گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 7 تیر-89
تفاله (گفت و شنود)
گفت : داستان شده مثل مورچه و گوساله
که در موردش سرباز جو نوشته یک رساله
گفته است که مورچه ای غمگین و خسته
شاخک غم بغل کرده، پشت گوساله نشسته
همچون ابر بهاری مورچه می گریست زار زار
پرسش شد ازمورچه چرا چنین شده ای دل آزار؟
گفت دست بر شاخکم نگذارید که دلم هست خون
چون عاشقی فلک زده هستم و آواره و مجنون
مدتی بود دل گرو داده بودم به معشوقی در کوچه
امروز دانستم تفاله چای هست نه مادمازل مورچه
تفاله (گفت و شنود)
گفت : داستان شده مثل مورچه و گوساله
که در موردش سرباز جو نوشته یک رساله
گفته است که مورچه ای غمگین و خسته
شاخک غم بغل کرده، پشت گوساله نشسته
همچون ابر بهاری مورچه می گریست زار زار
پرسش شد ازمورچه چرا چنین شده ای دل آزار؟
گفت دست بر شاخکم نگذارید که دلم هست خون
چون عاشقی فلک زده هستم و آواره و مجنون
مدتی بود دل گرو داده بودم به معشوقی در کوچه
امروز دانستم تفاله چای هست نه مادمازل مورچه
گفت: بيانيه آبكي گروه «جي 8» درباره برنامه هسته اي ايران، جيغ ضدانقلاب و گروه هاي حامي فتنه را به هوا بلند كرده است.گفتم: يعني سران فتنه و گروه هاي ضدانقلاب هنوز نفهميده اند كه آمريكا نمي تواند هيچ غلطي بكند؟گفت: حيوونكي ها خيلي به حمايت آمريكا و اسرائيل و اروپا دل بسته بودند ولي بيانيه اخير 8 كشور صنعتي بدجوري آنها را سنگ روي يخ كرده است.گفتم: اين سران فتنه و دار و دسته شان عجب خل وچل هايي هستند!گفت: چند گروهك ضدانقلاب در سايت هاي خود نوشته اند انتظار نداشتيم آمريكا و اروپا به اين زودي از كارآمدي جنبش سبز! نااميد شوند.گفتم: مورچه اي يك گوشه نشسته و شاخك غم به بغل گرفته بود و زارزار گريه مي كرد. ازش پرسيدند چي شده؟! چرا چمباتمه زده اي و خون گريه مي كني؟! گفت؛ دست روي شاخكم نذار كه دنيا روي سرم خراب شده! مدت ها بود كه عاشق مادمازل مورچه همسايه شده بودم اما، امروز صبح كه براي خواستگاري به لونه !شون رفتم، متوجه شدم تفاله چايي بوده
گفت: سربازجو برپا کرده شلوار
شلاق بر دست ، زده است هوار
خبر داده، رقیب مانده بر زیر دیوار
چون دیوار ، بر سرش شده آوار
گفتم : مگه این لات لمپن شکنجه گر بد نام
باز چه دریافت کرده از رقیب ،علیه ی نظام؟
گفت: این مأمور بازجوی زیر هشت
در حال پرسه زنان که می زده گشت
در عالم خلسأ رفته ساحل نزدیک رشت
یافته در بیانیه گروه موسوم به هشت
دانسته درپشت نشست درب بسته ای
منتشر شده بیانیه ی آبکی هسته ای
مدعیست بر خلاف تهدید، بیانیه زده گند
موجب شده تا صدای حامیان سبزشود بلند
نتیجه گرفته سران فتنه ندانسته اند هنوز
رژیمی که دارد رئیس جمهورحامل نیمسوز
بویژه همانگونه که گفته بود امام شیاد لعنتی
آ مریکا هر گز نمی تواند که کند هیچ غلطی
کنون هم اروپا و آمریکا از سبز نکردند حمایت
پس اینان از بیانیه ی گروه 8 ندارند رضایت
گفتم : یعنی کودتا گران دارند اینقدر زور
که اروپا و آمریکا با اسرائیل کردند مجبور
تا طبق این نظر سربازجو با ادعا ی نغز
از رژیم حمایت کنند، رها سازندجنبش سبز
گفت : آره توبه برخی،سران رقیب را کردخون بدل
آنگونه که سربازجومتهم شان کند به خل و چل و ول
گفتم : وقتی که جای حمایت مردم آویزان شدند به قانون اساسی
خواستند تا رعایت کندجانشین رهبر بنیانگذار که نداشت احساسی
معلومه در نظامی که ولی فقیه مستبد همکاره داره و بی پاسخ
نمی توان انتظار معجزه داشت ، در برابر ضربه اش فقط گفت اخ
گفت : داستان شده مثل مورچه و گوساله
که در موردش سرباز جو نوشته یک رساله
گفته است که مورچه ای غمگین و خسته
شاخک غم بغل کرده، پشت گوساله نشسته
همچون ابر بهاری مورچه می گریست زار زار
پرسش شد ازمورچه چرا چنین شده ای دل آزار؟
گفت دست بر شاخکم نگذارید که دلم هست خون
چون عاشقی فلک زده هستم و آواره و مجنون
مدتی بود دل گرو داده بودم به معشوقی در کوچه
امروز دانستم تفاله چای هست نه مادمازل مورچه
شلاق بر دست ، زده است هوار
خبر داده، رقیب مانده بر زیر دیوار
چون دیوار ، بر سرش شده آوار
گفتم : مگه این لات لمپن شکنجه گر بد نام
باز چه دریافت کرده از رقیب ،علیه ی نظام؟
گفت: این مأمور بازجوی زیر هشت
در حال پرسه زنان که می زده گشت
در عالم خلسأ رفته ساحل نزدیک رشت
یافته در بیانیه گروه موسوم به هشت
دانسته درپشت نشست درب بسته ای
منتشر شده بیانیه ی آبکی هسته ای
مدعیست بر خلاف تهدید، بیانیه زده گند
موجب شده تا صدای حامیان سبزشود بلند
نتیجه گرفته سران فتنه ندانسته اند هنوز
رژیمی که دارد رئیس جمهورحامل نیمسوز
بویژه همانگونه که گفته بود امام شیاد لعنتی
آ مریکا هر گز نمی تواند که کند هیچ غلطی
کنون هم اروپا و آمریکا از سبز نکردند حمایت
پس اینان از بیانیه ی گروه 8 ندارند رضایت
گفتم : یعنی کودتا گران دارند اینقدر زور
که اروپا و آمریکا با اسرائیل کردند مجبور
تا طبق این نظر سربازجو با ادعا ی نغز
از رژیم حمایت کنند، رها سازندجنبش سبز
گفت : آره توبه برخی،سران رقیب را کردخون بدل
آنگونه که سربازجومتهم شان کند به خل و چل و ول
گفتم : وقتی که جای حمایت مردم آویزان شدند به قانون اساسی
خواستند تا رعایت کندجانشین رهبر بنیانگذار که نداشت احساسی
معلومه در نظامی که ولی فقیه مستبد همکاره داره و بی پاسخ
نمی توان انتظار معجزه داشت ، در برابر ضربه اش فقط گفت اخ
گفت : داستان شده مثل مورچه و گوساله
که در موردش سرباز جو نوشته یک رساله
گفته است که مورچه ای غمگین و خسته
شاخک غم بغل کرده، پشت گوساله نشسته
همچون ابر بهاری مورچه می گریست زار زار
پرسش شد ازمورچه چرا چنین شده ای دل آزار؟
گفت دست بر شاخکم نگذارید که دلم هست خون
چون عاشقی فلک زده هستم و آواره و مجنون
مدتی بود دل گرو داده بودم به معشوقی در کوچه
امروز دانستم تفاله چای هست نه مادمازل مورچه