بالاخره شرکت در کنفرانس شرم الشیخ درست بود ومذاکر با آمریکا خوبست یا نه بداست!


نقد وبررسی " اجلاس شرم الشيخ و آينده عراق" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 25 اردیبهشت ماه سال 1386
بالاخره شرکت در کنفرانس شرم الشیخ درست بود ومذاکر با آمریکا خوبست یا نه بداست!
روابط مافیائی حاکم در رژیم تروریستی آخوندی در ضمن ارتجاعی ویک دست وقرون وسطائی بودنش و باوجود اینکه ولی فقیه در رأس این رژیم قرار دارد وهمه کاره است ولی شبکه های عنکبوتی مافیائی گوناگونی دارد که آنچنان تو در تو وچند لایه است وپیچیده وپنهانی عمل می کند که تداعی کنند ه عالی جنابان و آمران وعاملان قتل های زنجیری می باشد که بقول اکبر گنجی پس از لو رفتن فقط اطلاعات قطره چکانی چند قطره از آن بیرون . برای همین است که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه که معمولاً نکته نظرات خامنه ای وبیت رهبری را روزانه بازتاب می دهد اظهار بی اطلاعی نسبت به بعضی از مقوله ها واتفاقات کرده است به خصوص اگر مربوط به نشست وملاقات ودیدارهای پاسدار علی لاریجانی با سولانا وهر موضوعی که مر تبط با آمریکا باشد ضریب این بی اطلاعی مضاعف می شود. مثلاً اکنون سرمقاله نویس اکنون اعتراف کرده است که پس از نزدیک به دو هفته از اجلاس شرم الشیخ سپری شده است هنوز بسیاری از ابعاد این اجلاس ناشناخته مانده است وافزوده گذشته از شیوه تبلیغات قبل از حضور در این اجلاس که مدعی شده وزیر امور خارجه ی آمریکا خواهان حضور وزیر امور خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی در اجلس شرم الشیخ و ملاقات با ایشان بود. ادعا کرده که در مجموع موجب شد که تیم شرکت کننده ی ر ژیم تروریستی آخوندی ضعیف به این اجلاس برود و نتیجه گرفته که اینگونه جا افتاده است که رژیم با مصوبات این اجلاس موافق بوده است ودر نهایت تأکید وسئوال کرده است که در پشت پرده چه اتفاق افتاده است که هرروز ابعادی از نتایج اجلاس شرم الشیخ بازتاب داده می شود. البته سرمقاله نویس بدون آنکه به سلام و علیک منوچهر متکی وزیر آدمربای امورخارجه در پای میز ناهار با خانم رایس وزیر امور خارجه ی آمریکا اشاره کند و یا در مورد خبر ها وشایعاتی پس از آن روزانه از طری میدیا گزارش شد ه است و عاقبت به مصاحبه ی مطبوعاتی سخنگوی امور خارجه ختم شد که اعلام کرد پیشنهاد رسمی از طریق سفارت سوئیس در تهران از مقامات آمریکا دریافت شده است که مذاکره با آمریکا در عراق انجام می گیرد. همچنین ایشان بدون آنکه به ریشه ودلیل اصلی سفر پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد به امارات عربی اشاره ای داشته باشد که چرا این پاسدار و معاونش از اعلام آمادگی مذاکره با آمریکا نام برده اند و چرا پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز خود از موضع مخالفت شدید با نظر سخنگوی امور خارجه ودولت سیاست مذاکره با آمریکا را خطائی دانسته که دارای خسارات جبران ناپذیر برای رژیم تروریستی آخوندی می باشد اکنون سرمقاله نویس از حضور اعضای شورای دائم شورای امنیت در اجلاس بغداد و شرم الشیخ سخن گفته و چنین اعتراض کرده که چرا باید این کشور ها ومصر در اینگونه اجلاس ها حضور داشته باشند :
"حضور پياپي اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل در اجلاس هاي بغداد (اسفند 85 ) و شرم الشيخ (ارديبهشت 86 ) يكي از نكات سئوال برانگيز در مورد اجلاس هاي مربوط به عراق است كما اينكه حضور مصر در اجلاس هاي كشورهاي همسايه عراق نيز وجهي ندارد زيرا مصر همسايه عراق نيست و به نظر مي رسد صرفا با خواست آمريكا و به دليل نقشي كه ميتواند در پيگيري اهداف دولت هاي عرب وابسته به آمريكا در عراق ايفا كند در اين قبيل اجلاس ها حضور مي يابد."
سرمقاله نویس در دنباله ی سرمقاله ی خود از طنز مغبون شدگی رژیم تروریستی آخوندی در اجلاس الشیخ مصر گفته است که خودش اشاره کرده بود شرکت تیم ضیف رژیم آخوندی در این اجلاس به معنی این واقعیت است که با مصوبات پایانی این اجلاس موافق است. اکنون به دستآورد این اجلاس برای آمریکا چنین توضیح وجمع بندی کرده است:
"فراهم ساختن زمينه براي تغيير ساختار حكومتي عراق . هدف اول براي دولت بوش علاوه بر مصرف داخلي كاربرد منطقه اي نيز دارد و هدف دوم نياز مشترك آمريكا و مهره هاي وابسته اش در جهان عرب و منطقه خاورميانه است . امضاي « سند عهد بين المللي » و بيانيه پاياني كه از يكطرف هيچ تعهدي براي آمريكا در زمينه خروج از عراق بوجود نياورد و از طرف ديگر هرگونه كمك به دولت عراق در زمينه بخشودگي بدهي هاي بجاي مانده از حكومت صدام و بازسازي اين كشور را به ايجاد تغييراتي در قانون اساسي با هدف تغيير ساختار حكومتي گره زد آشكارا پيگيري اين دو هدف توسط آمريكا و مصر و ساير دولتهاي عرب وابسته را نشان داد. مشروط دانسته شدن بررسي خروج نظاميان اشغالگر آمريكائي از عراق به خواست دولت اين كشور كه ترجيع بند همه بيانيه ها و اظهارات دولتمردان آمريكائي و اجلاس هاي مربوط به عراق است طنز معناداري است كه دلايل غيرعملي بودن خود را در خود دارد بويژه آنكه اكنون خيز برداشتن آمريكا براي تغيير قانون اساسي عراق با هدف خارج ساختن حاكميت از دست دولتمردان كنوني و تامين خواست دولت هاي عرب وابسته منطقه كه ميخواهند حكومت بغداد نيز از جنس خودشان باشد چماقي است كه حاكمان بغداد را حتي از هوس درخواست خروج اشغالگران از كشورشان نيز باز ميدارد. "
ملای سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه ، در ادامه ی سر مقاله ناراحتی خود را به نمایش گذاشته ودلیل آن را برکناری دولت دست نشانده ی نوری المالکی وباز گرداندن اعضای حزب بعث به صحنه دانسته است . البته که برای رد گم کردن عملیات تروریستی عوامل رزیم تروریستی در عراق ، این عملیات را به برنامه ریزی از سوی آمریکا و بهره گرفتن از باز سازی اعضای القاعده در عراق حواله داده است . خلاصه ابراز مغبونی بیشتر از بر کناری دولت دست نشانده ی نوری المالکی وبی اعتبار وبی مصرف شدن گروه مقتد ی صدر کرده آن را ناشی از تغییر قانون اساسی عراق دانسته که در نهایت موجب می شود که جلوی فرصت طلیی ومانور دادن وباج گیری عوامل رژیم تروریستی آخوندی در عراق گرفته شود، که بالاکره ناچار شده چنین دست به شکوه و فغان واعتراض علیه ی اهداف آمریکا در عراق بزند:
"حذف قانون پاكسازي بعثي ها آشكارا به مفهوم سپردن حاكميت عراق به دست همان اقليتي است كه از 87 سال قبل يعني بعد از پايان اشغال عراق توسط انگليسي ها تا پايان حكومت صدام بر عراق حكومت كردند و اكثريت را از همه حقوق سياسي و اجتماعي محروم ساختند. در نظر گرفتن جايگاه ويژه براي كشورهاي عربي در روند سياسي و تقويت بنيه دفاعي ـ امنيتي نيز پشت بند همين هدف است كه اجراي آن مستلزم دستكاري قانون اساسي و ناديده گرفتن اصل « هر عراقي يك راي » است اصلي كه وجود آن راه را بر تضييع حقوق اكثريت توسط اقليت سد مي كند. آمريكائي ها براي آنكه اهرم فشاري نيز در داخل براي اعمال نقطه نظرات خود داشته باشند گروهك هاي تروريستي را براي ناامن ساختن عراق فعال تر كرده اند و حتي « جبهه جهاد و اصلاح » را كه شاخه نظامي القاعده عراق است و زير مجموعه هائي بانام هاي « جنبش مجاهدين » « نهضت اسلامي » و « جماعت انصارالسنه » را تحت فرمان خود دارد با شعار مقابله با اشغالگران فعال كرده اند تا از يكطرف جريان مقتدي صدر را كه پرچمدار ضد اشغالگري است كمرنگ جلوه دهند و از طرف ديگر اين اهرم فشاري باشد براي وادار ساختن دولتمردان عراقي و رهبران سياسي و مذهبي به تسليم شدن در برابر خواست مشترك آمريكا و دولت هاي عرب وابسته كه درصدد ايجاد تغيير در ساختار حكومتي عراق از طريق دستكاري قانون اساسي اين كشور هستند. "
در پایان سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید اگر کنفرانس شرم الشیخ عقیم است پس آنهمه گریه وزاری و احساس مغبون شدگی برای چه بود که ابراز شده است؟ همچین پرسش است که اگر طبق نظر ایشان این کنفرانس عقیم بوده است پس چرا تیم رژیم تروریستی آخوندی در این کنفرانس شرن الشیخ مصر عقیم شرکت کرد؟ البته مهمتر اینکه پس اعلام آمادگی وموافقت مذاکره با آمریکا در عراق از سوی رژیم تروریستی آخوندی حاصل چیست؟ آنهم اگر واقعاً مدعیست که کنفرانس عقیم یا نازا بوده که قدرت باروری ندارد ؟ این تناقض گوئی عمدی و آدرس غلط دادن ها وپاک کردن صورت مسئله برای چیست که اکنون سرمقاله نویس اجلاس شرم الشیخ را چنین عقیم معرفی کرده است ؟:
"با اينهمه بايد اجلاس شرم الشيخ را يك اجلاس عقيم دانست . زيرا شرايط سياسي عراق و منطقه و مشكلاتي كه آمريكا در عراق با آن مواجه است اجازه تحقق اهداف آمريكا و اقمار منطقه ايش را نميدهد. موضعگيري بموقع آيت الله سيستاني كه با تغيير قانون اساسي عراق مخالفت كرد امتناع سيد مقتدي صدر از پذيرش خلع سلاح جيش المهدي و خروج صدري ها از كابينه نوري مالكي در اعتراض به ادامه حضور اشغالگران در عراق و مولفه هاي ديگري كه عراق امروز را نسبت به عراق دوران هاي گذشته متمايز نموده اند عواملي هستند كه اجلاس شرم الشيخ را عقيم خواهند ساخت و آينده عراق را بگونه اي غير از آنچه بيگانگان ميخواهند رقم خواهد زد. روشن است كه آمريكائي ها از مذاكره با ايران در بغداد علاوه بر اهداف فراتر حل مشكلات خود در عراق و تامين همان اهدافي كه در شرم الشيخ تعقيب مي كردند را دنبال مي كنند. به همين دليل جمهوري اسلامي ايران بايد با برخوردي هوشمندانه ضمن پيگيري راه هاي پايان يافتن اشغال عراق توسط بيگانگان با قدرت و قوت مانع خدشه دار شدن اصولي از قبيل تماميت ارضي عراق و دستكاري قانون اساسي اين كشور شود و همه تلاش خود را براي حفظ ساختار حكومت براساس « هر عراقي يك راي » و ممانعت از بازگشت بعثي ها به حاكميت و حتي ساير مسئوليت ها بعمل آورد."
درخاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس پس از عقیم خواندن اجلاس و ضرر و زیان دیدن از شرکت در این اجلاس و تأکید بر مخالفت کردن مصوبه های پایانی این اجلاس که کرده است که نتیجه ی شرکت ضعیف تیم شرکت کننده ی رژیم تروریستی آخوندی بوده است گفته که تیم نمایندگان شرکت کننده رژیم در اجلاس اینگونه وانمود شده است که اینان موافق مصوبه های این اجلاس می باشند. ولی تعجب انگیز است که چرا بدون نام بردن از اعلام موافقت مذاکره با آمریکا ادعا کرده است که باید با تلاش هوشمندانه برای اخراج کردن نیروی نظامی از عراق اقدام کرد! ولی عجیب تر اینکه درعوض هیچگونه ابراز مخالفت با مذاکره با آمریکا در عراق نکرده است که جای سئوال دارد که برای چه ایشان با آمریکا دشمنی وکینه ورزی می کند؟! البته مشخص است که چرا در این باره ایشان موضعگیری دو پهلو متناقض کرده است ؟ البته که جواب روشن است. زیرا که ایشان مبلغ ومدافع رفسنجانی است که ایشان نیز دارای لابی های فراوان داخلی و برون مرزی و خارجی است که به عنوان دلال وواسطه در 28 سال گذشته در زمینه های گوناگون فعال بوده اند . اکنون نیز بیش از گذشته فعال می باشند ودر آمریکا جزو همان دار و دسته هائی می باشند که در 12 سال گذشته از طریق گری سیک ها و هوشنگ امیر احمدی ها، خانم هاله اسفندیاری ها را راهی ایران می کرده است که اکنون به عنوان جاسوس چند جانبه ی موساد وسیا بازداشت شده است ومقامات آمریکائی نیز برای اقدام آزادی فوری ایشان اعتراض و فعال شده است. خلاصه اینکه چون رژیم در بحران شدید هسته ای ققرار دارد وزمان زیادی هم به پایان پذیری مهلت 60 روزه شورای امنیت سازمان ملل باقی نمانده است که می بایست پاسخ دهد . از سوی دیگر موقعیت پاسدار احمدی نژاد بسیار متلزل شده است . مهمتر اینکه موج تظاهرات واعتراضات معلمان و دانشجویان و کارگری واجتماعی وزنان وجوانان نیز اوج گرفته است . مزید بر علت اینکه رشد تضادها ورقابت ونزاع های باندی وجناحی پیرامون تلیغات نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم شروع وسمت وسوی تند وتیز رادیکال به خود گرفته که جنبه ی افشاک گرایانه نیز دارد. در مجموع رژیم تروریستی آخوندی در وضعیت بسیار ضربه پذیر قرار است. چونکه مجبور شده است برای عبور از بحران دستانش را به عنوان تسلیم بالا ببرد وبه تقاضای آمریکا برای مذاکره با پذیرش شرط و شروط مخفی نگهداشته شده از موضع ذلت تن بدهد که باید افزد نه مشکلی از رژیم در مانده ومستأصل آخوندی حل نمی کند، بلکه تضادهای باندی و جناحی را عمیق تر می کند و وضعیتش را بحرانی وخطری تر از شرایط کنونی خواهد کرد. زیرا برگ برنده برای بازی کردن ومانور دادن بسیار محدود در اختیار دارد.
در این مورد نقش اپوزیسیون نیز بسیار مهم است که چگونه می خواهد در صحنه حضور داشته باشد واز شرایط موجود استفاده کند ومسئولانه و هوشمندانه بتواند زد وبندهای احتمالی و خائنانه کثیف پشت پرده با اروپا و لابی های لمیده در آمریکا در راستای اهداف انسانی و متعالی و آزادیخواهانه ی خود افشا کند و در راستای ضربه زدن به حاکمان تهران و در دفاع از مردم ایران از ا شرایط موجود بهره بر داری کند.
هوشنگ – بهداد


سه شنبه 25 اردیبهشت ماه سال 1386