نقد وبررسی " معماي شرم الشيخ " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان سه شنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1386
چرا معمای شرم الشیخ مصر، تبدیل به معادله ی چند مجهولی شده است؟!
قبل از هر چیز می بایست چنین روزی که مقارن با فرا رسیدن روز جهانی کارگران می باشد را به کارگران جهان وعلی الخصوص کارگران محروم ایرانی تبریک گفت و آرزو کرد که این قشر زحمت کش هر چه زود تر همچون سایر اقشار جامعه ی ایرانی از قید وبند و شبکه ی عنکبوتی باندهای مافیائی غارتگر و دزد رژیم جنایتکار ضد مردمی و ضد کارگری و دشمن آزادی وبشریت رهائی یابند .
اما گفته می شود که پس از انقلاب صنعتی در اروپا که ماشین جای انسان را در کارخانه ها گرفت وموجب افزایش بیکاری شد . از سوی پادشاه یا ملکه ی انگلیس وقت برای مبارزه با معضل بیکاری که گریبان گیر کاخ سلطنتی شده بود فرمان صادر شد تا که بیکاران را با بیل وکلنگ جمع آوری و بسیج نمایند و آنان را راهی ساحل دریا کنند تااینکه یک روز گودال های عمیق حفر کنند وروز بعدآ نرا مجدداً پر نمایند تا مشکل بیکاری حل گردد و اشتغال کامل به وجود آید. اماآخوندهای دست پرورده ی دولت فخیمه، که به شیوه ی دیگری اشتغال کامل سرکار گذاشتن را دنبال می کنند . زیراکه اینان استاد در عوامفریبی وخبره وحرفه ای در بحران سازی و سر کار گذاشتن مردم می باشند و بی همتا وبی نظیر در دادن وعده های دروغین به مردم می باشند و عجیب استعدادی در وارونه کردن حقایق و استاد در تحریف گری وتوجیه کاری می باشند البته که توانسته اند شاگردان ممتاز و زبر دستی همچون پاسدار حسین شر یعتمداری تربیت و تعلیم وپرورش دهند ه گذشته از اینکه ایشان تبحر در شیوه ی بازجوگری وسناریو وپرونده سازی کردن دارد، عجیب همچون آخوندهای حاکم هنر وخلاقیت در تصویر مار کشی ومار نشان دادن نیز دارد . بنابراین امروز این پاسدار دست به رو کردن یک چشمه هنر سیاهبازی دیپلماسی عوامفریبانه وتناقض آمیز تولید مدل آخوندی حوزوی علمیه ی قم زده است . یعنی همچون رهبر ولی فقیه که از یک سو یک مهره ی کارگزار آدمکش حرفه ای و بد نامش به نام آخوند مصطفی پور محمدی را وزیر کشور دولت مدعی امام زمانی پاسدار غلامک وگماشته ی احمدی نژاد کرده است که حتی مجوز برپائی راهپیمائی به کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر به مهره ی دیگر کارگزار رژیم به نام علیرضا محجوب نداده است. در صورتی که ایشان نوچه ی رفسنجانی ونماینده ی مجلس ارتجاع نیز می باشد ولی خودش یک روز زود تر به پیشواز روز جهانی کارگر در بیت جماران بر سر منبر رفته است و روضه ی مبسوط رعایت سهم عادلانه کارگر وسرمایه گذاری کرده است که البته این اصطلاح را معادل یا جای سرمایه دار یا کارفرما بکار گرفته است .
از طرف دیگر اکنون نیز نماینده ی ویژه ی ایشان در مؤسسه ی خیلی فرهنگی کیهان البته با فضای پادگانی حاکم برآن با یادداشت روزش وارد صحنه شده است تااینکه قلم را تبدیل به ماله کند و برای توجیه کاری تسلیم شدن در برابر فشار آمریکا وپذیرش شکست آزاد کردن 5 پاسدار تروریست که به عنوان پیش شرط شرکت در کنفرانس شرم الشیخ مصر بود را ماستمالی کند که بله این سران رژیم ترویستی آخوندی نبودند که چپ و راست مهره های دست نشانده ی خود در دولت نوری المالکی را به تهران فرا می خواندند تااینکه به عنوان واسطه از مقامات نظامی آمریکائی در عراق تقاضا کنند که 5 پاسدار تروریست بازداشتی در اربیل کردستان عراق را آزاد نمایند تااینکه وزیر آدمربای امور خارجه در کنفرانس مصر شرکت نماید . ولی چون مقامات آمریکائی حاضر به دادن باج نشدند و سر انجام از موضع خفت وخواری شوی همچون آزادی گروگان های انگلیسی اجرا شد و با ضرب سیلی صورت سرخ شد و ادعای مضحک شد بنابر در خواست مقامات دولت عراق از جمله نخست وزیر پاپت نوری المالکی وزیر آدمربای رژیم تروریستی آخوندی در کنفرانس شرم الشیخ شرکت می کند . ولی چون این نمایشنامه ی مضحک کسی را نفریفته است لاجرم پاسدار حسین شریعتمداری مجبور به توجیه کاری طول ودراز نمود ه عنوان معمای شرم الشیخ برآن نهاده است . یعنی به جای پروژه ی توطئه علیه ی رژیم وتضعیف همسایه ی دولت عراق که قبلاً از این کنفرانس یاشده بود اکنون تبدیل به معما شده است که کالبد شکافی و ارزیابی و بررسی این معما را پاسدار حسین شریعتمداری این چنین تشریح و شروع کرده است:
"ايران اگرچه درپي درخواست مكرر مقامات بلندپايه عراقي در تصميم قبلي خود تجديد نظر كرده و قرار است در اجلاس شرم الشيخ حضور پيدا كند ولي اين حضور نبايد مسئولان سياست خارجي كشورمان را از ماهيت اجلاس شرم الشيخ كه دام خطرناك آمريكا براي بلعيدن عراق است غافل كند. دامي كه آمريكايي ها براي جبران ناكامي خود در حمله نظامي به عراق تدارك ديده اند و هدف نهايي آن كنار زدن دولت مردمي عراق از قدرت و سپردن حاكميت اين كشور به دست عوامل سرسپرده خويش است. يعني دقيقاً همان هدفي كه از حمله نظامي به عراق دنبال مي كردند ولي تحولات و رخدادهاي دور از انتظار آمريكا، نه فقط مانع از تحقق اين خواسته استكباري شده بلكه تاكنون نتيجه اي معكوس درپي داشته است."
پاسدار حسین شریعتمداری تنظیم رابطه ی ولی فقیه وحاکمان تهران با دولت ومجلس دست نشانده ی عراق را بمنزله ی مردم دوکشور قالب کرده است و اینگونه بر حضور و نفوذ گسترده ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق با اعتراف کردن مهر تأئید زده است:
"در صورت بندي كنوني عراق 3 بازيگر اصلي و نقش آفرين حضور موثر دارند.الف؛ مردم عراق كه هرچند از سقوط صدام خشنودند ولي آمريكايي ها را حامي ديكتاتور پيشين عراق و عامل ناامني ها و قتل عام هاي خانمانسوز كنوني در كشورشان مي دانند و از سوي ديگر به علت باورهاي عميق اسلامي ميان حاكميت صدام و يك حكومت دست نشانده آمريكا تفاوتي نمي بينند.ب؛ آمريكا كه بعد از اشغال عراق حضور نظامي سنگين خود را بر اين كشور تحميل كرده و از اين طريق در عراق نقش آفريني مي كند.ج؛ ايران اسلامي كه با مردم عراق پيوندهاي عميق فرهنگي و مذهبي دارد و به علت خاستگاه ديني نظام جمهوري اسلامي ايران، الگوي ايده آل و مطلوب مردم عراق- و يا دستكم 85 درصد شيعيان اين كشور - است. علاوه بر اين، انقلابيون مسلمان عراق و مخصوصاً بسياري از نمايندگان كنوني مجلس و دولتمردان عراق دوران غربت و تنهايي خود را در ايران اسلامي سپري كرده اند و يا در كشور خود از حمايت هاي بي دريغ و صرفاً برادرانه جمهوري اسلامي ايران برخوردار بوده اند،"
در ادامه ی یادداشت روز، پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که چرا سران رژیم تروریستی در دام بازی وتوطئه آمریکا افتاده ومجبور شده اند که وزیر آدمربای امور خارجه ی خودشان را به کنفرانس شرم الشیخ اعزام کنند؟ اینگونه از نقش آمریکا و اجلاس شرم الشیخ برای عبور از بن بست و بحران آمریکا در عراق گفته است :
"آمريكا براي خروج از بن بست و رسيدن به اهداف ناكام مانده خود بايستي اين صورت بندي را تغيير مي داد تا كفه تصميم گيري درباره آينده عراق به نفع اشغالگران سنگين شود و اجلاس شرم الشيخ- بعد از اجلاس بغداد- با اين منظور طراحي شده است. چرا...؟! الف؛ اجلاس شرم الشيخ با حضور 21 كشور و سازمان منطقه اي و بين المللي، از جمله كشورهاي همسايه عراق، 5 كشور صاحب حق وتو در سازمان ملل، نماينده جداگانه اي از سازمان ملل متحد، اتحاديه اروپا، نماينده اي از گروه كشورهاي G8 - 8 كشور صنعتي بزرگ- اتحاديه عرب و... تشكيل خواهد شد."
پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه بگوید که چرا پس از اشغال نظامی عراق و سقوط دولت صدام حسین ، پاسدار محسن رضائی در تهران مصاحبه مطبوعاتی داخلی و خارجی داشت و پیام تبریک به رهبران و وزرای خارجه ی کشورهای جزو ائتلاف در عراق فرستاد. ولی برای چه ایشان این قسمت را سانسور کرده است و اینگونه گزارش داده است؟:
"حمله نظامي آمريكا به عراق بدون اخذ مجوز از سازمان ملل متحد صورت گرفته بود و اين سازمان بين المللي علي رغم مخالفت اعلام شده با اشغال عراق نه فقط از حمله نظامي آمريكا و انگليس جلوگيري نكرد بلكه برخلاف تصريح فصل هاي 6 و 7 منشور ملل متحد، بعد از اشغال نيز حتي از صدور يك بيانيه و يا قطعنامه خشك و خالي در محكوميت اين اقدام نيز خودداري ورزيد ولي امروزه كه مردم عراق خواستار حاكميت خود بر سرنوشت خويش هستند و به عوامل وابسته آمريكا و انگليس پشت كرده اند، اين سازمان براي تصميم گيري درباره امنيت - بخوانيد آينده- عراق به اجلاس شرم الشيخ دعوت مي شود- با توجه به نكات فوق حضور ايران و عراق در اجلاس شرم الشيخ نه فقط تامين كننده منافع مردم عراق نيست بلكه تصميم گيري درباره آينده عراق را از دست دولت مردمي عراق و ايران اسلامي كه متحد و همراه طبيعي ملت عراق است خارج مي كند و يا دستكم اين كه نقش ايران و عراق را در اين تصميم سازي به حداقل مي رساند."
پاسدار حسین شریعتمداری در ادامه ی سیاست شتر گاو پلنگی وبا دست پس کردن وبا پا پیش کشیدن تناقض آمیز برای بیشتر توجیه کاری کردن کمدی چنین به 3 نقش بازیگران اصلی در کنفرانس شرم الشیخ مصر اشاره کرده است:
"اما، اكنون بايد ديد هر يك از سه نقش آفرين اصلي يعني آمريكا، ايران و عراق با چه انگيزه و تحليلي حاضر به شركت در اين اجلاس شده اند. آمريكايي ها به خوبي مي دانند كه ايران اسلامي، حامي پرنفوذ و مورد اعتماد مردم عراق است و از اين روي اصلي ترين و قدرتمندترين رقيب آمريكا در شكل دهي آينده عراق محسوب مي شود تا آنجا كه هيچ تصميمي درباره آينده عراق بدون موافقت ايران به نتيجه نمي رسد و قابل اجرا نخواهد بود. اين واقعيت بارها در اظهارنظرها و تحليل هاي رسمي مقامات آمريكايي مورد تاييد قرار گرفته است كه گزارش معروف «بيكر- هميلتون» فقط يك نمونه از آن بسيارهاست. آمريكايي ها با اطلاع و اعتراف به نقش برجسته و نفوذ تعيين كننده ايران درپي آنند كه با كشيدن جمهوري اسلامي ايران به اجلاس شرم الشيخ، تصميم هاي بعدي اين اجلاس را با استناد به حضور ايران در اجلاس ياد شده، موجه جلوه داده و اعلام كنند كه اين تصميم ها با حضور ايران كه نشانه توافق ضمني است اتخاذ شده است! و از سوي ديگر اطمينان دارند كه با توجه به تركيب اجلاس، نظرات ارائه شده از سوي جمهوري اسلامي ايران، به سطح تصميم نهايي نخواهد رسيد! به بيان ديگر، آمريكايي ها معتقدند «توافق حداقلي» با حضور ايران بر «توافق حداكثري» بدون حضور ايران برتري دارد. ب؛ دولت عراق نيز به نظر مي رسد از توطئه اي كه آمريكايي ها در اجلاس شرم الشيخ تدارك ديده اند، باخبر است و احتمالا اولين قرباني اين توطئه دولت مردمي و اسلامگراي عراق خواهد بود. دولتي كه آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آمريكا بارها ناخشنودي خود را از آن ابراز كرده اند. دولت عراق پيش از اين با برپايي هرگونه اجلاسي كه بيرون از خاك اين كشور بوده و شركت كنندگاني فراتر از همسايگان عراق داشته باشد، مخالف بود اما در اجلاس بغداد زمينه اجلاس بعدي در استانبول فراهم شد كه به علت مخالفت كردهاي عراق محل اين اجلاس به شرم الشيخ منتقل گرديد. به نظر مي رسد كه دولت عراق علي رغم ميل باطني خود با انگيزه دفاع از منافع ملت عراق در اجلاس- بخوانيد تحميلي- شرم الشيخ حضور مي يابد و اما چرا مقامات عراقي براي حضور ايران در اجلاس عراق اصرار فراواني داشته اند؟ تا آنجا كه نوري مالكي نخست وزير عراق اعلام كرد، « اگر ايران حاضر به شركت در اجلاس شرم الشيخ نشود، شخصاً به تهران رفته و از ايران براي حضور در اين اجلاس دعوت مي كنم». وافزوده شده واقعيت آن است كه دولت عراق بدون حضور ايران، خود را در اجلاس شرم الشيخ تنها و بدون حامي تلقي مي كند و به همين علت اصرار دارد كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك حامي قدر و قدرتمندترين كشور منطقه در اجلاس حضور داشته و از منافع مردم عراق در مقابل حريفان آمريكايي و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها دفاع كند. "
در نهایت بطور وارونه گوئی پاسدار حسین شریعتمداری در پس گیری ادعاهای مسخره ی خود بر تأکید عدم شرکت در این اجلاس چنین نتیجه گیری کرده است :"حضور ايران در اجلاس شرم الشيخ، به يقين كفه اين اجلاس و تصميم هاي آن را به نفع دولت و مردم عراق سنگين خواهد كرد."
بالاخره پاسدار حسین شریعتمداری در نهایت بیشتر گلابزدگی و تناقض گوئی کرده است که چنین به هذیان گوئی و توجیه خوب بودن مثبت ومنفی کرده وبه آن اعتراف کرده است:
اما، جمهوري اسلامي ايران با درك واقعي از توطئه اي كه آمريكايي ها در اجلاس شرم الشيخ تدارك ديده اند از حضور در اين اجلاس خودداري مي كرد ولي چرا نهايتاً شركت در اجلاس را پذيرفت؟ پاسخ اين سؤال را قبل از هر چيز بايد در انگيزه مشترك با دولت مردمي عراق جستجو كرد. ايران بارها اعلام كرده بود هر جا منافع ملت عراق در ميان باشد از كمك به آنان دريغ نخواهد ورزيد. جمهوري اسلامي ايران در نگاه بين المللي هويت تعريف شده اي دارد كه ايستادگي در برابر زورگويي قدرت هاي بزرگ و تسليم نشدن در مقابل تهديد و قانون شكني ها از جمله ويژگي هاي شناخته شده آن است. اين ويژگي كه در هويت انقلابي و اسلامي نظام جمهوري اسلامي ايران ريشه دارد، دولت مردمي عراق را به نقش آفريني مقتدرانه ايران به نفع مردم عراق مطمئن مي كند.و بالاخره، از آنجا كه آمريكايي ها حضور ايران در اين اجلاس را براي مشروعيت بخشيدن به تصميم هاي احتمالي اجلاس مي خواهند، هيئت اعزامي كشورمان بايد توجه داشته باشد كه حضور در اين اجلاس به منزله راه رفتن روي لبه تيغ است بنابراين نبايد از نكات زير براي در امان بودن از توطئه آمريكا و متحدانش غافل باشد.اولاً؛ ايران بايد به طور رسمي اعلام كند كه حضورش در اجلاس تنها به منظور ارائه مستند نظرات خود درباره تامين امنيت عراق است و هيچگونه تصميم احتمالي كه بدون اجماع شركت كنندگان اتخاذ شود را نمي پذيرد تا چنانچه تصميم اتخاذ شده مورد قبول ايران نباشد، اجماع حاصل نشود.ثانياً؛ حضور خود در اجلاس را صرفاً در چارچوب و محدوده موضوع اجلاس، يعني «تأمين امنيت عراق» تعريف كرده و با صراحت اعلام كند. چرا كه مدتي است برخي از مقامات رسمي آمريكا و متحدان آنها به طرح مباحثي در حاشيه اجلاس اشاره مي كنند و مهم تر اين كه از احتمال مذاكره مستقيم وزيرخارجه آمريكا با وزير خارجه كشورمان سخن مي گويند. اين گمانه زني ها اگر چه به شدت از سوي مقامات رسمي ايران تكذيب شده است ولي به منظور پيشگيري از هرگونه سوءاستفاده تبليغاتي دشمن، تعريف چارچوب حضور ايران در اجلاس قبل از شركت در اين اجلاس ضروري است."
در خاتمه اینکه جالب است که پاسدار حسین شریعتمداری آنقدر تناقض گوئی کرده و آنقدر شیش وبش و آینده در گذشته گفته ومانور داده وتکرار کرده که خودش هم متوجه نشده است چه می خواهد بگوید. چونکه معمای شرم الشیخ را تبدیل به معادله ی چند مجهولی کرده است که خودش نیز در حل آن گیر کرده است و نمی داند که بالاخره آیا شرکت در کنفرانس شرم الشیخ کردن خوبست یا بد است؟ اگر خوبست چرا در موردش بد گفته شده است و اگر چنانچه بد است. پس چرا شرکت در آن با چاشنی دفاع از دولت دست نشانده ی کردن توجیه شده است؟ همانگونه چرا دولت دست نشانده ی عراق مردمی معرفی شده است ولی مشخص نیست که چرا این دولت نیاز به حمایت رژیم تروریستی آخوندی دارد که خودش مورد تنفر مردم ایران است ومنزوی وایزوله شده در جهان ومنطقه است؟ در هر صورت پاسدار حسین شریعتمدار با فراموش کردن عمدی پرداختن به روز جهانی کارگر در رژیم ضد انسانی و آزادی کش و دشمن دانشجو و زنان و استثمارگر واقعی کارگران آخوندی در شکر سرخ خوری ، بیش از حد پر خوری کرده که مجبور شده است انگشت در گلو و استفراغ کند ومجدداً آن را بخورد و استفراغ کند ودر آن شنا کنان غوطه ور شود و موج وار نظر وتحلیل های متناقض وکمدی و ضد همدیگر اراته دهد که ناشی از سر درگمی و دررهم ریختگی اوضاع نا بسامان رژیم بربرمنش وتاریک اندیش وتروریستی آخوندی می باشد .
در پایان مجدداً روز جهانی کارگران به همه کارگران به ویژه کارگران ایرانی تبریک گفته می شود وامید است که امروز کارگران ایرانی با حمایت سایر اقشار جامعه به خصوص دانشجویان ومعلمان ودانش آموزان و جوانان وزنان در برپائی راهپیمائی روز جهانی خودشان در صحنه حضور می یابند وفریاد وپژواک حق طلبانه ی خود را هر چه رساتر فریاد می زنند و ثابت می نمایند که هیچ مانع ومحدودیتی مانع از خیزش وبرخاستن اینان برای دفاع کردن از حق و حقوق شان نخواهد شد.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1386
چرا معمای شرم الشیخ مصر، تبدیل به معادله ی چند مجهولی شده است؟!
قبل از هر چیز می بایست چنین روزی که مقارن با فرا رسیدن روز جهانی کارگران می باشد را به کارگران جهان وعلی الخصوص کارگران محروم ایرانی تبریک گفت و آرزو کرد که این قشر زحمت کش هر چه زود تر همچون سایر اقشار جامعه ی ایرانی از قید وبند و شبکه ی عنکبوتی باندهای مافیائی غارتگر و دزد رژیم جنایتکار ضد مردمی و ضد کارگری و دشمن آزادی وبشریت رهائی یابند .
اما گفته می شود که پس از انقلاب صنعتی در اروپا که ماشین جای انسان را در کارخانه ها گرفت وموجب افزایش بیکاری شد . از سوی پادشاه یا ملکه ی انگلیس وقت برای مبارزه با معضل بیکاری که گریبان گیر کاخ سلطنتی شده بود فرمان صادر شد تا که بیکاران را با بیل وکلنگ جمع آوری و بسیج نمایند و آنان را راهی ساحل دریا کنند تااینکه یک روز گودال های عمیق حفر کنند وروز بعدآ نرا مجدداً پر نمایند تا مشکل بیکاری حل گردد و اشتغال کامل به وجود آید. اماآخوندهای دست پرورده ی دولت فخیمه، که به شیوه ی دیگری اشتغال کامل سرکار گذاشتن را دنبال می کنند . زیراکه اینان استاد در عوامفریبی وخبره وحرفه ای در بحران سازی و سر کار گذاشتن مردم می باشند و بی همتا وبی نظیر در دادن وعده های دروغین به مردم می باشند و عجیب استعدادی در وارونه کردن حقایق و استاد در تحریف گری وتوجیه کاری می باشند البته که توانسته اند شاگردان ممتاز و زبر دستی همچون پاسدار حسین شر یعتمداری تربیت و تعلیم وپرورش دهند ه گذشته از اینکه ایشان تبحر در شیوه ی بازجوگری وسناریو وپرونده سازی کردن دارد، عجیب همچون آخوندهای حاکم هنر وخلاقیت در تصویر مار کشی ومار نشان دادن نیز دارد . بنابراین امروز این پاسدار دست به رو کردن یک چشمه هنر سیاهبازی دیپلماسی عوامفریبانه وتناقض آمیز تولید مدل آخوندی حوزوی علمیه ی قم زده است . یعنی همچون رهبر ولی فقیه که از یک سو یک مهره ی کارگزار آدمکش حرفه ای و بد نامش به نام آخوند مصطفی پور محمدی را وزیر کشور دولت مدعی امام زمانی پاسدار غلامک وگماشته ی احمدی نژاد کرده است که حتی مجوز برپائی راهپیمائی به کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر به مهره ی دیگر کارگزار رژیم به نام علیرضا محجوب نداده است. در صورتی که ایشان نوچه ی رفسنجانی ونماینده ی مجلس ارتجاع نیز می باشد ولی خودش یک روز زود تر به پیشواز روز جهانی کارگر در بیت جماران بر سر منبر رفته است و روضه ی مبسوط رعایت سهم عادلانه کارگر وسرمایه گذاری کرده است که البته این اصطلاح را معادل یا جای سرمایه دار یا کارفرما بکار گرفته است .
از طرف دیگر اکنون نیز نماینده ی ویژه ی ایشان در مؤسسه ی خیلی فرهنگی کیهان البته با فضای پادگانی حاکم برآن با یادداشت روزش وارد صحنه شده است تااینکه قلم را تبدیل به ماله کند و برای توجیه کاری تسلیم شدن در برابر فشار آمریکا وپذیرش شکست آزاد کردن 5 پاسدار تروریست که به عنوان پیش شرط شرکت در کنفرانس شرم الشیخ مصر بود را ماستمالی کند که بله این سران رژیم ترویستی آخوندی نبودند که چپ و راست مهره های دست نشانده ی خود در دولت نوری المالکی را به تهران فرا می خواندند تااینکه به عنوان واسطه از مقامات نظامی آمریکائی در عراق تقاضا کنند که 5 پاسدار تروریست بازداشتی در اربیل کردستان عراق را آزاد نمایند تااینکه وزیر آدمربای امور خارجه در کنفرانس مصر شرکت نماید . ولی چون مقامات آمریکائی حاضر به دادن باج نشدند و سر انجام از موضع خفت وخواری شوی همچون آزادی گروگان های انگلیسی اجرا شد و با ضرب سیلی صورت سرخ شد و ادعای مضحک شد بنابر در خواست مقامات دولت عراق از جمله نخست وزیر پاپت نوری المالکی وزیر آدمربای رژیم تروریستی آخوندی در کنفرانس شرم الشیخ شرکت می کند . ولی چون این نمایشنامه ی مضحک کسی را نفریفته است لاجرم پاسدار حسین شریعتمداری مجبور به توجیه کاری طول ودراز نمود ه عنوان معمای شرم الشیخ برآن نهاده است . یعنی به جای پروژه ی توطئه علیه ی رژیم وتضعیف همسایه ی دولت عراق که قبلاً از این کنفرانس یاشده بود اکنون تبدیل به معما شده است که کالبد شکافی و ارزیابی و بررسی این معما را پاسدار حسین شریعتمداری این چنین تشریح و شروع کرده است:
"ايران اگرچه درپي درخواست مكرر مقامات بلندپايه عراقي در تصميم قبلي خود تجديد نظر كرده و قرار است در اجلاس شرم الشيخ حضور پيدا كند ولي اين حضور نبايد مسئولان سياست خارجي كشورمان را از ماهيت اجلاس شرم الشيخ كه دام خطرناك آمريكا براي بلعيدن عراق است غافل كند. دامي كه آمريكايي ها براي جبران ناكامي خود در حمله نظامي به عراق تدارك ديده اند و هدف نهايي آن كنار زدن دولت مردمي عراق از قدرت و سپردن حاكميت اين كشور به دست عوامل سرسپرده خويش است. يعني دقيقاً همان هدفي كه از حمله نظامي به عراق دنبال مي كردند ولي تحولات و رخدادهاي دور از انتظار آمريكا، نه فقط مانع از تحقق اين خواسته استكباري شده بلكه تاكنون نتيجه اي معكوس درپي داشته است."
پاسدار حسین شریعتمداری تنظیم رابطه ی ولی فقیه وحاکمان تهران با دولت ومجلس دست نشانده ی عراق را بمنزله ی مردم دوکشور قالب کرده است و اینگونه بر حضور و نفوذ گسترده ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق با اعتراف کردن مهر تأئید زده است:
"در صورت بندي كنوني عراق 3 بازيگر اصلي و نقش آفرين حضور موثر دارند.الف؛ مردم عراق كه هرچند از سقوط صدام خشنودند ولي آمريكايي ها را حامي ديكتاتور پيشين عراق و عامل ناامني ها و قتل عام هاي خانمانسوز كنوني در كشورشان مي دانند و از سوي ديگر به علت باورهاي عميق اسلامي ميان حاكميت صدام و يك حكومت دست نشانده آمريكا تفاوتي نمي بينند.ب؛ آمريكا كه بعد از اشغال عراق حضور نظامي سنگين خود را بر اين كشور تحميل كرده و از اين طريق در عراق نقش آفريني مي كند.ج؛ ايران اسلامي كه با مردم عراق پيوندهاي عميق فرهنگي و مذهبي دارد و به علت خاستگاه ديني نظام جمهوري اسلامي ايران، الگوي ايده آل و مطلوب مردم عراق- و يا دستكم 85 درصد شيعيان اين كشور - است. علاوه بر اين، انقلابيون مسلمان عراق و مخصوصاً بسياري از نمايندگان كنوني مجلس و دولتمردان عراق دوران غربت و تنهايي خود را در ايران اسلامي سپري كرده اند و يا در كشور خود از حمايت هاي بي دريغ و صرفاً برادرانه جمهوري اسلامي ايران برخوردار بوده اند،"
در ادامه ی یادداشت روز، پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که چرا سران رژیم تروریستی در دام بازی وتوطئه آمریکا افتاده ومجبور شده اند که وزیر آدمربای امور خارجه ی خودشان را به کنفرانس شرم الشیخ اعزام کنند؟ اینگونه از نقش آمریکا و اجلاس شرم الشیخ برای عبور از بن بست و بحران آمریکا در عراق گفته است :
"آمريكا براي خروج از بن بست و رسيدن به اهداف ناكام مانده خود بايستي اين صورت بندي را تغيير مي داد تا كفه تصميم گيري درباره آينده عراق به نفع اشغالگران سنگين شود و اجلاس شرم الشيخ- بعد از اجلاس بغداد- با اين منظور طراحي شده است. چرا...؟! الف؛ اجلاس شرم الشيخ با حضور 21 كشور و سازمان منطقه اي و بين المللي، از جمله كشورهاي همسايه عراق، 5 كشور صاحب حق وتو در سازمان ملل، نماينده جداگانه اي از سازمان ملل متحد، اتحاديه اروپا، نماينده اي از گروه كشورهاي G8 - 8 كشور صنعتي بزرگ- اتحاديه عرب و... تشكيل خواهد شد."
پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه بگوید که چرا پس از اشغال نظامی عراق و سقوط دولت صدام حسین ، پاسدار محسن رضائی در تهران مصاحبه مطبوعاتی داخلی و خارجی داشت و پیام تبریک به رهبران و وزرای خارجه ی کشورهای جزو ائتلاف در عراق فرستاد. ولی برای چه ایشان این قسمت را سانسور کرده است و اینگونه گزارش داده است؟:
"حمله نظامي آمريكا به عراق بدون اخذ مجوز از سازمان ملل متحد صورت گرفته بود و اين سازمان بين المللي علي رغم مخالفت اعلام شده با اشغال عراق نه فقط از حمله نظامي آمريكا و انگليس جلوگيري نكرد بلكه برخلاف تصريح فصل هاي 6 و 7 منشور ملل متحد، بعد از اشغال نيز حتي از صدور يك بيانيه و يا قطعنامه خشك و خالي در محكوميت اين اقدام نيز خودداري ورزيد ولي امروزه كه مردم عراق خواستار حاكميت خود بر سرنوشت خويش هستند و به عوامل وابسته آمريكا و انگليس پشت كرده اند، اين سازمان براي تصميم گيري درباره امنيت - بخوانيد آينده- عراق به اجلاس شرم الشيخ دعوت مي شود- با توجه به نكات فوق حضور ايران و عراق در اجلاس شرم الشيخ نه فقط تامين كننده منافع مردم عراق نيست بلكه تصميم گيري درباره آينده عراق را از دست دولت مردمي عراق و ايران اسلامي كه متحد و همراه طبيعي ملت عراق است خارج مي كند و يا دستكم اين كه نقش ايران و عراق را در اين تصميم سازي به حداقل مي رساند."
پاسدار حسین شریعتمداری در ادامه ی سیاست شتر گاو پلنگی وبا دست پس کردن وبا پا پیش کشیدن تناقض آمیز برای بیشتر توجیه کاری کردن کمدی چنین به 3 نقش بازیگران اصلی در کنفرانس شرم الشیخ مصر اشاره کرده است:
"اما، اكنون بايد ديد هر يك از سه نقش آفرين اصلي يعني آمريكا، ايران و عراق با چه انگيزه و تحليلي حاضر به شركت در اين اجلاس شده اند. آمريكايي ها به خوبي مي دانند كه ايران اسلامي، حامي پرنفوذ و مورد اعتماد مردم عراق است و از اين روي اصلي ترين و قدرتمندترين رقيب آمريكا در شكل دهي آينده عراق محسوب مي شود تا آنجا كه هيچ تصميمي درباره آينده عراق بدون موافقت ايران به نتيجه نمي رسد و قابل اجرا نخواهد بود. اين واقعيت بارها در اظهارنظرها و تحليل هاي رسمي مقامات آمريكايي مورد تاييد قرار گرفته است كه گزارش معروف «بيكر- هميلتون» فقط يك نمونه از آن بسيارهاست. آمريكايي ها با اطلاع و اعتراف به نقش برجسته و نفوذ تعيين كننده ايران درپي آنند كه با كشيدن جمهوري اسلامي ايران به اجلاس شرم الشيخ، تصميم هاي بعدي اين اجلاس را با استناد به حضور ايران در اجلاس ياد شده، موجه جلوه داده و اعلام كنند كه اين تصميم ها با حضور ايران كه نشانه توافق ضمني است اتخاذ شده است! و از سوي ديگر اطمينان دارند كه با توجه به تركيب اجلاس، نظرات ارائه شده از سوي جمهوري اسلامي ايران، به سطح تصميم نهايي نخواهد رسيد! به بيان ديگر، آمريكايي ها معتقدند «توافق حداقلي» با حضور ايران بر «توافق حداكثري» بدون حضور ايران برتري دارد. ب؛ دولت عراق نيز به نظر مي رسد از توطئه اي كه آمريكايي ها در اجلاس شرم الشيخ تدارك ديده اند، باخبر است و احتمالا اولين قرباني اين توطئه دولت مردمي و اسلامگراي عراق خواهد بود. دولتي كه آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آمريكا بارها ناخشنودي خود را از آن ابراز كرده اند. دولت عراق پيش از اين با برپايي هرگونه اجلاسي كه بيرون از خاك اين كشور بوده و شركت كنندگاني فراتر از همسايگان عراق داشته باشد، مخالف بود اما در اجلاس بغداد زمينه اجلاس بعدي در استانبول فراهم شد كه به علت مخالفت كردهاي عراق محل اين اجلاس به شرم الشيخ منتقل گرديد. به نظر مي رسد كه دولت عراق علي رغم ميل باطني خود با انگيزه دفاع از منافع ملت عراق در اجلاس- بخوانيد تحميلي- شرم الشيخ حضور مي يابد و اما چرا مقامات عراقي براي حضور ايران در اجلاس عراق اصرار فراواني داشته اند؟ تا آنجا كه نوري مالكي نخست وزير عراق اعلام كرد، « اگر ايران حاضر به شركت در اجلاس شرم الشيخ نشود، شخصاً به تهران رفته و از ايران براي حضور در اين اجلاس دعوت مي كنم». وافزوده شده واقعيت آن است كه دولت عراق بدون حضور ايران، خود را در اجلاس شرم الشيخ تنها و بدون حامي تلقي مي كند و به همين علت اصرار دارد كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك حامي قدر و قدرتمندترين كشور منطقه در اجلاس حضور داشته و از منافع مردم عراق در مقابل حريفان آمريكايي و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها دفاع كند. "
در نهایت بطور وارونه گوئی پاسدار حسین شریعتمداری در پس گیری ادعاهای مسخره ی خود بر تأکید عدم شرکت در این اجلاس چنین نتیجه گیری کرده است :"حضور ايران در اجلاس شرم الشيخ، به يقين كفه اين اجلاس و تصميم هاي آن را به نفع دولت و مردم عراق سنگين خواهد كرد."
بالاخره پاسدار حسین شریعتمداری در نهایت بیشتر گلابزدگی و تناقض گوئی کرده است که چنین به هذیان گوئی و توجیه خوب بودن مثبت ومنفی کرده وبه آن اعتراف کرده است:
اما، جمهوري اسلامي ايران با درك واقعي از توطئه اي كه آمريكايي ها در اجلاس شرم الشيخ تدارك ديده اند از حضور در اين اجلاس خودداري مي كرد ولي چرا نهايتاً شركت در اجلاس را پذيرفت؟ پاسخ اين سؤال را قبل از هر چيز بايد در انگيزه مشترك با دولت مردمي عراق جستجو كرد. ايران بارها اعلام كرده بود هر جا منافع ملت عراق در ميان باشد از كمك به آنان دريغ نخواهد ورزيد. جمهوري اسلامي ايران در نگاه بين المللي هويت تعريف شده اي دارد كه ايستادگي در برابر زورگويي قدرت هاي بزرگ و تسليم نشدن در مقابل تهديد و قانون شكني ها از جمله ويژگي هاي شناخته شده آن است. اين ويژگي كه در هويت انقلابي و اسلامي نظام جمهوري اسلامي ايران ريشه دارد، دولت مردمي عراق را به نقش آفريني مقتدرانه ايران به نفع مردم عراق مطمئن مي كند.و بالاخره، از آنجا كه آمريكايي ها حضور ايران در اين اجلاس را براي مشروعيت بخشيدن به تصميم هاي احتمالي اجلاس مي خواهند، هيئت اعزامي كشورمان بايد توجه داشته باشد كه حضور در اين اجلاس به منزله راه رفتن روي لبه تيغ است بنابراين نبايد از نكات زير براي در امان بودن از توطئه آمريكا و متحدانش غافل باشد.اولاً؛ ايران بايد به طور رسمي اعلام كند كه حضورش در اجلاس تنها به منظور ارائه مستند نظرات خود درباره تامين امنيت عراق است و هيچگونه تصميم احتمالي كه بدون اجماع شركت كنندگان اتخاذ شود را نمي پذيرد تا چنانچه تصميم اتخاذ شده مورد قبول ايران نباشد، اجماع حاصل نشود.ثانياً؛ حضور خود در اجلاس را صرفاً در چارچوب و محدوده موضوع اجلاس، يعني «تأمين امنيت عراق» تعريف كرده و با صراحت اعلام كند. چرا كه مدتي است برخي از مقامات رسمي آمريكا و متحدان آنها به طرح مباحثي در حاشيه اجلاس اشاره مي كنند و مهم تر اين كه از احتمال مذاكره مستقيم وزيرخارجه آمريكا با وزير خارجه كشورمان سخن مي گويند. اين گمانه زني ها اگر چه به شدت از سوي مقامات رسمي ايران تكذيب شده است ولي به منظور پيشگيري از هرگونه سوءاستفاده تبليغاتي دشمن، تعريف چارچوب حضور ايران در اجلاس قبل از شركت در اين اجلاس ضروري است."
در خاتمه اینکه جالب است که پاسدار حسین شریعتمداری آنقدر تناقض گوئی کرده و آنقدر شیش وبش و آینده در گذشته گفته ومانور داده وتکرار کرده که خودش هم متوجه نشده است چه می خواهد بگوید. چونکه معمای شرم الشیخ را تبدیل به معادله ی چند مجهولی کرده است که خودش نیز در حل آن گیر کرده است و نمی داند که بالاخره آیا شرکت در کنفرانس شرم الشیخ کردن خوبست یا بد است؟ اگر خوبست چرا در موردش بد گفته شده است و اگر چنانچه بد است. پس چرا شرکت در آن با چاشنی دفاع از دولت دست نشانده ی کردن توجیه شده است؟ همانگونه چرا دولت دست نشانده ی عراق مردمی معرفی شده است ولی مشخص نیست که چرا این دولت نیاز به حمایت رژیم تروریستی آخوندی دارد که خودش مورد تنفر مردم ایران است ومنزوی وایزوله شده در جهان ومنطقه است؟ در هر صورت پاسدار حسین شریعتمدار با فراموش کردن عمدی پرداختن به روز جهانی کارگر در رژیم ضد انسانی و آزادی کش و دشمن دانشجو و زنان و استثمارگر واقعی کارگران آخوندی در شکر سرخ خوری ، بیش از حد پر خوری کرده که مجبور شده است انگشت در گلو و استفراغ کند ومجدداً آن را بخورد و استفراغ کند ودر آن شنا کنان غوطه ور شود و موج وار نظر وتحلیل های متناقض وکمدی و ضد همدیگر اراته دهد که ناشی از سر درگمی و دررهم ریختگی اوضاع نا بسامان رژیم بربرمنش وتاریک اندیش وتروریستی آخوندی می باشد .
در پایان مجدداً روز جهانی کارگران به همه کارگران به ویژه کارگران ایرانی تبریک گفته می شود وامید است که امروز کارگران ایرانی با حمایت سایر اقشار جامعه به خصوص دانشجویان ومعلمان ودانش آموزان و جوانان وزنان در برپائی راهپیمائی روز جهانی خودشان در صحنه حضور می یابند وفریاد وپژواک حق طلبانه ی خود را هر چه رساتر فریاد می زنند و ثابت می نمایند که هیچ مانع ومحدودیتی مانع از خیزش وبرخاستن اینان برای دفاع کردن از حق و حقوق شان نخواهد شد.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1386