"تکرار سیاست معامله گری و باج دادن غرب در 3 دهه گذشته با گروگان گیرهای حاکم بر ایران که هزینه اش به مردم ایران تحمیل است "

اکنون بحران پرونده ی هسته ای و انتشار مشترک 3 جانبه ی برزیل و ترکیه و ایران مرتبط با انتقال 1200 کیلو گرم اورانیوم غنی شده به ترکیه بحران هسته ای را بس پیچیده و خطری ترکرده است. به خصوص اینکه با ورود 3 مادر گروگان های آمریکائی به ایران که 3 فرزندان شان در ایران در بازداشت به سر می برند. البته پس از ورود اینان در فرودگاه تهران مورد استقبال واقع شدند . سپس این مادران در هتل استقلال با فرزندان شان دیدار داشتند . فراموش نشود که ترتیب این سفر و این دیدار پس از آزاد شدن یک شهروند گروگان فرانسوی خانم کلوتیلدریس بود که قبل از آزادی وی ابتدا مجید کاکاوند متهم به جاسوس هسته ای را فرانسه آزاد کرد و راهی ایران نمود. درادامه علی وکیلی راد قاتل آقای دکتر شاپور بختیار را دولت فرانسه به حاکمان ایران تحویل داد .ناگفته نماند که اکنون دیدارمادران این گروگان گیری 3 آمریکائی با فرزندان خود در هتل استقلال تهران می تواند شباهت های زیادی به سناریوی ربوده شدن یا گروگان گرفتن 15 ملوان انگلیسی در سواحل جنوب کشور داشته باشد که پس از دو هفته تبلیغات گسترده تلویزیونی که پیرامون این آدم ربائی آبی با کلی تبلیغات شد که بلی اینان جاسوسان بیگانه و قانون شکن می باشند که می بایست محاکمه و مجازات شوند و سفارت جاسوسخانه انگلیس همچون لانه جاسوسی آمریکا اشغال و رابطه با دولت فخیمه ی انگلیس قطع گردد . ولی از یاد نرفته که چگونه پس از دو هفته گرد وخاک بر پا کردن ها و گرده بر زمین سائیدن ها بالاخره پاسدار گماشته احمدی نژاد وارد صحنه شد و در یک شوی سیاسی مطبوعاتی داخلی و خارجی با دادن هدایا به این جاسوسان قانون شکن، 15 ملوانان انگلیسی با سلام و صلوات آزاد شد ند . حتی پاسدار گماشته احمدی نژا د خطاب به خبرنگاران گفت و تأکید کرد که باید این مهمانان را تا فرودگاه بدرقه نمایند .

آری همچون گروگان های سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 که می بایست محاکمه می شدند و لی آزاد شدند . این 15 ملوانان انگلیسی نیز از سوی پاسدارگماشته احمدی نژاد به جای محاکمه شدن آزاد شدند . بنابراین اکنون پس از سپری شدن سناریوی مشابه با فرانسه به نظر می رسد که همین سناریو با 3گروگان های آمریکائی زندانی شده تکرار شود .

البته از سوی دیگر مشخص شده که این بازی نمایشی زمانی رخ داده است که پیش زمینه یا زیر مجموعه ی اقدامات زنجیره ای دیگری بوده است . یعنی اینکه شایعه سازی وقوع زلزله در تهران و تهدید تخلیه 5 میلیون جمعیت تهران که مدتی پیش مطرح شد . سپس بعنوان پیشگیری واکنش های اعتراضات اجتماعی طرح چماق خفقان مبارزه با بی حجابی و عفاف در دستور کار واقع شد. طوری که درنماز جمعه تهران گفته شد عامل وقوع زلزله ی تهران بی حجابی است . این طرح پیش مقدمه حضور پاسدار گماشته احمدی نژاد دراجلاس هسته ای سازمان ملل بود که به جای وزیر آمور خارجه ، وی به آمریکا سفر نمود و در سازمان ملل سخنرانی کرد و تأکید بر اخراج آمریکا از شورای حکام نمود . آنگاه منوچهر متکی آدم ربا وزیر امور خارجه ترتیب ضیافت شام در آمریکا را تدارک داد و اعضای شورای امنیت سازمان ملل را دعوت نمود. طوری که نماینده سطح پائینی از آمریکا هم در این ضیافت شرکت کرد . پس از این ضیافت شام بود که منوچهر متکی خبر از صدور ویزابرای 3 مادر آمریکائی به ایران را داد و گفت که اینان می توانند به ایران سفر کنند و با فر زندان خودشان در تهران دیدار داشته باشند . ناگهان دولت اعلام کرد که بدلیل تعطیلی دوشنبه شنبه و یک شنبه هم در تهران مدارس و دانشگاه ها وادارات را تعطیل می کند . بعداً فاش شد که دلیل تعطیلی 5 روزه یعنی از پنجشنبه تا سه شنبه برای خنثی کردن هرگونه واکنش اعتراضی معترضان ناراضی همزمان با اجلاس دو روزه گروه 15 در تهران می باشد . بالاخره این اجلاس که کلی برایش تبلیغات شده بود سران و مقامات برخی از کشور ها در روز اول در آن شرکت نکردند . اما معجزه آسا در روز دوم و پایانی اعلام شد که رئیس جمهور برزیل و ترکیه وارد تهران شدند . در پایان اجلاس خبر موفقیت آمیز انتشار موافقت بیانیه مشترک 3جانبه ی ایران و برزیل و ترکیه بازتاب داده شد . البته خیلی زود مشخص شد که مفاد بیانیه ی مشترک 3 جانبه عقب نشینی از غنی سازی اورانیوم 20% در خاک خود از سویرژیم کودتائی پاسداری نامشروع می باشد آنگونه است تصمیم بدون هیچگونه تضمین1200 کیلو اورانیوم 5/3% نزد دولت ترکیه به عنوان امانت بدون گذاشته شود. در ادامه ی انتشار این بیانیه ی مشترک 3 جانبه که بر خلاف تبلیغات بعنوان پیروزی از آن یاد. شد این نظرمطرح شد که تاکتیک به تأخیر انداختن تصویب تحریم های اقتصادی قطعنامه ی چهارم در شورای سازمان ملل است. اما واقعیتی که کتمان کردنی نمی باشد بهای این ضعف و عقب نشینی حاکمان ضد مردم و قرون وسطائی و کودتائی ایران را5 زندانی سیاسی با جان شان پرداختند . زیرا که کودتا گران پشت پرده برای کنترل فضای اعتراضی جامعه و مکمل 5 روز تعطیل بودن تهران در زمان اجلاس دو روزه برای انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه نیاز به این اعدام ها و ایجاد فضای رعب و وحشت و خفقان بوده است . البته در ادامه حکم اعدام 6 هوادار مجاهدین نیز صادر شده که یکی هم به این لیست اضافه شده است. .اما چنین اینگونه سناریوسازی های زنجیره ای که ناشی از متزلزل بودن اضاع بشدت بهم ریخته ی حاکمان کودتاگر می باشد . نه اینکه تشکیل اجلاس دوروزه گروه 15 در تهران و انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه مشکلی از بحران هسته ای و عدم مشروعیت رژیم ضد بشری کاهش نداده وحل نکرده است ، بلکه موجب مشکلات و بحران های جدیدی شده است. بهمین دلیل است که اکنون به جزتهیه و تنظیم سرمقاله های انتقادی روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی مقاله ای با مرگ بر برزیل مرگ بر ترکیه بر این دو محلل اورانیوم غنی شده، درسایت فردا بازتاب داده شد که بخش هائی از آن چنین است :

"بیانیه هسته‌ای تهران، سیاستمداران غربی را که هیچ، سیاستمداران ایرانی را هم شوکه کرده است. برگ جدیدی از دیپلماسی انقلابی دولت احمدی نژاد، که برای شرایط فعلی پرونده هسته ای رو شده است. احمدی نژاد درباره برنامه ریزی برای مدیریت جهان کاملا جدی است و بیانیه تهران ثمره برنامه ریزی دولتش در راستای مدیریت جهان!احمدی نژاد اولین جرقه‌های ایده حضور در مدیریت جهان را با بیانیه تهران زده است. ایده‌ای که پس از تشکیل خاورمیانه جدید آنهم با محوریت ایران، آنرا با جدیت پیگیری کرده و اینک در شرف ثمر دادن است.امروز خاورمیانه‌ای با محوریت مصر، عربستان، اردن و فتح دیگر کاملا در حاشیه قرار گرفته است و خاورمیانه جدید با محوریت گروه مقاومت یعنی ایران، سوریه، عراق، حزب الله، حماس و در این اواخر ترکیه و قطر، فعال، و تاثیرگذار است. دیپلماسی انقلابی اما اینک و با تثبیت خاورمیانه جدید، پا را از منطقه فراتر گذاشته است و جهانی می اندیشد.موضوع هسته ای ایران، شاید جدی ترین عرصه ای باشد که در سالیان پس از جنگ جهانی، کشورهای توسعه یافته‌ای که امروز در ادبیات احمدی نژادی از آن به کشورهای مستقل تعبیر می شود، توانسته باشند در آن به عنوان یک بازیگر جهانی نقش آفرینی کنند و به نظر می‌رسد همین امکان نقش آفرینی جهانی برای قدرت‌هایی منطقه‌ای همچون برزیل و ترکیه، عینی‌ترین ضمانتی باشد که ایران در مبادله سوخت گرفته است"

جالب است که دراین مقاله قید شده که اگر چنانچه برزیل و ترکیه حاضر شوند نقش محللی هسته ای را خوب اجرا کنند جزو بلوک قدرتمند جدید در سطح مدیریت و قطب بندی قدرت جهانی در برابر آمریکای رو به زوال قرار می گیرند. ضمن اینکه نقل قول شده که برخی هم باور دارند که اعتماد به این این دو کشوراین چنین همچون اعتماد کردن به روسیه می باشد:

"امروز ترکیه و برزیل در سر یک دو راهی انتخاب قرار دارند. انتخابی که از یک سو نتیجه‌اش تبدیل شدن به یک بلوک قدرتمند سیاسی در سطح مدیریت جهانی است و از سوی دیگر، خیانت و پذیرش سلطه و هژمونی رو به زوال امریکا بر جهان و باقی ماندن در حد یک قدرت منطقه ای. و شاید پر بیراه نباشد تعبیر بی بی سی از بیانیه تهران آنجا که بیانیه تهران را " کودتای دیپلماتیک احمدی نژاد" خوانده است. کودتایی برای گرفتن قدرت اداره جهان از امریکا و نظم نوین جهانی اش.تا کنون برزیل و ترکیه در به چالش کشاندن هژمونی امریکا در نظام جهانی، با ایران همراهی کرده اند. اما برخی معتقدند، اعتماد به برزیل و ترکیه به سرونوشت اعتماد به روسیه مبدل خواهد شد. هر چند که اگر این چنین باشد، باز هم زیان چندانی ندیده ایم! به هر حال ترکیه، برزیل، سوریه و ونزوئلا به ایران کمک کرده اند تا هژمونی امریکا را به چالش بکشد. پس شاید از منظر دوستداران ایرانیِ امریکا، مستحق این باشند که از این پس در لیست دشمنان مردم ایران قرار گیرند. آنچنان که چین و روسیه قرار گرفتند! شعار رایج دوستداران فتنه را که در ایام خیمه شب بازی هشت ماهه در برابر شعار مرگ بر امریکای یاران انقلاب که بخاطر دارید: مرگ بر روسیه؛ مرگ بر چین! و حال آنکه تلاش امریکا برای تسلط بر اراده و دخالت در حریم ایران کجا و تلاش روسیه و چین برای بازی با کارت ایران در عرصه جهانی کجا؟!
بالاخر در پایان مقاله نویس با نقل قول کردن از خمینی شیاد به این نتیجه رسیده است که می بایست در ادامه ی این بازی به این زنگ خطر بازیگران توجه داشت که با قدرت فریاد هرچه تمامتر مرگ بر ترکیه و مرگ بر برزیل سر داده شود. و به فرموده معمار انقلاب، آنچنان که "یك دسته شوروی را طرح می كردند تا امریكا مَنسی (فراموش) بشود" هرگز بعید نیست که همان عده تلاش کنند تا هژمونی امریکا که اینک و در چارچوب همکاری ترکیه و برزیل و کشورهایی از این دست همچون سوریه و ونزوئلا با ایران، به چالش کشیده شده است، را از گزند محفوظ بدارند. زنگ خطر نواخته شده است، پس باید با قدرت هر چه تمامتر فریاد زد: مرگ بر برزیل؛ مرگ بر ترکیه!"

بهر حال پیرامون سیاست های تناقض آمیز هسته ای همراه با وارونه گوئی و تبعیض حاکمان عوامفریب وضد مردم که در همه زمینه ها وجود دارد . به خصوص سیاستی که مربوط به شیوه ی گروگان گیری اتباع کشور های بیگانه تعقیب شده است که در راستای اعمال زور و فشار و باج گیری اهداف کثیف زد و بند های پشت پرده می باشد از جمله که اکنون در مورد گروگان های شهروندان فرانسه و آمریکا اخیراً به وقوع پیوسته است . زیرا که بدون توجه به شعار بیش از 30سال مبارزه با آمریکا یا شیطان بزرگ سر دادن که پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 شروع شد اکنون پرسش است چه فرقی بین مادران آمریکائی با همتای مادران ایرانی وجود دارد که فرزندان شان زندانی یا در گروگان حاکمان کودتائی ضدبشری ایران درزندان می باشند که مادران آمریکائی به ایران دعوت شده می توانند در هتل استقلال تهران با فرزندان شان ملاات داشته باشند. سپس صحنه را شبکه های تبلیغاتی عربی و انگلیسی رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی مذهبی و همچنین چند شبکه ی تلویزیونی خبری حضور داشتندو از صحنه فیلم برداری و گزارش آن با آب و تاب مخابره شد . اما مادران داغدار و عزادار ایرانی حق ندارند حتی اجساد عزیزان خودشان رادریافت کنند.. یا اینکه باید هرروز در جلوی درب زندان اوین تجمع کنند تا که شاید موفق شوند اطلاعاتی از فرزندان خود شان کسب کنند؟ همانگونه که سئوال است پس افتخار مخالفت کردن خمینی شیاد با قانون کاپیتا لاسیون زمان شاه و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا فرود آورید .یا آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. اکنون چه می شود که اکنون چنین این قانون و ادعا ها بطور وارونه و تبعیض آمیز در ایران اجرا و دنبال می شود؟ (1 )

یا اینکه جالب است که اکنون لورفته است که میان بازداشتگاه یا زندانی که 3 گروگان آمریکائی در آن به سر می برند که نام این بازداشتگاه برده نشده ولی فاش شده است که انتقال اینان از بازداشتگاه تا هتل استقلال تهران با ون سفیدی بوود که حامل اینان از تونل زیر زمینی عبور داده شدهتا به هتل استقلال منتقل شدند. عجیب تر اینکه در بستر مبارزه جدی با آمریکا و شیاطان بزرگ بر خلاف اینکه خبرنگاران آمریکائی و انگلیسی و عربی صدا و سیمای پاسدار ضرغامی حضور داشتند ولی خبرنگاران داخلی چون نا محرم می باشند پس به اینان اجازه حضور داده نشد تا همزمان حضور داشته باشند. اما تأمل بر انگیز تر اینکه چگونه است که رقیب مغلوب متهم به ستون پنجم و نفوذی و پیاده نظام دشمن و جاسوسان آمریکا می شوند و مورد بدترین شیوه ی برخورد و شکنجه ی روحی و روانی و اعتراف به جاسوس آمریکا و خائن بودن می شوند. ولی گروگانهای آمریکائی متهم به جاسوسانسازمان سیا آمریکا اینگونه مورد استقبال و پذیرائی واقع می شوند؟ (2)

مهمتر اینکه همانگونه که اشاره شد صدور ویزا برای 3 مادر آمریکائی که فرزندان شان در ایران در زندان می باشند. درست الگو برداری شده از سبک کثیف سیاست زد و بند پشت پرده با مقامات فرانسوی می باشد. زیرا که کلوتیلد ریس شهروند گروگان فرانسوی از سوی حاکمان کودتائی و نامشروع و ضد بشری بازداشت وبعنوان گروگان برای باج گیرینگهداشته شدتا باباج گیری نمودن مجید کاکا وند و جاسوس هسته ای و علی وکیلی راد قاتل تروریست و قاتل تعویض وآزاد شد .اکنون مشابه این ریل و سیاست با مقامات آمریکائی دنبال و اجراشده است . زیرا که مجوز دیدار 3 مادر آمریکائی با 3 فرزندانشان در تهران داده شد که تا کنون منجر به آزادی دوایرانی زندانی در اختیار آمریکا در عراق شده است. که بدون شک این معادله ساده ی دو مجهولی مرتبط بهم دیگر می باشد. یعنی آزادی این دو تروریست زندانی رژیم در عراق آنسوی معادله مجوز ورود 3 مادر آمریکائی و دیدار با 3 فرزندان خود در بازداشتگاه و هتل استقلال تهران می باشد .

البته مشخص است که هزینه ی سنگین اینگونه بازی های مماشات گرایانه ی تجارت خون و پایمال کردن حق و حقوق مردم ایران و با نا دیده گرفتن نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران را مردم ایران پرداخته و بازهم می پردازند . برای اینکه نتیجه ی سیاست کثیف و خائنانه ومماشات گرایانه ی غرب ب خصوص مقامات فرانسه و آمریکا با جلادان و دژخیمان باج گیر و گروگان گیر های حاکم بر ایران است که بهایش را 5 زندانی سیاسی اعدام شدهدادند . همچنین تأئید صدور 7 حکم اعدامی دیگرنیز در راه است . البته که ادامه ی هزینه ی زد و بند کثیف را سایر زندانیان سیاسی دیگر باید اینگونه به پردازند :

"دستگیری زندانیان سیاسی که در بستر بیماری اند و زدن اتهام محاربه به آنها" "بنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی حمید حائری که 15 آذر ماه دستگیر شده بود با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات به اتهام محاربه توسط محمد مقیسه ای رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب مورد محاکمه قرار گرفت.حمید (ماشالله)حائری 57 ساله روز 15 آذر ماه 1387 با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزل آنها دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد. رفتار مامورین وزارت اطلاعات با آقای حائری و خانواده اش هنگام دستگیری وحشیانه و غیر انسانی بود.آنها مدت طولانی منزل آقای حائری را مورد بازرسی قرار دادند و در حین بازرسی اقدام به تخریب وسائل شخصی این خانواده نمودند و همچنین مقداری از وسائل شخصی این خانواده را با خود بردند. زندانی سیاسی حمید حائری به مدت 74 روز در سلولهای انفرادی بند 209 بسر برد و در طی این مدت تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار گرفت.بازجویان وزارت اطلاعات برای وادار کردن او به اعتراف به وی گفته بودند که همسر و دخترشان را دستگیر و به زندان کهریزک منتقل نموده اند و تحت شکنجه و رفتارهای غیر انسانی قرار دارند درصورت عدم پذیرفتن اتهامات احتمال مرگ هر دوی آنها بسیار زیاد است.اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه او بکار برده اند عبارتند از؛ محاربه، ملاقات خانوادگی با فرزندش در قرارگاه اشرف در عراق، هواداری از سازمان مجاهدین ، فعالیت مستمر ، تبلیغ علیه نظام ، جذب نیرو و اتهامات متعدد دیگر می باشد"

ناگفته نماند که ترکش اینگونه سیاست های اغماض گرایانه ضد انسانی غرب و ار جحیت دادن به سیاست تجارت و نفت وخون و پایمال کردن جان انسان ها و خیانت کردن به حقوق بشر بطور گسترده اصابت کرده است . زیرا که شامل هنرمندان از جمله سینما گران همچون آقای جعفر پناهی کارگردان سینما گر می باشد که بدلیل تلاش برای تهیه فیلم مستند چگونگی نقض حقوق بشر در ایران بوده است. به خصوص درشرف تهیه و نمایش فیلم صحنه های مربوط به پس از 22 خرداد 88 بود که در تظاهرات های ضد حکومتی خیابانی رخ داد . ولی با یورش سبعانه ی شبانه به خانه اش بازداشت شد ومورد شکنجه و انواع اتهامات واقع شده است . طوریکه اکنون بدلیل فشار های بیرونی و اعتصاب غذای سینما گر جعفر پناهی عباس جعفری دولت آبادی داد ستان تهران که جانشین سعید مرتضوی شده است که یکی از منفور ترین قاتلان رژیم ضد بشری است . مجبور شدهتا که به جعفر پناهی متهم و قربانی سینماگر با وکیل مدافعش با حضور وی ملاقات داده شود تا که پرونده ی ساختگی و اتهامی وی به بیدادگاه تشریفاتی و نمایشی فرستاده شود که گزارش خبرش چنین است :

" ادامه اعتصاب جعفر پناهی پرونده جعفر پناهی هفته آينده به دادگاه ارسال مي شود" "خبرنگار پویا خبر از تهران گزارش می دهد که جعفر پناهی سینماگر جسور و نامدار ایرانی صبح امروز در پی پنجمین روز اعتصاب غذای خشک موفق شد در حضورعباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران، فریده غیرت وکیل مدافع خود و نیز خانواده اش را ملاقات نماید. (بدين ترتيب 2 خواسته از 3 خواسته وی عملی شد) جعفر پناهی به دادستان تهران اعلام کرد تا متحقق شدن سومین خواسته اش (آزادی بدون قید و شرط تا تشکیل دادگاه و صدور حکم قطعی) به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.عباس جعفری دولت آبادی ضمن در اختیار گذاردن پرونده جعفر پناهی به وکیل وی اعلام کرد: «پرونده به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده است تا روال قانونی خود را طی روزهای آینده دنبال کند». این احتمال وجود دارد روز شنبه هفته آینده جعفر پناهی همراه فریده غیرت در دادگاه انقلاب در برابر اتهامات وارده از خود دفاع نماید. هم چنین در پی تلاشهنرمندان ایرانی و فرانسوی مقیم پاریس قرار است طی روزهای آینده هیئتی چهار نفره از سوی فردریک میتران وزیر فرهنگ و برنارد کوشنر وزیر امور خارجه راهی ایران شوند تا درخواست کتبی خود را جهت آزادی فوری این سینماگر برجسته به مقامات دولت احمدی نژاد ارائه دهند.فرهنگسرای پویا – پاریس – 20 ماه مه 2010

آخر این چگونه سیاست کثیف زد و بند پشت پرده ای می باشد که از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان سال 58 تا کنون دنبال شده است که در پوشش ظاهری عوامفریبانه ی شعارهای مرگ بر آمریکا دنبال شده است که فقط دودش بر توی چشم مردم ایران رفته است و هیچیک از مسئولین دو کشوردر حال ساخت و پاخت و زد وبند پشت پرده حاضر نیستند تا جواب دهند که چگونه است که 3 گروگان های آمریکائی جاسوس سازمان سیا هستند. ولی تروریست های اعزامی از ایران به آمریکا که دستگیر و محاکمه و محکوم و زندانی شده اند ایناان دیپلمات می باشند؟ آخر داستان کشور محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی چه می شود و اجرای نمایش اینگونه شو های دیداری چیست آنهم در حساس ترین شرایط سیاست عصای زیر بغل حاکمان متزلزل شدن چه ارتباطی به رعایت حقوق بشر دارد؟ گرچه نمی توان توقعی از بیش از 3 دهه ی سیاست مماشات گری خائنانه ی غرب و به ویژه کاخ سفید آمریکا نسبت به حاکمان تروریست و نامشروع و ضد بشری حاکم بر ایران داشت. زیرا که برگردان ادامه ی سیاست کودتای ننگین 28 مرداد سال 32 تا 22 بهمن سال 57 می باشد که به شیوه ای دیگر این چنین استمرار یافته است:

" ديدار مادران سه تبعه آمريكايي با خانواده ديپلمات‌هاي دستگير شده ايراني" مادران سه تبعه آمريكايي كه فرزندانشان به صورت غيرقانوني وارد خاك ايران شده‌اند صبح امروز با خانواده ديپلمات‌هاي دستگير شده ايران در اربيل ديدار وگفت‌وگو كردند.به گزارش فارس، مادران سه تبعه آمريكايي كه سال گذشته به صورت غيرقانوني (آنها گفته اند که در زمان دستگيری تصور ميکردند هنوز در خاک کردستان عراق ميباشند) وارد مرزهاي غربي ايران شده‌ و به اتهام جاسوسي در بازداشت به سر مي‌برند صبح امروز جمعه با خانواده ديپلمات‌هاي دستگير شده ايران در اربيل، در محل هتل استقلال تهران ديدار و گفت‌وگو كردند"

بهر حال این شیوه هم که مکمل صدور اعدام های اخیر می باشد و همزمانی با وحشت شروع ماه خرداد دارد که این ماه می تواند آبستن خیلی از اتفاقات همچون گذشته باشد . لذا گزارش این خبر تصویری وحرکت ضربتی که جزو اقدامات زنجیره ای دیگر است که در صحفه ی اول دروغ نامه ی کیهان اول خرداد نقش بسته است که خبر از دستگیری 450 نفر اعضای شرکت های هرمی از سوی ناجا و وزارت بد نام اطلاعات داده شده است. اینگونه اقدامات اشل محدودتر آنسوی معادله صدور قتل های زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 است که هزینه ی شکست جام زهر کشی جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی میان ایران و عراق بود که از سوی خمینی شیاد فرمان قتل عام زندانیان سیاسی درسراسر کشور داده شد. زیرا که ناشی از وحشت اعتراض و قیام خانواده های کشته و آواره شدگان جنگ بود که اکنون این سیاست از سوی جانشین وی و پاسداران کودتاگر به سبک دیگری در مورد ضعف و ناتوانی عقب نشینی غنی سازی اورانیوم 20% داخل کشور ومنحرف کردن اذهان عمومی تکرار شده است. تا که در آستانه ی دو م خرداد اوضاع و شرایط انفجاری نکند از کنترل خارج شود . پس برای پیشگیری نیاز به اینگونه اقدامات است "

" روز پنج شنبه انجام شد. انهدام همزمان 410 شركت هرمي در عمليات ضربتي وزارت اطلاعات و ناجا (6)"سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات و مأموران نيروي انتظامي، عصر روز پنج شنبه در يك عمليات مشترك اطلاعاتي، بيش از 4500 نفر از اعضاي شركت هرمي «گلدكوئست» را بازداشت كردند"

همچنین این اعتراف وزیر امور خارجه ی ترکیه هم پیش مقدمه و مکمل همان سیاست گزارشات فاش شده خبری قبلی می باشد که نه سیاست پلید با دست پس کردن و با پا پیش کشیدن را فاش ساخته است ، بلکه برجسته کردن سرنخ اصلی اتخاذ چنین سیاستی است که هدایت گری آن در دست لابی های اعزامی های از ایران به آمریکا می باشد که 3 دهه است اینگونه سیاست امور خارجه ی آمریکا نسبت به شیوه ی تعامل با حاکمان تهران و بر خورد شدید با اپوزیسیونش راتعیین و ترسیم کرده اند که بطور دربست موجب بقای رژیم جنایتکار ضد بشری و به ضرر مردم ایران و منطقه تمام شده است "

" وزیر خارجه ترکیه : توافق اخیر با ایران بنا بر درخواست واشنگتن انجام شد!(5)iranbalkan.net " احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در مصاحبه ای مطبوعاتی گفت: "ترکیه و برزیل به نمایندگی از غرب و طبق درخواست آمریکا قرارداد هسته‌‌ای را با ایران امضا کردند. "به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) به نقل ازسایت اینترنتی زمان، وزیر خارجه ترکیه گفت: اگر جامعه جهانی، ترکیه را برای خودداری از استرداد اورانیوم 1200کیلوئی تحت فشار بگذارد، ترکیه بی درنگ اورانیوم امانتی درنزد خود را به ایران مسترد خواهد کرد؛ ترکیه از اعتماد ایران نسبت به خود سوء استفاده نمی کند"

درخاتمه اینکه مشخص نیست که غرب به خصوص آمریکا تاکجا می خواهد که سیاست خائنانه ی مماشات گری نخ نما شده ی خود با رژیم ضد بشری و کودتائی نامشروع را ادامه دهد و تاکی تصمیم دارد تا همچنان هزینه ی خونین و سنگین وپر هزینه ی سیاست مماشات گرانه اش با حاکمان تهران را به مردم ایران تحمیل کند؟ راستی قراراست که این آزمون شکست خورده ی چند بار تکرار شده با3 دهه ی تاریخچه ی ناموفق بازهم آزمون و تکرار شود و همانگونه که اشاره شد هزینه های وحشتناک این شکست بازهم به مردم ایران تحمیل گردد؟ آخر این چه نوع بازی مضحک تابلو و عریان ونخ نما شده ای تکراری است که چندین سال است پیرامون مذاکرات هسته ای ادامه داشته وهنوز هم به نتیجه نرسیده است؟ آخرمگر چه معمایا چه نکته ی ابهام آمیزی هنوز محور این موضوع وجود دارد که ثابت نشده که اهداف هسته ای صلح آمیز نمی باشد،زیرا که اگر چنانچه صلح آمیز بود نیاز نبود که نه اینقدر کشدار وپر هزینه برای مردم ایران شود؟ ضمن اینکه سئوال است که اگر هدف تأمین سوخت به حساب پاک وسالم هسته ای بوده است .مگر امکان طرح های جانشین ارزان و بی خطر تر از پروژه ی هسته ای وجود نداشته است تا که ضرورت به وارد کردن اورانیوم خام یا کیک زرد از خارج نباشد که هیچگونه تضمینی هم برای واردات مدوام آن نیست؟ آخر این چگونه طرحی می باشد که هم بیش از دو دهه طول کشیده است آنهم چرا بطور پنهانی دنبال شده است ؟ از طرف دیگر هم هزینه ی بس سنگین هم در بر داشته است . مهم ترا ینکه زمانی هم برایش تعیین وترسیم نشده است که چه زمانی قرار است به خط تولید و بازدهی برسد؟ به خصوص اینکه تا حال به جز تحریم های اقتصادی که موجب روند رشد تورم لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر وبیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه شده است که همراه با فشار و اختناق و رعب و وحشت و سانسور و بحران آفرینی و جنگ افروزی بوده که منجر به کودتای تقلباتی و حذف رقیب شده است برای مردم ایران مگر سود و مفعت دیگری هم در بر داشته است . مشروط بر اینکه منطقه را نیز ناامن و بی ثبات نموده و دارد بسوی رقابت هسته ای سوق می دهد ؟

هوشنگ – بهداد

اول خرداد ماه سال 1389

مرگ بر برزیل؛ مرگ بر ترکیه ! 29 ار دیبهشت (1)

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=20807

دیدار مادران آمریکایی با فرزندان خود (عکس) (2)

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=20847

سه تبعه آمریکایی بازداشتی به اتهام جاسوسی در ایران قبل از دیدار با مادران خود

جزئیات دیدار مادران سه آمریکایی با فرزندان خود در هتل استقلال (3)

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=20845

دو ایرانی 'از زندانهای آمریکائیان' در عراق آزاد شدند (4)
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=17051

وزیر خارجه ترکیه : توافق اخیر با ایران بنا بر درخواست واشنگتن انجام شد!(5)

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=17063

روز پنج شنبه انجام شد. انهدام همزمان 410 شركت هرمي در عمليات ضربتي وزارت اطلاعات و ناجا (6)

http://www.kayhannews.ir/890301/4.htm#other401