گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 2 تیر-89

هالو (گفت و شنود)

گفت : سرباز جو رفته جلوی آینه برای دیدن تمثال

کشف کرده اعتراف رقیب ، یادش آمده این مثال

چگونه روزی سه هالو با هم داشتند چنین ادعا

سفر باسفینه بسوی خورشیدشان کرده بودصدا

گوش نکرده بودندکه دانشمند ان کردند گوشزد

نزدیک به خورشید ذوب می کند،شعله های زرد

اما هالوها جواب داده بودند به اخطار دانشمندان

مباشیدنگران ،شب می رویم تا نه گرماباشدنه راهبندان

گفت: خبرنگاران اعزامي شبكه تلويزيوني اي.بي.سي آمريكا در بازگشت از ايران، وضعيت فتنه گران را بسيار وخيم و نابود شده گزارش كرده اند.
گفتم: ديگه چه خبر؟!
گفت: اين خبرنگاران نوشته اند كه به طور پنهاني با سران فتنه ملاقات كرده و با كمال تاسف در چهره و رفتار آنها ترس عميق، روحيه باخته و اوضاع درهم ريخته را به وضوح مشاهده كرده اند.
گفتم: ديگه چي؟!
گفت: اعتراف كرده اند جمهوري اسلامي خيلي قدرتمندتر از آن است كه با اينگونه آشوب ها به آن آسيبي برسد. حيوونكي ها چي فكر مي كردند، چي شد؟!
گفتم: سه تا هالو ادعا كردند كه مي خواهند با يك سفينه به خورشيد بروند. دانشمندان به آنها گوشزد كردند كه بلافاصله بعد از نزديك شدن به خورشيد، ذوب مي شويد و از بين مي رويد. هالوها در حالي كه خودشان را خيلي زرنگ نشان مي دادند، گفتند؛ خيالتون راحت باشه، شب مي رويم كه ذوب نشويم!!

گفتم: چه خبر از انیشتن ررژیم کودتاگر سربازجو؟

چه می کند با دستگاه شننود و تحقق جستتجو؟

گفت : کشف کرده این کچل مننفور ولی پشمالو

عجیب ترسیدند 3 رهبر مغلوب متهم شده به هالو

گفتم : در رزیم ضد بشری که خر صاحبش بنده نیست

کشف مهم سربازجو چیست، نام این هالویان کیست؟

گفت : کشف سربازجو نقل قول کرده از یک خبرنگار

از تلویزیون ای بی سی بسوی ایران شده بودرهسپار

از بازگشت از ایران مثل تحلیل رهبر جماران و کودتاگران

خبرنگار آمریکائی ین گزاش داده از موقعیت فتنه گران

گفته است بدور از چشم دروغ نامه ی کیهان

ملاقات داشته است با سران فتنه بطور پنهان

در رخسار ترسیده ی اینان وی کرده مشاهده

چگونه وحشت دارند از اقدامات بی ترمز ودنده

اعتراف کردند که آدم کشان کودتائی دارند زور

می توانند با سرکوب و خفقان وتهدید و سانسور

حتی با چپ و راست به خود و رهبر زدن سور

تا با پرونده سازی منتقدان مغلوب را کنند مجبور

تا بر سمیت بشناسند نا مشروع رئیس جمهور

لبیک گویندبه رهبر درسنگر منقل و آتش و وافور

تا تلاش نکنند که دست کنند بر توی سوراخ زنبور

گرنه در زندان سر و کار دارند با بازجویان منفور

گفتم : یعنی خبرنگارنقل قول کرده سران مغلوب

جا زدند در برابر متهم شدن به تحریک و آشوب

این مغلوب شدگان بدون در قدرت شدن سهیم

خود به کودتا گران و رهبر لوطی کرده اند تسلیم

چرا با وجود تسلیم شدن ،سربازجو گرفنه بهونه ؟

متهم به هالو بودن شان کرده، بگو هست چگونه؟

گفت : سرباز جو رفته جلوی آینه برای دیدن تمثال

کشف کرده اعتراف رقیب ، یادش آمده این مثال

چگونه روزی سه هالو با هم داشتند چنین ادعا

سفر باسفینه بسوی خورشیدشان کرده بودصدا

گوش نکرده بودندکه دانشمند ان کردند گوشزد

نزدیک به خورشید ذوب می کندشعله های زرد

اما هالوها جواب داده بودند به اخطار دانشمندان

مباشیدنگران ،شب می رویم تا نه گرماباشدنه راهبندان

گفتم : یعنی رهبر لوطی جماران منقلی با رنگ زرد

این عمود خیمه شکسته نظام و این ترسیده نامرد

جائیکه شمع مرده هم نیست ، این ضد بشر پلید

چرا پای بساط منقل و آتش تشبیه شده به خورشید؟