دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 25 خرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " واگويه نياز با محرمان راز "
"بی خود نیست که که گفته می شود . ترک عادت موجب مرض است"
پس از 22 خرداد و در پیش روی بودن امروز 25 خرداد و 30 خرداد که در پیش است . اکنون سرباز جو حسین شر یعتمداری از موضع فرار به جلو که ناشی از ترس انتقاد چند آخوند حکومتی است که نسبت به شیوه ی برخورد توطئه ی طراحی شده ای است که در 14 خرداد در مورد سید حسن خمینی اجرا شد .چون در میان این منتقدان آخوند های حکومتی و حامی دولت نا مشروع دهم وجود دارد. بنابراین نا چار به واکنش موضعی گیری تهدید آمیز چماق و حلوای توجیه گرانه شده است . اما چون عصبی و افروخته و بر هم ریخته است به نظر می رسد که تمرکز خود را از دست بداده است و قادر نبوده تا همه جوانب را در نظر بگیرد . بطور یکه ناشیانه نه نقش خود و پاسداران و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به خصوص سازمان اطلاعات پاسداران کودتا گر را لو داده است که چگونه وی هم نقش اساسی در ساماندهی اراذل و اوباش و لباس شخصی های دژخیم حامی دولت در مراسم 14 خرداد علیه سید حسن خمینی داشته است که همگی در کنارشاگردطلبه های آخوند دزد و متحجر و انگلیسی مصباح یزدی قرار گرفته است . البته وی مرشد کودتا گران می باشد و اینان بطور سازمان یافته در مراسم سال مرگ خمینی شیاد حضور یافتند و با فریاد مرگ بر منافق و موسوی سخنرانی وی را قطع نمودند . همچنین گاف دیگری هم این سرباز جو داده این است که گویا تصور کرده هنوز ابهام وجود دارد که این اراذل و اوباشان مشابه ی همان حزب اللهی چماقداران سابق گروه فشار نمی باشند که اکنون در خدمت با ندهای مافیائی سر کوبگر و کودتا گر و غارتگر غالب قرار گرفته و انجام وظیفه می کنند. بهر حال سربازجو حسین شریعتمداری بدون آنکه تعریفی از ملت ارائه کند و یا تذکر دهدکه خواست و مطالبات ملت چیست و چگونه زندگی می کنند و دید و نظر شان نسبت به حاکمان چیست؟ اما با توهین و تحقیر کردن ملت و مصادره کردن این نام تلاش مذبوحانه کرده است تا که اراذل و اوباش مهاجم به سید حسن خمینی را ملت بنامد .
مهمتر اینکه همین اراذل و اوباش سازمان یافته شده پس از اجرای مأموریت در 14 خرداد که در مراسم سال مرگ خمینی علیه ی نوه اش اجرا کردند . سپس در نماز جمعه ی تهران حضور یافتند و در حاشیه ی آن مشابه ی همین سناریوی سید حسن خمینی را برای علی مطهری اجرا نمودند که چرا فاش ساخته که تهاجم به سید حسن خمینی سازمان یافته و زیر سر پاسدار گماشته احمدی نژاد می باشد ؟ همینطور بدون اینکه کوچکترین اشاره ای شود که چرا پس از اجرای این مأموریت اراذل و اوباش و یا مهاجمان بی ترمز و دنده عقب کنده مأمور اجرای برنامه تدارک دیده ی دیگری شدند. چونکه پس از خبر کشف شده از طریق شنود سازمان اطلاعات پاسداران کودتاگر در شرکت مخابرات اشغال و مصادره شده اینان به قم اعزام شدند و باز هم به نام ملت شو و سناریو های طراحی شده علیه ی صانعی و دفتری وی و بیت و دفتر منتظری را دنبال و پیاده نمودند و پس از لمپن بازی در آوردن تهدید و فحاشی و توهین و تهاجم و تخریب نمودن ساختمان ودفاتر از طریق پاسداران و امنیتی و اطلاعاتی ها گاو صندوق دفتر بیت منتظری شکسته و اسناد و مدارک آن برده شد . البته آشکارا سیدحسن خمینی با متهم به فرزند ناخلف شذ و به صانعی کثیف و پلید گفته شد و تأکید تهدید آمیز مبنی بر کردن تعطیل کردن دفتر و بیت وی به عنوان مسجد ضرار و توطئه آمبر شد . بعلاوه بر تعطیل کردن کلاس تدریس سید حسن خمینی از اول مهر ماه هم در قم هم تأکید شد و کروبی و موسوی و رفسنجانی هم تهدید شدند که می بایست آدم و مطیع و لبیک گوی رهبر لوطی جماران و پاسداران کودتا گر شوند .
بهر حال چون اکنون چون به طرح های توطئه آمیز سازمان یافته ی تهاجم سید حسن انتقاد و این اقدام را محکوم کرده اند. سربازجوی شکنجه گر پرونده ساز حسین شریعتمداری سر بازجوی دستپاچه شده وارد میدان شده و با ملت نامیدن اراذل و اوباش چماقدار مهاجمان لباس شخصی های دژخیم بی تر مز و دنده عقب کنده دست به عربده و تیغ کشی و تهدید کردن منتقدان زده است. بالاخره سربازجو حسین شریعتمداری در ادامه توطئه تنظیم شده که علیه ی مراجع حکومتی منتقد در یادداشت روز خود تهیه کرده است به گزیده ی تاکتیکی خمینی شیاد روی آورده و آویزان شده است. البته با نا دیده گرفتن موضع گیری های اوایل انقلاب خمینی شیاد که چگونه علیه ی منتقدان و مخالفان سابق خود که چگونه بود و برای چه اینان را متحجر و حامیان اسلام مرفهین بی درد آمریکائی نامیده بود؟ ولی اکنون چون اینان در کتار آمران و عاملان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 و همچنین نقش داشتن در قتل های زنجیره ای همراه با طراحانی که موجب قتل احمد خمینی شدند و با همکاری مشترک با پاسداران دست به کودتا زدند و قدرت را قبضه و انحصاری کرده اند تا که در کنار سربازجو حسین شریعتمداری نام خمینی شیاد را چتر سپر حمایتی و تدافعی برای خود قرار دهند . همچنین سربازجو شریعتمداری نام خمینی شیاد را تبدیل به اهرم چماق تهاجمی علیه ی پیروان سابق خط امام شیاد نموده است . زیرا که با گزینه بر دار ی تاکتیکی از که برخی از گفته های خمینی شیاد کرده است بطور طلبکارانه در پاسخ به آخوندهای حکومتی که نسبت به اقدام طراحی شده ی اراذل و اوباش علیه ی سید حسن خمینی انتقاده کرده اند اینان را در کنار جناح رقیب مغلوب نشانده واین چنین تأکید نموده که اینان بر متهم به همسوئی و همنشینی غیر قبل توجیه با عوامل بیگانان کرده است:
" كاش رخداد ياد شده در مراسم حماسي 14 خرداد اتفاق نمي افتاد، با اين توضيح كه كاش جناب سيدحسن خميني در كنار سران فتنه اخير، يعني دشمنان بي چون و چراي امام(ره) اسلام و انقلاب قرار نمي گرفت و باعث نمي شد توده هاي عظيم و دلباخته امام راحل، اعتراض و هشدار به ايشان را وظيفه خود بدانند و احساس كنند كه اگر به همنشيني نوه حضرت امام(ره) با دشمنان آن حضرت اعتراض نكنند، در حق امام راحل خويش جفا كرده اند. آيا اين احساس و اين انگيزه درخور ملامت است؟! ، چرا كه ايشان به دليل همنشيني يكساله اخير خود با دشمنان امام(ره) و عوامل نشان دار بيگانه مورد اعتراض مردم قرار گرفته بودندبنابراين وقتي در كنار دلجويي از وي، نسبت به مواضع غيرقابل توجيه ايشان اندرزي داده نمي شود، اين دلجويي نقض غرض تلقي خواهد شد و اين توهم را- كه به يقين بي مورد است- پديد مي آورد كه برخي عالمان بزرگوار، رابطه نسبي با حضرت امام(ره) را از راه مبارك و شخص گرانقدر ايشان بااهميت تر مي دانند! "
بر اساس ضرب المثل عامیانه که گفته می شود ترک عادت موجب مرض است . بنابراین سربازجوی منفور و مشهور که اعتیاد وحرفه اش پرونده ساز ی تحریف گر ی و وارونه گوئی می باشد . بعلاوه مرز بندی دوستی و دشمنی اش با افراد بر حسب معیار نزدیکی و دوری شان با کودتاگران و غارتگران و عوامفریبان و جنگ افروزان دین فروشان حاکم است که هدف نهائی حذف رقیب مغلوب و خاموش کردن هرگونه مقاومت و صدای اعتراضی می باشد . در غیر اینصورت با شیوه ی بازجوئی و اتهام زنی و تهدید ،متهم و محکوم می شود . بهمین دلیل اکنون مراجع حکومتی که انتقاد به شیوه ی بر خورد تهاجمی اراذل و اوباشان مهاجم به سید حسن خمینی نموده اند را اینگونه مورد بازجوئی قرار داده و متهم و محاکمه برای نموده و برای شان کیفرخواست اتهامی ردیف و صادر کرده است :
" چرا مراجع عظامي كه اعتراض مردم به آقاي سيدحسن خميني را اهانت به حضرت امام(ره) و بيت معظم ايشان تلقي فرموده و محكوم كرده اند، در مقابل اهانت سران فتنه و حاميان آنها به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام، حضرت صاحب الزمان- روحي له الفدا- حضرت امام(ره)، ائتلاف با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها عليه اسلام و انقلاب و امام(ره)، همراهي آشكار و بي پرده آنان با رژيم صهيونيستي، آمريكا، انگليس، نفي اسلام، حمايت رسما اعلام شده آنان از تروريست هايي كه عزاداران حسيني(ع) را در حسينيه شيراز به خاك و خون كشيده بودند، دروغ بزرگ تقلب در انتخابات، مقابله با جمهوريت نظام و... دهها و صدها خيانت و جنايت ديگر از اين دست، سكوت فرموده و احساس خطر نكرده اند؟! و اگر احساس خطر كرده اند- كه به يقين كرده اند- چرا به عنوان يك مرجع ديني براي اعلام اين خطر و مقابله با فتنه گران احساس تكليف نفرموده اند؟! ممكن است گفته شود نگاه مراجع عظام ياد شده به رخداد 14 خرداد و اعتراض مردم به آقاي سيدحسن خميني بوده است و ماجراي فتنه، حساب جداگانه اي دارد، كه با كمال احترام و عرض پوزش بايد گفت؛ اعتراض مردم به نوه حضرت امام(ره) به خاطر نشست و برخاست نزديك و حمايت گونه ايشان با همين سران فتنه بوده است، بنابراين، وقتي اين اعتراض محكوم مي شود و به جنايات سران فتنه كمترين اشاره اي نمي شود، به طور طبيعي اين پرسش از مراجع عظام در ذهن مردم شكل خواهد گرفت كه دفاع از حريم مقدس امام حسين و امام زمان و اسلام و انقلاب و مردم مسلمان و شخص حضرت امام(ره) با اهميت تر است يا حمايت از نوه امام راحل(ره)، آنهم در حالي كه وي فقط به دليل همراهي با سران فتنه مورد اعتراض مردم قرار گرفته است؟!وقتي همراهي و ائتلاف آشكار سران فتنه با دشمنان اسلام و بيگانگان غارتگر وخونريز را به وضوح مي بينند، بعيد نيست به غلط سكوت شما بزرگواران را در مقابل اينهمه خيانت و جنايت -نستجيربالله و خداي نخواسته- به حساب برخي ملاحظات سياسي بنويسند! و اين پرسش در ذهن آنان شكل مي گيرد كه كدام ملاحظه مي تواند با دفاع از حريم اسلام و انقلاب برخاسته از آن برابري كند؟! و بالاخره بايد به اين واقعيت نيز اشاره كرد كه فتنه 88 برخلاف آنچه، عده اي در پي القاي آن هستند، عليه آقاي احمدي نژاد و دولت دهم نبوده است، بلكه طراحان فتنه، به گواهي شواهد و اسناد غيرقابل ترديد و اعتراف صريح خودشان، مقابله با اساس اسلام و نظام اسلامي را دنبال مي كردند، و اصولا بسيار ساده انديشانه است اگر تصور شود كه همه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها براي مقابله با رئيس جمهور و دولت وي بسيج شده باشند. براي مقابله با دولت و رئيس آن به اينهمه لشكركشي نيازي نبوده و نيست و يا، مگر اصولگرايان به برخي از اقدامات دولت- علي رغم خدمات ارزنده آن- انتقادات جدي ندارند؟ و به عنوان مثال، مگر اظهارات يكشنبه شب رئيس جمهور محترم درباره مسئله حجاب و عفاف و يا گزينش برخي از مديران پيراموني براي پست هاي حساس، از سوي ايشان مورد تائيد دلسوختگان اسلام و انقلاب است؟!... بنابراين چنانچه كساني با اين تصور كه خروش عليه سران فتنه به مفهوم حمايت كامل از دولت است، در مقابل فتنه گران سكوت كرده اند، به يقين در اشتباهند و با عرض پوزش، با صحنه آرايي دشمنان بيروني از «نقشه راه» غفلت ورزيده اند"
در خاتمه اینکه از این واضح تر نمی توان انتظار داشت که چگونه نام مصادره شده ی ملت با دین و مذهب ابزار قدرت و ثروت ترکیب و تلفیق شده با حوزه ی علمیه ی قم و مراجع حکومتی ضمیمه شده که پس از کودتای سوم تیر 84 تا کنون نام خمینی شیاد هم اهرم چماق علیه ی پیروان و یا رقیب مغلوب شده است . در مجموع همه ی این پارامتر های نامبرده شده می باست بطور دربست در اختیارکودتا گران پاسدار و ارگان های سر کوبگر اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی و رهبر لوطی جماران و در خدمت اینان باشد . تا جائیکه اعتبار هر مقام و مرجعی بستگی به نزدیکی و تسلیم و سر سپردگی و لبیک گفتن شان به کودتا گران و رهبر لوطی جماران رژیم ضد بشری نا مشروع کودتائی دارد . طوریکه اگر چنانچه هریک پایش را از گلیم خود و خط و خطوط ترسیم و تعیین شده فراتر گذارد. همان برخورد و رفتاری با وی خواهد شد که با منتقدان و دگر اندیشان و مخالفان و رقبای مغلوب می شود . زیرا که هدف نهائی ادامه ی جنگ قدرت و ثروت حذف نمودن کامل رقیب مغلوب و حامیان خمینی شیاد و حذف و زائل کردن نام و اندیشه ی خمینی شیاد و جمهوریت و اعلام حکومت اسلامی طالبانی می باشد که یک خلافت عریان ضد بشری خرافاتی قرون وسطائی با دین ابزار سرکوب و سانسور و خفقان است که تضمین کننده ی بقای قدرت و انباشت هر چه بیشتر ثروت زیر چتر تک صدائی استبدادی بی رقیب و بی همتا در جهان می باشد.
هوشنگ – بهداد
http://www.kayhannews.ir/890325/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 25 خرداد ماه سال 1389