پروژه تهاجم به دانشگاهها برای خفه کردن صدای مخالف ومعترضین با شیوه ی فرار به جلو


نقد مطبوعات : پروژه تهاجم به دانشگاهها برای خفه کردن صدای مخالف ومعترضین با شیوه ی فرار به جلو
پروژه بر اندازى نرم روزنامه ی رسالت چهار شنبه 12 اردیبهشت ماه سال 1386


اا28سال پس از سقوط سیستم شاه وبر قدرت نشستن آخوندهای جانی و غارتگر و شرکایش می گذرد . 27 سال از یورش سراسری گزمگان هار به دانشگاههای سراسر کشور سپری شده است که دانشگاههای سراسر کشور را اشغال وبه خاک وخون کشیدند وهزاران نفر دانشجویان آگاه ومبارز و مجاهد و انقلابی را دستگیر وروانه زندان اوین وسایر سیاهچال های قرون وسطائی کردند که پس از شکنجه وبازجوئی ومحکوم کردن شان راهی زندان ها شدند که خیلی از آنان پس از 30 خرداد سال 1360 به جوخه های میدان تیر سپرده شدند . اگر احیاناً از آنان زندانی هم باقیمانده بود در تابستان خونین سال 67 در قتل عا م زندانیان سیاسی اعدام شدند . آنگاه دانشگاهها با عنوان انقلاب فرهنگی برای چند سال تعطیل شد و خیلی از اساتید ودانشجویان دستگیر نشده پاک سازی یا فراری شدند . بالاخره زمان سپری شد تااینکه دانشگاهها باز شد ویک پروسه در آن سکوت حاکم بود . دوم خرداد سال 76 که کمی دیوار اختناق ترک برداشت باز حرکت های جنبش دانشجوئی آغاز و فعال شد. بالاخره در خیمه شب بازی نمایش انتخابات – انتصابات ریاست جمهوری یک پاسدار رئیس جمهور شد . این پاسدار غلامک وگماشته اگر چنانچه نتوانست با دانشجویان همچون اردیبشت ماه سال 59 و اشغال سراسری دانشگاهها برخوردکند. ولی با طرح آخوند های ی متحجر رئیس دانشگاهها کردن، طرح فضای پادگانی و اخراج اساتید دانشگاه با برچسب لیبرال و سکولار را اجرا کرد و اقدام ستاره دار کردن دانشجویان مخالف در دستور کار قرار گرفت. اکنون خیلی مسخره 70و کمدی می باشد که پاسداری که ادعای حماسه سازی انتخاباتی کرد و مدعی کابینه ی میلیونی نمود و دولت امام زمانی تشکیل داد وشعار صدور عدالت مهرورزانه به بندگان خدا در سراسر جهان را سر داد و عدالت محوری را شعار دولت خود ساخت . چگونه است که اکنون هم به تجمع اعتراضی معلمان در جلوی مجلس ارتجاع تهاجم می کند وهم آنان را مورد ضرب و شتم قرار می دهد و هم آنان را بازداشت وزندانی می کند ؟ یا با همین شیوه با جنبش اعتراضی زنان در روز جهانی زنان بر خورده است . همچنین به کارگران کشور به مناست روز جهانی کار گر مجوز راهپیمای آزاد نمی دهد . مهمتر اینکه دانشجویان را در دانشگاه محاصره می کند و به مکان مسکونی آنان تهاجم می کند و کامپیوتر های آنان را می برد و حال قلم بر دست روزنامه ی انگلیسی و متحجر رسالت مدعی شده است که تلاقى و همزمانى پروژه اهانت به مقدسات اسلامى در دانشگاه اميرکبير با روزهاى کارگر و معلم، گمانه‌ها و يافته‌هاى پيشين در مورد فعاليت‌هاى سازماندهى شده يک جريان مخرب در کشور را تائيد می کند. یعنی اینکه سناریوی دیگر مشابه سناریو های ننگین اردیبهشت ماه سال 1358 علیه ی دانشجویان را تداعی کرده است . آخر چگونه است که با این همه فیلتر گذاری های گوناگون برای تست های ورود به دانشگاه ها وبا بودن حراست وچماقداران دانشجویان بسیجی و سایر ابزار های سر کوبگر وکنترل کننده ی اطلاعاتی و امنیتی هنوز امکان فعالیت و سازماندهی دانشجویان مخرب در دانشگاه امکان پذیر می باشد؟ آخر چرا ماهیت رژیم متحجر و پوسیده وخرافاتی و ضد مردمی و نا مشروع آخوندهای حاکم که عملکردشان موجب بالا رفتن ضریب تنفر ونارضایتی بالا در جامعه شده است را به دانشجویان نسبت داده شده است ؟ مگر مردم شعور ودرک ندارند ومتوجه نمی شوند که بخشی از از حرکات اعتراضی معلمین وکارگران ودانشجویان نمود و بازتاب حرکات حاکمان دزد وعوامفریب و غارتگر و دروغگو می باشد که به طور وارونه حساب توطئه وتخریب ساماندهی شده جنبش دانشجوئی وحرکت خزنده جريان متصل به دستگاه‌هاى جاسوسى و امنيتى بيگانه، قلمداد شده است که ادعای مضحک شده است ‌به منظور برهم زدن آرامش اجتماعى کشور، از چند ماه پيش آغاز شده است و افزوده شده که جريان مذکور قصد دارد با موج‌سوارى و سوءاستفاده از پتانسيل موجود نزد کارگران و معلمان در طرح مطالبات خود، آرامش موجود را بر هم زند و نوعى فضاى تشنج‌آميز را در کشور حاکم کند. عجیب است 28 سال سرکوب واعدام های زنجیره ای روزانه ادامه دار و فضای مستمر سر کوبگری و اجرای انواع و اقسام طرح های ضربتی و امنیتی مشترک نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه و وزارت ارشاد وکشور و اطلاعات که نمونه ی اخیرش را نیروی انتظامی علیه ی زنان به عنوان مبارزه با بی حجابی آغاز کرده است که مردم ایران شاهد می باشند که نیروهای انتظامی چگونه با زنان .و جوانان بر خورد می کنند . از سوی دیگر مگر از سال گذشته به عنوان مبارزه با شبیخون فرهنگی آنتن های ماهواره ای جمع آوری نشده است؟. مگر اینکونه کنش های سرکوبگرانه واکنش اجتماعی و دانشجوئی و اعتراض معلمین وکارگران به همراه خود ندارد؟ بابا گفته می شود خود کرده را تذبیر نیست. چرا بازتاب عملکرد مسئولین رژیم تروریستی آخوندی به حسب دانشجویان معترض نسبت داده می شود و به عنوان جاسوس و عامل بیگانه متهم می شوند؟ چرا قلم بر دست باند مافیائی دزد و غارتگر مؤتلفه ای بر مبنای ضرب المثلی که گفته می شود یارو وسط دعوا نرخ تعیین می کند . برای اینکه منافع باندی خودش را بیشتر تضمین کند وقدرت سرکوبگری را بالا ببرد دعوای درمان را اتحاد ملی دانسته است . یعنی واژه و اصطلاح اتحاد و همبستگی و ملی در شرایط نیاز و در حالت در ماندگی و اضطراریست که برای پروژه ی هسته ای یا سر کوبگری و خفه سازی صدای معترضین بکار برده می شود که اکنون قلم بر دست آن را برای توافق جمعی مسئولیت برای هرچه بیشتر سرکوبگری توصیه کرده در نهايت گفته است که پروژه “براندازى نرم” با بر هم زدن آرامش اجتماعى کشور و اخلال در اتحاد ملى کليد خورده است و تاکنون مراحل مختلفى را پشت سر گذاشته است. و افزوده که به نظر مى‌رسد اين توطئه بايستى در همين مقطع متوقف شود یعنی اینکه می بایست که ماشین سر کوب و شکنجه واعدام فعال شود ودر دنباله تجویز کرده است که باید عاملان، مسببان و سرشاخه‌هاى اين جريان مخرب چه در دانشگاه و چه در ميان اصناف مجازات شوند. گر نه اوضاع آنقدر بحرانی و خطرناک خواهد شد چونکه بقول این قلم بردست انگلیسی اين ويروس قابليت‌هاى زيادى براى شيوع دارد و می بايد در مراحل ابتدايي، آن را مهار کرد و اين موضوع در درجه اول مسبوق بر آن است که دانشگاهيان، معلمان، کارگران و ساير اقشار جامعه، عناصر اين جريان را بشناسند و آنها را از اجتماعات خود طرد کنند. یعنی اینکه بطور آشکارا فرافکنی کرده است که پاک سازی دانشگاهها از حامیان دوم خردادی ودگر اندیشان ومخالفان آغاز گردد و آنگونه که سید خندان خاتمی در مورد عاملان و آمران قتل های زنجیره ای گفته بود . البته با فراموش کردن نام بردن عالی جنابان سرخ و خاکستری و سیاهپوش که عاملان اصلی قتل های زنجیره ای بودند فریاد زد که گروه خود سر یا غده ی سرطانی را یافته وچشم فتنه را کور کرده است که با مشاور امنیتی و فرهنگی شدن روح الله حسینیان رئیس جمهور شدن اکنون ب نظر می رسد که اعضای باند محفلی سازماندهی شده.
ی سعید امامی همچون قلمزن روزنامه رسالت از آن انسجام وتوان وقدرتی بر خوردار شده اند که باید اینگونه جولان دهند و فرمان سرکوب و بگیر وبه بند و قتل صادر کنند. در صورتیکه اخطار این قلمزن اعتراف آشکار این واقعیت است که در نهایت ضعف و ذبونی ودرماندگی ورو به اضمحلال بودن رژیم تروریستی و بربرمنش وتاریک اندیش آخوندی با سران وحشتزده اش به نمایش گذاشته شده
است هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 12 اردیبهشت سال 1386