نقد وبررسی " راه پیروزی: (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386 چرا اعتراف به شکست شفاف و علنی شده، راه پیروزی خوانده شده است؟!
وقتی که استبداد مذهبی حاکم باشد و عوامفریبی و سوء استفاده از مذهب جای واقعیت گرائی وپاسخ گوئی به مطالبات وقول های داده شده به مردم را بگیرد وهدف قبضه ی قدرت کامل برای جمع آوری ثروت باشد و تجربه ی 28 ساله تکرارشده در این مورد وجود داشته باشد و جناح های مدعی آزمون شده و عملکرد مشابه داشته باشند معلوم است که پاسدار یادداشت روز نویس روزنامه ی پادگانی کیهانی که سابقه وتجربه ی فراوان در سناریو و پرونده سازی دارد اکنون که اوضاع شرایط بحرانی و آشفته بازار وبر هم ریخته است باید چنین اعتراف کند وتحلیل ونظر دهد:
"البته عجيب هم نيست؛ در ايران انتخابات عموماً خيلي زود آغاز مي شود و خيلي دير به پايان مي رسد. از چند ماه- و بلكه سالي- قبل از انتخابات تقريباً تمامي رفتارهاي سياسي بازيگران مختلف يك معناي انتخاباتي هم دارد و همه در تب و تاب انتخاباتند. انتخابات هم كه به پايان مير سد جامعه سياسي ايران مجبور است تا ماه ها و سال ها بار ناشي از آن را به دوش بكشد و اساساً خلاص شدن از فضايي كه يك انتخابات خاص بر عرصه سياسي تحميل مي كند بسيار دشوار است. ما اكنون در آستانه انتخابات مجلس قرار داريم اما به يك معنا هنوز از انتخابات رياست جمهوري هم خارج نشده ايم، شوراها كه جاي خود دارد. مناسباتي كه در آن دو انتخابات شكل گرفت، هنوز به قوت خود باقي است و در مواردي حتي پررنگ تر هم شده است، در حالي كه در برخي از موارد استمرار اين مناسبات فاقد هر گونه منطق قابل فهم و روشن سياسي است."
یعنی اینکه مدعی یادداشت روز نویس به وضوح اذعان کرده است که هدف جنگ نزاع باندی وجناحی چیست و پاسخگوئی به مطالبات مردم جواب داده نشده چونکه مطالبات مردم یا محلی از اعراب ندارد ویا اینکه جزو مسائل حاشیه ای می باشد . بنابراین اثبات شد که نه اینکه هیچ فرقی میان جناح غالب با مغلوب نمی باشد، بلکه جریان موسوم به اصول گرائی که قبلاً خیلی ادعای دفاع از عدالت اقتصادی می کرد و ابراز مخالفت با توسعه ی سیاسی اصلاح طلبان قلابی می کرد و انتقاد به تز ارزانی و تعدیل اقتصادی کارگزاران رفسنجانی می نمود وسنگ محرومان را بر سینه می زد وشکوه وگلایه های فراوان از فقر و بیکاری و گرانی و معضل فرهنگی اجتماعی در جامعه می کرد و می افزود که این جریان 26 سال گذشته این جریان از مراکز قدرت بدور بوده است واگر قدرت را قبضه نماید ایران را بهشت برین می نماید. اکنون پس از اینکه نظام یک دست شد و قدرت در 3 نهاد را این جریان قبضه کرد و کمتر از دوسال گذشته ثابت ومشخص شده است که ادعاهای این جریان مشابه ی جناح رقیب دوم خردادی ، رؤیائی و پوچ و یک ادعای موهوم بوده است . زیرا که بسادگی زیرآب ادعا ها وشعارهائی زده شده که سر داده و گفته می شد اینان تکلیف گرایانی می باشند که بنا بر وظیفه ی دینی و شرعی خودشان وارد عرصه ی مبارزاتی وانتخاباتی شده اند و نقل قول از بهشتی معدوم می کردند که اینان عاشقان خدمت می باشند و نه همچون رقیب شکست خورده که عاشقان قدرت اند. اما اکنون این جمله ی قصار تبدیل به یک طنز کمدی وشوخی بسیاز بی مزه شده است . زیرا که هدف اصلی قبضه ی انحصاری قدرت وچپاول وغارتگر بهر بهائی بوده است که عوامفریبانه وارونه با زتاب داده می شد و معلوم شده آنگونه که برای حفظ ضمن تدارک وپیاده کردن انواع و اقسسام توطئیه ودسیسه وحقعه بازی وتصویر مار کشی و مار قالب کردن سناریو وبحران سازی های رنگارنگ اجرا می شود تا هر باند ودسته وگروه وجریانی می خواهد تا که خودرا به مراکز قدرت نزدیک کند . بنابراین اگر تبلیغات خیمه شب بازی نمایش انتخاباتی مجلس هشتم زود شروع شده است کاملاً قابل فهم است که در بستر چه اهداف برنامه ریزی شده ای می باشد. زیرا که یادداشت روز نویس ضمن اینکه ماهیت واهداف باندهای مافیائی درون جبهه ی اصل گرایان را باز کرده وگفته که چگونه بر خلاف شعارهای عوامفریبانه ای که سر می دادند چهار دست وپائی به قدرت ومنافع باندهای مافیائی خود رسیده وچسبیده و فکر می کنند که فراموش کرده اند همین عامل موجب شکست نمایش خیمه شب بازی شوراهای شهر و روستاها شده است و یادداشت روز افزوده در صورتی اگر اختلاف نبود پیروزی قطعی بود و تأکید کرده که به دلیل بروز همین اختلافات و پراکندگی های میان باند های اصولگرایان بود که رقیب شکست خوردگان جناح رقیب دوم خردادی بیار ننشسته واز فرصت استفاده کرده و یک اقلیت نفذی تأثیر گذار را در شورای شهر تهران رخنه دادند و اکنون جناح مغلوب دوم خردادی اینگونه چشم به پیروزی نمایش انتخابات مجلس هشتم وریاست جمهوری دهم به دلیل پراکندگی در جبهه ی اصولگرایان دوخته است:
"اگر اصولگرايان خواهان پيروزي در انتخابات مجلس باشند - كه هستند- مهم ترين ضرورت اين است كه خود را از فضاي ساخته شده در دو انتخابات گذشته بيرون بكشند و درك كنند كه به دليل وجود تفاوت هاي اساسي ميان اين انتخابات ها تكرار يك سلسله مناسبات خاص در همه آنها نمي تواند به نتيجه قابل قبولي منتهي شود. به ياد بياوريد كه در پيش گرفته شدن يك استراتژي نو و خلاقانه در انتخابات رياست جمهوري نهم در حالي كه جناح مقابل همه نيروي خود را پشت سر يك گزينه خاص تجميع كرده بود به يك پيروزي بزرگ و شيرين انجاميد، اما همين كه اصولگرايان خواستند فضاي حاكم بر انتخابات رياست جمهوري را در انتخابات شوراها بازسازي كنند حاصل شكستي تلخ بود. ظاهر قضيه اين است كه اصولگرايان انتخابات شوراها را در تهران بردند اما واقعيت غير از اين است.آنچه اتفاق افتاد اين بود كه اصولگرايان با تأكيد بر دسته بندي هاي عجيب و غريب ميان خود و تنگ حوصلگي ها و بداخلاقي هاي حيرت آور شرايطي را به وجود آوردند كه در نتيجه آن شورايي كه مي توانست به راحتي و به شكل صددرصدي در اختيار اصولگرايان باشد، اكنون ناچار است يك اقليت مؤثر اصلاح طلب را در ميان خود تحمل كند. اقليتي كه اكنون روشن است چندان منزوي و بيكار هم نيست و از جمله در همين ماجراي اخير انتخاب شهردار تهران نقشي مهم در بردن سمت و سوي كار به يك جهت خاص ايفا كرد. اين فاجعه سياسي- كه يك گروه سياسي عاقل و بالغ نان خود را در سفره حريف بگذارد و بخورد- هيچ منشأي نداشت الا اينكه برخي گروه هاي خاص درون جبهه اصولگرايي خيال مي كردند هنوز قصه انتخابات رياست جمهوري ادامه دارد و بازي همان است كه بود، پس بايد از حريفان انتقام كشيد و..."
بالاخره یادداشت روز نویس خطاب به باندهای اصول گرایان حاکم توصیه کرده است که باید از نتیجه ی شکست خیمه بازی انتخابات شوراها عبرت بگیرند تااینکه در نمایشات خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم مشابه ی آن تکرار نشود . حتی از این فراتر رفته ورهنمود داده است که در صورت ادامه دامنه ی این اختلافات در دو نمایش خیه شب انتخاباتی که در پیش روی می باشد که حق دارند اینان شکست بخورند ولی تأکید کرده است که اجازه ندارند پیروزی را این چنین ارزان تقدیم رقیب شکست خورده ی جناح مغلوب دوم خردادی ها نمایند:
"اكنون هم اگر اصولگرايان از تجربه انتخابات شوراها عبرت نگيرند هيچ بعيد نيست دوباره حريف- كه نه به توان نداشته خود بلكه به تفرقه و دعوا در ميان اصولگرايان اميد بسته- بتواند لااقل يك اقليت قدرتمند را در مجلس هشتم تشكيل دهد. اصولگرايان اين اجازه را دارند كه در انتخابات مجلس هشتم شكست بخورند آن هم هنگامي كه مردم به هر دليل- از جمله عملكرد آنها- تصميم گرفته باشند به آنها راي ندهند، اما اجازه ندارند پيروزي را دو دستي به حريفي كه همه هنرش بازي كردن ميان شكاف هاي موجود در ميان گروه هاي مختلف اصولگراست هديه كند. شكست خوردن در يك مبارزه عادلانه و منصفانه قاعده بازي سياسي است اما تقديم كردن پيروزي سياسي به حريف را نمي دانم چه بايد ناميد، هر چه باشد عقل و تدبير نيست.البته مي توان استدلال كرد اصولگرايان براي انتخابات مجلس كار ساده تري در پيش دارند تا اصلاح طلبان. علت هم چندان پيچيده نيست، اصولگرايان از تجربه شكست آغاز مي كنند و اصلاح طلبان از تجربه پيروزي (در انتخابات شوراها) و قاعده كار سياسي اين است كه شروع از شكست به قصد پيروزي آسان تر است تا شروع از پيروزي به قصد پيروزي. اصولگرايان اكنون خوب مي دانند كه چه عواملي انتخابات شوراها را به يك تجربه تلخ براي آنها تبديل كرد. تنها كاري كه بايد بكنند اين است كه از آن عوامل منفي پرهيز كنند، اصلاح طلبان اما بايد تازه به اين بينديشند كه در انتخابات پيچيده اي چون مجلس هشتم چگونه مي توانند ائتلاف بسيط خود را در انتخابات شوراها حفظ كنند. نشانه هاي مباركي هست كه طيف هاي مختلف جبهه اصولگرايي اكنون در حال شكل دادن به يك سلسله مناسبات و نهادهاي جديد هستند كه مانع از بروز دوباره مشكلاتي شبيه آنچه در انتخابات شوراها بروز كرد بشود؛ به شرط اينكه دوباره وسوسه هاي شيطان كارگر نيفتد، تدبير نيكويي است."
درخاتمه اینکه صاحب این نوشتار خوب به خاطر دارد که پس از برگزاری نمایش انخابات خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی نهم در سوم تیرماه 1384 بود که نظام یک دست شده بود، هشدار داد که عمر این پیروزی وماه عسل خوران جناح پیروز بس کوتاه مدت است وبه زودی دوران موم خوران آن شروع خواهد شد ودر مجلس ارتجاع دره ی هفتم که خود را اصول گرا نامیده است اکنون به وزرای استخاره کردن پاسدار احمدی نژاد گذشته رأی اعتماد می دهد به زودی دامنه یا اختلافات باندی و فراکسیون بازی ها وتضاد ورقابت ها شروع خواهد شد . به خصوص اینکه اکنون چون حاکمیت یک دست شده است وقدرت مانور دادن وکاسه وکوزه شکستن و راه فرار بر روی بسته شده است زیرا دیگر نمی تواند به ادامه ی بازی کردن و پاسکاری نمودن توپ میان مجلس ودولت وشورای نگهبان ومجمع مصلحت همچون گذشته مانور تبلیغاتی و باندی دهد .زیرا که می بایست بطور مستقیم پاسخگوی همان مطالبات و وعده های داده شده ای باشد که خودش در روند تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری داده. اکنون گذشته از اینکه ساختار وبافت ارتجاعی و واپسگرائی و غارتگری و آلودگی از رأس تا ذیل نظام اجازه ی حرکت سالم مردم گرا نمی دهد آشکار تر از قبل شده است و هر دومدعی اصلاح طلب و اصولگرا آزمون شده است . ولی بسیار جالب و آموزنده است که همان هشدار و اخطارهای سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی به واقعیت پیوسته است که در پروسه ی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم یک ریز تأکید می کرد که هزینه های سر سام آور پوستر های تبلیغاتی از کجا آورده شده است ؟ چرا مسئولان قوه ی قضئیه از هم اکنون به این موضوع رسیدگی نمی کنند ؟از سوی دیگر معترض بود که چرا شب نامه های فراوان علیه ی غارتگری های مالی ودزدی های کلان رفسنجانی واعضای خانواده وحزب کارگزاران ایشان در سراسر کشور از سوی یک نهاد خاص توزیع می شود و هزینه ی آن چگونه تأمین می شود که بالغ بر یک صد میلیارد تومان برآورد وتخمین زده شده بود. همچنین شکایت ها از حرمت شکنی اخلاق انتخاباتی می کرد که چرا رعایت نمی شود وبالاخره اینکه شدیداً تأکید می کرد که نامزدان ریاست جمهوری برای جمع آوری آرای بیشتر چرا دست به عوامفریبی می زنند والکی وعده وقول های بی خودی می دهند آنچنان که گاهی بیش از حد توان قدرت واختیارات ولی فقیه وقانون اساسی می باشد و بطور جدی اخطار می کرد که اینگونه تبلیغ کردن موجب بالابردن سطح توقع توده ها خواهد شد وهرکس که در آینده رئیس جمهور شود قادر نیست که به این خواست وتوقعات ومطالبات داده شده به مردم جامه عمل به پوشاند و پاسخگو باشد و با مشکل جدی وناتوانی روبرو مواجه خواهد شد و موجب سر خوردگی وبد بینی و یأس حامیان نظام خواهد شد.
امااکنون که کمتر از دو سال از آن شرایط انتخابات تبلیغاتی ریاست جمهوری دوره ی نهم سپری شده که منجر به پیروزی پاسدار احمدی نژاد شد که حاصل سیاست پیچیده وچند لایه ی حرکت چراغ خاموش سپاه پاسداران بقول پااسدار محمد باقر ذوالقدر بود و مشخص شده است که چگونه پاسدار غلامک و گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد دستش در پوسته ی گرد گیر کرده وهمچون حمار نجیب حیوان دراز گوش در گل مانده است وتوان حرکت ندارد. بنابراین در شرایطی که تجربه ی آزمون هر دو جناح غالب و مغلوب تقش درآمده است و رژیم بربرمنش وتروریستی آخوندی در چنبره ی بحران های گوناگون فرو رفته است و خیزش واعتراضات اقشار گوناگون اجتماعی آغاز و سیر صعودی ورادیکال به خود گرفته است. وظیفه ی اپوزیسیون هدفمند و مبارز وانقلابی و... می باشد که هر چه بیشتر شرایط روز را درک کند واز حاشیه روی و پراکنده کاری و گنده گوئی های بی حاصل یا شعار بازی وتکرار مقولات کلیشه ای و باسمه ای فاصله گیرد وتمرکز برروی مسائل اصلی جامعه ایران کند وتلاش نماید که با همه ی توان برروی صحنه ی مبارزه حضور داشته باشد تا که بتواند بر نقش تأثیر گذاری خود در حد توان ونیرو وادعا مهره اثبات بکوبد. خلاصه جای سر دادن شعار کوشش نماید که مسئولانه عمل کند تا بازهم همچون گذشته فرصت مناسبت حاصل شده به هدر نرود وسران رژیم جنایتکار آخوندی از طریق عوامل ومبلغان ولابی های برون مرزی خود وزد وبند های کثیف و خائنانه ی پشت پرده با غرب موفق نشوند که رژیم تروریستی آخوندی را از این شرایط خطیر بحرانی عبور دهند وبازهم چون دوران اصلاح طلبان شرایط فشار و انفعال برروی نیروهای برانداز برون مرز را تحمیل و فضارا تنگ تر گردانند .
هوشنگ – بهداد
شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386
وقتی که استبداد مذهبی حاکم باشد و عوامفریبی و سوء استفاده از مذهب جای واقعیت گرائی وپاسخ گوئی به مطالبات وقول های داده شده به مردم را بگیرد وهدف قبضه ی قدرت کامل برای جمع آوری ثروت باشد و تجربه ی 28 ساله تکرارشده در این مورد وجود داشته باشد و جناح های مدعی آزمون شده و عملکرد مشابه داشته باشند معلوم است که پاسدار یادداشت روز نویس روزنامه ی پادگانی کیهانی که سابقه وتجربه ی فراوان در سناریو و پرونده سازی دارد اکنون که اوضاع شرایط بحرانی و آشفته بازار وبر هم ریخته است باید چنین اعتراف کند وتحلیل ونظر دهد:
"البته عجيب هم نيست؛ در ايران انتخابات عموماً خيلي زود آغاز مي شود و خيلي دير به پايان مي رسد. از چند ماه- و بلكه سالي- قبل از انتخابات تقريباً تمامي رفتارهاي سياسي بازيگران مختلف يك معناي انتخاباتي هم دارد و همه در تب و تاب انتخاباتند. انتخابات هم كه به پايان مير سد جامعه سياسي ايران مجبور است تا ماه ها و سال ها بار ناشي از آن را به دوش بكشد و اساساً خلاص شدن از فضايي كه يك انتخابات خاص بر عرصه سياسي تحميل مي كند بسيار دشوار است. ما اكنون در آستانه انتخابات مجلس قرار داريم اما به يك معنا هنوز از انتخابات رياست جمهوري هم خارج نشده ايم، شوراها كه جاي خود دارد. مناسباتي كه در آن دو انتخابات شكل گرفت، هنوز به قوت خود باقي است و در مواردي حتي پررنگ تر هم شده است، در حالي كه در برخي از موارد استمرار اين مناسبات فاقد هر گونه منطق قابل فهم و روشن سياسي است."
یعنی اینکه مدعی یادداشت روز نویس به وضوح اذعان کرده است که هدف جنگ نزاع باندی وجناحی چیست و پاسخگوئی به مطالبات مردم جواب داده نشده چونکه مطالبات مردم یا محلی از اعراب ندارد ویا اینکه جزو مسائل حاشیه ای می باشد . بنابراین اثبات شد که نه اینکه هیچ فرقی میان جناح غالب با مغلوب نمی باشد، بلکه جریان موسوم به اصول گرائی که قبلاً خیلی ادعای دفاع از عدالت اقتصادی می کرد و ابراز مخالفت با توسعه ی سیاسی اصلاح طلبان قلابی می کرد و انتقاد به تز ارزانی و تعدیل اقتصادی کارگزاران رفسنجانی می نمود وسنگ محرومان را بر سینه می زد وشکوه وگلایه های فراوان از فقر و بیکاری و گرانی و معضل فرهنگی اجتماعی در جامعه می کرد و می افزود که این جریان 26 سال گذشته این جریان از مراکز قدرت بدور بوده است واگر قدرت را قبضه نماید ایران را بهشت برین می نماید. اکنون پس از اینکه نظام یک دست شد و قدرت در 3 نهاد را این جریان قبضه کرد و کمتر از دوسال گذشته ثابت ومشخص شده است که ادعاهای این جریان مشابه ی جناح رقیب دوم خردادی ، رؤیائی و پوچ و یک ادعای موهوم بوده است . زیرا که بسادگی زیرآب ادعا ها وشعارهائی زده شده که سر داده و گفته می شد اینان تکلیف گرایانی می باشند که بنا بر وظیفه ی دینی و شرعی خودشان وارد عرصه ی مبارزاتی وانتخاباتی شده اند و نقل قول از بهشتی معدوم می کردند که اینان عاشقان خدمت می باشند و نه همچون رقیب شکست خورده که عاشقان قدرت اند. اما اکنون این جمله ی قصار تبدیل به یک طنز کمدی وشوخی بسیاز بی مزه شده است . زیرا که هدف اصلی قبضه ی انحصاری قدرت وچپاول وغارتگر بهر بهائی بوده است که عوامفریبانه وارونه با زتاب داده می شد و معلوم شده آنگونه که برای حفظ ضمن تدارک وپیاده کردن انواع و اقسسام توطئیه ودسیسه وحقعه بازی وتصویر مار کشی و مار قالب کردن سناریو وبحران سازی های رنگارنگ اجرا می شود تا هر باند ودسته وگروه وجریانی می خواهد تا که خودرا به مراکز قدرت نزدیک کند . بنابراین اگر تبلیغات خیمه شب بازی نمایش انتخاباتی مجلس هشتم زود شروع شده است کاملاً قابل فهم است که در بستر چه اهداف برنامه ریزی شده ای می باشد. زیرا که یادداشت روز نویس ضمن اینکه ماهیت واهداف باندهای مافیائی درون جبهه ی اصل گرایان را باز کرده وگفته که چگونه بر خلاف شعارهای عوامفریبانه ای که سر می دادند چهار دست وپائی به قدرت ومنافع باندهای مافیائی خود رسیده وچسبیده و فکر می کنند که فراموش کرده اند همین عامل موجب شکست نمایش خیمه شب بازی شوراهای شهر و روستاها شده است و یادداشت روز افزوده در صورتی اگر اختلاف نبود پیروزی قطعی بود و تأکید کرده که به دلیل بروز همین اختلافات و پراکندگی های میان باند های اصولگرایان بود که رقیب شکست خوردگان جناح رقیب دوم خردادی بیار ننشسته واز فرصت استفاده کرده و یک اقلیت نفذی تأثیر گذار را در شورای شهر تهران رخنه دادند و اکنون جناح مغلوب دوم خردادی اینگونه چشم به پیروزی نمایش انتخابات مجلس هشتم وریاست جمهوری دهم به دلیل پراکندگی در جبهه ی اصولگرایان دوخته است:
"اگر اصولگرايان خواهان پيروزي در انتخابات مجلس باشند - كه هستند- مهم ترين ضرورت اين است كه خود را از فضاي ساخته شده در دو انتخابات گذشته بيرون بكشند و درك كنند كه به دليل وجود تفاوت هاي اساسي ميان اين انتخابات ها تكرار يك سلسله مناسبات خاص در همه آنها نمي تواند به نتيجه قابل قبولي منتهي شود. به ياد بياوريد كه در پيش گرفته شدن يك استراتژي نو و خلاقانه در انتخابات رياست جمهوري نهم در حالي كه جناح مقابل همه نيروي خود را پشت سر يك گزينه خاص تجميع كرده بود به يك پيروزي بزرگ و شيرين انجاميد، اما همين كه اصولگرايان خواستند فضاي حاكم بر انتخابات رياست جمهوري را در انتخابات شوراها بازسازي كنند حاصل شكستي تلخ بود. ظاهر قضيه اين است كه اصولگرايان انتخابات شوراها را در تهران بردند اما واقعيت غير از اين است.آنچه اتفاق افتاد اين بود كه اصولگرايان با تأكيد بر دسته بندي هاي عجيب و غريب ميان خود و تنگ حوصلگي ها و بداخلاقي هاي حيرت آور شرايطي را به وجود آوردند كه در نتيجه آن شورايي كه مي توانست به راحتي و به شكل صددرصدي در اختيار اصولگرايان باشد، اكنون ناچار است يك اقليت مؤثر اصلاح طلب را در ميان خود تحمل كند. اقليتي كه اكنون روشن است چندان منزوي و بيكار هم نيست و از جمله در همين ماجراي اخير انتخاب شهردار تهران نقشي مهم در بردن سمت و سوي كار به يك جهت خاص ايفا كرد. اين فاجعه سياسي- كه يك گروه سياسي عاقل و بالغ نان خود را در سفره حريف بگذارد و بخورد- هيچ منشأي نداشت الا اينكه برخي گروه هاي خاص درون جبهه اصولگرايي خيال مي كردند هنوز قصه انتخابات رياست جمهوري ادامه دارد و بازي همان است كه بود، پس بايد از حريفان انتقام كشيد و..."
بالاخره یادداشت روز نویس خطاب به باندهای اصول گرایان حاکم توصیه کرده است که باید از نتیجه ی شکست خیمه بازی انتخابات شوراها عبرت بگیرند تااینکه در نمایشات خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم مشابه ی آن تکرار نشود . حتی از این فراتر رفته ورهنمود داده است که در صورت ادامه دامنه ی این اختلافات در دو نمایش خیه شب انتخاباتی که در پیش روی می باشد که حق دارند اینان شکست بخورند ولی تأکید کرده است که اجازه ندارند پیروزی را این چنین ارزان تقدیم رقیب شکست خورده ی جناح مغلوب دوم خردادی ها نمایند:
"اكنون هم اگر اصولگرايان از تجربه انتخابات شوراها عبرت نگيرند هيچ بعيد نيست دوباره حريف- كه نه به توان نداشته خود بلكه به تفرقه و دعوا در ميان اصولگرايان اميد بسته- بتواند لااقل يك اقليت قدرتمند را در مجلس هشتم تشكيل دهد. اصولگرايان اين اجازه را دارند كه در انتخابات مجلس هشتم شكست بخورند آن هم هنگامي كه مردم به هر دليل- از جمله عملكرد آنها- تصميم گرفته باشند به آنها راي ندهند، اما اجازه ندارند پيروزي را دو دستي به حريفي كه همه هنرش بازي كردن ميان شكاف هاي موجود در ميان گروه هاي مختلف اصولگراست هديه كند. شكست خوردن در يك مبارزه عادلانه و منصفانه قاعده بازي سياسي است اما تقديم كردن پيروزي سياسي به حريف را نمي دانم چه بايد ناميد، هر چه باشد عقل و تدبير نيست.البته مي توان استدلال كرد اصولگرايان براي انتخابات مجلس كار ساده تري در پيش دارند تا اصلاح طلبان. علت هم چندان پيچيده نيست، اصولگرايان از تجربه شكست آغاز مي كنند و اصلاح طلبان از تجربه پيروزي (در انتخابات شوراها) و قاعده كار سياسي اين است كه شروع از شكست به قصد پيروزي آسان تر است تا شروع از پيروزي به قصد پيروزي. اصولگرايان اكنون خوب مي دانند كه چه عواملي انتخابات شوراها را به يك تجربه تلخ براي آنها تبديل كرد. تنها كاري كه بايد بكنند اين است كه از آن عوامل منفي پرهيز كنند، اصلاح طلبان اما بايد تازه به اين بينديشند كه در انتخابات پيچيده اي چون مجلس هشتم چگونه مي توانند ائتلاف بسيط خود را در انتخابات شوراها حفظ كنند. نشانه هاي مباركي هست كه طيف هاي مختلف جبهه اصولگرايي اكنون در حال شكل دادن به يك سلسله مناسبات و نهادهاي جديد هستند كه مانع از بروز دوباره مشكلاتي شبيه آنچه در انتخابات شوراها بروز كرد بشود؛ به شرط اينكه دوباره وسوسه هاي شيطان كارگر نيفتد، تدبير نيكويي است."
درخاتمه اینکه صاحب این نوشتار خوب به خاطر دارد که پس از برگزاری نمایش انخابات خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی نهم در سوم تیرماه 1384 بود که نظام یک دست شده بود، هشدار داد که عمر این پیروزی وماه عسل خوران جناح پیروز بس کوتاه مدت است وبه زودی دوران موم خوران آن شروع خواهد شد ودر مجلس ارتجاع دره ی هفتم که خود را اصول گرا نامیده است اکنون به وزرای استخاره کردن پاسدار احمدی نژاد گذشته رأی اعتماد می دهد به زودی دامنه یا اختلافات باندی و فراکسیون بازی ها وتضاد ورقابت ها شروع خواهد شد . به خصوص اینکه اکنون چون حاکمیت یک دست شده است وقدرت مانور دادن وکاسه وکوزه شکستن و راه فرار بر روی بسته شده است زیرا دیگر نمی تواند به ادامه ی بازی کردن و پاسکاری نمودن توپ میان مجلس ودولت وشورای نگهبان ومجمع مصلحت همچون گذشته مانور تبلیغاتی و باندی دهد .زیرا که می بایست بطور مستقیم پاسخگوی همان مطالبات و وعده های داده شده ای باشد که خودش در روند تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری داده. اکنون گذشته از اینکه ساختار وبافت ارتجاعی و واپسگرائی و غارتگری و آلودگی از رأس تا ذیل نظام اجازه ی حرکت سالم مردم گرا نمی دهد آشکار تر از قبل شده است و هر دومدعی اصلاح طلب و اصولگرا آزمون شده است . ولی بسیار جالب و آموزنده است که همان هشدار و اخطارهای سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی به واقعیت پیوسته است که در پروسه ی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم یک ریز تأکید می کرد که هزینه های سر سام آور پوستر های تبلیغاتی از کجا آورده شده است ؟ چرا مسئولان قوه ی قضئیه از هم اکنون به این موضوع رسیدگی نمی کنند ؟از سوی دیگر معترض بود که چرا شب نامه های فراوان علیه ی غارتگری های مالی ودزدی های کلان رفسنجانی واعضای خانواده وحزب کارگزاران ایشان در سراسر کشور از سوی یک نهاد خاص توزیع می شود و هزینه ی آن چگونه تأمین می شود که بالغ بر یک صد میلیارد تومان برآورد وتخمین زده شده بود. همچنین شکایت ها از حرمت شکنی اخلاق انتخاباتی می کرد که چرا رعایت نمی شود وبالاخره اینکه شدیداً تأکید می کرد که نامزدان ریاست جمهوری برای جمع آوری آرای بیشتر چرا دست به عوامفریبی می زنند والکی وعده وقول های بی خودی می دهند آنچنان که گاهی بیش از حد توان قدرت واختیارات ولی فقیه وقانون اساسی می باشد و بطور جدی اخطار می کرد که اینگونه تبلیغ کردن موجب بالابردن سطح توقع توده ها خواهد شد وهرکس که در آینده رئیس جمهور شود قادر نیست که به این خواست وتوقعات ومطالبات داده شده به مردم جامه عمل به پوشاند و پاسخگو باشد و با مشکل جدی وناتوانی روبرو مواجه خواهد شد و موجب سر خوردگی وبد بینی و یأس حامیان نظام خواهد شد.
امااکنون که کمتر از دو سال از آن شرایط انتخابات تبلیغاتی ریاست جمهوری دوره ی نهم سپری شده که منجر به پیروزی پاسدار احمدی نژاد شد که حاصل سیاست پیچیده وچند لایه ی حرکت چراغ خاموش سپاه پاسداران بقول پااسدار محمد باقر ذوالقدر بود و مشخص شده است که چگونه پاسدار غلامک و گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد دستش در پوسته ی گرد گیر کرده وهمچون حمار نجیب حیوان دراز گوش در گل مانده است وتوان حرکت ندارد. بنابراین در شرایطی که تجربه ی آزمون هر دو جناح غالب و مغلوب تقش درآمده است و رژیم بربرمنش وتروریستی آخوندی در چنبره ی بحران های گوناگون فرو رفته است و خیزش واعتراضات اقشار گوناگون اجتماعی آغاز و سیر صعودی ورادیکال به خود گرفته است. وظیفه ی اپوزیسیون هدفمند و مبارز وانقلابی و... می باشد که هر چه بیشتر شرایط روز را درک کند واز حاشیه روی و پراکنده کاری و گنده گوئی های بی حاصل یا شعار بازی وتکرار مقولات کلیشه ای و باسمه ای فاصله گیرد وتمرکز برروی مسائل اصلی جامعه ایران کند وتلاش نماید که با همه ی توان برروی صحنه ی مبارزه حضور داشته باشد تا که بتواند بر نقش تأثیر گذاری خود در حد توان ونیرو وادعا مهره اثبات بکوبد. خلاصه جای سر دادن شعار کوشش نماید که مسئولانه عمل کند تا بازهم همچون گذشته فرصت مناسبت حاصل شده به هدر نرود وسران رژیم جنایتکار آخوندی از طریق عوامل ومبلغان ولابی های برون مرزی خود وزد وبند های کثیف و خائنانه ی پشت پرده با غرب موفق نشوند که رژیم تروریستی آخوندی را از این شرایط خطیر بحرانی عبور دهند وبازهم چون دوران اصلاح طلبان شرایط فشار و انفعال برروی نیروهای برانداز برون مرز را تحمیل و فضارا تنگ تر گردانند .
هوشنگ – بهداد
شنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1386