" دین ابزاری شده تبدیل به توجیه کننده ی وسیله در راستای هدف حاکمان دین فروش و حذف رقبا و خاموش و خفه کننده ی صدای معترضان و دگر اندیشان شده است "
در راستای ادامه جنگ قدرت و حفظ آن که هر روز ابعاد گسترده ای به خود می گیرد . بنابراین نیاز بیشتر به آویزان شدن و سوء استفاده کردن و ما نور جنگ روانی تبلیغاتی زیر پوشش دین برای حذف و خفه کردن رقیب مغلوب و منتقدان و ناراضیان می باشد. آری وقتی که 31 سال است که دین تبدیل به ابزار قدرت و سرکوب و سانسور و خفقان و استبداد شده است . باید که اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس با مخاطب قرار دادن "شیخا " که منظور مخاطبان خاص می باشند که با رهبر لوطی جماران زاویه دارند . وارد صحنه شود و معرکه گیرنی کند. برای همین هم قلم وهم لهجه ی سربازجو حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود با مترادف کردن نام محمد وعلی برای رهبر لوطی جماران و طلحه و زیبر برای منتقدان وی از شیوه بدر گفتن تا دیوار بشنود استفاده نموده وبر سر منبر رفته و روضه مبسوط خوانده است و تا توانسته با گریز به صحرای کربلا زدن عقده گشائی کرده است . ضمن اینکه خطاب به شیخ های پيرمرد اینان را تهدید کرده است که برگرديد وافزوده حتی اگر اكنون از تصميم خود برگرديد بزرگترين مسئله شما فقط عار و ننگ است، در غیر اینصورت پيش از آن كه عار و ننگ باشد ، نار دوزخ يكجا نصیب تان می شود . البته پیام تهدید جهنم دادن به رقیب دادن مشخص است که مفهومش چیست که این مأمور دوزخ برای رقبای مغلوب و دربست تسلیم ناشده و لبیک ناگفته رقم زده ونویدش را داده است ؟ بلی وقتی هدف کسب قدرت و انحصاری کردنش باشد. مشخص است که بازار منبر رفتن دور قاب چینان و مداحان ومرثیه خوانان پامنبری سابق سیاه ، سفید کن و بر گردان کنند گان زشت رویان به خوب رویان حسابی داغ می شود . به خصوص اینکه 31 سال است که دین ابزار قدرت و ثروت و سرکوب شده است که چون رهبر لوطی جماران ولی فقیه به هیچ مرجع و مسئول و فردی پاسخگو نمی باشد ، پس قابل فهم و درک است که چرا در این رژیم ضد بشری هدف وسیله را توجیه می کند و عنصر پلید و جنایتکار ضد بشر قدرت پرست عقده ای و عوامفریبی که فقط قدرت و حفظ آن را می بیند به اتکای دین ابزاری شده و جارچیان و پادوهای تبلیغاتی اش فریاد های سراسر ایران مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه را نا دیده می انگارند و بر روی نا مبارک خود شان نمی آورند که ضریب نارضایتی عمومی در جامعه آنچنان است که حتی مرگ نثار فرزند نا خلف یا جاشین وی مجتبی خامنه ای می کنند .

بهرحال قلم بر دست یادداشت روز نویس با سوء استفاده از دین ابزار قدرت و سرکوب شده و برای توجیه کاری و وارونه کردن حقایق از علي شدن و علوي شدن رهبر لوطی جماران سخن گفته وبا مداحی کردن اعتراف کرده است که اینگونه علی شدن هزينه دارد. البته وی نگفته است که این هزینه ی بس سنگین علی شدن دروغین لوطی جماران را چه کسانی و چگونه داده و بازهم می بایست به پردازند؟ بد تر اینکه برای ادعای علی شدن لوطی جماران مدعیی شده که وی شكيبايی به خرج داده است ، آنگونه که در پای منقل بساط دود بر پا می کند و در کنار سفره رنگین می چرد و برای حذف دیگران توطئه می کشد تا که تعبیر به خون دل خوردن وی شود . بگذریم همانگونه که بدفعات تذکر داده شده است هر گز امکان ندارد موضوع یادداشت روز هاهرچه باشد یا پرونده سازی کردن و کیفر خواست صادر کردن ها آمیخته نشود که از موضع بازجوئی و اعتراف گیری و کتمان و وارونه کردن حقایق ،علیه ی رقیب مغلوب دوم خردادی ها تهیه و تنظیم و دنبال می شود و هر گز هم از قلم نمی افتد . یعنی اینکه پس از هرگونه مقدمه چینی و سفسطه گری و روضه خوانی ها که می شود . عاقبت داستان به اینان منتهی شود . بنابراین قلم زن یادداشت روز نویس پس از خواندن روضه ی 1400 سال پیش با گریز به صحرای کربلا زدن و آن به شرایط و موضوع حاد روز پیوند داده است . یعنی اینکه اینگونه غائله را به رقیب مغلوب و 22 خرداد 88 تا کنون ربط داده و در پایان با شمشیر علی گونه تهدید شان کرده است
:

"فتنه سال 88 چال شد اما فتنه گران زخم خورده و سازمان دهندگان اصلي آن در اردوگاه طواغيت جهان باقي اند. ببينيد در همين ماه هاي اخير چگونه بغض آلود درباره امام و رهبري سخن مي گويند. ببينيد قلاده كدام شبه روشنفكران فراري را گشوده اند تا عقده گشايي كنند. ما پشت صورتك نام هايي چون كديور و سروش و مهاجراني و گنجي و مجيد محمدي و ده ها پياده نظام ديگر، قيافه بغض آلود طواغيتي چون پرز و نتانياهو و هيلاري كلينتون و جان مك كين را مي بينيم، و رابرت گيتس رئيس سابق سازمان سيا را كه مي گويد «ايران توسط رهبري به سمت ديكتاتوري پيش مي رود و چهره هاي مذهبي طي 81ماه گذشته كنار گذاشته مي شوند. ما در اين مدت شاهد تغيير ماهيت رژيم جمهوري اسلامي هستيم». گويي كه تابه حال جمهوري اسلامي را دموكراسي تلقي مي كردند و حالا تغيير موضع داده اند!هجمه و ملامت طواغيت روزگار و تروريست هاي انتحاري آنها در حلقه هاي شبه روشنفكري، نه تنها عار امت و مقتداي ما نيست كه افتخار و سربلندي ماست. اتاق فكرهاي خارجي فتنه و خانه هاي تيمي داخلي آن تمام تمركز خود را روي اين محور قرار داده اند. مبادا زبيرها، هم پياله وليدها و شكار مروان ها شوند. پيرو با فراست علي(ع) بايد مروان شكار باشد نه شكار مروان. عمار باشد و ميانه ميدان با صلابت و شجاعت، علمداري كند نه چون ابوموسي ادعاي تزهد و بازنشستگي از سياست كند حال آن كه وسط معركه كشان كشان مي آورندش براي مغلوبه كردن جنگ پيروز علي(ع). عجبا! به تعبير رهبر فرزانه انقلاب بعضي ها به خيال اينكه وسط فتنه «كابن اللبون» باشند و دوشيده نشوند و سواري ندهند، دوشيده مي شوند و سواري مي دهند، بي آنكه تجربه و دانايي شان به كار آيد. تلخ ترين صحنه ها براي علي آنجا بود كه معاويه و عمروعاص، شيوخ از صحابه را به بازي گرفتند و امام اين بار بي زره و شمشير سراغ سران جبهه مقابل رفت. شيخ! تو اينجا چه مي كني؟ برگرد و به يادآر..."

درخاتمه اینکه معلوم نیست که چرا باور به دین داشتن که یک مقوله ی خصوصی است که رابطه ی فرد دیندار با خدای یا آفریدگار خودش می باشد ، می باید تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و سرکوب گری و خفقان و سانسور شود،آنهم از سوی مدعیان حاکم و دین فروشانی که با جهنم ساختن برای توده های زحمت کش و محروم و زیستن در بهشت برای خود و اطرافیان و آشنایان در این دنیای مادی ولی عوامفریبانه و شیادانه نوید و وعده ی بهشت نسیه را به دیگران می دهند . بد تر اینکه در پاسخ به مطالبات و نیاز مردم ومنتقدان و دگر اندیشان و رقبا، آویزان به بازگوئی و روضه خوانی 1400 سال پیش می شوند. مهمتر اینکه حاکمان مستبد دین فروش برای توجیه کاری ضعف و استبدادحاکمان وحفط قدرت انحصاری شان مسلح به مدرن ترین ابزار و وسائل سرکوب و شکنجه شده اند . طوریکه از همه امکاتات رسانه ای تبلیغاتی در راستای اهداف پلید ارتجاعی و ضد بشری شان بهره می جویند . همچنین برای تضمین بقای حاکمیت لرزان ومتزلزل شان با صرف هزینه های بس سنگین و پیگیری سیاست باج دادن از طریق چوب حراج بر منابع و ذخایر طبیعی و ارزی کشور زدن، تلاش مستمر می کنند تا دسترسی به سلاح هسته ای داشته باشند . بنابراین بی جهت نیست که پس از تجربه ی 31 ساله که مردم ایران از چنین عملکرد متناقض و وارونه ای حاکمان رژیم ضد بشری دین فروش وجنگ افروز و غارتگر کسب کرده اند، دیگر خواهان ادامه وضع موجود نیستند و با فریاد مرگ بر دیکتار و خامنه ای و اصل ولایت فقیه سر دادن و با آمادگی پرداخت هزینه اش، در هر فرصت که بدست می آورند هوار می زنند که خواهان تغییرات دمکراتیک در ایران و جدائی دین از حکومت می باشند.لذا وحشت از همین فریاد و خواست معترضان ناراضی ایرانی است که امثال اینگونه قلم بر دستان یادداشت روز نویس را به هذیان گوئی و مرثیه خوانی وادار نموده است.