دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه19 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی " (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اردوگاه دروغ "

"چرا همچون رهبران رقیب مغلوب برای رهبر و سایر مسئولان کودتائی حاکم در آزمون دستگاه دروغ سنجی آرزو نشده است؟!

قلم بر دست و هم لهجه سربازجو حسین شریعتمداری از موضع فر افکنی و فرار به جلو نا خواسته مجبور به اعترافی شده است که حالت خودزنی دارد یا تداعی کننده ی تف و تاق و ریش است . زیرا که ازچکآپ یا بررسی و آزمایش کامل سلامتی بدنی و مغزی گفته است که از سوی دکتر متخصص و آزمایشگاه پزشکی انجام می شود و آرزو کرده است ایکاش گذشته از اینگونه آزمایشات اختراع حالت و رفتار شناسی دستگاه دروغ سنج هم وجود می داشت و توصیه کرده است که اگر دستگاهی همچنینی اختراع می شد تا که قادر بود موضع هرطيفي و راه به كنه حقانيت يا بطلان مواضع آنها می برد تا که پس از شناسائی سر بزنگاه فتنه و جنگ نرم، فاش و مشخص می شد . البته این قلم بر دست یادداشت روز نویس نمی داند گرچنین دستگاهی وجود می داشت که وی آرزو آنرا کرده است آنگونه که می توانست رفتار رقیب مغلوب را ارزیابی کند تا ضریب کینه و فتنه گری شان آزمایش شود. ولی باید گفت آنچه انکار کردنی نمی باشد این واقعیت است که مردم ایران در 31 سال گذشته خود با تجربه ای که کسب کرده اند. آنگونه آزمایشگاهی از آزمون های گوناگون دارند که به تناقض گوئی و دروغ و خالی بندی و عوامفریبی و دین فروشی و هذیان و وارونه گوئی رهبران و مسئولان رژیم ضد بشری پی برده و اشراف کا مل به آن دارند و ابهامی هم پیرامونش ندارند . برای همین بود که پس از نمایش خیمه شب بازی کودتای تقلبات 22 خرداد 88 مردم معترض نه هر گز نتیجه ی دروغین اعلام شده این کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 را قبول نکردند، بلکه وقتی لوطی جماران زود تر از نهاد دست نشانده ی شورای نگهبان نتیجه ی جابه جائی انتخابات نمایشی را تأئید کرد. بلافاصله از سوی مردم هشیار و ناراضی و خشمگین و منتقد پاسخ دندان شکن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه باشعار فاش کردن و دروغگو دروغگو سر داده شد . مهمتر اینکه در چندین تظاهرات نمایشی و فرمایشی حکومتی ترتیب داده شد در جا ازسوی مردم معترض و ناراضی تبدیل به تظاهرات ضد حکومتی شد وفریاد هایا پاسخ دندان شکن مرگ بردیکتاتور تکرار شد .

از سوی دیگر چرا این قلم بر دست یادداشت روز نویس به خود زحمت نداده است تا که پیشنهاد آنچه شدنی می باشد را پیشنهاد کند . یعنی اینکه پیشنهاد آزمایش خون برای مصرف مواد مخدر را بدهد تا مشخص شود وضعیت آنانی که 31 سال است فرمان اعدام و قطع ندام متهمان قاچاقچی مواد مخدر و معتادین مصرف کنندگان مواد مخدر را داده اند وضعیت خودشان چگونه می باشد؟ بهر حال این قلم بر دست از دستگاه دروغ سنج و دلیل انسداد جریان خون مغز و بی حسی و تند شدن نبض رجل سیاسی گفته که چگونه موقع دروغ گفتن های رقبای مغلوب اتو کشیده ی دروغگو نبض شان تند می زند البته نه اینکه اینگونه تست کردن همه رهبران و مسئولان رژیم ضد بشری را در بر بگیرد، بلکه این روضه این چنین از خیانت زیور ساخته ی خوش اطوار رقبای مغلوب می شود:

"درست است كه شهر براي مدتي شلوغ شد و آنها كه قطعا كينه مردم و انقلاب و اسلام را در سينه داشتند از اين شلوغي كمال استفاده را بردند و عقده ها را گشودند. اما آيا شهر آن قدر شلوغ بود كه نتوان وفا و جفا، دوست و دشمن، خادم و خائن، و مؤمن و منافق يا در يك كلام، راستگو و دروغگو را بازشناخت؟ آيا امكان چكاپ و آزمايش صاحبان پرچم هاي سياسي وجود نداشت؟ يعني نمي توان سنجيد كه عيار رجال سياسي چند است؟ آيا نمي توان تست گرفت كه نبض رجال سياسي كي تند و كجا كند مي زند، در ضمير دلشان حب و بغض كيست، رگ غيرت آنها باز است يا دچار انسداد شده، و آيا خون از كانون عواطف- قلب- به مغز، اين كانون عقل و محاسبه مي رسد يا نمي رسد؟ آيا قابل آزمايش نيست كه حسگرهاي هر يك از رجال صاحب نام كار مي كند يا سلول هاي عصبي آنها از كار افتاده است؟ يا شماري از آنها دچار «حس معكوس» كه سردي را گرمي و گرمي را سردي، خدمت را خيانت و خيانت را خدمت، معروف را منكر و منكر را معروف مي نماياند، شده اند يا نشده اند؟ يا هاضمه عاطفي و فكري آنها كجا و در برابر چه جريان هايي «ترش» مي كند؟در همين يك سالي كه گذشت. پاسخ پرسش اساسي ما اين است كه آري، امكان سنجش سياست پيشگان اتوكشيده و زيوربسته و خوش اطوار وجود داشت مقتداي ما با دقت تمام، مدعيان را زير نظر گرفت و عيار سلامت آنها را آشكار ساخت و شهادت بايد داد كه در مواجهه با نتيجه اين آزمون كم نگذاشت. "

برای اینکه طرح و پیشنهادات ارائه شده از سوی همکاران و هم لهجه وهم قلمان سربازجو حسین شریعتمداری د ر یادداشت های روز دروغ نامه ی کیهان نه برای حل معضلات اقتصادی و سایر مشکلات اجتماعی و جامعه نمی باشد چونکه اساساً در قاموس اینان مردم و مطالبات و نیاز شان به جز سو ء دیگری مردم در نزد اینان محلی از اعراب ندارند به خصوص اینکه همه هنر قلم زنی که آلوده به توطئه و سناریو سازی می باشد بر روی رقیب مغلوب متمز کز می شود . بنابراین قلم بر دست پس از آویزان شدن به نام خمینی شیاد و جانشین وی رهبر لوطی جماران بالاخره با نقل قولکردن از موسوی اینگونه ابزار چماق و اتهام و توهین و تهدید علیه ی سران رقیب و رفسنجانی به خصوص موسوی ساخته است :

پرسش دوم اينكه چرا جماعتي به مرور تاريخ و سرگذشت ها- چه صدر اسلام و چه دهه حضور حضرت امام خميني(ره)- آلرژي مطلق دارند و به سرعت ترش رويي مي كنند آن گونه كه همين روزها جنابان سران فتنه از مرور سرگذشت جناب طلحه و زبير برآشفتند و با ادبيات گوناگون گفتند «چرا گذشته را تداعي مي كنيد» و چرا فرمايش امام را يادآور مي شويد كه گفت «ميزان و ملاك، حال فعلي افراد است»؟جناب نخست وزير مدعي خط امام را در جلسه چند نفري آقايان موسوي اردبيلي و هاشمي رفسنجاني و حاج سيداحمد خميني كه امام در آن جلسه فرمود تا آسيدعلي آقا خامنه اي را داريد نگران ولايت و رهبري نباشيد و باز فعلا به كناري مي نهيم سخنراني هاي متواتر همين جناب نخست وزير سابق در چند هفته پيش از انتخابات سال 88 را كه مكرر اعلام مي كرد ولايت فقيه جلوي كودتا و ديكتاتوري و انحراف را در كشور مي گيرد و من با اعتقاد به اينكه ولايت فقيه در اين 30 سال فرصت هاي بزرگ پيشرفت را در كشور فراهم آورده، وارد صحنه انتخابات شده ام و مي دانم شعار اطاعت از ولايت فقيه آسان اما عمل به آن بسيار سخت است)"

گویا قرار است که اگر چنانچه برخی ازخوشباوران اوایل انقلاب که هیچگونه تجربه ای از قدرت و زر اندوزی و ثروت طلبی آخوندها و شرکای شان نداشتند و تصور می کردند آنچه خمینی دجال و شیاد و جانشین و اطرافیان نزدیک وی می گویند که علائق دنیوی و پست و مقام حکومتی ندارند درست است و اینان نیات پلید مخفی و علنی شده ندارند که بمرور فاش خواهد شد و به اینان باور داشتند می بایست پس از فاش شدن حقایق و رفع ابهامات اینان همچنان مرید و لبیک گوی عوامفریبان حاکم باقی بمانند در غیر اینصورت قلم بر دست بازجو اینگونه باید اینان را محاکمه و محکوم و به سیخ کشند و کباب کنند که چرا اینان تغییر کرده و همچنان چون گذشته تسلیم طلب و لبیک گوی لوطی جماران نمی باشند پس می بایست به بیمارستان روند و آزمایش روانپزشکی برای دلیل عفونت مغزی بی حسی و بی وجدانی شوند که چرا چنین تغییر کرده اند:

" اگر قرار شد از سويي گذشته و تاريخ و قوانين دايمي حاكم بر آن را به دور افكنيم و از سوي ديگر به قول آن شيخ سردرگم، ميزان و ملاك قضاوت را حال فعلي اشخاص نگيريم، ديگر چه چيزي براي شناخت و قضاوت مي ماند؛ شبحي موهوم از اشخاصي كه در باغ سبز موهوم تري را براي آينده وعده مي دهند؟! سران فتنه را به هر بيمارستان يا نزد هر روانپزشكي كه ببريد و هرگونه كه تست سلامت از آنها بگيريد، جواب آزمايشات انجام گرفته از بيماري و عفونت شديد در قلب و مغز آنان حكايت خواهد كرد. خداوند در سوره توبه مي فرمايد: «منافقين اولياي يكديگرند، امر به منكر مي كنند و از معروف باز مي دارند». چه، آنان دچار حس معكوس و وارونگي فهم شده اند و اين بدتر از بي حسي و بي وجداني است. آنها از جنس سنگ و حجاره بلكه «اشد قسوه »- قسي تر از سنگ- شده اند و خون نه به قلب و نه به مغزشان نمي رسد"

در خاتمه اینکه آیا رژیمی در هیچ نقطه ی جهان اینگونه یافت می شود که اینهمه کینه و دشمنی نفرت میان رقبای درگیر جنگ قدرت و ثروت در آن وجود داشته باشد. در صور تیکه اینان قبلاً در کنار هم قدرت با هم شریک بودند و مدعی پیرو رهبر بنیانگذار رژیم ضد بشری خمینی را با هم داشتند؟ همچنین آیا در جائی از این کره ی خاکی یافت می شود که اینگونه مذهب تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و سانسور و حفظ قدرت شده باشد آنگونه که مذهب همچون شمشیرداموکلسی شده است که پس سر هر منتقد یا نا راضی و دگر اندیش و مخالفی قرار گرفته است تا که فرود آید و گردنش را قطع کند ؟ بدتر اینکه اینگونه مذهب ابزاری شده ، عامل توجیه گر وارونه گوئی و غارتگری ها و جنایت و خیانت و عوامرفیبی و دین فرشی های حاکمان رژیم ضد بشری شده است . آنگونه که اکنون کیفی ترین مهره های مهم مورد اعتماد سابق که چون حاضر نیستند تن به خفت و خواری و تسلیم طلبی و لبیک گوئی به دجالی و شیاد و فریبکاری و تهدید و زور رهبر لوطی جماران و پاسداران کودتا گر حاکم دهند مورد بدتر توهین و اتهام و تحقیر شدن قرار می گیرند. ناگفته نماند چون کودتاگران نامشروع وحشت از حضور و تظاهرات ضد حکومتی مردم در 22 خرداد دارند که مصادف با سال گرد کودتای تقلباتی پاسداران در سال 88 است. بنابراین تهدید و فشار و سناریو سازی علیه ی سران رقیب را تشدید کرده اند تا اینکه اینان را مجبور به تسلیم و سکوت نمایند . غافل از آنکه تنفر و نارضایتی عمومی خیلی بیش از خواست محدود رهبران رقیب مغلوب می باشد چونکه مردم ناراضی خواهان تغییرات دمکراتیک در ایران می باشند.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890319/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه19 خرداد ماه سال 1389