دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 خردادماه سال 1389

نقدو بررسی : (يادداشت روز) دروغ

نامه ی کیهان " فصل هشت ماهه ! "

یک سال پس از کودتای تقلباتی پاسداران در 22 خرداد وحذف رقیب مغلوب هممچنان بازار دروغ و اتهام زدن وتهدید نمودن رهبر ان رقیب مغلوب داغ است "

سرباز جو پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری که جزو بر نامه ریزانو تئوری پردازان توطئه و کودتا در پشت پرده است درست در روز 22 خرداد سال گرد کودتای تقلباتی پاسداران وارد صحنه ی معرکه گیری شده و به دفاع از طراحان کودتا گر پرداخته است البته با پاک کردن صورت مسئله با حالت دستپاچگی و سراسیمگی که معلوم است تمرکز و کنترلش را ازدست داده ،عجیب ناشی گری کرده است . زیرا که با خود زنی کردن لو داده است که با تکرارداستان تکراری نخ نما شده ی پرونده سازی کردنش بازهم نام جرج ساروس و...رابرده و مانور نمایش کمدی با سناریو سازی علیه ی رقبای مغلوب داده است .برای اینکه تلاش کرده با افتخار و دسته گل بی لام به خود دادن سند مستند علیه یرقبای مغلوب رو کند که آری چگونه دو روز قبل از برگزاری نمایش خیمه شب بازی سناریوی طراحی شده ی تقلبات و حذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها در 22 خرداد تدارک دیده شده بود .یعنی در 20 خرداد 88 وی در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان اخطار داده و حوادث پس از آن را پیش بینی کرده بود. البته سربازجو حسین شریعتمداری در ادامه بیان تکراری نام بردن از سناریو جرج ساروس و جین شارپ و ریچارد ررتی بازهم بیشتر ناشی گری کرده و لوداده است که سر نخ داستان باز سازی شده ی تکرازی طلحه و زیبر کجاست و چرا رهبر لوطی جماران مجبور شد همچون طوطی با توصیه یا دیکته کردن نکاتی ازطریق سردار پاسدار وحید حقانیان که رئیس دفترو فرد نزدیک به وی است منتقل شد تا آن را در خطبه ی نماز جمعه ی مراسم سال مرگ خمینی شیادبیان نماید که اکنون به باز تولید سیکل وار چند باره یآن نیاز شده است که این چنین بازگوئی وضمیمه ی پرونده سازی برای موسوی و کروبی و خاتمی و حتی رفسنجانی شده است :

اين هشدار جدي است! آخرين پرده سناريوي افراطيون، آشوب پس از شكستبازگويي فرمول مشترك جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي بود و براي آنها توضيح مي داديم كه سران فتنه از آغاز فعاليت انتخاباتي خود تاكنون دقيقا و بي كم و كاست از اين فرمول پيروي كرده اند و نتيجه مي گرفتيم كه فاز ششم اين فرمول اعلام دروغين پيروزي در انتخابات و فاز هفتم آن، آشوب هاي خياباني است. چند تن از آنها با تعجب مي پرسيدند «آيا شما معتقديد كه موسوي و خاتمي و كروبي در پي مقابله با اسلام و انقلاب هستند؟» پاسخ ما به اين سؤال مثبت بود و البته از كروبي با عنوان «نخودي» كه در اين فرمول نقش دم دستي دارد ياد مي كرديم. پرسش بعدي اين بود كه «با چه جرأتي موسوي و خاتمي را مامور بيگانگان و دشمن امام و انقلاب و نظام معرفي مي كنيد؟ و از كجا معلوم كه هدف نهايي آنها مقابله با اساس نظام باشد؟» در پاسخ به اين پرسش، ابتدا پرسش كنندگان را به يادداشت همان روز كيهان با عنوان «شمع كه خاموش شد...» ارجاع مي داديم. در آن يادداشت به انحراف تلخ طلحه و زبير اشاره شده بود و براي پرسش كنندگان توضيح مي داديم وقتي افرادي نظير طلحه و زبير با آن سوابق درخشان جهاد و فداكاري در ركاب پيامبرخدا(ص)، به چرب و شيرين دنيا آلوده مي شوند، انحراف و استحاله افرادي نظير موسوي و خاتمي كه هيچكدام سابقه درخشاني در كارنامه خود ندارند، به آساني امكان پذير است و در ادامه به طيف ائتلاف كنندگان و هويت متفاوت و در مواردي متضاد آنها با يكديگر اشاره مي كرديم و توضيح مي داديم كه «وقتي موسوي و خاتمي و كروبي و... با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و كومله و دموكرات و گروههاي ماركسيست و نهضت آزادي و... ائتلاف مي كنند و اين ائتلاف مورد حمايت جدي مالي، تبليغاتي، سياسي و اطلاعاتي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس قرار مي گيرد،

سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در ادامه ی سناریو وپرونده سازی کردن علیه ی رقیب مغلوب برای اینکه بازهم بیشتر به اینان هم چوب زده وهم پیاز خورانیده باشد از ائتلاف اینان در بیرون نظام با آمریکا و انگلیس و اسرائیل و اپوزیسون سخن گفته اس تو این چنین بانقل قول کردن های بیش از تکراری در 5 سال گذشته دست به سفسطه گری زده و پای غلاحسین کرباسچی رانیز به میان کشانیده است:

"بنابراين به آساني و بدون كمترين ترديدي مي توان درك كرد كه هدف نهايي اين ائتلاف نقطه اي بيرون از دايره نظام و اسلام و انقلاب است و ائتلاف ياد شده فقط در اين نقطه قابل ارزيابي است. «ريچارد هاوس» تاكيد مي كند كه اگر محور ائتلاف بيش از يك نقطه باشد، دايره آن كوچك خواهد بود، چرا كه اشتراك نظر گروه هاي اپوزيسيون روي چند نقطه، به سختي امكان پذير است ولي چنانچه محور ائتلاف فقط «يك نقطه» باشد- بخوانيد مقابله با اساس نظام اسلامي- تمامي گروه هاي اپوزيسيون روي اين نقطه اشتراك نظر دارند و ائتلافي با دامنه گسترده و فراگير شكل خواهد گرفت. ريچارد هاوس از اين فرمول ائتلاف با عنوان «ائتلاف سفيد»! ياد مي كند و آن را راهبرد جديدي در مقابل راهبرد «فوكوياما» مي داند. راهبرد فوكوياما، عنوان «مهندسي معكوس» داشت و ريچارد هاوس معتقد است مهندسي معكوس فوكوياما در صحنه عمل نتيجه معكوس داده است.آقاي كرباسچي در مصاحبه اي گفته بود برنامه ما- مدعيان اصلاحات- آن است كه در انتخابات رياست جمهوري دهم روي يك «نقطه» ائتلاف كنيم و توضيح داده بود كه آن نقطه «مخالفت با وضع موجود» است. آقاي كرباسچي در آن مصاحبه اشاره اي نكرده بود كه منظورش از «وضع موجود» چيست؟ آيا حضور اصولگرايان در دولت را «وضع موجود» مي داند كه قرار است ائتلاف مورد نظر براي مخالفت با آن شكل بگيرد؟ و يا مخالفت با «نظام موجود»! را نشانه رفته اند؟!"

این متخصص خبره ی سربازان گمنام و بی نام و نشان که در اصل جزو مأموران دژخیم وزارت بد نام اطلاعات و سازمان اطلاعات پاسداران کودتا گر هستند .بدون آنکه هیچگونه رد و مشخصاتی ازاینان ارائه کند که اینان کیستند ولی از اینان نقل قول کرده است چونکه می خواهد نقل قول را چاشنی متهم و وابسته و وامدار کردن موسوی و خاتمی به بیگانگان کند و تأکید نماید که اینان هیچگونه اختیار به جز اطاعت از اوامر اربابان شان ندارند. بهر حال توضیح نقل قول کردن ازسربازان بی نام ونشان اطلاعاتی پرونده سازسئوال کننده ی این چنین است :

"يكي از پرسش كنندگان آن روزها، بعد از شنيدن توضيحات كيهان و اسنادي كه از فرمول ياد شده حكايت مي كرد، اين نكته را پيش كشيده و پرسيد؛ «از كجا معلوم كه موسوي و خاتمي در پي اطلاع از اين كه فرمول ديكته شده به آنها لو رفته است، تغيير مسير ندهند و براي پيشگيري از رسوايي وطن فروشي و همراهي با دشمنان بيگانه، در بخش هايي از برنامه خود تجديدنظر نكنند؟!» جواب ما، اين بود كه آنها از خود اختياري ندارند و «گزك»ها و «آتو»هايي نزد قدرت هاي بيگانه دارند كه آنان را به گروگان مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس تبديل كرده است و نمي توانند بيرون از خواست و اراده ديكته شده اين مثلث بيگانه تصميمي بگيرند"

بالاخره برایای نکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری راه فرار از پاسخگوئی داشته وحاشیه ی امنیتی خودرا محکم کند بطور تاکتیکی به دست آویز مترسسک وآلت دست پاسداران کودتا گر آویزان شده است یعنی اینکه با نقل قول کردن از لوطی جماران که بلند گو وطوطی تکرار کننده ی خط و خطوط طراحی شده در پشت پرده است . اینگونه از وی علیه ی فتنه انگیزان فاسق و خنثی کننده ی فتنه شان نقل قول کرده است :

"و اما... بعدها، وقتي فتنه انگيزي فتنه گران-بخوانيد پروژه آمريكايي،انگليسي، اسرائيلي آنها- با هوشياري و درايت رهبرمعظم انقلاب و بصيرت و فداكاري توده هاي ميليوني مردم روبرو شد سران فتنه گام هاي بعدي را با سرعت بيشتري برداشتند. حمايت آشكار از آمريكا و اسرائيل، نفي وجود مبارك امام زمان(عج)، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع)، توهين مكرر به حضرت امام(ره)، تاكيد بر جمهوري ايراني و نفي «اسلام» از ساختار نظام، حمايت از تروريست هاي منافق و سلطنت طلب و... براي ديرباورترين افراد نيز كمترين ترديدي باقي نگذاشت كه در جريان فتنه 88 با خط نفاق جديد و ستون پنجم سال ها پنهان شده دشمنان بيروني روبرو بوده اند. فتنه اي 8ماهه كه از 22 خرداد آغاز شده و در 22 بهمن همراه با سران فتنه به خاك سپرده شد. چيزي شبيه جنگ تحميلي 8 ساله. دشمنان بيروني اين بار صدام هاي حقير و بزدل داخلي را كوك كرده و با ساز بد صداي خود كه از آن سوي مرزها مي نواختند به رقص آورده بودند.وقتي فتنه آغاز شد، اگرچه توده هاي عظيم و پا به ركاب اسلام و انقلاب مي دانستند در حالي كه آمريكا با آنهمه ادعا نتوانسته و نمي تواند هيچ غلطي بكند، از مهره هاي دست چندم آن كاري ساخته نيست . بالاخره چه زيبا و حكيمانه است اين كلام معصوم عليه السلام كه گاه خداوند تبارك و تعالي به دست افراد فاسق، دين خود را ياري مي كند."

درخاتمه اینکه پس از 31 سال تجربه ی بسیاز خونین و پر هزینه که اکنون ماهیت حاکمان رژیم ضد بشری و کودتائی نامشروع آنگونه فاش شده است که دیگرنه اینکه در نامشروع بودنش جای هیچگونه ابهامی باقی نمانده است، بلکه ادامه ی جنگ قدرت وثروت بمرحله ای رسیده است که نه رقبای دوم خرداد ی های مدعی پیروخط امام شیاد خمینی از قدرت حذف شده اند ، بلکه چپ و راست هرروز بیش از روز گذشته مورد اتهامات بس سنگین واقع می شوند . در صورتیکه در گذشته در کنار هم دیگردر قدرت بودند همین اتهامات را به مخالفان نسبت می دادند . از سوی دیگر آنگونه نظام ضدبشری کودتاگر نا مشروع یکپارچه شده منقبض وانحصار گر وحشت زده و متزلزل شده است که از نگرانی ازقیام و خیزش عمومی مردم ناراضی نه نه اینکه نوه ی خمینی را نه بر نمی تابد ، بلکه بدلیل اینکه با خط امامی ها رابطه ودیداردارد علیه اش فریاد مرگ بر منافق سرداده می شود آنهم در سال مرگ خمینی شیاد و زیر نامش اینگونه توطئه ی تهدید آمیزی علیه ی وی طراحی شده است . اکنون هم بر خلاف ادعای کاذب بر خورداری از 85%جمعیت کشور و حضور40 میلیون رأی دهنده در 22خرداد 88 که 25 میلیون هم سهم پاسدار گماشته احمدی نژادرئیس جمهوری قلابی و تحمیلی شده است . مشخص نیست که چراپاسداران کودتاگر اینقدروحشت از حضوردر تظاهرات 15 % ناراضی دارند آنگونه که نه مجوز راهپیمائی به اینان داده نمی شود، بلکه به بدرین شیوه ی ممکن به رهبران مغلوب توهین می شود واتهامات وابستگی به ستون پنجم دشمن زده می شود .آیا هنوز هم این رژیم ضد بشری کودتائی مشروعیت دارد ؟ آیا می بایست درتلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران دریغ کرد و هنوز باید چشم به قانون اساسی و اصلاحات آزمون و مردود شده یدوم خردادی ها دوخت؟

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890322/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 22 خردادماه سال 1389