دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 27 خرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "عراق عضو اتحاديه عرب يا بلوك مقاومت؟ "
تأکید شده که عراق باید به جای عضویت در کشورهای اتحادیه عرب جزو منطقه مقاومت باشد که رژیم ضدبشری کودتائی محور آن است "
همگام و همسو با مقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان هم وارد صحنه شده است تا در ادامه ی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی عراق قلم فرسائی و لغز خوانی وارونه کند. یعنی اینکه با پاک کردن صورت مسئله و محو نمودن نقش دخالت گری در امور داخلی عراق به خصوص پیرامون انتخابات پارلمان عراق که با همه سرمایه گذاری سنگینی که در این مورد شد تا که هر طوری شده نوری مالکی نخست وزیر دست نشانده ی کنونی عراق که غلام حلقه بر گوش بیت رهبری و پاسداران کودتا گر در عراق است برنده ی این انتخابات پارلمان عراق شود و دوبار ه نخست وزیر عراق گردد . اما بدلیل هشیاری و آگاهی مردم عراق که از نقش دخالت گری بیت رهبری و پاسداران کودتا گر در امور داخلی عراق آگاهی و تجربه ی پس از اشغال نظامی عراق دارند و به خوبی می دانند که چگونه تروریست پاسدار های اعزامی از ایران و قرار گرفتن در کنار عوامل نفوذی در عراق دست به اقدامات تروریستی و انفجاری و ناامن سازی و آشوبگرائی در عراق زدند و چون بیش از این خواهان ادامه ی چنین سیاست مداخله گرایانه و عراق باتلاق کن نیستند. بنابراین از رأی دادن به نمایندگان گروه قانون وابسته به نوری مالکی دست نشانده خود داری کردند. لذا این شکست نوری مالکی که در اصل شکست ناشی از سیاست دخالت گری رژیم ضد بشری کودتائی و نامشروع تهران در عراق می باشد . لذا پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمان عراق برای تحمیل کردن نوری مالکی به نخست وزیری عراق شگرد و ترفند ها وتاکتیک های گوناگون ناامن کردن عراق دنبال شده است تا که آمریکا و عربستان و گروه ائتلاف العراقیه و ایاد علاوی و حتی حزب سابق بعث عراق مقصر شناخته شوند . پیگیری این هدف شوم متجاوز گرانه و ضد انسانی شامل طراحی توطئه ها و بمب گذاری ها و عملیات انتحاری و انفجاری و اقدامات تروریستی بوده است که بیش از 3 ماه هنوز اجازه داده نشده است تا که لیست العراقیه و ایاد علاوی دولت آینده ی عراق را تشکیل دهند "
"عراق بعنوان يك كشور تحت اشغال و با وجود حضور نزديك به 300هزار نيروي اشغالگر شرايط دشواري دارد. ترديديوجود ندارد كه آمريكايي ها حضور نظامي خود را در حدي كه بتوانند از زمين و آسمان عراق براي عمليات آتي استفاده كنند، حفظ خواهند نمود. براساس بعضي از خبرها آمريكايي ها درصدد حفظ حدود 30 هزار نظامي خود در عراق هستند، از نظر آنان يك نيروي كم حجم ولي عملياتي مي تواند براي كنترل سه كشور عراق، ايران و سوريه مفيد باشد. بعضي ديگر از خبرها بيانگر آن است كه اين نظاميان عمدتاً در استان ناصريه- استاني شيعي در جنوب عراق و مجاور مرزهاي جنوب غربي ايران- مستقر خواهند شد. باقي ماندن اين تعداد نيروي آمريكايي در عراق به منزله ادامه اشغال عراق استدر يك جمله بايد گفت دولت آينده عراق بايد بتواند مديريت خروج نظاميان آمريكايي را به گونه اي انجام دهد كه عراق به معناي واقعي- و نه صوري- از اشغال خارج شود اين البته به همراهي جدي دو طايفه كرد و سني عراق احتياج خواهد داشت"
همانگونه که گفته شد هدف بستر سازی لغز خوانی های قلم بر دست یادداشت روز نویس غیر ایرانی سفید کردن پرونده ی جنایتکارانه و نقش دخالت گرایانه ی اقدامات تروریستی و خرابکارانه حاکمان رزیم ضد بشری و کودتائی در عراق و نسبت دادن این اقدامات تروریستی به آمریکا و حزب بعث عراق است. برای همین اکنون قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس با وارونه گوئی در این مورد تحلیل داده است که برای کنترل اقدامات تروریستی حتماً باید اینگونه دولت آلت دست بیت جماران و پاسداران کودتاگر در عراق بر روی کار آید:
" عراق طي سالهاي گذشته با مقوله «تروريزم» درگير بوده است. تروريزم عراقي البته همزاد و مرتبط با اشغالگري است حمايت آمريكايي ها و... از بعثي ها كه مهمترين بازوي عمليات ترور در عراق به حساب مي آيند از اين ارتباط پرده برمي دارد. تروريزم اقدامي سياسي است كه به قصد تاثيرگذاري بر فرآيند قانوني عراق دنبال شده است از همين رو مشاهده مي كنيم كه در آوردگاههاي اساسي سياسي- نظير انتخابات- ماشين ترور فعال تر شده و قربانيان بيشتري گرفته است. همين روزها و در آستانه شكل گيري مجلس جديد شاهد بوديم كه يك خط سنگين ترور از بصره تا موصل به راه افتاد. خود اين موضوع بيانگر آن است كه تروريزم در عراق قبل از آنكه مطابق توهم پراكني اشغالگران از «تعصب مذهبي» تغذيه شود از يك «برنامه سياسي» تغذيه مي شود. دولت آينده عراق طبعاً ريشه كن كردن تروريزم را در دستور كار «اولويت دار» خود قرار مي دهد. تنظيم روابط عراق با جهان خارج و بخصوص تنظيم رابطه با حوزه عربي يك اولويت براي دولت عراق به حساب مي آيد. در طول سالهاي گذشته 4 كشور عرب همسايه عراق از برقراري رابطه اي توأم با رعايت حسن همجواري اجتناب كرده اند در اين بين عربستان و اردن تلاش گسترده اي كردند تا نظم جديد عراقي كه نظمي دمكراتيك است و با ماهيت رژيم هاي موروثي و غيرمردمي عرب تفاوت اساسي دارد، از ميان برود. اين دو كشور مهمترين منبع تغذيه مالي تروريزم در عراق بوده اند. دولت عراق گام هايي را به سمت عادي سازي و فعال سازي رابطه با كشور سوريه برداشته و بخصوص طي 2-3ماه اخير به توافقات مهمي هم با دولت بشاراسد نايل آمده است. فعال شدن رابطه عراق-سوريه فشار زيادي را بر «امان»، «رياض» و «كويت» براي فاصله گرفتن از وضع فعلي - كه بر مبناي ناديده گرفتن نظم جديد است- وارد مي كند و آنان را ناچار به تجديدنظر مي نمايد. دولت اردن و عربستان تلاش وسيعي كرده اند تا عراق بعنوان جزيي از «اتحاديه عرب» باشد نه يك مجموعه از «مقاومت منطقه». دولت عراق در تداول بين نقش عربي و نقش اسلامي ناچار است به يك موازنه فكر كند.
همچنین یادداشت روز نویس غیر ایرانی برای اینکه موضع مخالفت پیوستن عراق به اتحادیه ی کشور های را بارز کرده باشد تا هرچه بیشتر دولت دست نشانده ی عراق به کشور غیر عرب یعنی حاکمان ضد بشری کودتائی و نامشروع ایران نزدیکی و وابستگی داشته باشد . بنابرااین تلاش کرده است تا با میان کشیدن پای کشور های ترکیه و سوریه اینگونه سیاست مداخله گرانه در عراق و توصیه کردن اینکه عراق باید از عضو یت کشور های اتحادیه عرب فاصله بگیرد زیرا که کردها وشیعیان عراق خوشحال از این عضویت نیستتند پس عراقق باید به مقاومت منطقه ای به پپودند که این پیشنهاد تحمیلی را این گونه توجیه کرده است:
"كردهاي عراق به هيچ وجه از اينكه عضوي از اتحاديه عرب ديده شوند، خشنود نخواهند بود. شيعيان عراقي نيز خود را در جمع اين دولت ها «غريبه» مي بينند و احساس مي كنند اكثر اعضاي اتحاديه به آنان به چشم «برهم زنندگان نظمي كهن مبتني بر حكومت اقليت بر اكثريت» مي نگرند و همواره مي خواهند فرش را از زيرپاي آنان بكشند. عراق جديد در روابط خارجي با دو كشور غيرعرب همسايه- ايران و تركيه- راحت تر بوده است. دو كشور همسايه شرقي و شمالي عراق طي 6 سال گذشته كمك هاي فراواني را به دولت بغداد براي گذار از مرحله بي ثباتي و حل مشكلات مختلف نموده اند. اينك سوريه هم رويه تعامل را با دولت مركزي عراق برگزيده است. اين سه كشور تمايل دارند كه عراق در بلوك مقاومت ديده شود تا در يك بلوك وابسته عربي. ولي عربستان، اردن و كويت بعنوان سه كشور سنتي عضو اتحاديه عرب كه نيمي از مرزهاي غربي و همه مرزهاي جنوبي عراق را احاطه كرده اند مي خواهند عراق را بين دو انتخاب-ماندن در جمع اعراب يا حضور در بلوك مقاومت- قرار دهند. دولت آينده بغداد قاعدتاً تلاش خواهد كرد تا به نوعي به توازن در روابط برسد البته در اين بين آمريكايي ها و اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل بشدت از اينكه عراق به بلوك مقاومت متصل باشد، عصباني خواهند بود و گمان مي كنند كه مي توانند با استفاده از اهرم بند 7 و نيز با استفاده از كمك بعضي از چهره هاي عراقي كه شريك نوري مالكي و... در اداره عراق هستند، عراق را از بلوك مقاومت دور نمايند اما اين نكته را نمي توان از نظر دور داشت كه عراق به دليل ميزباني از بيشترين حرم ائمه شيعه-عليهم صلوات الله- و گرايش شديد مذهبي مردم و وجود استوانه هاي مذهبي نه تنها به طور طبيعي عضوي از بلوك مقاومت است بلكه يك عضو كانوني هم به حساب خواهد آمد"
در خاتمه اینکه اصطلاح بلوک مقاومت منطقه که مطرح شده است مقابل پیوستن عراق به اتحادیه کشور های عربی می باشد و تأکید شده است که دولت آینده ی عراق می بایست در این بلوک مقاومت منطقه ملحق شود که رژیم ضد بشری کودتائی نامشروع غیر عرب ایران مرکز ثقل آن می باشد. درحقیقت این مقاومت کذائی چیزی جز ادامه ی سیاست تروریسم و بحرا ن وارتجاع به برون مرز و دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه نیست . زیرا که اینگونه سیاست وپیگیری آن همچون شاهرگ حیاتی برای رژیم ضد بشری قرون وسطائی کودتائی حاکم بر ایران است که بدون ادامه ی این سیاست یعنی خلاء اکسیژن به خون وموجب سکته شدن است که اگر همراه با مرگ نباشد حتماً فلج کننده است . از سوی دیگر عراق را جزو مقاومت منطقه به جای عضو کشور های اتحادیه عرب هل کردن یعنی گشودن جبهه ی مشابه ی حزب الله لبنان و حماس در منطقه ی خاور میانه است که تقویت کننده ی صدور بحران و ارتجاع و تروریسم و جنگ افروزی به منطقه خاور میانه می باشد . زیرا که هدف توسعه وبسط اقدامات تروریستی در منطقه است تاکه زمینه ساز فرا گیر شدن ناامن سازی و بی ثباتی در منطقه شود که ضمن دفع بحران از درون وصدور آن به برون دیوار حاشیه ی امنیتی یا دامنه ی جنگ با دشمن از درون به برون و به منطقه منتقل شود . بنابراین در راستای عبور موقتی از بحران هسته ای و دفاع از دسترسی به سلاح هسته ای می بایست که سیاست گروگان گرفتن مردم عراق و حیات خلوت کردن این کشور هدف سنگ اندازی ومانع تراشی در راستای نخست وزیر شدن ایاد علاوی در عراق دنبال شود و با آویزان شدن بهر ترفند و بهانه و توطئه ای شدن تلاش برای نخست وزیر کردن نوری مالکی دست نشانده در عراق شود. لذا وظیفه مردم عراق و کشور های همسایه و رهبران کشور های اتحادیه عرب است تاکه اجازه ندهند با تحمیل کردن نخست وزیر شدن نوری مالکی در عراق حاکمان رژیم ضدبشری کودتائی بتوانند اهداف کثیف و شوم خودشان در عراق و منطقه خاور میانه را به کرسی بنشانند.
هوشنگ - بهداد
http://www.kayhannews.ir/890327/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 27 خرداد ماه سال 1389