دروغ نامه ی کیهان شنبه 5 آذر ماه سال 1390
نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " معجزه يك آلياژ از هند تا مصر "
"فراموش نشده است که چگونه آخوند شیاد فرصت وجاه طلب و عوامفریب و دین فروش خمینی شیاد انقلاب مردم ایران را منحرف نمود . سپس آن رامصادره و انحصاری کرد . البته برای حذف مخالفان از صحنه و خاموش کردن صدای معترضین ودگر اندیشان می دانست که چگونه زیر چتر سیاست جنگ افروزی وبحران آفرینی باید اهداف پلید خودش را دنبال وبه آن جامه ی عمل به پوشاند . برای همین جنگ خانمان سوز و ویرانگر بسیار پر هزینه مالی وتلفات انسانی ایران و عراق را نعمت الهی نامید . از آن تاریخ تا کنون از سوی جانشین و پیروانش از این سیاست بشدت پیروی شده است"
اگر در ادامه سیاست خائنانه ی مماشات گری مقامات آمریکایی با رژیم فاشیستی مذهبی ایران از بدو تشکیل آن در پیش گرفته اند. اکنون محور این سیاست چالش رد گم کنی و سیاه بازی که از سوی آمریکا با رژیم ضد بشری قرون وسطایی حاکم بر ایران ادامه داشته است تصور شود که آمریکا آنقدر ضعیف است که توان بر خورد مقابل اشغال سفارتخانه اش در تهران و به گروگان گرفتن کارکنانش برای بیش از یک سال توان بر خورد با آن را نداشت. به خصوص این که مکمل این اشغال گری کشته و مجروح شدن صدها تفنگدار در یایی آمریکایی در اقدام انفجاری تروریستی در بیروت بود. سپس در اقدامی مشابه تروریستی دیگر در کویت رخ داد . باید گفت این بر داشت ضعف آمریکا یا وحشت از رژیم ضدبشری و قرون وسطایی ایران خلاف واقعیت است . برای اینکه مقامات آمریکایی نه خواهان بر خورد ومتقابل به مثل با رژیم فاشیستی مذهبی نبودند ، بلکه سیاستی در پیش گرفتند که نه موجب تضعیف که تقویت رژیم ضد بشری وقرون وسطایی ایران شد . برای اینکه هم زمان که جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق با سر دادن فریاد های مرگ بر آمریکا و صدام ادامه داشت. ناگهان مقامات آمریکایی به جای واکنشی که با تهاجم نظامی نسبت به افغانستان و عراق بعدها نشان دادند . می توانستند در مورد ایران اقدام کنند. ولی ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا ترجیح داد تا که مشاور وپیک ویژه ی خود مک فارلین را راهی تهران نماید تا با هدیه کلت وکتاب و کیک به رفسنجانی موشک های هاگ و استنگر ضد هوایی را تحویل دهد .تا هم جنگ ادامه یابد . هم رژیم فاشیستی مذهبی مغلوب جنگ نشود . اما اکنون طلبه پاسدار هم لهجه پاسدار حسین شریعتمداری محور ضعف آمریکا و اعتراف به چالش اصلی شان با ایران این چنین نقل قول از ضعف آمریکا و قدرت رژیم فاشیستی مذهبی ایران کرده است:
"تعبير ديپلماتيك تر تحليل سال گذشته روزنامه واشنگتن تايمز بود كه نوشته بود «ايران چالش شماره 1 و 2 و 3 آمريكا در سال 2011 است». يك هفته بعد از سخنان اوباما، روزنامه لوموند چاپ پاريس، در ترسيم چشم انداز موجود نوشت «ايران، هم اكنون پرچم رهبري آمريكا در جهان را به حالت نيمه افراشته درآورده است. اروپا درگير بحران هاست و از آن سو جنبش هاي اسلامگرا در حال درو كردن ميوه بهار انقلاب ها در خاورميانه هستند». يكي دو روز بعد، شبكه تلويزيوني ABC در حالي كه از قول چند مقام ارشد اطلاعاتي- فعلي و سابق- آمريكا، بازداشت دست كم 12 جاسوس سازمان «سيا» در ايران و لبنان را تاييد مي كرد، اعلام كرد «تأييد خبر چند ماه پيش، نشان مي دهد ايران و سيدحسن نصرالله دبير كل حزب الله لبنان در آن زمان (مي و ژوئن) راست گفته بودند... آن زمان سازمان سيا تجاهل كرد اما يك مسئول فعلي اين سازمان مي گويد ضربه اي بزرگ به آمريكا وارد شده است. اينك معلوم مي شود نصرالله دروغ نگفته بود. پس از كشف شبكه جاسوسي سيا، نگراني از خسارت ناشي از اين اتفاق، مانند ويروس در بدنه سازمان پخش شده است. به گفته مقامات آمريكايي، خسارت هاي ناشي از انهدام اين شبكه جاسوسي بيشتر از سطح توقع آنها بوده و هر چه زمان مي گذرد، بر حجم فاجعه افزوده مي شود.» اينها را علاوه كنيد به برخي كشفيات جاسوسي طي چند ماهه اخير در سوريه كه هنوز ابعاد كامل آن رسانه اي نشده است. همزمان بنيامين بن اليعاذر وزير دفاع سابق رژيم صهيونيستي گفته است «رخدادهاي اخير مصر ابعاد هولناكي به خود گرفته است. تل آويو بايد خود را براي تبديل مصر به دشمن اسرائيل آماده كند. آينده مصر در دست ملت اين كشور قرار گرفته كه اسرائيل را دشمن خود مي دانند». "
وقتی اساس تحلیل گری و قدرت نمایی کاذب هذیان گویی حوزوی – فلسفی سنگ مفت یا گنجشک مفت یا در اصل حرف مفت باشد .می بایست که ابزار قدرت یک پاسدار تروریست فرمانده سپاه قدس است و یک شیخ حسن نصرالله که رهبر حزب الله لبنان می باشد تجویز شهادت طلبی برای دیگران باشد . تاکه طلبه پاسدار قلم زن هم لهجه پاسدار شکنجه گر شریعتمداری در دفاع وتعریف و تمجید کردن همراه با لغز و رجرخوانی از این شیخ و پاسدار دست به مانور تبلیغاتی جنگ 33 روزه سپاه قدس وحزب الله لبنان با اسراییل بزند ونقل قول کند که فرق میان نظامیان اسراییل با حزب الله لبنان در این جنگ 33 روزه چنین بود که حزب الله لبنان عاشق مرگ بود و لی نظامیان اسراییل عاشق زندگی و زنده ماندن بودند ونمی خواستند بمیرند . اکنون چنین فلسفه مرگ طلبی از سوی اینان الگوبرای ملت های تونس ومصر ولیبی ویمن وبحرین شده است . مهم اینکه چنین ادعایی شامل حال سوریه وعراق نمی شود . بهر حال پیرامون جنگ افروزی بر اساس داوطلب مرگ شدن به جای ا مکانات پیشرفته ومدرن نظامی جنگیدن و دفاع کردن که از سوی شیخ حسن نصرالله و پاسدار تروریست قاسم سلیمانی در منطقه دنبال می شود مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس ا اینگونه نقل قول وتشریح وتحلیل داده است:
همين روزها نام دو سردار و دو سرلشكر، دهان به دهان سياستمداران غرب و تيتر به تيتر رسانه هاي آنها گشت؛ سيدحسن نصرالله و حاج قاسم سليماني. اين دو سردار، پاسخ هايي براي پرسش اخير دارند. برخي محافل رسانه اي و سياسي صهيونيستي پيش از اين شهادت داده اند كه هر چه زمامداران خود- كساني چون پرز، اولمرت، نتانياهو و باراك- را «دروغگو» و «فرومايه» تلقي مي كنند، سيدحسن نصرالله و وعده هاي او را صادق يافته اند. مي گويند سخنان وي از جنس حقيقت است و مي توان به درستي آنها ايمان داشت. زماني كه صهيونيست ها، جنازه شهيد هادي نصرالله فرزند دبير كل حزب الله را گروگان گرفتند و باج خواستند، با حيرت تمام شنيدند كه نصرالله مي گويد فرزند من با ديگر شهداي حزب الله هيچ تفاوتي ندارد و ما سر اين جنازه معامله نمي كنيم. بعد از مقاومت پيروز 33 روزه در تابستان 2006، از «سيدحسن» پرسيدند كه چگونه از پس اشغالگران صهيونيست - چهارمين ارتش بزرگ به قول خودشان- برآمديد و بر آنها پيروز شديد؟ او ضمن آن كه از شوق شهادت سخن گفت، ما پاشنه آشيل و نقطه ضعف آنها- جان دوستي حريصانه و يهودانه!- را پيدا كرديم و مدام از همان موضع ضربه زديم تا از پا درآمدند و گريختند. چند سال بعد- همين روزها- وقتي قاسم سليماني بقيه السيف فرماندهان شهيد دفاع مقدس شنيد مقامات بزدل آمريكايي علناً از ترور او مي گويند تا ترس و عجز خود را بپوشانند، با آرامش تمام در جمع بسيجيان گفت «ترور، تهديدي براي من نيست. كمك به يك شوق قديمي است... خدايا شهادت را نصيبم كن». هيچ كس در سبعيت رژيم كودك كش صهيونيست يا رژيم جنايت بنيان آمريكا ترديدي ندارد و آنجا كه جنايت و رذالتي مرتكب نشده اند، قطعاً تيغ شان كند بوده است. «ابد والله ما ننسي حسيناً». اگر ديروز نوبت مردم لبنان و عراق بود كه اين شعار را از صميم جان بخوانند و بگويند هرگز حسين(ع) را فراموش نمي كنيم، امروز نوبت بحرين و يمن است و فردا مصر، "
در خاتمه اینکه فراموش نشده است که چگونه آخوند شیاد فرصت وجاه طلب و عوامفریب و دین فروش خمینی شیاد انقلاب مردم ایران را منحرف نمود . سپس آن رامصادره و انحصاری کرد . البته برای حذف مخالفان از صحنه و خاموش کردن صدای معترضین ودگر اندیشان می دانست که چگونه زیر چتر سیاست جنگ افروزی وبحران آفرینی باید اهداف پلید خودش را دنبال وبه آن جامه ی عمل به پوشاند . برای همین جنگ خانمان سوز و ویرانگر بسیار پر هزینه مالی وتلفات انسانی ایران و عراق را نعمت الهی نامید . از آن تاریخ تا کنون از سوی جانشین و پیروانش از این سیاست بشدت پیروی شده است . زیرا که در پوشش جنگ بود که به جای ایجاد رفاه اجتماعی وترقی و پیشرفت وخدمات رسانی و اشتغال و پاسخگویی به نیاز ومطالبات مردم ایران نسخه تزریق شربت شهادت با واگذاری وعده ی نسیه ی کلید بهشت به عاشقان مرگ و شهادت شد تا که بهشت نقد مو جود برای خود و اعضای خانواده شان و اطرافیان شان فراهم شود . بنابراین بی جهت نیست که از شیخ حسن نصر الله نقل شده است که در جنگ 33 روزه مقابل ارتش مجهز اسراییل اعضای حزب الله آمادگی شهادت مقابل وابستگان به زندگی ودنیای ارتش اسراییل را انتخاب کردند . یعنی الگوی سیاست تولید مرگ ونیستی یکبار مصرفان دانش آموزان بسیجی مین پاک کن های میادین مین جبهه های جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق بر گزیده شد که بر گردانش تشکیل صف و دیوار گوشتی جلوی تأسیسات هسته ای ونیروگاه اتمی بوشهر می باشد. انگاری که تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای مدل جنگ ایران و عراق و 33 روزه با لبنان است و تن به تن و زمینی است که پاسدار تروریست قاسم سلیمانی از افتخار شهادت نصیب وی شدن سخن گفته است . در صورتی که اگر این ادعا عوامفریبی نمی باشد. چرا وی تلاش کرده است تا اینکه تا کنون زنده بماند وهمه جا با گله هایی از محافظان پاسداران تروریست سپاه قدس تردد می کند؟ بدتر اینکه حضور دایمی تعداد پاسداران محافظ مستقر در بیت جماران ثابت می کند که رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع بزدل و زبون چقدر از مرگ وحشت دارد و چگونه تلاش مستمر می کند با نابود کردن کشور و مردم ، خودش زنده بماند که آشکارا زیرآب ادعای وارونه ی عاشق فلسفه ی شهادت ومدافع آن بودن زده می شود . زیرا که رهبر ولی وقیح منفور و نا مشروع و فرماندهان پاسداران و سایر مسئولان تابع این فلسفه هستند که گفته می شود مرگ خوبست ولی به شرط آنکه برای همسایه باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900905/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 5 آذر ماه سال 1390
