نقد وبررسی " طعم تلخ ناكامي باز هم براي شيطان " روزنامه ی جمهوری اسلامی شبه 5 خرداد ماه سال1386
"نقش دولت انگلیس در پیشرفت اهداف پروژه ی هسته ای رژیم آخوندی"
ذ وق زدگی سطحی وزود گذر دست اندرکاران روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه نسبت به گزارش محمد البرادعی زود به پایان رسید. زیراکه اکنون ضمن اینکه گفته می شود نکته ی جدیدی در این گزارش نیست، ولی در دنباله اضافه شده است که اما راه را براي تحركات تازه آمريكا و هم پيمانان اروپائيش عليه فعاليت هاي اتمي ايران هموارتر شده است چونکه مهمترین نكته گزارش البرادعي اينست كه رژیم آخوندی نه تنها خواسته هاي مطرح شده در قطعنامه 1747 شوراي امنيت سازمان ملل را ناديده گرفته است، بلکه به فعاليت هاي هسته اي خود ادامه ميدهد وبه نحو چشمگيري برنامه هاي غني سازي خود را گسترش داده است . عجیب است سرمقاله نویس با اینکه خودش دو پهلوگویی کرده است زیرا از یک سو مدعی شده است که در این گزارش نکته ی جدیدی نیست، از سوی دیگر تأئید کرده است که البرادعی گزارش کرده است که رژیم تروریستی آخوندی قطعنامه را نادیده گرفته است و بطور چشمگیری برنامه های غنی سازی خود را گسترش داده است یعنی اینکه در بستر لو رفتن اهداف پروژه ی هسته ای حرکت کرده است که در نهایت راه به دسترسی سلاح هسته ای راه می برد . چونکه سرمقاله نویس خودش گفته است که دیگر خیلی دیر است که بشود برنامه غني سازي اورانيوم رژیم آخوندی را متوقف کرد. سرمقاله نویس این دو پهلو گوئی را کما فی السابق چنین گزارش محمد البرادعی را دو پهلو وحاوی عدم نکته ی جدید خوانده کرده است "
"هر چند اين گزارش مدير كل آژانس بين المللي هسته اي نيز همچون گزارش هاي قبلي وي « دوپهلو » و مبتني بر سياست « به نعل و به ميخ » است لكن با توجه به اينكه اولا اين گزارش هيچ نكته جديد ندارد و ثانيا در آستانه انتشار اين گزارش آمريكا تهاجم سنگيني را عليه مدير كل آژانس ساماندهي كرده بود تا وي را به دليل اينكه در گفتگو با روزنامه نيويورك تايمز گفته بود : « ديگر دير است كه ايران را مجبور كنيم برنامه غني سازي اورانيوم خود را متوقف كند » كاملا روشن است كه البرادعي زير فشار سنگين آمريكا مجبور شد عليرغم فقدان هرگونه نكته منفي در پرونده فعاليت هاي هسته اي ايران اينبار نيز جملاتي را در گزارش خود بگنجاند كه ويژگي « دو پهلو » بودن گزارش همچنان حفظ شود. .
سرمقاله نویس در دنباله به چشم به سیاست تبلیغاتی جانشین آینده بلر در دولت ارباب دولت فخیمه ی انگلیس دوخته است که می تواند موضع گیری دیوید کامرون بخشی از نتیجه ی زد وبند ها وقول و قرار های گذاشته شده پشت پرده بر سر آزادی گروگان های نظامی انگلیس باشد که با اهدای هدایا از موضع خفت وخواری مورد عفو وبخشش قرار گرفتند و بخش دیگرمربوط به تبلیغات آینده ی حزبی انتخاباتی انگلیس باز می گردد و قسمتی هم به نوع موضع گیری وچالش اتحادیه ی اروپا با آمریکا بر سر سهم خواهی از منابع نفتی عراق و خاورمیانه است که سرمقاله نویس با نادیده گرفتن این اهداف چنین از عدم همراهی انگلیس با حمله ی نظامی آمریکا سخن گفته است :
"همزمان با اين اظهارنظرها و اعترافات كه همگي نشانه هاي ناكامي شديد آمريكا در مقابله با فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران هستند دولتمردان انگليسي در يك چرخش قابل توجه اعلام كرده اند با آمريكا درصورتي كه قصد حمله نظامي به ايران داشته باشد همراهي نخواهند كرد ديويد كامرون وزير دارائي انگليس كه قرار است بعد از كنار رفتن بلر تا سه هفته ديگر نخست وزير انگليس شود اعلام كرده است : ايران هسته اي درعين حال كه يكي از چالش هاي دولت آتي انگليس است ولي من با حمله نظامي به ايران مخالف هستم . حزب محافظه كار انگليس هم اعلام كرد اقدام نظامي عليه ايران مصيبت بار خواهد بود. "
سرمقاله نویس همانگونه که اکنون مقتدی صدر را 3 روز جلوتر از تاریخ مذاکره با آمریکا در عراق برروی صحنه کشانده است تا که با جو سازی وتهدید وشعار دادن علیه ی نظامیان آمریکا به حساب خودش با دست بالا بر سر میز مذاکره ی هفتم خرداد به عراق برود، اکنون نیز در بستر همان نقش دخالت گرایانه ی در عراق برای باج گیری کردنست که اعتراف به همین نقش دخالت گری در فلسطین ولبنان وافغانستان کرده وبه عنوان نکته ی قوت وابزار بحران سازی وتهدید در منطقه از ناکامی وضعف وسر گیجه گی آمریکا یاد گرفته وبا با کپی کردن از یادداشت روز کیهان مورخ پنجشنبه 3 خرداد ز سیمور هرش اینگونه تئوریزه ونقل قول کرده است :
"اين ناكامي ها درحالي گريبان گير دولتمردان آمريكائي است كه دولت بوش در عراق افغانستان لبنان و فلسطين اشغالي نيز با مشكلات و ناكامي هاي فراواني دست و پنجه نرم مي كند. اوج گيري كم سابقه تلفات نظاميان اشغالگر آمريكائي در عراق و افغانستان اين روزها بوش كوچك و دستياران جنگ افروز وي را بشدت دچار سرگيجه كرده است . آنها درحالي شاهد شكست هاي پياپي در عراق و افغانستان هستند كه توطئه هاي خود در لبنان را نيز افشا شده و ناكام مي بينند. سيمور هرش تحليل گر آمريكائي با پرده برداشتن از توطئه مشترك آمريكا و عربستان سعودي در زمينه تاسيس گروه تروريستي « فتح الاسلام » با هدف تضعيف حزب الله لبنان و ايجاد جنگ داخلي در اين كشور صحنه ديگري از ناكامي هاي بوش كوچك در خاورميانه را نشان داد كما اينكه شورش هاي داخلي عليه نخست وزير رژيم صهيونيستي و مواضع قهرآميز جديد حماس عليه اين رژيم از شكست نهائي توطئه دولت بوش در سركوب نهضت اسلامي فلسطين و حمايت بي چون و چرا از رژيم صهيونيستي خبر ميدهد. "
خلاصه اینکه سرمقاله نویس در پایان چنین از شکست وناکامی آمریکا در مصاف هسته ای و ایستادگی ومقاومت رژیم تروریستی آخوندی البته با اشنی کردن ملت گفته است :
"در چنين وضعيتي هيچ ترديدي وجود ندارد كه آمريكا در مصاف با جمهوري اسلامي ايران در موضوع هسته اي بار ديگر طعم تلخ ناكامي را خواهد چشيد. مقاومت ستودني نظام جمهوري اسلامي در برابر باج خواهي هاي بوش كوچك و ادامه غني سازي كه حق قانوني ملت ايران است اكنون درحال ثمردهي است . اين راه را دولتمردان ايراني بايد با قوت ادامه دهند و مطمئن باشند شيطان بزرگ همانند همه توطئه هاي 28 سال گذشته در اين توطئه نيز شكست خواهد خورد و در برابر اراده ملت ايران كه پشتيبان نظام و دولتمردان است به زانو در خواهد آمد."
در خاتمه باید گفت که عجیب دولت فخیمه و پیر استعمار انگلیس نقش دلال چند جانبه و کانالیزه ودر میان اروپا و آمریکا برای پیشبرد اهداف هسته ای رژیم تروریستی آخوندی بازی کرده وبر عهده گرفته است . زیرا که در چند سال پس از اشغال نظامی عراق که رو دست وپشت پا به آمریکا زده است ، البته از طریق خنجر از پشت زدن انگلیس به آمریکا این سیاست به پیش برده شده است . چونکه به عنوان دلال 3 جانبه میان آمریکا و اروپا و رژیم ترورریستی آخوندی اجرای نقش کرده است و سیاست کثیف و پلید مماشات ومذاکره ی اروپا با مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی به نمایندگی از سوی آمریکا را دنبال نموده است . زیرا که اولین خدمتی که پیر استعمار انگلیس به رژیم تروریستی آخوندی کرد تشویق بوش به حمله ی نظامی به عراق بود که با اعزام کردن چپ و راست وزیر امور خارجه اش جک استرا به تهران و دریافت تضمین همکاری رژیم تروریستی آخوندی برای تهاجم نظامی و سقوط حکومت صدام حسین همراه بود . دومین جایزه ی بزرگی که سیاستمداران دولت انگلیس به سران رژیم جنایکار هدیه کرد راضی کردن بوش برای بمباران مشترک هوائی قرار گاههای نظامی مجاهدین در عراق وخلع سلاح کردن آنان بود . سومین گام خیانت آمیز انگلیس پیشبرد وتحمیل سیاست کثیف آخوندها در اتحادیه ی اروپا برای گنجاندن نام سازمان مجاهدین در لیست گروه و سازمان تروریست ها بود که هم اکنون نیز همین سیاست پیشنهادی سران رژیم ترورستی آخوندی را نیز دنبال و اعمال می کند وبه وزارت امور خارجه ی آمریکا نیز دیکته می کند. بالاخره گام بعدی حمایت کردن از دولت دست نشانده ی رژیم آخوندی در عراق و کمک کردن به اعدام صدام حسین و چند تن از اعضای دولتش در عراق بود که در مجموع نه اتخاذ اینگونه سیاست ها علیه دربست به نفع رژیم جنایتکار آخوندی شد وزمینه ی حضور ومانورش در عراق را فراهم وگسترده کرد ، بلکه موجب شد که نفوذ و بحران سازی کردنش در فلسطین ولبنان وپیگیری وتکمیل کردن پروژه ای هسته ای رژیم تروریستی آخوندی نیز بطور آسان دنبال شود. برای همین است که سر مقاله نویس چنین ادعای طعم تلخ ناكامي باز هم براي شيطان کرده است . بله تأکید می شود که این انگلیس بود که پوست خربزه بر زیر پای بوش انداخت چونکه این پیر استعمار می خواست انتقام از دست دادن موقعیت استعماری گذشته ی خود در خاورمیانه را از آمریکا بگیرد . بازهم خنجر بیشتری از پشت بر آمریکا خواهد زد . چون انگلیس به جز دنباله روی تاکتیکی از آمریکا و اتکاء کردن به آن برای ایجاد موقعیت خود در اروپا، وزنه ی تعیین کننده در اروپا نیست .
هوشنگ – بهداد
شبه 5 خرداد ماه سال 1386