روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 15 آبان ماه سال 90

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " داستان مكرر افزايش قيمت ارز "

"بدلیل اینکه رژیم ضد بشری قرون وسطایی و بغایت واپسگرا می باشد که هیچگونه همآهنگی با دنیای کنونی ندارد . برای همین همه ی اقداماتش غیر متعارف بوده است که مغایر با قوانین تدوین شده ونظم و مدیریت می باشد . به خصوص اینکه دین را پسوند قدرت و ثروت کرده است و یک رهبر به نام ولی وقیح منفور ونا مشروع هم بطور انتصابی بر گزیده است که دارای قدرت و اختیارات نا محدود است . طوریکه بطور آزادانه دست به اقدامات غیر قانونی یا ماورای قانون اساسی می زند . از سوی دیگر مقابل قدرت و اختیارات فراوانی که دارد به هیچ مرجع و مقامی پاسخگو نمی باشد . بهمین دلیل عملکرد ها و اقدامات این رهبر همکاره و مسئولان نهادهایش نه بر اساس قانون که توصیه ها و زد وبند های پشت پرده وفعال شدن روش کدخدامنشی و کار چاق کنی است که جایگزین قانون و ضابطه شده است "

این چه رژیم مدعی قدرت منطقه و جهان است که سرمقاله نویس اعتراف کرده است که یک شیخ نشین منطقه از سال گذشته موجب اخلال در نوسان افزایش قیمت دلار در ایران شده است که منجر به تنش قیمت ارز و طلا در بازار ایران شده است . در صورتیکه نگفته است که اقتصاد کشور وارداتی می باشد که تبدیل به اقتصاد دلالی و و ابسته گری شده است که د لال ها چون سر و سری با دولت و حکومت دارند و در گیر خرید و فروش ارز دولتی ودر بازار آزاد می باشند . و فقط به فکر هر چه بیشتر سر کیسه کردن مردم و انباش ثروت خودشان می باشند. پس نه اینکه در فکر رشد انباشت حچم نقدینگی بازار و رشد نرخ تورم وگرانی لجام گسیخته نمی باشند که رشد بیکاری وفقر بیشتر ر ا به در پی دارد ،بلکه بطور عمدی تلاش در این راستا می کنند تا هرچه بیشتر بتوانند صاحب ثروت کلان باد آورده شود . به خصوص اینکه چون رقابت برگزاری نمایش خیمه شبب ازی در پیش است . بنابراین می بایست که هزینه ی تبلیغاتی سنگین این نمایش خیمه شب بازی از طریق خرید وفروش ارز و اختلاف آن تأمین می شود . بهرحال وضعیت بازار ارز های مختلف را این چنین بیان و تفسیر کرده است :

"بازار ارزهاي مختلف در ايران تقريباً از يكسال قبل روي آرامش را به خود نديده است. زمستان سال گذشته بود كه در پي شيطنت برخي بانكهاي اماراتي روند تبديل و توزيع ارزهاي مختلف، خصوصاً دلار براي مدتي در بازار ايران دچار اختلال شد و با اينكه رفع اين اختلال زمان زيادي نبرد ولي ظاهراً اين اتفاق همانند حركت نخستين مهره در يك دومينوي بزرگ، فعل و انفعالات فراوان و افت و خيزهاي دامنه‌داري را باعث شد كه اين روزها با افزايش قيمت دلار در بازار آزاد به حدود 1340 تومان، شاهد اوج آن هستيم. آيا مسئولان كشور به عواقب خرد كننده عوارض افزايش نرخ ارز كه به شكل‌هاي مختلف گريبان اقشار ضعيف جامعه را مي‌گيرد انديشيده‌اند؟ مردمي كه درآمد ثابت دارند، با رشد روزافزون قيمت‌ها چه كنند؟ پرسش اصلي اين است كه تلاطم در كجا ريشه دارد و علت اصلي افت و خيزها و ادامه روند صعودي قيمت دلار در بازار كه پديده شوم و خطرناك ايجاد بازار دو نرخي و سه نرخي را بوجود آورده است، چيست؟"

سرمقاله نویس فاش ساخته است که همه تورم و گرانی های موجود بر خلاف ادعایی شده که ناشی از پیآمدهای تحریم های اعمال شده نیست در صورتیکه مسئول توزیع ارز و 3 نرخی کردن بانک مرکزی است که موجب نوسان قیمت یا افزایش ارز به خصوص دلار شده است که در چنین شرایط بانک مرکزی نقش نهاد ناظر و کنترل بازار پولی وارزی از طریق عرضه و تقاضا را داشته باشدولی برعکی اینگونه سیاست حراج منابع کشور را به پیش می برد:

"آيا تحريم‌هاي غيرعادلانه برخي كشورهاي متخاصم علت اصلي اين نابساماني است؟ بانك مركزي به عنوان تنها توزيع كننده ارز در بازار ايران دچار اشتباه در سياستهاي خود شده است؟ سياست‌هاي پولي نادرست دولت، مجلس و نهادهايي مانند شوراي پول و اعتبار زمينه ساز التهابات ارزي است؟ بحران‌هاي جهاني در حوزه يورو و ركود در اقتصاد آمريكا به داخل مرزهاي ما نفوذ كرده است؟ و ده‌ها پرسش ديگر كه مي‌توان در اين زمينه مطرح كرد. در چنين وضعيتي بانك مركزي به عنوان نهاد ناظر بر بازار ارز و تنها توزيع كننده آن در بازار دو راه در پيش دارد؛ نخست اينكه همپاي افزايش تقاضا براي ارز، عرضه آن در بازار را نيز افزايش دهد تا توازن حاصل شود. اين روش گرچه در كوتاه مدت، ثمرات مثبتي خواهد داشت اما قطعاً در صورت استمرار به معناي حراج منابع ارزي كشور يا همان نفت خام فروش رفته است چرا كه با اين شيوه، قيمت ارز به صورت مصنوعي پائين نگاه داشته مي‌شود و توجيه اقتصادي واردات در خوش بينانه‌ترين حالت در حد قبلي باقي مي‌ماند بنابر اين عطش بازار براي دريافت ارز نه تنها فروكش نمي‌كند بلكه بيشتر هم مي‌شود"
اشاره به انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی و بودجه کشور کرده است که پس از رئیس جمهور شدن از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد دنبال شد که منتقدان اصول گرای کنونی وی نه مخالفت نکردند ، بلکه پشتیبانی کردند. اما اکنون گفته می شود که هیچ نهاد نظارتی بر دخل و تصرف بودجه ی جاری وعمرانی دولت وتزریق دلارهای نفتی به اقتصاد کشور وجود ندارد که موازی آن وارد بازار شدن پول های نقد یارانه های دولتی است که موجب تورم بیش از حجم نقدی پول در بازار وکاهش نقدی سپرده های بانکی شد ه است که این وضعیت فقط به نفع سودا گران یا همان غارتگران دلال وواسطه های انگل وخونخواران شده است که مشغول خرید وفروش ارز وسکه و طلا و افزایش قیمت آن هستند . به ویژه اینکه بانک مرکزی به جای اینکه نظارت کامل بر سیستم پولی وارزی و کنترل آن داشته است ولی بدلیل اختلاف موجب آشفته بازار و نوسان بازار ارز و سکه و دلار شده که پیرامونش این چنین تحلیل داده است :

"در حوزه بازار پول و از سوي ديگر بي‌انضباطي مالي شديد در بودجه جاري و عمراني، تزريق درآمدهاي نفتي بي‌سابقه به اقتصاد در نبود نهادهايي مانند سازمان مديريت و برنامه ريزي... دست به دست هم دادند تا حجم نقدينگي موجود اقتصاد را به حدود 300 هزار ميليارد تومان برسانند كه بخش نگران كننده‌اي از آن در حوزه‌هاي غيرمولد و در پي سوداگري سرگردان در بازارهاي مقطعي است. كاهش روند رو به رشد سپرده‌هاي بانكي از حدود 9 درصد در نيمه نخست سال 89 به حدود 4 درصد در 6ماهه اول سال جاري، تنها گوشه‌اي از حجم نقدينگي سرگردان در جامعه را نشان مي‌دهد كه در پي ركود حاكم بر بازار سرمايه و نااطميناني‌هاي فراواني كه هدفمندي يارانه‌ها در بخش توليد پديد آورده، مانند شبح هولناكي بر فراز اقتصاد ايران مي‌چرخد و در مقاطع مختلف، خود را به ديوارهاي بازارهايي مانند سكه، طلا، ارز، آهن و... مي‌كوبد تا سودي به چنگ آورد و يا حداقل ارزش خود را حفظ كند. از اين رو بااعمال سياست تزريق سهميه بندي شده ارز توسط بانك مركزي، دارندگان نقدينگي معطل و بيكار به اين بازار هجوم بردند و بدين ترتيب، زمينه ايجاد بازارهاي چند نرخي و سوداگرايانه پديد آمد. افزايش فاصله نرخهاي دولتي و آزاد در بازار ارز به شرح دلائل مشروح در اين مقاله، بانك مركزي تصميم گرفت اصطلاحاً از روش "جامپينگ" بهره ببرد به اين شكل كه با بالا بردن مقطعي قيمت ارز دولتي و رسمي و چسباندن آن به قيمت آزاد، توجيه اقتصادي دلالي ارز را از بين ببرد و سپس با حفظ عرضه پرحجم ارز، تدريجاً قيمت واحد موجود در بازار را پايين بياورد. درست در همين مقطع و با نمايان شدن ثمرات اوليه اين روش، مخالفان سنتي و صنفي افزايش نرخ ارز كه غالباً هم وارد كنندگان داراي پشتوانه‌اي سياسي هستند، وارد عمل شدند و با فضاسازي شديد در رسانه‌ها، هزينه ادامه سياست جامپينگ را به شدت بالا بردند و اين روش هم به علت ترجيح دادن منافع صنفي و سياسي، ابتر ماند. علاوه بر تمام موارد فوق، وجود ناهماهنگي‌هايي در بانك مركزي و پيگيري سياستهاي غيرهمسو در معاونت ارزي هم مزيد بر علت شد تا درست زماني كه رئيس كل بانك مركزي براي چندمين بار از عزم اين بانك براي كاستن نرخ ارز خبر مي‌دهد، قيمت ارز در بازار فرعي 100 تومان افزايش يابد يا محدوديت‌هاي جديدي در حوزه ارز مسافرتي اعمال شود"

در خاتمه اینکه بدلیل اینکه رژیم ضد بشری قرون وسطایی و بغایت واپسگرا می باشد که هیچگونه همآهنگی با دنیای کنونی ندارد . برای همین همه ی اقداماتش غیر متعارف بوده است که مغایر با قوانین تدوین شده ونظم و مدیریت می باشد . به خصوص اینکه دین را پسوند قدرت و ثروت کرده است و یک رهبر به نام ولی وقیح منفور ونا مشروع هم بطور انتصابی بر گزیده است که دارای قدرت و اختیارات نا محدود است . طوریکه بطور آزادانه دست به اقدامات غیر قانونی یا ماورای قانون اساسی می زند . از سوی دیگر مقابل قدرت و اختیارات فراوانی که دارد به هیچ مرجع و مقامی پاسخگو نمی باشد . بهمین دلیل عملکرد ها و اقدامات این رهبر همکاره و مسئولان نهادهایش نه بر اساس قانون که توصیه ها و زد وبند های پشت پرده وفعال شدن روش کدخدامنشی و کار چاق کنی است که جایگزین قانون و ضابطه شده است . به خصوص که این شرایط رقابت و اختلاف مترادف جنگ قدرت و ثروت شده است که موجب مج گیری و افشاگری ها از سوی رقبا شده است که در مجموع موجب شده تاکه برای مردم ابهام بر طرف شود که زیر چتر ابزار ثروت و قدرت شده چگونه نه منتقدان و مخالفان سرکوب شده و همچنان تعقیب می شوند . از طرف دیگر نه اینکه غارتگری ها و اختلاس های میلیاردی نجومی شده است ، بلکه اعمال سیاست پولی و اقتصادی و بانکی و مالی آنچنان بی در و پیکر و ضابطه شده است که هدف نهایی غارتگری هر چه بیشتر مردم است و روشنگری وانتقاد کردن نه برای ریشه وعلت یابی وارائه راه حل برای آن که امکان پذیر نیست چونکه در رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد امکان اصلاح و تغییر وراه حل وجود ندارد، بلکه مچ گیری کردن ها رقبا تلاش برای حذف رقیب و انحصاری کردن قدرت و تضمین برای هر چه بیشتر انباشت ثروت به نفع خودشان می باشد.

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900815/13900815_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 15 آبان ماه سال 90

داستان مكرر افزايش قيمت ارز