" ترویج تن فروشی از سوی حاکمان و نقش بسیج و نیروی انتظامی در دلالی محبت یا جاکشی وا باج خوری کردن شان "
نیاز به توضیح نیست تا که گفته شود تاریخچه شعار ر وسری یا توسری چنددساله است وهدف از این شعار در اوایل انقلاب چه بود . یا اینکه پساز 31 سال جایگاه زن در رژیم ضد بشری چگونه است؟ یا اینکه چگونه شعار رو سربا توسری بمرور تبدیل به ترفند چماق و سرکوب علیه ی زنان و دختران شد تا آنجا که به شیوه ی توطئه ی مبارزه با بد حجابی که سپس تبدیل به شبیخون فرهنگی و بی حجابی شد دنبال شده است . به خصوص اکنون که به محیط های دانشجوئی هم کشانیده شده است . برای اینکه برای رژیم ضد بشری خرافاتی زن ستیز قابل قبول نیست که دختران نه شانه به شانه پسران در صحنه ی فعالیت سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری حضور داشته باشند ، بلکه مهمتر اینکه شاهد باشد از 22 خرداد 88 به بعد نقش پیشتازی در جنبش اعتراضی داشته باشد آنگونه که پس از جان باختن ندا آقا سلطان که خبر چگونه جان باختن وی سریع به سراسر جهان مخابره شد موجب حیرت و تعجب جهانیان از حضور زنان در سطح جنبش اعتراضی در یک کشوری شد که حاکمان فاشیستی مذهبی خرافاتی زن ستیز می باشد . از سوی دیگر انکار کردنی نمی باشد که شکاف عمیق طبقاتی در جامعه آخوند ساخته و پاسدار و سایر شرکای دزد و غارتگر همچون باند مافیائی غارتگر انگلیسی مؤتلفه ی عسگر اولادی پرداخته چگونه می باشد و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکری در جامعه بیداد می کند آنجنانکه که بیش از 80 % جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند .
بنابراین خیلی سال است که بدلیل احتیاج و نیاز مالی قشر محروم و ضربه پذیر جامعه پدیده ی شوم تن فروشی رایج و در حال رشد و گسترش بوده است اماحاکمان غارتگر زن ستیز نه اینکه هیچگونه اقدامی برای درمان این پدیده ی شوم جنسیتی نکرده اند بلکه بدلایل خاص همچون دامن زدن به چند همسری و صیغه بازی و دائر کردن خانه های عفاف عامل تبلیغ و ترویج این پدیده ی ناهنجار شده اند . ضمن اینکه همین پدیده را بعنوان اهرم خفقان و ارعاب و وحشت علیه زنان استفاده کرده و اقدام ضد بشری سنگسار را نیز چاشنی کرده اند . همچنین گاهی هم از طریق درمان حذف کردن مدل بسیجی مریدان آخوند جنایتکار متحجر و دزد محمد تقی مصباح یزدی اقدام نموده اند. نمونه بسیجی سعید حنائی است که موجب قتل 19 زنان نگون بخت موسوم به زنان خیابانی در مشهد شد . یعنی این قربانیان دو بار به مسلخ برده شدند . یکبار بدلیل فقر و دیگری هم اجبار به تن فروشی دادن برای سیر کردن شکم خود و فرزندان محکوم به مجازات مرگ شدند .
بهر حال اکنون گزارشی از بخشی عملکرد 31 ساله سر نوشت بخشی از زنان محروم ارائه شده که محصول اقدامات حاکمان ضد بشری زن سیتز است که یک گزارش تژاژدیک می باشد که بدون شک عامل و مقصر حاکمیت ضد بشری زن ستیز و تبعیض جنسیتی و بی قانونی و دشمنی با عدالت و آزادی نهادینه شده می باشند زیرا که حاکمان دین را ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و خفقان و رشد بی عدالتی و تبعیض وزن ستیزی خود کرده اند . مشخص است وقتی که 2 سال پیش سردار زارعی معاون فرمانده ی پلیس تهران و همکار یار نزدیک سر دار رادان که درخانه ی فساد در تهران در کنار 6 زن تن فروش بازداشت شد ولی سر وته پرونده اش بهم آورده شد بنابراین دیگر جای سئوال باقی نمی ماند که دانسته شود چگونه سرنح صنعت تن فروشی خیابانی در تهران و سایر شهر ها و قاچاق کردن زنان و دختران به شیخ نشینان کجاست . به خصوص اینکه فراموش نشده است که سال گذشته چگونه در مسیر مجلس قباد در تهران ترانه ی موسوی ربوده شد. آنگاه از سوی آخوند جنایتکار حسین طائب که دوست نزدیک مجتبی خامنه ای است و یکی ازمسئولان اطلاعات کودتاگران می باشدباسایر بازجویان و همکاران زیر نظرش مورد تجاوز واقع شدسپس جسدش سوزانیده ودر بیابان رها شد . آری اکنون جای هیچگونه ابهامی باقی نمانده است که در ایران چگونه سیستمی حاکم است که داعیه ی مذهبی و مدافع اخلاق و معنویات می باشد و چه دیدی نسبت به زنان دارد؟ همچنین وضعیت اقتصادی کشور چگونه است به خصوص اوضاع طاقت فرسای طبقه ی تهی دست و محروم جامعه به خصوص زنان چگونه می باشد وچه عواملی موجب شده است تا که زنان را به تن فروشی وادار نماید؟ مهمتر اینکه مروجان تن فروشی در جامعه کیستند ؟ بالاخره اینکه شگرد مبارزه با بی حجابی و گیر دادن به زنان عادی در راستای پنهان کردن کدام ا هداف پلید زن ستیزانه و سر کوبگرانه حاکمان جنایتکار می باشد ؟ بگذریم گزارش زیر برای آنانی که هنوز ابهام دارند ونقش حکومت در پرورش و رشد تن فروشی زنان در جامعه ی ایران را نمی دانند ضمن اینکه تا اندازه ای شرایط عملکرد 31 ساله ی حکومت فاشیستی مذهبی ضد بشری را به تصویر کشانیده است همینطور به نقش برخی از ارگان های در گیر تجارت سکس هم اشاره شدده است.
تن فروشی امن در تهران با حمایت بسیج و نیروی انتظامی -
22 خرداد ماه سال 1389
هر شب خیابان تخت طاووس بعد از ساعت ۸ شب چهره دیگری به خود می گیرد. پیاده باشی یا سواره، وقتی وارد این خیابان میشوی از همان ابتدای مسیر متوجه تراکم ماشینهای متنوعی میشوی که شتابزده برای کنار کشیدن از وسط خیابان در حال سبقت گرفتن از یکدیگر هستند. اگر برای اولین بار با این منظره مواجه شوی و از ماهیت آن اطلاع نداشته باشی فکر می کنی به اصطلاح “حلوا خیرات میکنند” . ولی اینجا از خیرات خبری نیست. این بازی پر پیچ و خم ماشینها تنها تلاشی است میان مردان سواره برای خرید تن یک زن. رقابتی پر هیاهو در بازار شبانه و تحت الحفظ تن فروشان زن و ترنس هایی که خیابان مطهری یکی از پایگاههای اصلی و شناخته شده آنهاست. اگر از نزدیک شاهد صحنه باشی خواهی دید که در معامله غیر قانونی اما علنی این بازار، فروشنده و خریدار با رضایت خیابان را ترک میکنند. تن فروشی در این خیابان در ازای رقمی بین ۲۰ تا ۵۰ هزار تومان صورت میگیرد. رانندگان ماشینهایی که به سرعت می خواهند خود را به کانون معامله نزدیک کنند عموما در مسیرهای میدان فاطمی، فتحی شقاقی، استاد مطهری(تخت طاووس)، سهروردی و برگشت از شهید بهشتی و مصلای بزرگ و نیمه تمام تهران و باز خیابان مطهری در ترددند. طی دو یا سه ساعتی که در هر کجای این مسیر ۱۰ کیلومتری ایستاده باشی و به دقت خیابان را در نظر بگیری تعداد زیادی خودرو را در حال چرخش به دور محیط این مسیر مستطیلی خواهی دید. این ماشین ها عموما تک سرنشین و یا با یک همراه هستند که با وجود روسپیان زیاد این مسیر شاید ساعتها به دنبال روسپی دلخواه خود میگردند. بنا بر آمار رسمی پلیس تهران هر روسپی حداکثر ۵ دقیقه از وقت خود را در خیابان منتظر مشتری می ماند، بنابراین سرگردانی این ماشین ها تنها به دلیل یافتن زن یا ترنسی ویژه است. تمرکز و توجه این تعداد از مردان در این مسیر (که البته تنها محل بروز یا وجود چنین مراودات و معاملاتی در کلان شهر تهران نیست) قبل از هر چیز این سئوال را در ذهن شکل می دهد که این مردان به دنبال چه سطحی از ارضای نیازهای جنسی خود هستند که با چنین ولع و حساسیتی به این روشنی وارد این بازی به ظاهر خطرناک میشوند. در این شرایط که همه نهادهای حکومتی مرتبط با امنیت اجتماعی و ضابطان حفظ اصول و ارزشهای اسلامی در صدد مقابله یا پیشگیری (ولو ظاهری) از بروز چنین انحرافاتی در خیابانها و اماکن عمومی هستند، این عریانی در خرید و فروش تن در خیابانهای پر تردد و اصلی بیش از هر چیز بر سازمان یافته بودن و تحت کنترل بودن فروش سکس در ایران صحه می گذارد. حامد که خود یکی از مشتریان سکس خیابانی است معتقد است: ” این زنان از سوی تعدادی از بسیجی ها حمایت می شوند” او دلیل باور خود به این موضوع را شهادت بسیاری از زنان تن فروش خیابانهای اصلی و پر مشتری می داند. حامد که هفته ای دو شب را در خیابان های تخت طاووس و عباس آباد در آمد و شد می گذراند می گوید:” تقریبا همه این زنان را حداقل یک بار سوار ماشین خود کرده و با آنها درباره قیمت و کیفیت ارائه سرویس صحبت کرده ام و در نهایت با نیمی از آنها سکس داشته ام. در ارتباط زیادم با آنها بارها شنیده ام که نیمی از درآمد خود را به مردانی می دهند که تحت عنوان بسیج یا نیروی انتظامی و … در مسیر همان خیابانها در گردش هستند و بازار این زنان را کنترل می کنند”مهدی که محل زندگی او در خیابان لارستان است و معمولا شبها در پیاده روهای خیابان تخت طاوس و ولیعصر قدم می زند در اظهار نظر مشابهی معتقد است: “گروهی از ماموران پلیس و عوامل بسیج گردانندگان اصلی روسپیگری در این مسیرها هستند”. وی که از مشاهدات خود در این ارتباط استفاده می کند می گوید: “این حمایت دولتی بسیار واضح است، چرا که زنانی که تجارت سکس می کنند با ظاهری مشخص تا نیمه های شب بدون اینکه کسی مزاحمشان شود در این مسیر پرسه می زنند. کافی است مثلا کسی آنها را به زور سوار ماشین خود کند بالافاصله سر و کله یک مامور پیدا می شود و کارشان به پایگاه بسیج یا ساختمان وزرا می کشد. هر چند همه راه فرار را هم بلدند و کافی است در طول مسیر از خیر وجه المعامله بگذری و این پول را به عنوان وجه المصالحه دو دستی تقدیم پاسداران حریم ارزشهای اخلاقی کنی تا آزاد شوی” حمیدرضا دانشجو و یکی از مشتریان این زنان است. او سرکوب ۳۰ ساله روابط جنسی را عامل اصلی گرایش مردان به این نوع نازل و بی کیفیت سکس می داند و می گوید: “همه ما عادت کردیم بدون در نظر گرفتن زشتی و زیبایی به فرمان دورنی مان که می گوید فرصت را از دست نده گوش دهیم. شاید هیجان کاذب اینکه آدم کاری خلاف قانون انجام می دهد هم بی تاثیر نباشد. در ضمن این حس که با مقداری پول می توانی هر خدمتی دریافت کنی و صاحب تن زنی شوی که حق ندارد چیزی از تو بخواهد، به نوبه خود حس جالبی است که احتمالا همه مردان از تجربه آن لذت می برند. سویه دیگر صحبتهای حمید را در گفت و گو با سامان می شنویم. او ساکن یوسف آباد است و حالا در خیابان فتحی شقاقی در جستجوی زن دلخواه خود می گردد. سامان می گوید: “با شناسایی این زنان سعی در درجه بندی همکاری آنها برای ارضای خود کرده ام و به این ترتیب با داشتن شماره تلفن های آنها بسته به قیمت یا کیفیت خدماتشان با آنها تماس می گیرم. شب هایی که وقت و حوصله دارم چرخی می زنم تا به لیست خود اضافه کنم. با تمام این وسواس ها به نظر من سکس با روسپی ها مثل خوردن یک ساندویچ است. وقتی گرسنه ای به یک تکه نان هم قناعت می کنی اما مثلا همبرگر را ترجیح می دهم. حالا وقتی خیلی گرسنه نباشم و کمی حوصله به خرج دهم زنی را می خرم و این همان مقوله ساندویچ و یک تکه نان است برای من.” سامان تجربه بازداشت در همین خیابان را نیز دارد. او تعریف می کند که چگونه پس از سوار کردن یکی از زنان تن فروش توسط گشت پلیس مجبور به توقف می شود. یکی از ماموران پس از اخذ مدارک او سوار ماشین اش می شود و دستور حرکت به سمت بازداشتگاه را می دهد. اما چند خیابان آنسوتر به دستور همان مامور زن تن فروش پیاده می شود و او می ماند با یک پلیس وظیفه شناس که با پنجاه هزار تومان قصه بازداشت را فراموش می کند. دکتر پوریا که به تازگی مدرک دکتری جامعه شناسی خود را از دانشگاه تهران گرفته است پس از شنیدن بخش هایی از اظهارات مصاحبه شوندگان، مورد اخیر را به عنوان نمونه ای از سواستفاده از زنان تن فروش توسط پلیس یا نیروی های بسیج می داند و معتقد است: “دولت، پلیس و قوه قضائیه هرگز نه توان مقابله با روسپیگری را دارند و نه علاقه ای به این کار دارند. ضمن آنکه عده زیادی از به اصطلاح خودی ها در تجارت سکس مشارکت دارند. آنها وجود این تجارت را بر خلاف ادعاهای رسمی اجتناب ناپذیر می دانند و ترجیح می دهند سود آن را به دست دیگران نسپارند. عملا هیچگاه برخورد قاطعی با روسپیان نمی شود و بیشتر فشارها بر روی زنان عادی است که مثلا پوشش مورد پسند آقایان را ندارند. همین تاکید پرجنجال بر ازدواج موقت انعطاف مسئولان در مقابل سکس های خارج از خانواده و خیابانی را نشان می دهد. اینکه در ایران شبکه ای سامان یافته و منسجم قاچاق و فروش سکس وجود دارد قابل انکار نیست. اخباری که هر از چندی در رسانه ها منتشر می شود و حاکی از حراج دختران ایرانی در بازارهای عرب است دلیلی بر این مدعا است. همه ما هم می دانیم هر جا پول هنگفت باشد دست غیر خودی از آن کوتاه است. در این میان سپاه، بسیج و نیروهای امنیتی که مدعیان قدرت و مقابله با تعرض به کشور هستند، طبیعتا سهم خواهان جدی این تجارت پر سود هستند. شاید بعد از نفت و قبل از واردات و صادرات انحصاری و پولشویی، تجارت سکس پر سودترین عرصه اقتصادی است که جولانگاه خودی ها شده است.” روسپیان زیر تابلو خیابان های اصلی می ایستند. آنها از تاریکی شب نمی ترسند، آنها به خشونت جاری تن داده اند، روسپیانی که زیر تابلوهای “مطهری”، “بهشتی”، “مصلا” و “فتحی شقاقی” ایستاده اند حتی اگر گرسنه باشند می دانند چشمانی، به بهای نیمی از درآمدشان، مراقب آنها هستند. زیر این تابلوها امنیت روسپیان تضمین می شود.