10 آبان 90
این تصویر عجیب شباهتی به رفتار و کردار حاکمان ن رژیم ضد بشری قرون وسطایی دارد .زیرا که یک ولی وقیح منفور ونا مشروع همکاره دارد که تسلط عجیبی در مار کشیدن ومار نشان دادن دارد . آنگونه که با این شیوه همه معلمان با سواد را از صحنه حذف کرده و خود نقش معلم همگان برای شاگردان از قماش خودش شده است . همچنین تصور می کند که همگان شاگرد وی هستند و چنین تصور می کنند و همچون وی تصویر مارکشی می کنند ومار نشان می دهند . چونکه وی ماورای قانون اساسی قرار دارد و اقدام می کند و همه مسولان زیر دست وی نیز یک خال بفرمان وبی اراده وی می باشند . البته اقدامات نوچه هایش گاهی تبدیل به آن دو دانش آموز زیادی نابغه است که درس نخوان بودند . روزی پس از ترک جلسه ی امتحان با هم دیگر درد دل می کردند واز چگونگی انجام دادن امتحان شان برای هم تعریف می کردند که اولی گفت من تقلب کردم و کلک به معلم زدم . دومی ازش پرسید مگر چکاری کردی؟ اولی گفت هیچی ، ورق امتحانی سفید به معلم دادم . بالاخره اولی از دومی سئوال کرد خوب تو بگو که چطوری امتحان دادی؟ دومی جواب داد منهم کلک زدم . اولی پرسید چطوری؟ دومی گفت از روی دست تو تقلب کردم . برای همین است که همه دانش آموزان پرورش یافتن چنین مکتب و آموزشی که در تصویر آمده است. یا یکبار مصرفان جبهه ی جنگ می شوند . یا اینکه جزو افراد بسیجیان چماقدار و نیروی انتظامی می شوند . یا اینکه این چنین سر کلاس بطور مکتبی از روی برگ امتحانی معلم مکتبی اصول گرایی می کنند بازجوی حرفه ای می شوند . بهر حال در آینده بسیجی و پاسدار یا طلبه ی حوزوی و ساندیس خور که شدند هر زمان که نیاز باشدبفرمان ولی وقیح منفور و نا مشروع کفن پوشیده و چماق بر دست حضور می یابند. به خصوص در دانشگاه انجام وظیفه برای اجرای طرح پادگان وگورستان وحوزوی کردن دانشگاه ها می کنند و در اجری طرح تفکیک جنسیتی حضور فعال دارند . همچنین هر زمان یا هر جا همچون بازار مکاره که گیر می کنند یا جنگ و نزاع و اختلاف شان بالا می زند وتلاش می کنند تا روی همدیگر ر ا کم کنند آویزان به تقلب می شوند. یعنی با کپی برداری از گفته رهبر یا معلم ولی وقیح منفور ونا مشروع را رله ونشخوار می کنند تا اهرم چماق علیه ی منتقدان یا رقبا بسازند . خلاصه آنقدر این عمل را تکرار کرده وبی اراده ومترسک بودن شان تابلو شده است که در نمایش خیمه شب بازی استیضاح وزیر اقتصاد در بازار مکاره رئیس دکوری آن که باید بطور ظاهر بیطرف باشد . ولی ناگهان با چرخش وتقلب از روی یادداشت دریافتی از معلم یا رهبرش که در روز گذشته بدیدارش رفته بود این نسخه پیچیده شده را به وزیر اقتصاد داد تا با قرائت آن از رأی استیضاح قسر در برود
نظرات بینندگان: بابا تودیگه کی هستی !!!! یادش بخیر عینا همین کار رو کردم در دوران دبستان، البته یه کار دیگه هم کردم اینکه معلم از فرط خستگی خوابش برد و من برگه یکی از دوستانم که خیلی زرنگ بود را گرفتم و مال خودم رو به او دادم