دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 7 آذر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " آنچه مي ماند ، آنچه مي رود "

"قلم زن غیر ایرانی یادداشت روز نویس وانمود کرده است که در هر کشور مسلمانی هرگونه اعتراض یا تظاهرات وقیامی شکل گیرد . اسلامی است والگو گرفته از نوع اسلام وحکومت فاشیستی مذبی ایران است . البته وی بطور عمد حقایق را کتمان ووارونه می کند . بطور مثال فراموش کرده است که چگونه پس از پیروزی اسلام گرایان در ترکیه گرد وخاک تبلیغاتی بر پاشد وچپ وراست به رهبران حکومت ترکیه تبریک گفه شد . در صورتیکه اکنون از سوی جانشين فرمانده ناجا نخست وزیر ترکیه متهم شده که اردوغان آموزش‌ديده صهيونيست‌ است؟"

آنگونه که قلم بر دست غیر ایرانی به احتمال زیاد عرب تبار یادداشت روز نویس ادعا کرده است که ملت های منطقه ودنیا دارند یکی یکی از خواب بیدار می شوند و دست به مبارزه با استعمار می زنند . برای اینکه رهبر جنبش بیداری اسلامی منطقه ادعا می شود که در جماران است .بنابراین بر اساس تئوری پردازی حوزوی – پاسداری جارچیان وتبلیغاتچی های وارونه گوی تلاش می کنند تا که صورت مسأله راکنند تا وانمود شود مبارزه ملت های منطقه با استبداد و ارتجاع ودیکتاتور های منطقه نیست که بد ترین شان در ایران حکومت می کند ، بلکه هدف شان مبارزه با استعمار است که خود حامی و رشد دهنده ی حکومت های دست نشانده و سر کوبگر می باشد که مشابه عینی اش در ایران 33 سال حاکم وتحمیل شده است . برای اینکه کودتای ننگین 28 مرداد سال 32 علیه حکومت دمکراتیک دکتر مصدق بستر ساز حکومت کنونی ایران شد که اکنون مدعی قلم زن یاددشت روز از موضع فرار به جلوو فرافکنی این چنین طلبکاری کرده ونعله وارونه زده است :

"همانگونه كه در سخنان ديروز حضرت امام خامنه اي- دامت بركاته- آمد، خيزش ها در كشورهاي عربي وضعيتي رو به «كمال» دارند. تحولات مصر و يمن دو نمونه از اين انقلاب ها هستند كه عليرغم توطئه گسترده بين المللي و منطقه اي براي انحراف آنها، پايدار ماندند و بر فتنه گري ها غلبه كردند. مهمترين دليل اين «ماندگاري» و «پيش روندگي» برخوردار بودن اين خيزش ها از عنصر «دين» است. تلاش شكست خورده مشترك آمريكا، عربستان و ژنرال هاي وابسته مصري براي ابقاي نظام سابق به خوبي اهتمام استكبار به حفظ سازوكارهاي گذشته از يك سو و بي نتيجه بودن آن را از سوي ديگر به تصوير كشيد.غرب ابتدا گمان مي كرد با ابزارهاي شناخته شده خود مي تواند به مهار انقلاب هاي ديني نايل شود ولي الان بايد دريافته باشد كه راه غلبه بر انقلاب ديني را نمي شناسد. تعريف و تمجيد سخنگوي كاخ سفيد از شوراي نظامي حاكم بر مصر نشان داد كه غرب به اين شورا دل بسته است اما واكنش خشمگينانه مردم به «محمدحسين مبشر طنطاوي» و دولت منتخب او نشان داد كه خواست غرب و مردم كماكان در دوسوي ماجرا قرار گرفته و اينك حتي چهره هايي- مثل محمد البرادعي- كه مشكلي با غرب ندارند جرات نمي كنند پيشنهاد طنطاوي را براي تشكيل كابينه بپذيرند وقتي البرادعي با صراحت مي گويد شوراي نظامي را مشروع نمي داند، پيداست كه سرمايه گذاري 9 ماهه غرب در مصر كاملا بر باد رفته است"

قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس اذعان کرده است که خواب شوم توطئه آمیز نا آرام کردن و ایجاد اغتشاش برای عربستان و به سقوط کشانیدن حاکمیت کنونی وجانشین کردن حکومت بر اساس شریعت اسلام یا آنچه در ایران حاکم است دیده شده است. بنابراین با این اعتراف آشکارا فاش شده است که منبع تحریک شیعیان عربستان ونا آرام کردن اخیر این کشور کجاست وچه اهداف پلیدی را همچون عراق دنبال می کند ؟ زیرا می خواهد این کشور نفت خیز را به حیاط خلوت دیگری همچون عراق تبدیل نماید. تازه بیشتر فاش شده است که نه فقط به عربستان که به کویت و امان وامارات هم چشم طعمه دوخته شده است. البته اینگونه ادعا کردن های کنونی نمی تواند بدون زد وبندهای پشت پرده در زیر درخت سیب در پاریس با خمینی شیاد باشد که در فضای حکومت نظامی امنیت برای ورودی وی از پاریس به تهران تأمین شد وبنا بر پیشنهاد سولیوان سفیر آمریکا در تهران که هم پیشنهاد رهبری خمینی شیاد راد اد . هم اینکه مدل جمهوری اسلامی بدون یک کمه کم وزیاد را توصیه نمود تاه در یک فضای التهابی واحساسی همراه با عدم شناخت مردم ایران از اهداف پشت پرده وماهیت مدل جمهوری اسلامی که چیست این مدل حکومت بدون تشکیل مجلس مؤسسان و تصویب قانون اساسی به مردم ساده اندیش وخوش باورت تحمیل شد. چون هدف علم کردن مکتب اسلام مقابل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق و بستر سازی سقوط آن بود . چونکه فرصت طلبانه افغانستان را اشغال نظامی کرده بود و شکست نظامی اش در این کشور عجیب آسیب پذیرش نمود. بهرحال اکنون قلم بر دست غیر ایرانی با جراحی وسانسور کردن حقایق تاریخی پیرامون تغییر وتحولات منطقه این چنین فرصت طلبانه و طلبکارانه از موضع ضد آمریکایی ادعای هژمونی آن را کرده است :

"حال همين ماجرا را با «عربستان» محك بزنيد. غرب مي گويد عربستان غير از مصر است و ما به هيچ وجه سقوط رژيم آل سعود را تحمل نمي كنيم اما آيا اين ابراز احساسات؛ براي حفظ رژيم فاسد و فرسوده سعودي كفايت مي كند؟ چه دليلي دارد اگر شافعي هاي مصر و مالكي هاي ليبي و تونس به نظامي مبتني بر شريعت دست يابند، اين خواسته در منطقه حجاز- شامل استانهاي مدينه، مكه و تبوك- كه اكثريت قاطع جمعيت آن را مالكي ها و شافعي ها تشكيل مي دهند، مطرح و پيگيري نشود. ساكنان منطقه حجاز نزديك به 23درصد خاك و جمعيت عربستان را پوشش مي دهند و اگر به جمعيت معترض فعلي شيعه در چهار استان الشرقيه، جيزان، عسير و نجران اضافه شوند نزديك به 60 درصد جمعيت عربستان را شامل مي شوند آيا اگر حتي هيچ اتفاقي در سه استان نجد و دو استان شمالي عربستان هم نيفتد، خيزش 60درصد جمعيت براي واژگوني يك نظام سياسي كفايت نمي كند؟امروز در مقابل انقلاب اسلامي ايران از بعد مذهبي تنها يك جريان قرار دارد و آن جريان وهابي- سلفي است اگر آنطور كه نشانه هاي آن به چشم مي خورد در آينده اي نه چندان دور، نظام وهابي در عربستان سقوط كند، از يك طرف مهمترين مانع خارجي انقلاب از ميان برداشته شده و از طرف ديگر تعدادي از رژيم هاي متكي به عربستان- شامل امارات، كويت، اردن و... - سقوط مي كنند و خود اين يك جان تازه به انقلاب هاي عربي مي دهد. ولي واقعيت اين است كه «ايران پهلوي» و «مصر مبارك» هم براي غرب فوق العاده مهم بودند و اهميت اين دو براي غرب به مراتب از اهميت عربستان بيشتر بود ولي غرب همانگونه كه مصر و ايران را به مردمش واگذار كرد، ناچار است عربستان را نيز به مردمش واگذار كند .ولي اين چيزي است كه مانند مصر و ايران اتفاق مي افتد بر حسب تجربه اي كه اندوخته ايم، غرب قادر نيست از ابزارهاي خود براي رسيدن به هدف استفاده كند. فدا كردن جان يك انسان تصميم بسيار سختي است اما وقتي صحبت از يك جنگ مي شود بايد خسارات را با خسارت هاي ديگر مقايسه كنيم شايد مرگ ده هزار تن بتواند جان يك ميليون را نجات دهد.» در واقع از اين عبارات برمي آيد كه آمريكايي ها عزم خود را براي كودتا و حتي جنگ با انقلاب اسلامي در صورت پيروزي جزم كرده بودند اما آمريكا نه توانست با كودتا جلوي سقوط نظام وابسته به خود را بگيرد و نه توانست با جنگ پيروزي انقلاب اسلامي را در هم بشكند.كم نبودند كساني كه وقتي تركيب كابينه بازرگان را ديدند، گفتند، انقلاب بدست ملي گراها افتاد پس كار انقلاب تمام است و آمريكا به زودي از دريچه باز مي گردد. اما آدم هايي كه به ذات انقلاب وقوف داشتند، مي دانستند كه انقلاب را نبايد با عناصر نهضت آزادي و جبهه ملي و... شناخت، انقلاب را بايد با مردمي كه آن را پديد آورده اند، ايدئولوژي كه خميرمايه آن است و رهبراني كه معرف واقعي آن هستند، شناخت و آينده آن را براساس حركت آنان تجزيه و تحليل كرد بر اين اساس اين ها وقتي رفتار غيرانقلابي مهندس بازرگان و اعضاي دولت او را ديدند گفتند كار اين ها تمام است و در عمل هم همه ديدند كه انقلاب ادامه يافت و صدها مهندس بازرگان را از سر راه خود برداشت. عين همين مسئله درباره تحولات منطقه عربي است"

در خاتمه اینکه قلم زن غیر ایرانی یادداشت روز نویس وانمود کرده است که در هر کشور مسلمانی هرگونه اعتراض یا تظاهرات وقیامی شکل گیرد . اسلامی است والگو گرفته از نوع اسلام وحکومت فاشیستی مذبی ایران است . البته وی بطور عمد حقایق را کتمان ووارونه می کند . بطور مثال فراموش کرده است که چگونه پس از پیروزی اسلام گرایان در ترکیه گرد وخاک تبلیغاتی بر پاشد وچپ وراست به رهبران حکومت ترکیه تبریک گفه شد . در صورتیکه اکنون از سوی جانشين فرمانده ناجا نخست وزیر ترکیه متهم شده که اردوغان آموزش‌ديده صهيونيست‌ است؟ناگفته نماند که امثال اینگونه قلم بر دستان غلام ونوکر ومتملق گوی رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع هستند ونه نوکر بادمجان . برای همین یادداشت روز نویس غیر ایرانی آنگونه مداح ومرثیه خوان رهبر منفور ونامشروع شده است که بتواند با نقل قول کردن از ادعای پوچ و وارونه ی وی رجز ولغز خوانی علیه ی آمریکا و کشورهای عربی کند که گویا از همان قبل ا ز انقلاب دار و دسته ی حاکم کنونی ایران انقلابی دو آتشه بودند و در کودتای ننگین 28 مرداد در کنار کودتاگران استعمار وارتجاع دربار شاه نبودند تا که در آب نمک خیساندن شان مسیر قدرت گرفتن شان در آینده فراهم شود. مهمتر اینکه پس از انقلاب از نگرانی شدید این که اگر چنانچه دست به اشغال سفارت آمریکا در تهران نشود . بسادگی بهانه ای برای سقوط دولت موقت بازرگان و خزیدن بقدرت وقبضه کردن آن وجود ندارد . زیرا که می دانستند مسیر در جهتی سوق داده خواهد شد که امکان ربودن انقلاب ومنحرف کردنش برای اینان امکان پذیر نیست . زیرا که بهانه ی تاکتیکی تبلیغاتی مبارزه با آمریکا ترفند حذف سلاخی مخالفان سیاسی و تحریک وترغیب راه اندازی جنگ خانمان سوز با عراق بود که تبدیل به نعمت الهی شد . عجیب تر اینکه آمریکا تا کنون با وجود همه ضرباتی که از سوی حاکمان ایران دریافت کرده اند نه اینکه واکنشی نشان نداده است ، بلکه مرتکب اقداماتی شده است که موجب بقای ننگین این رژیم فاشیستی مذهبی شده است که باا قدامات تهدید وتحریک آمیزی که انجام می دهد سبب شده است که حضور آمریکا در منطقه عادی وضروری جلوه داده شود واهدافش را دنبال نماید .

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900907/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 7 آذر ماه سال 1390

آنچه مي ماند ، آنچه مي رود (يادداشت روز)