روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 30 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : سرمقاله روزی حکومتی جمهوری اسلامی " هدايت الهي اينست "

"مچ گیری کردن از سخنان تناقض آمیز قبل و بعداز تصویب قطعنامه ای پاسدار گماشته احمدی نژاد برای تفهیم کردنش که وظیفه ی الهی تو نه نجات ملت آمریکا که قانونی اقدام کردن برای رفع مشکلات داخلی است "

روزی زنده یاد آیت الله طالقانی گفته بود که حکومت مذهبی بد ترین نوع حکومت در جهان می باشد . این روحانی نامدار و مبارز و آزادیخواه که شناخت عمیقی نسبت به روحانیون حوزوی و افکار و اندیشه های ارتجاعی و بلند پروازی های شان داشت به خوبی می دانست که اگر چنانچه اینان بقدرت برسند و تشکیل حکومت مذهبی دهند چه فجایعی در ایران بر پا خواهد شد . بهمین دلیل تا زمانی که ایشان در قید حیات بود و حضور در مجمع خبرگانی داشت که جای مجلس سنا ونمایندگانی واقعی مردم را گرفته بود . ایشان هر گزتسلیم تصویب اصل ولایت فقیه نشد و زیر بار ش نرفت تا اینکه بطور غیر مستقیم جانش را بر سر همین ایستادگی و مخالفت و مقاومت کردنش گذاشت زیرا که به خاطر مخالفت با تصویب اصل ولایت فقیه بود آنگونه که تا زمان که وی قید حیات بود این طرح اصل ولایت فقیه تصویب نشد . اکنون که تجربه ی بیش از 3 دهه قدرت گیری حکومت ولایت فقیه می گذرد و بعینه ثابت شده است که تبدیل شدن دین به ابزار قدرت و سرکوب و اختناق و سرکوب و ثروت و قبضه و انحصاری کردنش چقدر واقعیت یافته است . برای اینکه نه اینکه یک مترسک بعنوان ولی فقیه جانشین خدا برروی زمین شده است که به هیچ کس و مرجعی هم پاسخگو نمی باشد و نه اینکه هیچ انتقادی را بر نمی تابد ، بلکه جواب انتقاد رقبا یا ناراضیان معترض و وخواست و نیاز و مطالبات مردم را با امر و نهی و توهین ومتهم کردن می دهد. یا اینکه با همسوئی با دشمن و مخدوش کردن مرز با دشمن و خلاصه عدم دشمن شناسی متهم شان می کند. بلکه ایکاش فقط دین ابزار تبلیغاتی و خفقان و سرکوب حاکمان دین روش شده بود و سایر مقولاتی همچون جنگ ومبارزه و آزادی و عدالت و ختی نام ملت بهمین سرنوشت شوم ابزار چماق و تهدید و توهین واتهام زدن علیه ی مردم گرفته نمی شد. بد تر اینکه هرچه بیشتر رژیم ضد بشری ضد مردمی تر می شود وعدم مشروعیت آن هویدا و برجسته تر می شود . بیشتر از مقولات ابزاری شده در راستای اهداف کثیف و پلید و انسانی حاکمان ضد بشری سوء استفاده می شود. به خصوص اینکه پس از 8 سال جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق که با در بر داشتن میلیون ها کشته و مجروح و موجی و ترکشی و آواره وبی خانمان شده که داشت . مبلغ 1000 میلیار دلار خسارات مالی و اقتصادی هم بهمراه داشت که بالاخر ه این نعمت الهی نامیده شده منتهی به شکست سر کشی جام زهر شد.

همچنین مسئله ی پروژه ی هسته ای که خیلی سال است که جانشین جنگ شده است و مشابه ی همان نعمت الهی جنگ برای حاکمان بوده و خسارات مادی و جانی علیه ی مردم ایران ضرر و زیان داشته است . زیرا که هر دو مقوله ی جنگ و پروژه ی هسته ای به نام ملت ایران یک مثلث سوم هم دارد که همان آمریکای دشمن شیطان بزرگ است که چاشنی جنگ روانی تبلیغاتی حاکمان ضد بشری شده است تا که با ادعای مبارزه با آمریکای شیطان بزرگ نمودن وسیله و بهانه ی توجیه گری وجود داشته باشد. بهر صورت مچ گیر ی مقایسه ای موضع قبل و پس از سخنرانی های پاسدار گماشته احمدی نژاد که پیرامون بحران هسته ای و تصویب قطعنامه ی چهارم در شورای امنیت سازمان ملل که داشته است که چگونه پاسدار گماشته احمدی نژاد با یدک کشیدن نام ملت و نفی و تأئید مذاکرات هسته ای که کرده و بالاخره تأکید نموده که وظیفه الهی اش می باشد که با ملت ایران مبارزه ی مشترک برای نجات ملت آمریکا از دست حاکمانش کند . سر مقاله نویس این چنین تناقضات وی را بر جسته نموده و تحلیل داده که وظیفه ی الهی این پاسدار و دولت نامشروع دهم چیست:

"راهي جز گفتگو و همكاري با ايران وجود ندارد... ا ملت ايران اهل گفتگو و منطق است و بارها اعلام كرده با آنها گفتگو مي‌كند اما آنها بايد بدانند شرايط گفتگو نسبت به گذشته عوض شده... ما قبلاً گفته بوديم مقابل ملت ايران چماق بلند كنند ملت ايران همه‌ي اين چماق‌ها را درهم خواهد شكست." روزنامه جمهوري اسلامي پنجشنبه 27 خرداد 1389 اكنون نيز اين ملت اين قدرت را دارد كه در مقابل توطئه‌هاي آمريكا و همدستانش بايستد و چماق‌هاي همه‌ي زورگويان را بشكند و به راه پرافتخار خود ادامه دهد. ضمن تأييد اين بخش از سخنان رئيس جمهور، لازم ميدانيم اظهارات ايشان در حاشيه اجلاس "سيكا" در اسلامبول، كه در روز سه شنبه 18 خرداد يعني در آستانه صدور قطعنامه اخير شوراي امنيت بيان شد، را نيز همينجا مرور كنيم و نكاتي را با ايشان در ميان بگذاريم"آقاي احمدي نژاد در اسلامبول در پاسخ به سئوالي در مورد قطعنامه درحال صدور عليه ايران گفت: "اگر دولت آمريكا و متحدانش فكر مي‌كنند كه چماقي به نام قطعنامه بلند كنند و بعد بخواهند گفتگو كنند اشتباه مي‌كنند. ما در چارچوب عزت و احترام گفتگو مي‌كنيم و اگر بخواهند با بلند كردن چماق و با زبان بي ادبي صحبت كنند جواب آنها از قبل مشخص است." روزنامه جمهوري اسلامي چهارشنبه 19 خرداد 1389 اظهارات رئيس‌جمهور درباره قطعنامه در رسانه‌ها با تيترهائي از قبيل "يا قطعنامه يا گفتگو" و "اگر قطعنامه صادر شود ديگر گفتگو نخواهيم كرد" و "زير بار چماق قطعنامه نمي‌رويم" انعكاس يافت كه محتواي واقعي" سخنان ايشان در اسلامبول بود. هر چند مي‌توان اين اظهارات را به معناي نوعي تهديد با هدف وادار كردن طرف مقابل به عقب نشيني تلقي كرد، لكن صراحت اين اظهارات در نفي مذاكره درصورت صدور قطعنامه، نكته‌ايست كه با اقدامات و موضعگيري‌هاي بعدي سازگاري ندارد. مقايسه ميان دو سخن رئيس‌جمهور كه به فاصله كمتر از 10 روز اظهار شده‌اند نشان مي‌دهد قبل از صدور قطعنامه، طرف مقابل به قطع مذاكره درصورت صدور قطعنامه تهديد شده ولي بعد از صدور قطعنامه سخن از اين گفته مي‌شود كه ملت ايران اهل گفتگو و مذاكره است... "


مچ گیری با شیوه ی سرپل خر به گیری برای فاش نمودن تناقض گوئی های زنجیره ای پاسدار گماشته احمدی نژاد خالی بند و دروغگوی معتاد مزمن ترک نا پذیر که وی قبل از تصویب قطعنامه ی چهارم شورای امنیت در سازمان ملل در استانبول چه گفت و چگونه تأکید و تهدید نمود که پس از قطعنامه دیگر مذاکره ای در کار نیست و و لی اکنون در تور سفرهای ماراتونی خود در شهر کرد چرا نظر وارونه داده است؟ فراموش نشود که برجسته کردن این مچ گیری با تناقض گوئی کردن ها که از موضع دفاع از منافع مردم ایران نیست ، بلکه چنین در راستای ادامه ی جنگ قدرت جناحی و باندی می باشد که به نام مردم ایران دنبال و مطرح شده است
:


" در اين چارچوب، مي‌توان به اين توصيه خيرخواهانه رسيد كه دولتمردان جمهوري اسلامي بايد سخنان خود را بگونه‌اي تنظيم نمايند كه همواره خالي از تناقض و ا يرادها و اشكالات باشد. دولتمردان كشورهاي استكباري در سخنان و اعمالشان گرفتار تضاد و تناقض و دخالت در امور ملت‌ها هستند. اين، همان چيزي است كه دولتمردان ما بايد از آن پرهيز نمايند. هشدار رئيس‌جمهور در جمع مردم شهركرد به رئيس‌جمهور آمريكا به خاطر مداخله در امور داخلي ايران اقدامي بجا و منطقي بود، اما اينكه گفته شود مداخلات رئيس‌جمهور آمريكا موجب مي‌شود مسئوليت نجات مردم آمريكا به مأموريت ما اضافه شود، موضع قابل قبولي نيست. "بيانيه ايشان (رئيس جمهور آمريكا) موضوعي را در ذهن من زنده كرد كه بعد مشورت كردم و فكر كردم و ديدم هدايت الهي است. كاري كه ايشان كرد ما را متعهد كرد كه از اين بعد يك مأموريت جهاني ديگر را به مأموريت قبلي خود اضافه كنيم... آقاي رئيس‌جمهور آمريكا شما اگر به فكر ملت‌ها هستيد اول به فكر ملت خودت باش و اين كاري كه تو كردي ما را به اين واداشت كه اعلام كنيم از اين به بعد يكي از خواسته‌هاي اصلي ملت ايران نجات مردم آمريكا از حكومت غير دموكراتيك و زورگوي دولت آمريكا خواهد بود." روزنامه جمهوري اسلامي پنجشنبه 27 خرداد 1389 "


بالاخره سرمقاله نویس مچ گیر و بر جسته کننده ی تناقضات و ضد و نقیض گوئی های پاسدار گماشته احمدی نژاد جالب است که خود در پایان دچار تناقض گوئی شده است . زیرا ضمن اینکه وی نیز همچون پاسدار گماشته احمدی نژاد است که اکنون نماینده ی ملت ایران شده و آرزوی نجات ملت آمریکا از سوی حاکمان این کشور را کرده است . از سوی دیگر اعتراف آشکار کرده است که حاکمان رژیم ضد بشری جدا از مردم و آرزوی شان می باشند و وظیفه ی اینان نیست تا که بگویند که این چنین استخاره کردیم و که جواب داد این هم بر وظیفه ی الهی ما افزوده شد که باید اینگونه مبارزه برای آزاد کردن ملت آمریکا باشیم که از موضع انتقادی رهنمود داده که وظیفه ی دولت مردان رژیم ضدبشری حاکم بر ایران نه نجات ملت آمریکا که اینگونه قانونی تلاش کردن برای رفع مشکلات داخلی می باشد:

" نجات ملت آمريكا از حكومت زورگوي آن كشور از 32 سال قبل تاكنون از خواسته‌هاي مردم ايران است و چيز تازه‌اي نيست، لكن اين از ماموريت‌هاي جهاني دولتمردان ايران نيست. همه‌ي ما آرزومنديم ملت آمريكا از دولت مداخله گر، زورگو، جنگ افروز، مستكبر و غيرعادلي كه بر آن ملت مسلط است نجات پيدا كند و از يك دولت متعادل و دلسوز و خدمتگزار برخوردار باشد. ما نيز، چه ملت ايران و چه دولت جمهوري اسلامي، در چارچوب‌هاي قانوني به وظايف خود براي بيداري همه‌ي ملت‌ها از جمله آمريكا عمل مي‌كنيم و رهبر معظم انقلاب نيز براساس سيره‌اي كه از امام خميني دردست مي‌باشد، دولتمردان آمريكا و ساير كشورها و دولت‌هاي مستكبر را نصيحت مي‌كنند، اما براي دولتمردان ما وظيفه‌اي تحت عنوان نجات ملت‌هاي ديگر تعريف نشده است. هدايت الهي اينست كه دولتمردان ما در چارچوب وظايف قانوني خود عمل كنند و با حل مشكلات داخلي و تبديل جامعه ايراني به يك جامعه آزاد و آباد، جمهوري اسلامي ايران را به عنوان نمونه و الگوئي پذيرفتني به ملت‌ها معرفي كنند. اين، بزرگترين خدمت به ملت ايران و بشريت است و بطور طبيعي راه را براي نجات همه‌ي ملت‌ها از شر دولت‌ها و دولتمردان مستكبر و زورگو و مداخله گر هموار خواهد ساخت. "


در خاتمه اینکه عجیب است که سرمقاله نویس که خود بطور سیستماتیک در سر مقالات خود در کسوت نمایندگان تام الاختیار ملت های کشور های مسلمان همسایه و خاور میانه ظاهر شده است و در راستای رسالت الهی فریاد بزودی سر نگونی و ساقط شدن رهبران کشور های عربی و حتی اسرائیل و آمریکا را سر داده است . معلوم نیست که چرا اکنون برای اینکه مسئله ی اختلاف و رقابت های باندهای داخلی مطرح می باشد ایشان شیپور را از در گشادش نواخته است و تبدیل به رطب خورده ای شده است که دارد منع رطب می کند. چونکه یقه ی پاسدار گماشته احمدی نژاد را گرفته است که چرا با تکرار ادا و اطواری مشابه ی سر مقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی هم نماینده ی ملت ایران شده است . هم از سوی ملت ایران هم وظیفه ی الهی خود دانسته است که می بایست ملت آمریکا را از دست حاکمان قلدر و زور گویش نجات دهد . مطمئناً اگر موضوع اختلاف و رقابت باندی در کار نبود هیچ نیازی هم به چنین مچ گیری و بر جسته کرن تناقضات پاسدار گماشته احمدی نژا د قبل و پس از تصویب قطعنامه ی اخیر شورای امنیت سازمان ملل هم در کار نبود . مورد دیگر اینکه توصیه به رئیس جمهوری کودتائی و قلابی و تحمیلی کرده است که وظیفه ی الهی تو و دولت نامشروع در چارچوب قانونی اقدام کردن و پاسخگوئی یه حل مشکلات داخلی و تبدیل کردن جامعه ایران به جامعه ای آزاد و آباد است . البته سئوال است که اولاً چرا چنین توصیه ای به هبر لوطی جماران نشده است که همکاره ی رژیم ضد بشری کودتائی می باشد؟ مهمتر اینکه چرا خودش در نوشتار های تنظیم شده ی سر مقالات همین رهنمود را رعایت نمی کند ؟ زیرا به جای بررسی مسائل داخلی و نارسائی و معضلات اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم ایران و سانسور و خفقان و نهادینه شده که همراه با شکاف عمیق طبقاتی و تورم وگرانی و فقر و بیکاری است . وی پیوسته ترجیح داده است تا که در راستای سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه قلم فرسائی کند؟ بهر حال اگر حاکمان رژیم ضدبشری بفکر رفاه و بر طرف کردن مشکلات مردم ایران و آباد کردن کشور بودند اوضاع به اینجا ختم نمی شد. بنابراین راه حل نهائی مبارزه برای تغییرات دمکراتیک و استقرار آزادی و دمکراسی و عدالت و جدائی دین از حکومت می باشد .

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13890330/13890330_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 30 خرداد ماه سال 1389