANKARA169 09 ثبت شده- معاون وزير امورخارجه تركيه متعهد شده است كه همه توان تركيه را براي ضربه زدن به سوريه وارد ميدان كند. در اين سند- كه پس از انتشار، توسط دولت هاي آمريكا و تركيه تكذيب نشده- آمده است: «دولت تركيه تلاش خواهد كرد تا ابزارهاي نفوذ را از دستان ايران بگيرد. اعتقاد بر اين است كه بهترين راه براي اين كار جدا كردن سوريه از ايران است چرا كه بدون حمايت سوري ها، تلاش ايران براي تغيير در كشورهاي وابسته به غرب اثربخشي بسيار كمتري خواهد داشت.» براساس اين سند مقامات آمريكا و تركيه نسبت به نفوذ ايران روي دولت عراق و شخص نخست وزير- نوري مالكي كه 8ماه پيش از اين جلسه روي كار آمده است- به طور جدي ابراز نگراني كرده اند. در اين سند تركيه «تعهد كامل» داده است كه به رابطه قوي با رژيم صهيونيستي، وادار كردن حماس به سازش با حكومت خودگردان و شخص محمود عباس و كمك به فرآيند سازش عربي با رژيم تل اويو كمك كند. گاردين به نقل از او مي نويسد تصميم به تغيير در سوريه در يك فرايند مشترك بين غرب و رژيم سعودي پس از شكست اسرائيل در جنگ 33 روزه اتخاذ شد و هدف از آن هم ضربه زدن به ايران بود. از قول ملك عبداله مي نويسد: «تغيير در سوريه تاثير مفيد بسيار جدي براي عربستان دارد». پادشاه فرتوت عربستان اضافه كرده است: «هيچ چيز به اندازه تغيير در سوريه به ايران ضربه نمي زند. دو سوريه وجود دارد، يك سوريه در فضاي حقيقي و يك سوريه در فضاي مجازي. غرب و رژيم هاي وابسته منطقه اي آن- بويژه رژيم جنايت كار سعودي- يك سوريه مجازي و غيرواقعي ساخته اند و از طريق به نمايش درآوردن آن اولاً تلاش مي كنند تا سوريه واقعي را متزلزل كنند و احياناً مخالفان نظام سياسي سوريه را به ميدان بياورند و از سوي ديگر اقدامات بين المللي و منطقه اي را براي تحقق هدف- مشترك رژيم صهيونيستي، غرب و كشورهاي وابسته اي نظير عربستان و قطر- بسيج نمايند و در نهايت در يك فضاي بين المللي سوريه را محلي براي تاخت و تاز خود قرار دهند.درحاليكه از يك سو همه مي دانند كه عناصر نظامي يا شبه نظامي مخالف نظام سوريه در اختيار غرب و رژيم هاي تركيه، عربستان و قطر مي باشند و معنا ندارد بدون نظر آنان در حمص بصورت مسلحانه وارد خيابان شوند و از جمله بيش از 20نفر از شيعيان را سر ببرند. طبعاً هيچ دولتي نمي تواند با چنين پديده اي صرفاً برخورد سياسي كرده و از نيروهاي پليس و امنيتي خود براي پايان دادن به توطئه استفاده نكند. جالب تر اين است كه بلافاصله پس از موافقت دولت سوريه با طرح اتحاديه عرب كه لازمه آن كنار گذاشتن سلاح از سوي مخالفان نظام سوريه بود، باراك اوباما با صراحت اعلام كرد: مخالفان سلاح هاي خود را تحويل ندهند چرا كه در اين صورت توسط پليس مورد حمله قرار مي گيرند! موضع اوباما و درگيري عناصر وابسته به اين مثلث در حمص نشان داد كه اتحاديه عرب و دو ضلع ديگر يك طرح بيشتر ندارند و آن بين المللي كردن مسايل سوريه است .ليبي مورد حمايت جبهه مقاومت نبود و حزب الله را در كنار خود نداشت، در بعد درون حكومتي هم فاصله ليبي با سوريه طي 8 ماه اخير كاملاً متفاوت است. سيستم سياسي ليبي در همان آغاز راه با شكاف مواجه شد. در درجه اول سفارتخانه ها سقوط كردند و يكي- دو روز بعد ارتش دو شقه شد و فرماندهان ارشد در حد وزير دفاع به مخالفان پيوستند و اكثر اعضاي كابينه نيز استعفا داده به مخالفان پيوستند در سوريه طي 8 ماه يك وزير يا يك فرمانده جدا نشده. عليرغم تبليغات گسترده مبني بر جدا شدن 30 هزار نفر از اعضاي ارتش، تعداد اين نيروها- براساس آنچه در سايت ها آمده- طي 8 ماه به200 نفر نرسيده كه در هر كشوري در عادي ترين شرايط هم ماهيانه بيش از 50 نفر از خدمت در ارتش فرار مي كنند آنهم در ارتشي 500-600 هزار نفره فرار 25 نفر در يك ماه كاملاً عادي است و اين هم به معناي پيوستن به مخالفان نيست، جالب اين است كه توطئه گسترده كشورهاي توطئه گر بالاترين نظامي جدا شده از ارتش سوريه يك سرهنگ دوم است"

در خاتمه اینکه مشخص است که چرا قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس می بایست آویزان به بشار اسد دیکتاتور جنایتکار مستبد و نوری مالکی مزدور نخست وزیر دست نشانده ی عراق و حزب الله لبنان وجنگ 33 روزه شود و مانور تبلیغاتی دهد. زیرا که گذشته از اینکه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران در بحران فرو رفته و دربن بست گیر افتاده است . همچنین در انزوای منطقه ای و جهانی قرار دارد. از سوی دیگر سخت مواجه و در گیر جنگ قدرت و ثروت و رقابت و اختلافات درونی می باشد . مهمتر اینکه 3 پرونده ی اخیر هسته ای و نقض مستمر حقوق بشر و طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا موجب تصویب 2 قطعنامه ی شورای حکام و محکومیت مجمع عمومی سازمان ملل شد . همینطور پرونده ی ترور سفیر عربستان در آمریکا برروی میز شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته است. بدتر اینکه انفجار انبار مهمات موشک های دور برد پادگان مدرس پاسداران که منجر به کشته شدن پاسدار موشکی حسن تهرانی مقدم و کشته و نا پدید شدن بیش از 160 تا 170 نفر از پاسداران شد آشکارا زیرآب قدرت نمایی ادعای پوشالی موشک های دور برد زده شد و عجیب گند این شوی قدرت کاذب موشکی در آمد. در مجموع این اقدامات سبب آشکار شدن آسیب پذیری بیش از حد رژیم فاشیستی مذهبی شده است. برای همین است که این رژیم فاشیستی مذهبی در مانده و مستأصل نیاز شدید هم به حمایت هم سپر بلا یا پیشمرگه کردن عراق و سوریه و حزب الله لبنان دارد . زیرا که تغییر وتحولات شتابدار منطقه و بحرانی شدن اوضاع سوریه و اوج گیری تنفر عمومی نسبت به سیاست سر کوبگرانه و اقدامات تروریستی با ایجاد رعب و و حشت که از سوی نوری مالکی مزدور وخائن و نخست وزیر دست نشانده ی عراق اعمال شده است . بهمین دلیل موجب شده تا سرنوشت حاکمان این دوکشور ومردم به گروگان گرفته شده عراق و سوریه با سرنوشت ولی وقیح منفور ونا مشروع و پاسداران کودتاگر و اهداف نظامی سلاح هسته ای بهم گره زده شو آنگونه که این گره باز شدنی نمی باشد .

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900902/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 2 آذر ماه سال 1390

بازي باخت باخت تركيه در شطرنج سوريه (يادداشت روز)